برادر هات من
ارتباط با من @zart4 لینک کانال https://t.me/joinchat/AAAAAEU837-SDthcLOBrCQ " Hi @durov, I swear That This Channel Is not Pornographic!"
Show moreThe country is not specifiedThe language is not specifiedThe category is not specified
355
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
#part7
از کنارم بلند شد و سمت لباساش رفت . همینجوری ک لباساشو میپدشید ، گفت:
_ فکر نکن کارم باهات تموم شده ... بازم میام تا با بدن سک سیت ار*ضام کنی!
از اتاق که بیرون رفت ، زدم زیر گریه و با صدای بلند گفتم:
_ بری که دیگه برنگردی!
باورم نمیشد که به دست دوست شوهرم زن شدم! اونم جلوی شوهرم ...
خدایا این چه بلایی بود که سرم اومده بود؟ شوهر بی غیرتم منو پیشکش دوست بی ناموسش کرده بود .
با درد روی تخت نشستم و دستمو روی شکمم گذاشتم . انگار که نه انگار بار اولم بود و مثل وحشیا به جون بدنم افتاده بود .
در اتاق باز شد و ماهان که منو در حال گریه دید، نگران به سمتم اومد و گفت:
_ چیشده؟ درد داری؟
دستمو کشیدم تا دست کثیفش بهم نخوره و با داد گفتم :
_ حالم ازت بهم میخوره عوضی ... دست تو به من نزن!
https://t.me/joinchat/AAAAAErSnJQD7f9kJVDXkg
https://t.me/joinchat/AAAAAErSnJQD7f9kJVDXkg
30050
#دختره_رو_حامله_میکنه👇😱👇😱
#12
می دونستم که تا کارشو نکنه ولم نمیکنه برای همین سرمو برگردوندم سمتش و گفتم :
_ فقط واردم نکن که دردم گرفته !
زیر گوشم رو بوسید و کـــ*ــیر شو به کــ*ــصم مالید که آهی کشیدم ... موهام رو توی دستاش گرفت و با خشونت عقب کشید که حس کردم موهام کنده شد ...
_ مووهامو کندی عوضی !
بیشتر موهامو کشید که سرم به عقب خم شد ... در حالی که مــ*ــردونگیش به چــ*وچـ*ــولم میخورد اون یکی دست شو روی سیــ*ــنه ام گذاشت و نوک برجســ*ـتــه شو بین انگشتاش فشار داد که جیغی از درد کشیدم ...
سر مردونگیش بین پام بود و داشت چـ*ــوچـ*ــولم رو جر میداد ... یک انگشتش رو داخل ســ*ـوراخ کــ*ــونم کرد و فشار داد که نالهای از درد کردم ...
صدای آه های مردونهاش حموم رو پر کرده بود و داشت ارضــ*ــا میشد ... منم دست کمی از اون نداشتم و کل بدنم نبض گرفته بود ...
با ضربه ی محکمی که زد ارضـ*ــا شد و آبش رو کــ*ــصم ریخت که از داغی آبش منم به ارگــ*ــاسم رسیدم و آبم روی مــ*ـــردونگیش ریخت ...
https://t.me/joinchat/AAAAAErSnJQD7f9kJVDXkg
16500
سر میز داشتم ناهار میخوردم که نوید #دستشو روی #ک_صم گذاشت .
_ نکن !
_ من که هنوز #نکردمت ...
دستشو برد توی #شورتم و #انگشتشو آروم کرد توی #سوراخم ...
#لبم رو گاز گرفتم که صدای آهم در نیاد . مامان از #آشپزخونه بیرون رفت که نوید گفت :
_ شورت و شلوارتو در بیار !
در آوردم و خواستم بشینم که نوید گفت :
_ روی این بشین !
به #ک_یرش اشاره کرد . پاهامو دو طرفش گذاشتم و آروم روی #ک_یرش نشستم .
#دستشو روی #ک_صم گذاشت و #چو_چولمو مالید . آروم روی #ک_یرش سواری میکردم که خودش سرعت #تلمبه هاشو بیشتر کرد .
شروع کرد به #مالوندن #ک_صم که مامان گفت :
_ #نوید داری چیکار میکنی؟!
#رابطه_خواهر_برادری💦😱
https://t.me/joinchat/AAAAAFUblzkCR7AIEn406w
14200
سر کلاس بودم و بعد از فیلمی که نیما واسم فرستاده بود رو دیدم #شه_وتی شده بودم !
چشمم فقط به #مردو_نگی #سامیار بود و تمرکز نداشتم .
دستمو توی #شو_رتم بردم و خودکار رو توی #سور_اخ #به_شتم کردم که سامیار گفت :
_ حالتون خوبه خانوم نیازی ؟!
گوشه ی #لبمو گاز گرفتم و گفتم :
_ اره !
ردیف آخر نشسته بودم و کنارم خالی بود . سامیار کنارم وایستاد و گفت :
_ سر کلاس من جای #خود_ار_ضایه ؟!
با چشمای #خمار از #شه_وتم بهش نگاه کردم و چیزی نگفتم که دستش رو توی #شو_رتم برد .
#خودکار ازم بیرون کشید و #انگشت #کلفت خودشو توی #سور_اخم کرد که #اه گفتم .
دستمو روی #مردو_نگیش گذاشتم و فشار دادم و گفتم :
_ فقط این میتونه حالمو خوب کنه استاد !
به بچه ها نگاه کردم و وقتی دیدم همه سرگرم امتحانشون هستن ، #زیپ شلوار سامیار رو پایین کشیدم و #مردو_نگیش رو از #شو_رتش بیرون آوردم .
#لیسی به #کلا_هک #مردو_نگیش زدم که سرمو گرفت و خودشو تا #آخر واردم کرد .
با ضربه ی آخرش #صدای عقم توی کلاس پیچید و ...
https://t.me/joinchat/AAAAAFUblzkCR7AIEn406w
#رابطه_استاد_دانشجو💦😱
12500
لاله دختری که #عاشق هم کلاسیش میشه و میره خونشون تا باهاش #سک.س کنه ولی پسره #وحشی میشه و اونو به بدترید نحو #شکنجه میکنه.....
#پارت1سرچکن_س.کسی_نبودلفت_بده🔞🔞🔞🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFNKRqLjO8hra2hhuQ
13100
#کی.رشو کرد #ک.صم که #جیغ بلندی کشیدم
_ #آهههههه امیر #میسوزه
_خودت با کارات گفتی بیا منو بکن چه انتظاری داری ازم باید مثل #سگ زیرم #جر بخوری فهمیدی
#قلاده ای که به #گردنم بسته بودو #محکم کشید و #لبامو #گاز گرفت
_ تو #سگ کیی هان؟؟ #سگ کیی
با ناله گفتم
_ #سگ توهم #ارباب #جرممم بده
#پلاگ و از کونم دراورد و #کیرشو جایگزین کرد که اه #غلیظی کشیدم
شمع و از روی میز برداشت و جلوی ک.صم گرفت.......
#bdsm_ارباب برده ای#خشن#سک.سیییی❌🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFNKRqLjO8hra2hhuQ
https://t.me/joinchat/AAAAAFNKRqLjO8hra2hhuQ
12900
ب تمام کسایی ک بی دی اس امی هستن پیشنهاد میکنم حتما عضو شید و متناشو بخونید واقعا زیباست
👌👌👌👌
https://t.me/joinchat/AAAAAEUtIc13GWnxoXBkUg
12300
#دختره_رو_حامله_میکنه👇😱👇😱
#12
می دونستم که تا کارشو نکنه ولم نمیکنه برای همین سرمو برگردوندم سمتش و گفتم :
_ فقط واردم نکن که دردم گرفته !
زیر گوشم رو بوسید و کـــ*ــیر شو به کــ*ــصم مالید که آهی کشیدم ... موهام رو توی دستاش گرفت و با خشونت عقب کشید که حس کردم موهام کنده شد ...
_ مووهامو کندی عوضی !
بیشتر موهامو کشید که سرم به عقب خم شد ... در حالی که مــ*ــردونگیش به چــ*وچـ*ــولم میخورد اون یکی دست شو روی سیــ*ــنه ام گذاشت و نوک برجســ*ـتــه شو بین انگشتاش فشار داد که جیغی از درد کشیدم ...
سر مردونگیش بین پام بود و داشت چـ*ــوچـ*ــولم رو جر میداد ... یک انگشتش رو داخل ســ*ـوراخ کــ*ــونم کرد و فشار داد که نالهای از درد کردم ...
صدای آه های مردونهاش حموم رو پر کرده بود و داشت ارضــ*ــا میشد ... منم دست کمی از اون نداشتم و کل بدنم نبض گرفته بود ...
با ضربه ی محکمی که زد ارضـ*ــا شد و آبش رو کــ*ــصم ریخت که از داغی آبش منم به ارگــ*ــاسم رسیدم و آبم روی مــ*ـــردونگیش ریخت ...
https://t.me/joinchat/AAAAAErSnJQD7f9kJVDXkg
11700
#اصالت_و_غرور
#پارت_بیست_و_نه
https://t.me/joinchat/AAAAAEUtIc13GWnxoXBkUg
#موهاشو گرفتم تو دستم و صورتش و نزدیک بین پام کردم
فشارش دادم به خودم
سرمو بردم نزدیک گوشش و آروم و با صدای خش دارم در #گوشش گفتم
_بو بکش نجس ، بو بکش تخ*م سگ
سرمو اوردم بالا و همینجوری که یکم خم بودم لباسشو یکم دادم بالا و محکم کوبیدم رو قم*بل راستش
یه تکون یهویی خورد و دوباره شروع کرد به مالیدن دماغش بهم
سرمو اوروم بالا ، #بیشتریا سرشون به کار خودشون بود و اصلا توجه نمیکردن ، اوناییم که #نگاه میکردن هیچ حسی و نمیشد تو چشاشون خوند ، انگار هیچ حس خاصی نسبت به این کارا نداشتن
حالم عوض شده بود یکم
#لباسش و دادم #پایین و از جام پاشدم
موهاشو گرفتم و دنبال خودم کشیدمش
اونم از درد موهاش ناله میکرد و چهار دست و پا پشت سرم میومد
در یکی از اتاقایه تویه #راهرو رو باز کردم و پرتش کردم تو
صدای نالش بلند شد
سریع #شلوارم و در اوردم و پرت کردم کنار دیوار ، بلافاصله #شرتمم در اوردم
اما به پیراهن و کرواتم دستی نزدم
_شروع کن
اومد جلو ، از بالا تا #پایینش و کامل لی*سید
روی قسمت به قستمشو میبوسید و #لی*س میزد
داشت کم کم بیدار میشد
موهاشو دور دستم جمع کردم و کردم تو دهنش و سرش و فشار دادم به خودم
تا ته رفت تو #حلقش
عق میزد ، آبایه دهنش همه #آویزون شده بود از لباش
تند تند تو #دهنش تل*مبه میزدم
_بخور #تو*له سگ ، بخورش جن*ده
از دهنش دراوردم #داگ استایلش کردم ، #کرواتم و از گردنم دراوردم و دور گردنش پیچیدم
آروم سرشو #گزاشتم تو #سو*راخ پشتش ، از درد ناله میکرد
با یه حرکت کامل #جا کردم تو*ش ، تند تند تلمبه زدم
#_آه ، #آروم تر ، آیی درد دارم ، ج*ر خوردم
_خفه شو #ج*نده #سگ ، خفههه
کروات و کشیدم عقب ، سرش کامل کشیده شده بود عقب
با چن تا تلمبه ی دیگه ای که زدم خالی کردم #توش
https://t.me/joinchat/AAAAAEUtIc13GWnxoXBkUg
master2
کانال مستر ۲ افتتاح شد 👌 چنلی برای ساب ها و دام ها🌹 رمان اصالت و غرور در حال نوشتن ... ناشناس مستر امید @master_omid021_bot
12300
بنرها به هیچ عنوان فیک نیستن❌❤️
کپی نشان از حرومزاده بودن شماست و پیگرد قانونی داره ❌
ترنم که توسط دوست پسرش بهش تجاوز شده، با پسری مذهبی روبه رو میشه که به مرور به هم نزدیک میشن و اتفاقاتی میفته که...
#Part20
دستم رو به سینش فشار دادم تا بره کنار... وقتی درد توی دلم بیشتر شد، با جیغ دستم رو مشت کردم و زدم با سینش.
درد تموم نمیشد! هرچی جیغ می زدم و التماس می کردم نمی شنید... نه سورن، نه خدا و نه هیچ کس دیگه...
بالاخره وقتی روح و جسمش ارضا شد رفت کنار... با پوزخند بهم اشاره کرد و گقت :
_واسه یه شب حال دادی... مگه همینو نمی خواستی؟
🔞📛🔞📛🔞
#تجاوز #پایان_خوش
🤷🏻♀😋📛
https://t.me/joinchat/AAAAAEyACgEM0TYCGeb3EA
1.29 KB
11500
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.