مست جام باقی
کانالی جهت اشتراک بهترین نوشته ها ، عکسها ، موسیقی و ........مجموعه ای از بهترینهای کانالهای تلگرام ارتباط با ادمین @majidmirzaeilab
Show more1 652
Subscribers
-124 hours
-107 days
-4430 days
Posting time distributions
Data loading in progress...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Publication analysis
Posts | Views | Shares | Views dynamics |
01 دلتنگیامویادمنیارم🤍.
-اَلـِف
| 55 | 1 | Loading... |
02 خیال آمدنت دیشبم به سر می زد
نیامدی که ببینی دلم چه پر می زد
هنوز عشق تو / علیرضا قربانی
شاعر : هوشنگ ابتهاج ( سایه )
@arghavanchannelll💟 | 54 | 1 | Loading... |
03 @mastejamebaghi | 54 | 0 | Loading... |
04 روزهایی هست که نیاز زیاااااادی به سروتونین داری، خیلی زیاااد....
و برای من این روزها از همان روزهاست.....
@mastejamebaghi | 259 | 2 | Loading... |
05 این روزها بیشتر دوست دارم بنویسم و هر وقت بیشتر دوست دارم بنویسم، کمتر میتوانم بنویسم. کاهل شدهام. مثل کسی شدم که در بیشهای بزرگ افتاده دنبال هزار خرگوش فربه اما از فرط گرسنگی نای گرفتنشان را ندارد. خرگوش زیاد هست. من جان گرفتنشان را ندارم. اما جان که بگیرم، حرف زیاد برای گفتن دارم. حرف که نه. برشهای باریک زیادی از زندگی هستند که باید بنویسمشان که یادم نروند. برشهای نازک و بیاهمیت. من بندهی چیزهای بیاهمیت هستم و از چیزهای مهم زندگی فراریام. چیزهای مهم همیشه محل مناقشهاند و عامل فرسودگی. برعکسِ چیزهای بیاهمیت که هیچ کس کاری بهشان ندارد. تا حالا دیدهاید دو نفر سرِ تصاحب بخار بالای فنجان داغ قهوه با هم جدل کنند؟ یا تا حالا شده کسی بر سر تصاحب «تنهایی» با دیگران گلاویز شود؟ یا سر تصاحب صدای رودخانه و مرغ و نسیم سحری؟ نه. دعوا همیشه بر سر تصاحب چیزهای مهم است. تصاحب زمین و جان و مال و عشق و نان و خرما. اخبار جهان حول همین محور میگردد و من اینجا قرار نیست خبرها را مرور کنم. صبر میکنم تا جان بگیرم. برگردم به روزهای رقیقی که میتوانستم با منشور از نور بیرنگ آفتاب، رنگینکمان درست کنم. روزهایی که فضیلت در کماهمیت بودن است. همین.
@mastejamebaghi | 276 | 3 | Loading... |
06 Channel: @Pen_Musix | 86 | 1 | Loading... |
07 «خانه دوست کجاست ؟!» در فلق بود که پرسید سوار.
آسمان مکثی کرد.
رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شنها بخشید
و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت:
«نرسیده به درخت،
کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است.
میروی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ، سر بدر میآرد،
پس به سمت گل تنهایی میپیچی،
دو قدم مانده به گل،
پای فواره جاوید اساطیر زمین میمانی
و ترا ترسی شفاف فرا میگیرد.
در صمیمیت سیال فضا، خش خشی میشنوی:
کودکی میبینی
رفته از کاج بلندی بالا، جوجه بردارد از لانه نور
و از او میپرسی
خانه دوست کجاست؟
@mastejamebaghi | 426 | 4 | Loading... |
08 من دلم می خواهد
خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوست هایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو…
هر کسی می خواهد
وارد خانه پر عشق و صفایم گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند.
شرط وارد گشتن
شست و شوی دل هاست
شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و
ریاست
بر درش برگ گلی می کوبم
روی آن با قلم سبز بهار
می نویسم ای یار
خانه ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
«خانه دوست کجاست؟!»
@mastejamebaghi | 406 | 5 | Loading... |
09 - @MusiC_offiCiaal ꩓ | 412 | 4 | Loading... |
10 - @MusiC_offiCiaal ꩓ | 355 | 8 | Loading... |
11 @mastejamebaghi | 497 | 1 | Loading... |
12 ارسال کتابهای ثبت سفارش شده...
ممنون از استقبال بی نظیر... 🌹
@mastejamebaghi | 483 | 0 | Loading... |
13 صبح بیست و نهم اسفند
آزاده ماه آور پور
برای تهیه کتاب میتوانید از طریق همین کانال اقدام نمایید.
@mastejamebaghi | 476 | 1 | Loading... |
14 Media files | 374 | 5 | Loading... |
15 آخرین آهنگی که امشب گوش میدید این باشه.
♡ • ahnGame• | 383 | 5 | Loading... |
16 🌱
قلبت را آرام کن...
یک وقتهایی بنشین و خلوت کن با تمام سکوت هایت…
نگاه کن به اطرافت…
به خوشبختى هایت…
به کسانی که میدانی دوستت دارند…
به وجود آدم هایی که برایت اهمیت دارند…
و به خدایی که تنهایت نخواهد گذاشت…
گاهی یک جای دنج انتخاب کن…
گاهی یک جای شلوغ…
آرامش را در هر دو پیدا کن…
هم درکنار شلوغی آدم ها…
هم درکنار پنجره ای چوبی و تنها…
دلمشغولی ها را گاهی ساده تر حس کن…
باران را بی چتر بشناس…
خوشحالی را فریاد بزن…
و بدان که تو" بهترینى"
@mastejamebaghi | 394 | 9 | Loading... |
17 اگر امروز دلم گرفت ، بغض کردم ، تسلیم شدم ، فردا قطعاً دوباره می خندم ، دوباره می ایستم و دوباره میسازم ، تمام ویرانههای روح زخمی ام را بهتر از همیشه می سازم ...
من برای پیروز شدن و برای خوب بودن حالم ، برگ های برنده زیادی دارم ...
@mastejamebaghi | 363 | 7 | Loading... |
18 مرگ یک رؤیا، یک جورایی میتواند از مرگ یک موجود زنده غمانگیزتر باشد.
@mastejamebaghi | 386 | 2 | Loading... |
19 آهنگ جدید محسن چاوشی - بیبدن
@mi_ghat | 347 | 4 | Loading... |
20 تو هق هقی توی شادی نه خنده ای نه دقی
تو خیلی بدقلقی تو خیلی بدقلقی
تو ساکتی که نشونم بدی شبیه منی
تو میکشی منو تا چهار کلمه حرف بزنی
تو کوه و جنگل و بارون تو ابر رو سرمی
تو خیلی از سرم زیادی و همیشه کمی
تو خیلی عاشقمی و نشون نمیدی یکم
به من که خوب میدونی چقدر عاشقتم
@mi_ghat | 376 | 5 | Loading... |
21 در مورد من اینجوریه که احمقم، احمقم، احمقم، احمقم، یهو دیگه احمق نیستم؛ مهربونم، مهربونم، مهربونم، مهربونم، یهو دیگه مهربون نیستم، میبخشم، میبخشم میبخشم، یهو دیگه نمیبخشم، اون مرحله که « یهو » اتفاق میفته اسمش هست از چشم افتادن، بی اعتبار شدن، قلبم میشه سنگ..
@mastejamebaghi | 363 | 8 | Loading... |
22 پیرمرد دست های چروک خورده اش را، طوری که انگار بخواهد چیزی را از گوشه چشم بردارد، کنار تیغه بینی اش گذاشت و گفت :"ماهی طلا، دیدی اون اولین لقمه داغ نون بربری تازه چه طعم خوبی داره، یا مثلا اولین گاز یه قاچ هندونه اهوازی خنک چقدر مزه می ده به دهن آدم.
یا چی بگم برات، مثلا اون دوتا گل جوجه ای که پای آتیش می خوری، چقدر بهت می چسبه.
می خواهم بهت بگم نذار نون داغ زندگیت بیات بشه و از دهن بیفته!
حیفه بابا، زندگی آنقدرها که فکر می کنی طولانی نیست، تا چشم به هم بزنی تموم می شه و می ره پی کارش. "
کتاب صبح بیست و نهم اسفند
@mastejamebaghi | 347 | 3 | Loading... |
23 خاطره ها خاصیت عجیبی دارند.
قدرتمندند و پایدار.
در سربالایی هایی نفس گیر زندگی، آنجا که دیگر نایی برای بقا نمی ماند، این خاطرات هستند که مثل پتویی گرم در برهوتی از سرما، دورمان را می گیرند و مانع یخ زدنمان می شوند.
یا در ظهر تب دار تابستانی، شربتی گوارا و خنک می شوند تا از تشنگی و تب نمیریم.
خاطره ها مُسکن هستند برای دردهایی که به ستوه در می آوردنمان....
صبح بیست و نهم اسفند
برای تهیه کتاب فوق میتوانید از طریق همین کانال اقدام نمایید.
@mastejamebaghi | 329 | 4 | Loading... |
24 گاهی اوقات خسته میشی از قوی بودن
دلت میخواد یک استعفا نامه بلند بنویسی
از قوی بودن!
بعد هم وسایلتو جمع کنی و خسته دور شی
از تمام آدمهایی که مجبورت میکنن به قوی بودن
قوی بودن بد نیستا!! نه!
فقط آدمه دیگه خسته میشه!
دلت میخواد بری ی جای دورِ دور
جایی که اگه پرسیدن قویی یا ضعیف؟
بگی ضعیفِ ضعیف...
یکی زیر بال و پرمو بگیره و جای من قوی باشه و من زیر چترش خوب استراحت کنم
استراحتی قدِ ی عمر
قد تمام خستگیام
قدِ تمام قوی بودنم!
@mastejamebaghi | 380 | 13 | Loading... |
25 برایِ امشب؛
خوانش شعر توسط مرحوم ابتهاج.
گوش کنیم و بخوابیم.
『 @Mo_Sitoo 』 | 306 | 6 | Loading... |
26 Channel: @Pen_Musix | 311 | 7 | Loading... |
27 @mastejamebaghi | 308 | 2 | Loading... |
28 اول تا آخر این ریمیکس قشنگه؛قفلیتون میشه #ریمیکس #رپ | 3 | 0 | Loading... |
خیال آمدنت دیشبم به سر می زد
نیامدی که ببینی دلم چه پر می زد
هنوز عشق تو / علیرضا قربانی
شاعر : هوشنگ ابتهاج ( سایه )
@arghavanchannelll💟
👍 1❤ 1
روزهایی هست که نیاز زیاااااادی به سروتونین داری، خیلی زیاااد....
و برای من این روزها از همان روزهاست.....
@mastejamebaghi
💔 9
این روزها بیشتر دوست دارم بنویسم و هر وقت بیشتر دوست دارم بنویسم، کمتر میتوانم بنویسم. کاهل شدهام. مثل کسی شدم که در بیشهای بزرگ افتاده دنبال هزار خرگوش فربه اما از فرط گرسنگی نای گرفتنشان را ندارد. خرگوش زیاد هست. من جان گرفتنشان را ندارم. اما جان که بگیرم، حرف زیاد برای گفتن دارم. حرف که نه. برشهای باریک زیادی از زندگی هستند که باید بنویسمشان که یادم نروند. برشهای نازک و بیاهمیت. من بندهی چیزهای بیاهمیت هستم و از چیزهای مهم زندگی فراریام. چیزهای مهم همیشه محل مناقشهاند و عامل فرسودگی. برعکسِ چیزهای بیاهمیت که هیچ کس کاری بهشان ندارد. تا حالا دیدهاید دو نفر سرِ تصاحب بخار بالای فنجان داغ قهوه با هم جدل کنند؟ یا تا حالا شده کسی بر سر تصاحب «تنهایی» با دیگران گلاویز شود؟ یا سر تصاحب صدای رودخانه و مرغ و نسیم سحری؟ نه. دعوا همیشه بر سر تصاحب چیزهای مهم است. تصاحب زمین و جان و مال و عشق و نان و خرما. اخبار جهان حول همین محور میگردد و من اینجا قرار نیست خبرها را مرور کنم. صبر میکنم تا جان بگیرم. برگردم به روزهای رقیقی که میتوانستم با منشور از نور بیرنگ آفتاب، رنگینکمان درست کنم. روزهایی که فضیلت در کماهمیت بودن است. همین.
@mastejamebaghi
👍 6👏 2
«خانه دوست کجاست ؟!» در فلق بود که پرسید سوار.
آسمان مکثی کرد.
رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شنها بخشید
و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت:
«نرسیده به درخت،
کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است.
میروی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ، سر بدر میآرد،
پس به سمت گل تنهایی میپیچی،
دو قدم مانده به گل،
پای فواره جاوید اساطیر زمین میمانی
و ترا ترسی شفاف فرا میگیرد.
در صمیمیت سیال فضا، خش خشی میشنوی:
کودکی میبینی
رفته از کاج بلندی بالا، جوجه بردارد از لانه نور
و از او میپرسی
خانه دوست کجاست؟
@mastejamebaghi
❤ 5
من دلم می خواهد
خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوست هایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو…
هر کسی می خواهد
وارد خانه پر عشق و صفایم گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند.
شرط وارد گشتن
شست و شوی دل هاست
شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و
ریاست
بر درش برگ گلی می کوبم
روی آن با قلم سبز بهار
می نویسم ای یار
خانه ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
«خانه دوست کجاست؟!»
@mastejamebaghi
👍 2❤ 2