cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

💜جنـ♡ـده کوچولو💜

Show more
Advertising posts
4 820
Subscribers
-1324 hours
-877 days
-41730 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViews
Shares
Views dynamics
01
ددی با دیلد_وی کلفت توی دستش محکم داخلم تلمبه میزد.🫦 این بار هشتم بود که بدنم میلرزید و ار_ضا میشدم. آبم میخواست بیرون بپاچه ولی دیل_دو مانعش میشد.🍑🐙 ددی با فشار ضربه ی دیگه ای داخلم زد و دیل_دو رو بیرون کشید که همراه با جیغی آبم روی تخت پاچید🔞💦 https://t.me/+WQn8jlWk3r40Zjc0 با خوندن رمانش خیص میشی🌸👅🍼
941Loading...
02
مای بیبیت میبندم که دیگه صدا ندی توله سگ هر..زه و امروزم حق نداری از این اتاقت بری بیرون ، حق دستشویی رفتن هم نداری ! 🧻🎀🧸 پماد هم میریزم رو بهشتت که نسوزه .. 🧴🍓 رمان مامی بیبی تش معروف نخوندی هنوز؟ 🔞💦 https://t.me/+WQn8jlWk3r40Zjc0 https://t.me/+WQn8jlWk3r40Zjc0 پارتش واقعیه بیا ببین خودت ❌
1361Loading...
03
.#ددیش #پوشکش می‌کنه 🍓🔥 + این امروز برات میبندم چون مریضی حق بیرون رفتن برای جیش نداری فعلا ! دراز کشیدم که پاهام باز کرد و شلوارم آروم پایین کشید . با ترس بهش نگاه کردم که یکم پماد بچه رو دستاش ریخت و بعد #دستای #پمادیش آروم به #پایینم زد نفسم حبس شد که انگشتش محکم تر بهم فشار داد و بعد رو به داخل حرکت داد و انگشتاش چرخوند! + داخل هم پماد بزنم دختر کوچولو ؟ _ آه #ددی . https://t.me/+WQn8jlWk3r40Zjc0 https://t.me/+WQn8jlWk3r40Zjc0 ( براش مای #بیبی میبنده 😱)
1351Loading...
04
-زیر ک.یر رفیق شوهرت حال میکنی توله سگ؟! اه غلیظی کشید و دستشو سمت ک.ص خیس و پر آبش برد. -آییی تند تر ، تند تر بکن همشو میخوامممم محکم دستاشو بالای سرش قفل کردم و غریدم: -دست نزن بهش! همش مال خودمه ج.نده خودمو تند تر توی ک.ص تنگ و بی نظیرش تکون دادم که ناگهان صدای قدم هایی به گوشم رسید... https://t.me/+d5wNTLDIN58zNzZk https://t.me/+d5wNTLDIN58zNzZk مخفیانه با رفیق شوهرش سک.س میکنه🙈💦🔞
1841Loading...
05
_من عاشق جر خوردن زیر توام ،لعنتی دست دست نکن.💦 حزفم جری ترش کرد ،کمرم رو بیشتر خم کرد و با گذاشتن کلاهک ک..یرش دم سوراخم یک ضرب و با فشار زیادی واردم کرد.😈🔥 از درد پتو رو چنگ گرفتم و #جیغ عمیقی کشیدم. برای یک لحظه احساس کردم تا ته رحمم نفوذ کرده و داره به دیواره هاش فشار میاره . چند لحظه همون داخل نگه داشت و بعد اروم اروم شروع کرد به #ضربه زدن.🔥🔥 ضربه هاش به مرور شدیدتر و دردناک تر میشدن اما من عاشق همین پوزشین و همین حرکاتش بودم .🍑🔥 احساس تحریک بیشتری رو بهم میداد. _آههه ،اخ حامییی، #جر خوردمممم‌. اروم کیر بزرگش رو خارج کرد و یه دستشو آورد جلو و سینه مو گرفت تو دستش. همزمان سر اون کیر غول پیکرو با هدایت‌ دستش و با یه فشار هل داد توم. https://t.me/+GFVf98xeIvVkYjVk https://t.me/+GFVf98xeIvVkYjVk پارت واقعی رمان 🔥😱
1060Loading...
06
#پارت_چهارم -نیما تورو خدا. با شدت وارد پشتم کرد که جیغ بلندی کشیدم که یه دفعه در باز شد و رادان با طناب کلفتی اومد تو. با ترس نگاهش می کردم که رو به نیما گفت: -نظرت چیه دوتایی پارش کنیم. نیما با شهـ.وت نگام کرد که جلو اومدن و با زوری دست و پام رو به تخت بستن. رادان برجستگی هام رو تو مشتش گرفت و محکم فشار داد که جیغی زد و نیما خودش رو وارد دهنم کرد.... https://t.me/+GefRuTeqdB82YTY8 https://t.me/+GefRuTeqdB82YTY8 #چهارتا_برادر_دختره_بیچاره_رو_شکنجه_کردن😱😭🔞🔥💦
1540Loading...
07
https://t.me/hamster_kombat_boT/start?startapp=kentId1697988280 Play with me, become cryptoexchange CEO and get a token airdrop! 💸  2k Coins as a first-time gift 🔥  25k Coins if you have Telegram Premium
1711Loading...
08
#پارت3 دستمو یواش یواش بردم زیر شکمش و سر انگشتمو رسوندم به اون عالیجناب که قد علم کرده بود.دیگه نمیتونستم تحمل کنم.میخواستم زودتر به هدفم برسم. مچ دستمو محکم گرفت و گفت: داری چکار میکنی؟ متد جدیده ماساژه دست تو شلوار کنی؟ از زیر ماسک لبخندی زدم و گفتم: آره امتحانش کن نیم خیز شدو مچ دستمو گرفت و گفت: هرچیزی رو امتحان نمیکنم.‌ آویزون من نشو دختر... داشت بلند میشد که... https://t.me/+auJTMiGEKPM3OTVk https://t.me/+auJTMiGEKPM3OTVk #اغواکردن‌سوپراستار‌معروف‌به‌بهانه‌ی ماساژ...❌❌ #دارای‌صحنه‌های‌باز🔞🔞🔞
2583Loading...
09
#پارت_1 -اههههیی…مادرتو جر بدهه…اوووم ک*یر کلفتتو تند تند توی ک*ص پر اب و داغ خواهرت عقب جلوش کن …اههههه تند تند روی ک*یر قطور و کلفتش بالا و پایین میشدم و خودمو به تن بی حسش میکوبیدم ترشحات ک*صم روی ک*یر درازش چکه میکرد و حسابی ک*یرش خیس شده بود حس نبض زدن ک*یر قطورش توی ک*ص پر از آب و تپلم منو بیشتر حشری میکرد سرعت خودمو بیشتر کردم و تند تند روی ک*یر قطورش بالا و پایین میشدم  -اهههه ….پسرم ک*صممم داره پاره میشی با ک*یر. کلفتت اوممم…. با حس گرمی و کلفتی چیزی توی سوراخ پشتم..👇🍑💦 https://t.me/+XKktCcQT9PI2Yzhk https://t.me/+XKktCcQT9PI2Yzhk https://t.me/+XKktCcQT9PI2Yzhk پارتاش ک*ص خشکتو خیس میکنه🔞💦
1491Loading...
10
Horney mom🔞 گذاشتم تا پسرشوهرم بخوابه بعدش برم سراغش..حسابی حشرم بالا زده بود اگه همین الان اون کلفتش رو توی خودم حس نمیکردم آروم نمیگرفتم..آروم روی تختش خوابیده بود شلوار و شورتم رو دراوردم و آروم به سمتش رفتم.. دستمو آروم روی کلفتش کشیدم و همین که لبامو نزدیکش بردم صدای حیرت زده اش بلندشد _چیکار داری میکنی مامان؟ https://t.me/+XKktCcQT9PI2Yzhk https://t.me/+XKktCcQT9PI2Yzhk
1780Loading...
11
#پارت_1 -اهههه…اوییی..خیلی درد دارممم…ک*ر کلفتتو میخااام…اهه با چشمایی خمار لبمو به دندون گرفتم و به لنز دوربین چشم دوختم با دیدن ک.ر کلفت ویل ک*صم هر لحظه بیشتر از قبل خیس میشد و دلم میخاست زیرش تا صب گا*ییده شم -اوووف دختر چقد تنگی تو..فااااک انگشتم بزور توی این سوراخ جا میشه و عقب جلو میشه…اوووف حرکت انگشتشو توی ک*ص ابدار و پف کردم بیشتر کرد قوسی به کمرم دادم که سینه های بزرگم تکون خوردن دستمو روی ک.ر سیخش گذاشتم و با شهوت نالیدم -اههه…اینو میخامم..باهاش ک*صمو جر بده…اهههه…میخامشش… شورتشو پایین کشید و توی یه حرکت… https://t.me/+kE2hjQMyCw41MDZk https://t.me/+kE2hjQMyCw41MDZk پسر آمریکایی جلوی دوربین ک*ص باکره دختر ایرونی رو با ک*یر کلفت و درازش جر میده😱💦
3090Loading...
12
_دلت می‌خواد داخلت تلم...به بزنم؟!🔞💦 با خماری‌ای که ناشی از خوردن قرص تحریک کننده بود چنگی به بدن تنگم زدم و به سمتش خم شدم. -تو چی؟ دلت نمی‌خواد منو بکنی؟ خندید.. از اون خنده های جذاب! -حاضرش کن فیلمو بگیریم...دلم داره له له میزنه تو بدن تنگ و باکرش باشم💦🔞 https://t.me/+kE2hjQMyCw41MDZk
3170Loading...
13
#part6 -اووییی ددی دلد دالهه اویییی…تپلم خونی شد اوهیییی… انگشتمو تند تند توی ک*ص خیس و تنگش میچرخوندم از تنگیش یه انگشتم بزور توش جا شده بود و سوراخش قرمز شده بود نوک سینه های سیخ شدش از روی تیشرتش معلوم بود تیشرتشو زدم بالا و همونجور که انگشتمو توی سوراخ تنگ ک*صش میچرخوندم لیس پر تفی به نوک ممه های تازه در اومدش زدم -اهههیی …خیلی حال میده بازم میییقام …اهییی نوک سینشو به دهن گرفتم و مک عمیقی بهش زدم که…👅💦 https://t.me/+kE2hjQMyCw41MDZk https://t.me/+kE2hjQMyCw41MDZk ک‌ص تنگ دخترشو جر میده …👆🔞‼️
3831Loading...
14
وکلای حشری 💦🔥 #تریسام #محارم اردلان دستی روی #سینه های بزرگم کشید و مثل بوق فشارشون داد. آهی از #لذت کشیدم و #کون بزرگم رو به ک_یر اردلان چسبوندم 🔞 -اهههههه اردلان منو بکننننن با ک_یر کلفتت سوراخ تنگ کونمو جر بده عااااحححح اردلان جونی گفت و ک_یر شق شدش رو روی سوراخ کونم گذاشت ارسلان از جلو خودش رو بهم چسبوند _داداش میخوای تنهایی #کون برده خوشگلمون رو جر بدی؟🍑 اردلان خندید _برده جدیدمون میدونه ما همیشه تریسام میریم مستانه خندیدم و با شهوت دست روی ک_یر کلفت شده ارسلان گذاشتم _تو از جلو منو بکن اردلان از پشت!🔞 با شنیدن این حرف ارسلان جری شده ک_یرش رو توی ک_صم فرو کرد و همزمان اردلان از پشت....💦 https://t.me/+1CVJe6JbgGA0NmQ0 https://t.me/+1CVJe6JbgGA0NmQ0 با ک.یرای کلفتشون ک.ص دختره رو جر میدن🔞
1401Loading...
15
- آاااایییییی غلط کردممم بسههه بسههه یه لحظه حجم #بزرگی وارد ک.صم شد بی توجه  به چشمای از حدقه بیرون زدم مشت رمختشو وحشیانه داخلم تكون داد - اوههه بیب ببین چه خونی🩸 راه افتاده توهم دوست داری نه؟ بابایی داره دختر کوچولوشو جر میده نه؟؟ وقتی دید از شوک بیرون نمیام سریع #ماسک اکسیژنو رو بینیم گذاشت و ترسناک گفت: - نگران نباش عسل بابا ددی حواسش بهت هست خودم میدوزمت خودمم دوباره پارت میکنممم خنده عصبی کردو حرکت دستشو محکم تر کرد که بی جون ناله کردم و بدنم شروع کرد به لرزیدن - اره ارهه بلرز بلرززز گفته بودم پا رو دمم نزاری اما گوش نکردی عسل تاوانشو پس میدی دختر بد بالاخره دست نگه داشت. اما با حس #زبون خیس و خشنی بین تپل خونیم وحشت زده پایینو نگاه کردم که دردناک شروع به خوردن ک‌.ص پارم کرد و..... https://t.me/+mOaWINbFefI5NTc0 https://t.me/+mOaWINbFefI5NTc0 سیاوش دکتر روانی ای که به زور دختر بچه مدرسه ای رو لیتل خودش میکنه و ...😈💦 ❌❌با ژانر متفاوت #ددی_لیتل_خشن_دارک  که مناسب فقط بزرگسال میباشد❌❌
2614Loading...
16
پسره مثل سگ می کنتش...🫢😳❌🔞
1280Loading...
17
-لپ تاپو جلوی ک.صت بگیر چو.چولتو بمال! با شه.وت جلوی لپ تاپ لنگامو باز کردم و ک.ص نبض دارمو مالیدم -آههه اوخ کوروش ک.صم میخاره -ک.یرم داره میترکه ستاره با لذت اومی گفتم و دکتا انگشتمو توی ک.صم فرو کردم تلمبه که میزدم صدای شلپ شولوپ آب ک.صم توی فصا می پیچید -توله سگ چه آبی هم راه انداختی -اوممم ک.یر تو رو می خواد عشقم صبرش سر اومد که عصبانی گفت -پاشو در خونتو باز کن توله سگ ح.شری گور بابای زنم https://t.me/+UTf5xD30Gyg2ZGZk https://t.me/+UTf5xD30Gyg2ZGZk
1271Loading...
18
#42 دوباره روی تخت نشستم و مشخصاتش رو یه بار دیگه خوندم. اسم و فامیلش به نظرم آشنا می اومد قبلا هم این پیشنهاد رو بهم داده بود اما اون موقع مهردادی نبود که مانع کارم بشه. حضور مهرداد تو زندگیم و گیر دادن های اخیرش باعث شده بود دلم بخواد به پیشنهاد مردی که فهمیده بودم اسمش سروشه بیشتر فکر کنم. نمی دونستم دلیل این خیرخواهیش چی می تونه باشه یا از این که منو به رئیسش معرفی کنه چی گیرش میاد فقط اینو می دونستم که نباید به این راحتی پیشنهادش رو رد کنم چون ممکنه دیگه چنین موقعیتی برام پیدا نشه. با صدای در اتاق به خودم اومدم و کارت رو زیر بالشم گذاشتم. در اتاقم قفل بود اما از مهرداد بعید نبود که سراغ کلید یدک بره و درو باز کنه واسه همین سریع روی تخت جا گرفتم، پتو رو تا روی صورتم بالا کشیدم و سعی کردم تو طبیعی ترین حالت ممکن خودمو به خواب بزنم. نفهمیدم چجوری شد که به جای نقش بازی کردن واقعا چشمام گرم شد و خوابم برد. صبح بازم با صدای زنگ گوشیم از خواب بیدار شدم با دیدن اسم سودا عصبی شدم چرا این دختر نمی فهمید که من قصد کار کردن ندارم و فعلا نمی تونم به اون خراب شده برم؟ رد تماس دادم اما دوباره زنگ زد گوشی رو کنار گوشم گرفتم و با عصبانیتی که به خاطر بد خواب شدنم داشتم داد زدم. -چیکارم داری که سر صبح همین جور پشت سر هم زنگ می زنی؟ -چته دختر چرا سر صبح پاچه میگیری حتما کار واجب دارم دیگه.
1 5021Loading...
19
غروب قسمت جدید داریم😈
1890Loading...
20
#پارت۱۱۸ 🔞👇 -- جوون قربون صدات برم. #انگشتش رو روی خیسی #بهشتم گذاشت و گفت: -- شتتتت چقدر خیس کردی #کوچولو. خمار نگاهش کردم که #انگشتش رو فرو کرد داخل #ک*ص خیسم، چنگی به لباسش زدم و خودم رو بهش #چسبوندم که با تعجب نگاهم کرد. انگار فکر میکرد حتی الان که #تحریک شدم هم عقب بکشم، و جیغ و #داد راه بندازم، و نخوام که بهم دست بزنه. با #انگشتش #عقب جلو میکرد، و دائم باهر آهه و #ناله ام #نوازشم میکرد. اینقدر #سروصدامون زیاد شده بود که متوجه اومدن #داییم نشدیم که با شنیدن صداش....🍑🫦💦 https://t.me/+D9qyAo0dMh84NGQx https://t.me/+D9qyAo0dMh84NGQx سک*س با رفیق داییش ک داییش میاد و دوتایی....🙈
3760Loading...
21
⭕️ دختری که بخاطر یه شرط مسخره وارد یه #سوییچ_پارتی میشه و اونجا با رفیق داییش رو به رو میشه و‌ مجبور میشه سه شب زیرخوابش بشه؛ ک یه شب دایی دختره سر میرسه و دوتایی...😱🙈💦 https://t.me/+D9qyAo0dMh84NGQx https://t.me/+D9qyAo0dMh84NGQx 🚫رمان بر اساس واقعیت🚫
3790Loading...
22
#پارت_۱ _نوید پسرم پردشو بدوز یه کاری کن کسی متوجه نشه کی از تو به ما نزدیکتره هم پسر خواهرمی هم دکتری دنیام مثل خواهر خدابیامرزت میمونه آبروشو بخر خاله جون بچس خریت کرده اگه باباش بفهمه سرشو بیخ تا بیخ میبره نگاهم رفت سمت دختر کوچولو سرش پایین بود و ناخنشو میجوید معلوم بود استرس داره تو این چند سال که ندیده بودمش حسابی ترگل ورگل شده بود لحظه شماری میکردم تا بدنشو لخت ببینم _شورتتو در بیار رو این تخت بخواب پاهاتو باز کن یهو شوک زده بهم نگاه کرد و روبه مامانش گفت: _زشته مامان من نمیخوام جلو آقا نوید لخت شم مامانش رفت سمتش و گفت: _دربیار شورتتو دختر نوید دکتره محرمه جای داداشته بزار تا بابات نفهمیده درستش کنه گریش گرفته بود رو به مامانش گفتم : _خاله بیرون باشید خودم درستش میکنم مامانش که رفت بغلش کردم و گذاشتم رو تخت با این که سنش کم بود اندام پری داشت همین طور که بغلش کردم باسنشو مالوندم خیلی گوشتی و نرم بود میخواستم  هر چه زودتر بهشتشو ببینم https://t.me/+awSDAmAaJJdmYzE0 https://t.me/+awSDAmAaJJdmYzE0
1940Loading...
23
هرکس نات کوین داره ولی بلد نیست نقدش کنه آیدی و مقدر ارزی که داره رو بفرسته👇 https://telegram.me/BChatBot?start=sc-29594-NDGpYCO
1440Loading...
24
#پارت_۱ _نوید پسرم پردشو بدوز یه کاری کن کسی متوجه نشه کی از تو به ما نزدیکتره هم پسر خواهرمی هم دکتری دنیام مثل خواهر خدابیامرزت میمونه آبروشو بخر خاله جون بچس خریت کرده اگه باباش بفهمه سرشو بیخ تا بیخ میبره نگاهم رفت سمت دختر کوچولو سرش پایین بود و ناخنشو میجوید معلوم بود استرس داره تو این چند سال که ندیده بودمش حسابی ترگل ورگل شده بود لحظه شماری میکردم تا بدنشو لخت ببینم _شورتتو در بیار رو این تخت بخواب پاهاتو باز کن یهو شوک زده بهم نگاه کرد و روبه مامانش گفت: _زشته مامان من نمیخوام جلو آقا نوید لخت شم مامانش رفت سمتش و گفت: _دربیار شورتتو دختر نوید دکتره محرمه جای داداشته بزار تا بابات نفهمیده درستش کنه گریش گرفته بود رو به مامانش گفتم : _خاله بیرون باشید خودم درستش میکنم مامانش که رفت بغلش کردم و گذاشتم رو تخت با این که سنش کم بود اندام پری داشت همین طور که بغلش کردم باسنشو مالوندم خیلی گوشتی و نرم بود میخواستم  هر چه زودتر بهشتشو ببینم https://t.me/+awSDAmAaJJdmYzE0 https://t.me/+awSDAmAaJJdmYzE0
1430Loading...
25
- ناپدریت سینه هاتو چطوری دست زد؟ دستمو روی سینه های کوچولوم گذاشتم. - فشارشون داد خیلی بد. دردم گرفت. سینه ی کوچولومو گرفت و نوکشو به بازی گرفت. - جدا؟ خوشت نیومد؟ - نه. گریه کردم. نیشخندی زد و روم خوابید. بدن غولیش رو روم انداخت و گفت: - خب پس زیر منم گریه کن. نوک‌سینمو گاز گرفت و... https://t.me/+awSDAmAaJJdmYzE0 https://t.me/+awSDAmAaJJdmYzE0 💦دختر ۱۳ ساله از دست ناپدری متجاوزش زن پسرخاله ی ۳۰ سالش شد...
2951Loading...
26
بردمش سمت سرویس.پوشکشو باز کردم که با خجالت پاهاشو جفت کرد.زیر شکمشو نوازش کردمو گفتم: پاهاتو بازکن بشورمت پاشدم شلنگو بردارم که دیدم دوباره خودشو جمع کرده. _ماهک به من نگاه کن _خجا...لت میکشم... م...من... خودمو... _خودتو چی؟ جیش کردی تو خودت؟ سر تکون داد که رفتم جلو چسبیدم بهش.دستمو گذاشتم رو بهشتش و گفتم: من ددیتم، هر وقت صلاح بدونم برات پوشک میبندم تا کارتو انجام بدی. الانم صلاح دیدم دخترم فعلا تو پوشکش جیششو بکنه فهمیدی؟ https://t.me/+eaQIX206wi42ODlk https://t.me/+eaQIX206wi42ODlk
1601Loading...
27
بردمش سمت سرویس.پوشکشو باز کردم که با خجالت پاهاشو جفت کرد.زیر شکمشو نوازش کردمو گفتم: پاهاتو بازکن بشورمت پاشدم شلنگو بردارم که دیدم دوباره خودشو جمع کرده. _ماهک به من نگاه کن _خجا...لت میکشم... م...من... خودمو... _خودتو چی؟ جیش کردی تو خودت؟ سر تکون داد که رفتم جلو چسبیدم بهش.دستمو گذاشتم رو بهشتش و گفتم: من ددیتم، هر وقت صلاح بدونم برات پوشک میبندم تا کارتو انجام بدی. الانم صلاح دیدم دخترم فعلا تو پوشکش جیششو بکنه فهمیدی؟ https://t.me/+eaQIX206wi42ODlk https://t.me/+eaQIX206wi42ODlk
2511Loading...
28
پرتم کرد تو یه اتاق با نور قرمز .. در حالی که نفس نفس میزدم گفتم : _حاج آقا تورو خدا بزار برم .. قلاده و دستبندشو پرت کرد تو صورتم و گفت : _تا راهی بیمارستانت نکردم ابدا.. https://t.me/+ZJ8m_9mxCY0zM2U0 https://t.me/+ZJ8m_9mxCY0zM2U0 حاج آقای هاتی که از دختر کوچولوموچولومون خوشش اومده و یه لحظه هم امونش نمیده.. از قضا حاج آقامون فیتیشای عجیبیم داره🔗🥺🐾💦
3022Loading...
29
شدت حشری بودنو از تو چشماش میتونستم ببینم .. شروع کردم ادای ارضا شدن در آوردن و با ناله ی زیاد به صورت فیک لرزیدم .. کونمو قمبل کردمو یه ذره هم بخاطر کیر کلفتش عقب نکشیدم .. انگشت فاکشو تو کونم فرستاد و چند دقیقه جلو عقبش کرد .. فشار به سوراخ تنگم وارد شده بود که پاره شدنشو داشتم حس میکردم .. https://t.me/+ZJ8m_9mxCY0zM2U0 https://t.me/+ZJ8m_9mxCY0zM2U0
3001Loading...
30
پستونکی که حالا آغشته به آب نانازم بود رو از توی بهشت تپل و آبدارم بیرون کشید و اونو توی دهنم فرو کرد. -بمکش دردونه‌ی بابا ، نفسِ خوشگل من آروم آروم شروع به مکیدن آب بهشت خودم شدم و... https://t.me/+rnKErodtAmUzODc8 https://t.me/+rnKErodtAmUzODc8 آب نازشو میماله به پستونکش فرو میکنه تو دهنش🍼🧸🩷💦
1870Loading...
31
_بابابزرگ تو برام آمپول میزنی💉 _شلوارتو بکش پایین ببینم💦 وقتی باسنـ.مو دید آب از دهنش راه افتاد و حشری زیر گوشم پچ زد: _فقط یه دونه آمپول بزنم برات بابایی؟ آب دهنمو قورت دادم : _من آمپول کلفت دوست دارم بابابزرگ اهههه 🔞 آمپول کلفتشو از شلوارش بیرون کشید و...❌ https://t.me/+YhssDuUfPB8yNDY0 https://t.me/+YhssDuUfPB8yNDY0
1731Loading...
32
"لیتلش رو با آب داخل شیشه شیر حاملش می‌کنه"🐙👧🏻🍼 #پستونکش رو به نانازش مالیدم که صدای #ناله هاش بلند تر شد. اروم پستونک رو واردش کردم و تکون دادم. جیغ پر #شهـ‌وتی کشید و ناله ای کرد..💦👅 حسابی که خیس شد و #ابش چسبید بهش گذاشتم توی #دهنش و شیشه شیرش که از #اب خودم پر شده بود رو برداشتم و بدون ملایمت وارد #بهشتش کردم و..🐳👄 https://t.me/+7V1mGBdm8sc5OGNk https://t.me/+7V1mGBdm8sc5OGNk لیتل گرل کیـ🌸ـوتی که به دست یک مستر خشن دزدیده می‌شه و هرشب..🥺🔞🌙
3311Loading...
33
#پارت_3 _زن جنده مو جوری بکن که سوراخاش گشاد بشن شوهر بی غیرتم به پدرش پول داده بود تا منو بکنه و در حین اینکه یکی داره زنشو جر میده اون جق بزنه با شهوت تو خودم پیچیدم _بابایی لطفا محکم تر اخ جرم بده ک.یر تو از پسرت کلفت تره با اینکه سنش بالا بود اما دیوث ک.یرش و هیکلش ده برابر شوهر استخونیم بود و جوری تلمبه میزد که تا حلقم حسش میکردم _دختر قشنگم همچین ک.ص تنگ و صورتی داشتی و شب عروسیت بهم ندادی؟ به سینه هام چنگ زدم و بابا ازم بیرون کشید و کنار سرم زانو زد _آب بابایی رو قورت میدی دخترم؟ زنم که عرضه نداره پیر و چروکیده شده چشمام برق زد و چهار دست و پا شدم و برای شوهرم قمبل کردم و... https://t.me/+nYYEqByqVCtiOGRk https://t.me/+nYYEqByqVCtiOGRk
4232Loading...
34
#41 هنوز حرفم تموم نشده بود که در حیاط باز شد. پوزخندی زدم و همون طور که از جام بلند میشدم گفتم: -دیدی گفتم تهش برمی گرده پیش خودت! من میرم یکم بخوابم خیلی خسته ام تا خودم بیدار نشدم صدام نزن باشه؟ مامان که حسابی از اومدن شوهرش خوشحال شده بود سرشو تکون داد و باشه ای گفت. قبل از این که مهرداد وارد خونه بشه وارد اتاقم شدم و درو بستم. دلم نمی خواست باهاش چشم تو چشم بشم بعد از کاری که دیروز باهام کرد حقیقتا حتی نمی خواستم ببینمش چه برسه به این که بخوام باهاش هم کلام هم بشم. هنوز پشت از رابطه ی دیروز می سوخت. روی تخت دراز کشیدم و کمی از کرمی که داشتم به انگشتم مالیدم. انگشتی که آغشته به کرم بود رو آروم لای چاک باسنم بردم و روی سوراخم کشیدم. انقدر داخلش می سوخت که جرات نمی کردم انگشتمو وارد کنم و کرم بهش بزنم اما به نظرم اگه این کارو نمی کردم وضعیتم بدتر می شد. آروم آروم انگشتمو داخل بردم و سعی کردم تموم دیواره هاش رو چرب کنم تا زودتر خوب بشه. کارم که تموم شد انگشتمو با دستمال مرطوب پاک کردم و روی تخت دراز کشیدم. اگه قبلا بود هزار بار این دست رو می شستم و آخرشم فکر می کردم که نجسه اما حالا انقدر تو کثافت غرق شده بودم که این چیزا برام معنی نداشت و هیچ حساسیتی روش نداشتم. با یادآوری اون مرد و کارتی که بهم داد از جام بلند شدم و کارت رو از کیفم برداشتم.
2 0150Loading...
35
بوی بدن یکی از پر کشش ترین جاذبه های جنسیست که میتواند شریک زندگیتان را به سوی شما جذب کند. خودتان را همواره تمیز نگه دارید بدن خود را بشویید و از خوشبو کننده های محرک استفاده کنید !
1 3730Loading...
36
خانم خونه نگویید تو هیچ وقت در کارهاي منزل کمکم نمیکنی یا تو همیشه دنبال کار خودت هستی ✔️ بلکه بهتر است بگویید اگر ممکن است در کارهاي خانه به من کمک کن.
1 2260Loading...
37
#مدرسه_69🔞 #پارت_7 _اووممم جرررم بدید آههه چه دانش آموزای کی.ر کلفتی دختره دامن لباس مدرسه شو کنار زد و روی کی.ر دیان نشست و آه بلندی کشید عماد از پشت کی.رشو دم کون دختره چسبوند و هردو تلمبه هاشون باهم شروع کردن دستمو تو شرت خیسم بردم و ک.ص لجز دارمو چنگ زدم. -اوووییی ددی اوممم پارم کنید منو حامله کنید اووووف کلاس بوی شهوت گرفته بود همه دانش آموزا روی هم افتادن و دلم میخواست منم جای اون دختره دونفری جرم میدادن تند تند دستمو روی ک.صم تکون دادم که از پشت تو کلاس پرت شدم و در قفل شد که با دیدن کی.ر سیخ مدیر مدرسه... https://t.me/+_12gQu1n9JsxZDNk https://t.me/+_12gQu1n9JsxZDNk سکس کثیف بین دانش آموزان و مدیر و معلم تو مدرسه🙈🔞💦
1230Loading...
38
لیتل عموش شده😱😱💦💦💦💦
1580Loading...
39
_اووف عمو اهورا.... #تپل خیسم درد میکنه #برام_میخوریش؟ با چشمای خمار نگاهی به خواهر زن کوچیکم انداختم که دستشو #لای_پاهاش گذاشته بود و تپلشو میالید _حش*ری شدی #عمو؟ خمار پاهای سفیدشو از هم باز کردم و شلوارکشو کشیدم پایین و لبامو به #به*شت صورتیش چسبوندم..🔞🔞💦 https://t.me/+Xxtz6JgiUeNkYmY0 https://t.me/+Xxtz6JgiUeNkYmY0
1531Loading...
40
-از عموت حامله شدی؟ با ترس به دکتر زل زدم. -آ..آقای دکتر..ل..لطفا به مامان بابام چیزی نگید.. منو میکشن.. با لبخند کریحی جلو اومد و پاهامو از هم باز کرد لای پاهامو توی مشتش گرفت و گفت: -یه بارم بت من بخواب ، یه دو قلو بیاری! یکی بچه‌ی دکتر و یکی بچه‌ی عموت! به زور روی تخت خوابوندم و کلفتیشو بین پاهام تنظیم کرد -آماده ای خوشگله؟ ببین چقدرم خیسی! مامان کوچولوی هورنی! https://t.me/+z7VocRrPqQg3Yzc0 https://t.me/+z7VocRrPqQg3Yzc0 از عمو ناتنیش باردار میشه و تو مطب دکتر..🙊🔞
2230Loading...
ددی با دیلد_وی کلفت توی دستش محکم داخلم تلمبه میزد.🫦 این بار هشتم بود که بدنم میلرزید و ار_ضا میشدم. آبم میخواست بیرون بپاچه ولی دیل_دو مانعش میشد.🍑🐙 ددی با فشار ضربه ی دیگه ای داخلم زد و دیل_دو رو بیرون کشید که همراه با جیغی آبم روی تخت پاچید🔞💦 https://t.me/+WQn8jlWk3r40Zjc0 با خوندن رمانش خیص میشی🌸👅🍼
Show all...
1
مای بیبیت میبندم که دیگه صدا ندی توله سگ هر..زه و امروزم حق نداری از این اتاقت بری بیرون ، حق دستشویی رفتن هم نداری ! 🧻🎀🧸 پماد هم میریزم رو بهشتت که نسوزه .. 🧴🍓 رمان مامی بیبی تش معروف نخوندی هنوز؟ 🔞💦 https://t.me/+WQn8jlWk3r40Zjc0 https://t.me/+WQn8jlWk3r40Zjc0 پارتش واقعیه بیا ببین خودت ❌
Show all...
.#ددیش #پوشکش می‌کنه 🍓🔥 + این امروز برات میبندم چون مریضی حق بیرون رفتن برای جیش نداری فعلا ! دراز کشیدم که پاهام باز کرد و شلوارم آروم پایین کشید . با ترس بهش نگاه کردم که یکم پماد بچه رو دستاش ریخت و بعد #دستای #پمادیش آروم به #پایینم زد نفسم حبس شد که انگشتش محکم تر بهم فشار داد و بعد رو به داخل حرکت داد و انگشتاش چرخوند! + داخل هم پماد بزنم دختر کوچولو ؟ _ آه #ددی . https://t.me/+WQn8jlWk3r40Zjc0 https://t.me/+WQn8jlWk3r40Zjc0 ( براش مای #بیبی میبنده 😱)
Show all...
-زیر ک.یر رفیق شوهرت حال میکنی توله سگ؟! اه غلیظی کشید و دستشو سمت ک.ص خیس و پر آبش برد. -آییی تند تر ، تند تر بکن همشو میخوامممم محکم دستاشو بالای سرش قفل کردم و غریدم: -دست نزن بهش! همش مال خودمه ج.نده خودمو تند تر توی ک.ص تنگ و بی نظیرش تکون دادم که ناگهان صدای قدم هایی به گوشم رسید... https://t.me/+d5wNTLDIN58zNzZk https://t.me/+d5wNTLDIN58zNzZk مخفیانه با رفیق شوهرش سک.س میکنه🙈💦🔞
Show all...
_من عاشق جر خوردن زیر توام ،لعنتی دست دست نکن.💦 حزفم جری ترش کرد ،کمرم رو بیشتر خم کرد و با گذاشتن کلاهک ک..یرش دم سوراخم یک ضرب و با فشار زیادی واردم کرد.😈🔥 از درد پتو رو چنگ گرفتم و #جیغ عمیقی کشیدم. برای یک لحظه احساس کردم تا ته رحمم نفوذ کرده و داره به دیواره هاش فشار میاره . چند لحظه همون داخل نگه داشت و بعد اروم اروم شروع کرد به #ضربه زدن.🔥🔥 ضربه هاش به مرور شدیدتر و دردناک تر میشدن اما من عاشق همین پوزشین و همین حرکاتش بودم .🍑🔥 احساس تحریک بیشتری رو بهم میداد. _آههه ،اخ حامییی، #جر خوردمممم‌. اروم کیر بزرگش رو خارج کرد و یه دستشو آورد جلو و سینه مو گرفت تو دستش. همزمان سر اون کیر غول پیکرو با هدایت‌ دستش و با یه فشار هل داد توم. https://t.me/+GFVf98xeIvVkYjVk https://t.me/+GFVf98xeIvVkYjVk پارت واقعی رمان 🔥😱
Show all...
Photo unavailable
#پارت_چهارم -نیما تورو خدا. با شدت وارد پشتم کرد که جیغ بلندی کشیدم که یه دفعه در باز شد و رادان با طناب کلفتی اومد تو. با ترس نگاهش می کردم که رو به نیما گفت: -نظرت چیه دوتایی پارش کنیم. نیما با شهـ.وت نگام کرد که جلو اومدن و با زوری دست و پام رو به تخت بستن. رادان برجستگی هام رو تو مشتش گرفت و محکم فشار داد که جیغی زد و نیما خودش رو وارد دهنم کرد.... https://t.me/+GefRuTeqdB82YTY8 https://t.me/+GefRuTeqdB82YTY8 #چهارتا_برادر_دختره_بیچاره_رو_شکنجه_کردن😱😭🔞🔥💦
Show all...
https://t.me/hamster_kombat_boT/start?startapp=kentId1697988280 Play with me, become cryptoexchange CEO and get a token airdrop! 💸  2k Coins as a first-time gift 🔥  25k Coins if you have Telegram Premium
Show all...
Hamster Kombat

Just for you, we have developed an unrealistically cool application in the clicker genre, and no hamster was harmed! Perform simple tasks that take very little time and get the opportunity to earn money!

#پارت3 دستمو یواش یواش بردم زیر شکمش و سر انگشتمو رسوندم به اون عالیجناب که قد علم کرده بود.دیگه نمیتونستم تحمل کنم.میخواستم زودتر به هدفم برسم. مچ دستمو محکم گرفت و گفت: داری چکار میکنی؟ متد جدیده ماساژه دست تو شلوار کنی؟ از زیر ماسک لبخندی زدم و گفتم: آره امتحانش کن نیم خیز شدو مچ دستمو گرفت و گفت: هرچیزی رو امتحان نمیکنم.‌ آویزون من نشو دختر... داشت بلند میشد که... https://t.me/+auJTMiGEKPM3OTVk https://t.me/+auJTMiGEKPM3OTVk #اغواکردن‌سوپراستار‌معروف‌به‌بهانه‌ی ماساژ...❌❌ #دارای‌صحنه‌های‌باز🔞🔞🔞
Show all...
#پارت_1 -اههههیی…مادرتو جر بدهه…اوووم ک*یر کلفتتو تند تند توی ک*ص پر اب و داغ خواهرت عقب جلوش کن …اههههه تند تند روی ک*یر قطور و کلفتش بالا و پایین میشدم و خودمو به تن بی حسش میکوبیدم ترشحات ک*صم روی ک*یر درازش چکه میکرد و حسابی ک*یرش خیس شده بود حس نبض زدن ک*یر قطورش توی ک*ص پر از آب و تپلم منو بیشتر حشری میکرد سرعت خودمو بیشتر کردم و تند تند روی ک*یر قطورش بالا و پایین میشدم  -اهههه ….پسرم ک*صممم داره پاره میشی با ک*یر. کلفتت اوممم…. با حس گرمی و کلفتی چیزی توی سوراخ پشتم..👇🍑💦 https://t.me/+XKktCcQT9PI2Yzhk https://t.me/+XKktCcQT9PI2Yzhk https://t.me/+XKktCcQT9PI2Yzhk پارتاش ک*ص خشکتو خیس میکنه🔞💦
Show all...
Horney mom🔞 گذاشتم تا پسرشوهرم بخوابه بعدش برم سراغش..حسابی حشرم بالا زده بود اگه همین الان اون کلفتش رو توی خودم حس نمیکردم آروم نمیگرفتم..آروم روی تختش خوابیده بود شلوار و شورتم رو دراوردم و آروم به سمتش رفتم.. دستمو آروم روی کلفتش کشیدم و همین که لبامو نزدیکش بردم صدای حیرت زده اش بلندشد _چیکار داری میکنی مامان؟ https://t.me/+XKktCcQT9PI2Yzhk https://t.me/+XKktCcQT9PI2Yzhk
Show all...