cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

در فرا سویِ خیال

چه کسی می داند؛ که تو در پیله تنهایی خود تنهایی چه کسی می داند؛ که تو در حسرت یک روزنه در فردایی پیله ات را بگشا تو به اندازه پروانه شدن زیبایی :) https://telegram.me/BChatBot?start=sc-457009-rm5gbNP

Show more
The country is not specifiedThe language is not specifiedThe category is not specified
Advertising posts
113
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

네시_4_O_CLOCK_V_&_Rap_Monster_Sub_Español_Eng_BTS_FMV.mp39.09 MB
اون روز تو راه کتابخونه، وقتی با کوله مشکی سنگینم با استرس داشتم میدوییدم که برسم به کتابخونه که به کلاس زنگ اخرم برسم، یه پیرمرد اومد جلوی راهم... اون سمت از راه که من و پیرمرد جلوم میرفتیم باریک بود و نمیتونستم از کنارش رد شم و بازم تند تند راه برم یهو به خودم اومدم، گفتم کلاس ریاضی ارزش داره؟ ارزش از دست دادن ارامش راه رفتن، ارزش از دست دادن لذت بردن از راه، ارزش از دست رفتن لبخندت، ارزش از دست رفتنه تو لحظه حال بودنت؟ دیدم نداره قدمامو اروم کردم و پشت همون پیرمرد ک اروم اروم راه میرفت شروع کردم راه رفتن... انگار اونم فهمیده بود هیچی ارزش حس بدتو نداره همونوقت که داشتم اروم اروم راه میرفتم کنارم ترافیک شد، تو یه ماشین یه دختربچه بود یه دستشو از لای پنجره ای که یذره پایین بود اورد بیرون و بهم دست تکون داد :) لبخند زدم، منم بهش دست تکون دادم و باز اروم اروم به راهم ادامه دادم... ارزو میکردم جلوی منم ترافیک میشد... که بشه یه بهونه که من بمونم و تا هروقت اون بچه اونجاست بهش لبخند بزنم و دست تکون بدم و از دیدن خندیدنش خوشحالی رو تجربه کنم... اهنگی که توی هندزفیریم بود از فاز دپ دراومد و ریتم خوبی گرفت رسیدم به پله ها مثل یه بچه پنج ساله ک تو راه میدوئه و بالا پایین میپره از پله ها رفتم بالا و با ریتم اهنگ اروم سرمو تکون میدادم رسیدم تو کتابخونه حس و حال کتابخونه قشنگ بود ساعت ۱۲ ظهر بود و فضای کتابخونه رو پر نور کرده بود رفتم توی سالن مطالعه دم در چند نفر روی حصیر دراز کشیده بودن... حس و حالِ خواب ظهر و ارامش کتابخونه با صدای ریز به هم خوردن خودکارا و ورق زدن کتابا و جیک جیک گنشجکای کنار کتابخونه باعث میشد حس کنم که روحم دیگه تو خلا نیست، انگار‌همون صداهای ریز روحمو پیوند زده بودن به محیط...همون صداهای ریز نمیذاشتن گم بشم، توی خودم، توی خلا... میشه گفت ادم قانونمندیم (البته تا وقتی قانونا منطقی باشن!) ولی اون روز یذره خلاف کوچولو که ب کسی برنمیخورد :) میز ۱۸ رو دوست داشتم ولی کارت میز ۱۶ رو تونستم بگیرم چون برای کرونا برای میز ۱۸ کارت نذاشته بودن... ولی من رو میز ۱۸ نشستم چون از لای پنجره باد میخورد تو صورتم و نور پنجره مستقیم روی کتابی میفتاد که تازه از کتابخونه گرفته بودم... دفعه قبلی که رفته بودم کتابخونه کناریم توی لیوان نسکافه خورد و منی که بوی نسکافه تو تک تک سلولام پیچید و لبخند اورد رو لبم، تصمیم گرفته بودم بار بعدی که اومدم منم برای خودم هات چاکلت بیارم(هات چاکلت دوست دارم) هات چاکلت داغ با باد ملایم و خنکی که از لای پنجره به صورتم میخورد پر از حس قشنگ میکردنم چندساعتی تو کتابخونه گذشتو گشنم شد! وسایلمو جمع کردمو راه افتادم سمت خونه... تو راه یه کوچه بود...دیواراش خراب بودن و برگای درختاش برای زمستون ریخته بودن. اگه ناامیدی یه منظره بود، قطعا فضای اون کوچه میشد! البته اگه اون گلای زرد پای درختا در نیومده بودن! اولش نگاهشون کردم و رد شدم... ولی بعد گفتم بذار یکیشونو بچینمبرای دخترفسقلی همسایمون برگشتم و یکیشونو چیدم و تو راه با کت قهوه ای بلند و گل زرد تو دستم و کیف مشکی رو دوشم راه افتادم سمت خونه اول هی میخواستم گلمو زیر کتم قایم کنم... بدم میومد ادما عجیب غریب بهم نگاه کنن ولی خب بعدش‌گفتم: به درک انقد نگاه کنید تا براتون عادی شه! بعدم راحت گلو گرفتم تو دستمو رسیدم خونه و دوییدم سمت خونه همون دخترفسقلی همسایه میدونی بعضی وقتا انگار که کل زندگیت تو تاریکی گم میشه، و تو فقط به یسری چیزای کوچیک متفاوت نیاز داری تا بفهمی هی درسته زندگی اونقد جای قشنگی نیست، ولی هنوزم ارزش جنگیدن داره... :)
Show all...
بیشتر از هر وقت دیگه ای دوست دارم بشنوم بیاید از هرچی میخواید برام بنویسید https://t.me/BiChatBot?start=sc-706217-Rw1BrNk
Show all...
بیشتر از هروقتی دوست دارم بشنوم بیاید از هرچی دوست دارید بگید https://telegram.me/BChatBot?start=sc-457009-rm5gbNP
Show all...
برنامه ناشناس

برنامه چت ناشناس ، چت ناشناس در گروه ها . گپ ناشناس با افراد مختلف

جوین شید اینجا :)🤍
Show all...
Show all...
Lilik

Who are U?? صرفا جهت ارتباط👇

https://t.me/BiChatBot?start=sc-660411-ysB5rXq

سلام بلوبری قشنگم :) تو خیلی سافت تر از اونی ولی اره شبیهید بازم چی بخرم؟🥲
Show all...
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ https://t.me/snowfallinmoon/12069 چقد منه. #بلوبری
Show all...
در فرا سویِ خیال

ببینید یه استایل اسپورته چیزای دارک دوست داره چیزاییم ک دوست داره معمولا چیزایین ک استفاده بشن یعنی مثلا تزئینی و اینا خوشش نمیاد کلا بعد دیگه خودتون بفهمید چه تیپیه حدودا دیگه🥲

عکس خودشو دوست نداره ولی عکسایی ک وایبشو میدن ایده خیلی خوبیهههه مرسییی
Show all...
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ شاید بشه مثلا اگه ازش عکس اینا داری یه البوم درس کنی باهاشونن به اضافه ی عکسایی که به وایبش میخوره
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.