cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

Fun°Club

Be Empty Movie @clubefilm1 Music Photo Text

Show more
Iran198 439Farsi190 605The category is not specified
Advertising posts
278
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

00:57
Video unavailableShow in Telegram
شب جمعه زوج لُر ملایر با زبان شیرین لُری. فکر کن وسط سکس بگی جان آقات اذیت نکن:))) @UnNurmal
Show all...
1.20 MB
Repost from ԼαԼαԼαɴƊ™
08:40
Video unavailableShow in Telegram
زمانی که این فرد کشمیری الاصل از دیوار سفارت انگلستان بالا رفت، دلار زیر هزار تومان بود و اکنون بالای ۴۴ هزار تومان است! گفتگوی جنجالی و شنیدنی حسین دهباشی، با سرباز روح الله رضوی، سرپرست حمله به سفارت انگلستان که شدیدا دیدن و شنیدن آن را برای افزایش فهم و آگاهی پیشنهاد می کنم! 🅰Telegram@LaLaLandTel 🅱Instagram@LaLaLandTL
Show all...
23.26 MB
Repost from Club ° Film
Photo unavailableShow in Telegram
🎥 دانلود رایگان نسخه لو رفته فیلم سینمایی "برادران لیلا" 🎞 ژانر: درام ، اجتماعی 📆 سال تولید: ۱۴۰۰ 🗓 سال انتشار: ۱۴۰۱ 🎬 کارگردان: سعید روستایی 🎭 بازیگران: ترانه علیدوستی ، نوید محمدزاده ، فرهاد اصلانی ، پیمان معادی ، سعید پورصمیمی ، محمدعلی محمدی ، نیره محمدی ، مهدی حسینی‌نیا و … 📑 خلاصه داستان: در سن چهل سالگی، لیلا تمام زندگی خود را صرف مراقبت از والدین و چهار برادرش کرده است. خانواده‌‌ای که در شرایط تحریم ایران دایما در حال بحث و زیر فشار قرض‌‌های متعدد است. در حالی که برادران او به سختی تلاش می‌‌کنند که خرج زندگی خود را دربیاورند، در این شرایط لیلا نقشه‌‌ای می‌‌چیند … کلاب فیلم
Show all...
01:00
Video unavailableShow in Telegram
اثرات مخرب مصرف شیشه
Show all...
8.61 MB
00:21
Video unavailableShow in Telegram
✅جهنم کجاست؟! با دیدن تصاویر وحشتناک در گوهردشت کرج به خودم می‌گفتم جهنم راستی کجاست؟ ماشینی بایستد، چند پسر جوان، با لباس‌هایی شخصی، با تمام ابزار لازم، از بیسیم تا شوکر تا اسلحه، به یک خانم هجوم ببرند، او را گرفته و به داخل ماشین بیندازند، هر عابری که سؤال کند چرا او را می‌گیرید کلت را به طرف او نشانه رفته و تهدید به کشتنش بکنند. همه‌شان به سمت رهگذران اسلحه در دست گرفته و آنها را تهدید کنند. بدون هیچ ترسی سوار ماشین شده، گازش را گرفته، دختر را به هر کجا که می‌خواهند ببرند. شاید یکی از عذاب‌های جهنم آن باشد که وقتی می‌خواهی بروی نزد خدا و بگویی اقلا تو به داد من برس، شیطان را می‌بینی که خنده ای بر لب دارد و می‌گوید اینجا خدا منم!! حالا دختر را برده‌اند، در هر کجای دنیا به ویژه در قرن‌های گذشته،در غرب وحشی ممکن بود چند راهزن مسلح آمده فردی را دزدیده و ببرند، اما آنها اسلحه‌های سازمانی داشتند؟! و اگر نزد کلانتر می‌رفتی، شک نداشتی که می‌گفت، همه تلاشم را می‌کنم این راهزن‌ها را بگیرم و به سزای اعمال‌شان برسانم. اما در جهنم، می‌روی نزد مأموران امنیتی. به تو می‌خندد، میگوید خدا منم؟!
Show all...
IMG_9525.MP41.11 MB
Photo unavailableShow in Telegram
😂😂😂
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
من وقتی یه بچه ۴ ساله میبینم😂
Show all...
03:14
Video unavailableShow in Telegram
بازنشر حداکثری
Show all...
9.95 MB
✅يادداشت دندانپزشك در مورد محسن شكاري: یکی از رفقاش منو بهش معرفی کرده بود راهش تا مطب من خیلی دور بود ، چند باری برای  درست کردن دندوناش  و جرمگیری پیشم اومد . جوون بود ، باشگاه میرفت و ورزش میکرد ، قوی هیکل بود ، محکم حرف می‌زد،  خال کوبی هم داشت ، قیافشو می‌دیدی  جرات نمی کردی زیاد باهاش کل کل کنی ، کار می کرد تو مغازه ، ساندویچی و بعضی وقتا هم کارگری ،خلاصه  خرجش را خودش در میآورد  دستش توجیب خودش بود گرچه همیشه جیبش خالی بود و همیشه قسمتی از هزینه درمان را میداد و بقیه اش می شد بدهی برای جلسه بعد . ولی پسر خوبی بود داش مشتی و با معرفت ، اگه میتونست کاری واست بکنه حتما می کرد بدون چشمداشت ، یکبار کیف قاپی را که موبایل دختری تو خیابون زده بود تعقیب کرده و گوشی را ازش گرفته  و به دختره پس داده بود و بخاطرش چاقو خورده بود . بعضی وقتا تو بازی با دوستاش شرط بندی می کرد و بیشتر وقتا  هم می باخت  ، می‌گفت من پاکباختم. حسابش که میموند ، می‌گفت دکتر.... چیزی واسه از دست دادن ندارم .... ... مال مردم خور نیستم ، وسعم کمه ، میارم حتمن میارم دفعه بعد ..... .... ولی بدخواه داشتی ، مدیونی بهم نگی .... برای من هم خیالی نبود ، از راستی و صفای دلش و جیب خالی و قیافه غلط اندازش  مطمئن بودم   به هر حال تو پرونده اش نوشته شده بود : بدهکار خیلی وقت بود که نیامده بود و من هم اصلا فراموشش کرده بودم  تا امروز ... کامپیوتر مطب را روشن کردم و تو پرونده اش نوشتم : بستانکار . خداحافظ محسن ....
Show all...