cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

[عروس عهد قاجاریه]

کسی چه می‌دونه، شاید باید عهد قاجاریه متولد می شدیم... . . همین. . . اونطرف: @Maktab_AhdeGhajarie اونطرف‌تر: @Andaruni_AhdeGhajarie اونطرف‌ترین: @for_mydaught . . صرفا جهت ارتباطات غیرضروری: https://telegram.me/BChatBot?start=sc-306474-JNPXfrS

Show more
Advertising posts
603
Subscribers
No data24 hours
-77 days
-1530 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

وای خسته شدم🥵 بقیه‌شو فردا میگم.
Show all...
5
- اول شخص ادبیات ایران برای من در حال حاضر جناب "نادر ابراهیمی" بزرگوار هستند که حقیقتا لذت خواندن به عمق کلمه رو با کتاب‌های ایشون تجربه کردم. "ابوالمشاغل"، "یک عاشقانه‌ی آرام"، "بار در شهری که دوست می‌داشتم" کتاب‌هایی هستند که کامل خوندمشون. اما از کتاب‌های "سه دیدار"، "آتش بدون دود"، "انسان، جنایت و احتمال" لقمه‌هایی برداشتم. واسه اونایی که نمی‌دونن این نکته رو ذکر کنم که ایشون سه تا دیدار با امام خمینی(ره) داشتن که این سه دیدار رو در قالب سه جلد کتاب نوشتن (البته موفق به اتمام جلد سوم نشدن و در حالی حاضر دو جلد در بازار موجود هست) - "مصطفی مستور" شخصیه که با کتاب "روی ماه خدا را ببوس" خوندن کتاب‌هاش رو شروع کردم و شخصیت‌های جالب توجهی رو توی کتاب‌هاش خلق می‌کنه. "عشق و چیزهای دیگر"، "استخوان خوک و دست‌های جزامی" و "من گنجشک نیستم" کتاب‌های دیگه‌ایه که از این نویسنده خوندم. (اسم کتاب استخوان خوک و دست‌های جزامی برگرفته از حدیث امام علی(ع) در این رابطه هست). - "رضا امیرخانی" رو که دیگه تقریبا همه می‌شناسن‌. "منِ او" تائه من حس نوستالژیک داره از این جهت که اولین بار وقتی ۱۵ سالم بودن خوندمش و به نظرم خیلی بی سروته اومد اما بار دیگه که تو ۲۰ سالگی خوندم به مذاقم خوش اومد. "رهش" و "قیدار" دوتا کتاب دیگه‌ست که خوندم. - یک نویسنده‌ی به نظرم فوق‌العاده و خیلی معاصر دیگه‌ی ایرانی "محمدرضا شرفی خبوشان" هست که من دو تا کتاب ازشون خوندم و حقیقتا روایت داستان و شخصیت‌پردازی و کلا همه چیش خوب بود به نظرم و من حظ بردم حقیقتا. "بی‌کتابی" و "عاشقی به سبک ون‌گوگ" که اولی جایزه‌ی جلال رو برده و دومی هم نامزد دریافتش بوده. - یک نویسنده‌ی شاید خیلی شنیده نشده "عطیه عطارزاده‌"ست که کتاب اولش یعنی "راهنمای مردن با گیاهان دارویی" خیلی گرفت. تو این کتاب شما دنیا رو از چشم نابینای یک دختربچه می‌بینید. کتاب دومی هم داره که به زودی قراره بخونم و اون "من، شماره سه" هست. - احتمالا "مهرداد صدقی" رو با کتاب‌های آبنباتی‌ش می‌شناسید و خیلی چیزی نمیگم ازش اما واسه منِ بچه‌ی خراسان طنز کتاب‌هاش یه رنگ و بوی دیگه‌ای داره. - "خاما"ی "یوسف علیخانی" هم از این جهت خیلی به دلم نشسته که بعد از مدتی که از خوندنش گذشت فهمیدم شخص خلیل، شخصیت اول این کتاب، با زندگی نویسنده درهم‌آمیختگی داره.
Show all...
5
و اما بریم سراغ ادبیات ایران:
Show all...
3
- من کلا تو عمرم یه دونه نمایشنامه خوندم و اونم "خرده جنایات زناشویی" اثر "اریک امانوئل اشمیت"ه که البته این اسم در دنیای نمایشنامه‌ خیلی دبدبه و کبکبه داره و سرش قسم می‌خورن و این‌ها. ازش لذت بردم و ماجرای جالبی رو روایت می‌کردم اما خب می‌دونم که نمایشنامه تو سلیقه‌ی من نیست. - از "گارسیا مارکز" فقط "عشق در زمان وبا" رو خوندم و باید بگم اگه همش می‌خواید بدونید آخرش چی میشه اصلا این کتاب گزینه‌ی مناسبی نیست اما اگه کشاکش بین رفتن و موندن در یه رابطه‌ی عاشقانه واستون جذابه می‌تونه گزینه‌ی مناسبی باشه. - "کوری" از "ژوزه ساراماگو" رو چون همون وقتی که اومده بود خیلی سر و صدا کرد نخوندم و تو ایام کرونا خوندم (برخلاف همه که اون زمان رو آورده بودن به طاعون آلبر کامو) و دلتون می‌خواد از انسان بودنتون پشیمون بشید؟ این کتاب رو بخونید. - "دنیای سوفی" اگه ادایی بودن رو بذارید کنار و با خوندنش فکر نکنید دیگه استاد تمام فلسفه غرب شدید خوندنش خالی از لطف نیست اگر به این موضوع علاقه‌مندید اما خب با یه بار خوندنش چیز زیادی دستگیرتون نمیشه احتمالا. - اگه یه عاشقانه‌ی گوگولی مگولی و دخترونه البته با کلی فراز و نشیب‌های غیرعاشقانه دوست دارید بهتون "بلندی‌های بادگیر" از "امیلی برونته" و "قصر آبی" از "لوسی مونتگمری" رو پیشنهاد میدم. - اگه آدم مسیرگرایی هستید و صرفا نتیجه و هدف واستون مهم نیست "پیرمرد و دریا" از "همینگوی" رو بخونید (گرچه دوستی معتقدند این بهترین کتابیه که تو عمرشون خوندم اما خب نظر من این نیست). - اگه می‌خواید یه کتابی بخونید که از بی‌اعتنایی نویسنده نسبت به همه چیز به ستوه بیایید و بگید اه این چرا انقد بیخیال همه چیه، "بیگانه" از "آلبر کامو" رو بخونید. - یک کتاب دیگه هم از آمریکای لاتین اگه بخوام بهتون معرفی کنم "مثل آب برای شکلات" از "لورا اسکوئیول" هست. راستش من اینو تو کتابفروشی‌ها هیچ‌وقت به چشمم نخورده بود اما نسخه‌ی صوتیش رو در طاقچه شنیدم. واسم لذت‌بخش و متفاوت بود شنیدنش از این جهت که انگار آمیزه‌ای از داستان و آموزش آشپزی بود:)
Show all...
3
و اما این همچنان:
Show all...
2
عه نه خاطرم نبود "داستان ملال‌انگیز" رو هم از چخوف خوندم و داستانش در مورد آدمیه که تقریبا از آدم بودن خودش خسته شده.
Show all...
3
خب بریم سراغ اقصی نقاط دنیا (به جز ایران فعلا) چون بقیه جاها رو پراکنده خوندم یا شنیدم و می‌خوام در مورد اونا بگم:
Show all...
3
یه دونه دیگه از نویسنده‌های روس که ازش یه دونه کتاب خوندم جناب "آنتوان چخوف" کتابشون هم "اتاق شماره ۶" هست. به نظرم مفهوم عمیق مواجه شدن انسان با خودش رو تو این کتاب کوچیک به نمایش گذاشتن.
Show all...
3
نویسنده‌ی بعدی هم از روسیه هستن که برخلاف نویسنده‌ی قبلی اسامی ثقیلی برای شخصیت‌های داستانی‌شون انتخاب می‌کنن اما یک وجه‌ش که خیلی واسه من حداقل جالب و قابل توجه هست و باعث شده چندتایی از همین کم‌حجم‌هاش رو بخونم کسی نیست جز جناب "داستایوفسکی". کتاب‌هایی که من از این نویسنده خوندم ایناست (راستش هنوز جرئت نکردم سراغ طولانی‌ها برم): - قمارباز - همزاد - شوهرباشی - یک اتفاق مسخره - شب‌های روشن این نویسنده توی داستان‌هاش خیلی دیالوگ‌محور عمل می‌کنه اگه روند اتفاقات یک کتاب واستون خیلی مهمه احتمالا وسط همه‌شون حوصله‌تون سر میره. اما اگه آدم اورتینکری هستید باید بگم اغلب شخصیت‌های داستان‌های داستایوفسکی این ویژگی رو دارن. از طرفی یه چیزی که به نظرم داستایوفسکی رو خاص‌تر می‌کنه تلاشش واسه مبارزه با روح پوچ‌گرا و به نوعی نهیلیستیه که در روسیه‌ی اون زمان جریان پیدا کرده بوده، یه جوری می‌خواسته جوان‌های کشورش رو آگاه کنه از انحطاطی که داشتن با کله می‌رفتن توش.
Show all...
2