cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

-مارکسیسم لنینیسم-

Show more
Advertising posts
1 271
Subscribers
No data24 hours
+277 days
+11730 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Photo unavailableShow in Telegram
به اندازه تغییر قوانین زندگی و جامعه قدرتمند نیستم اما به اندازه خم نکردن سر خود زیر این قوانین قدرتمند هستم......! « ارنستو چگوارا »
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
بیگانگی دستمزد #کارل مارکس ... مزد نتیجه مستقیم کار خارج نشین است و کار خارج نشین علت مستقیم مالکیت خصوصی است و سقوط یک طرف باید به معنای سقوط طرف دیگر باشد..☆☆ -- #کمونیسم #سوسیالیسم #پرولتاریا #مانیفست_کمونیست #سرمایه، پایتخت #فلسطین_مقاومت می کند -- -هم اکنون نسل کشی مردم فلسطین در نوار غزه را متوقف کنید ●•• -- علیه امپریالیسم
Show all...
زنان سایه آندره لئو: زنی در کمون پاريس آندره لئو در روز ۱۸ اوت ۱۸۲۸ در شهر لوزينيان متولد شد و درسال ۱۹۰۰ در پاريس در گذشت. نام حقيقی­اش لئوديل برا بود و يکی از زنان فراموش شده­ی تاريخ و مشخصا تاريخ کمون پاريس می­باشد که در کنار لوئيز ميشل و بسياری ديگر بطور فعال در کمون پاريس شرکت داشت. اما بايد يادآوری کرد که فعاليت و مبارزات وی به چند ماه وقايع کمون پاريس در سال ۱۸۷۱ محدود نمی­شود. پدر آندره لئو محضردار بود و دوران کودکی اش در محيطی بورژوائی گذشت. مادرش کاتوليکی دوآتشه که او را تحت آموزش وتربيتی مذهبی قرار داد و برخلاف ميل­اش اولين مراسم مذهبی تعميد را انجام داد. لئوديل با وجود اينکه از زندگی مرفهی برخوردار بود، به سرعت به وجود فقر پی برد و از طبقه­ی بورژوازی فاصله گرفت. مطالعه، از علایق زندگی اش بود. در آن دوره، ماری ژان کندرسه، مشغوليت ذهنی­اش بود و در کتابش به نام " نوشته­های سياسی" از او و نويسندگان ديگری از جمله (ژان ژاک روسو) (و دنی ديدرو) ياد کرده است. خانواده­ی لئوديل هرچند بورژوا، اما احتمالا جمهوری­خواه بوده­اند، زيرا پس از کودتای ۱۸۴۸، مجبوربه جلای وطن شده و درمحلی در نزديکی شهرلوزان در سويس اقامت می­کنند. درآنجا لئوديل با (پي­ير گرگوارشامپکس) آشنا و در سال ۱۸۵۱ با او ازدواج کرد. پی­ير آموزگاری فرانسوی بودکه بعد از کودتای ۱۸۴۸ او نيز به سويس پناهنده شده بود. پی­ير شامپکس مريد (پیيرلورو) فيلسوف فرانسوی، متفکر سوسياليست، مسيحی و صلح­طلب، بود. دراثر مصاحبت با اين مرد، لئوديل با سوسياليسم آشنائی پيدا کرد.(اما برخلاف او، درتمام طول حيات اش شديدا ضد روحانيت و ضد دين پايدار ماند). در ۸ ژوئن ۱۸۵۳، لئوديل، دوقلوئی به نام­های آندره و لئو به دنيا آورد و در تمام زندگی نويسند­گی­اش از نام­های کوچک اين دو فرزند پسرش به عنوان نام مستعار استفاده کرد. آيا لئوديل می­توانست با اسم واقعی­اش به همان اندازه مشهورشود؟ مشکل بتوان اين امر را تایيد کرد، زيرا درآن زمان، زنان ديگری، از جمله (ژرژ ساند) مجبور بوده­اند همين تدبير را (استفاده ازنام مردانه) برای مورد قبول واقع شدن به کار برند. لئو ديل به حق شايسته نام مولف می­باشد، زيرا اين زن اديب بيش از پانزده رمان و چندين داستان و رساله به رشته­ی تحرير در آورده و روزنامه­نگار نيز بوده است. در همين رابطه از وی دعوت به عمل آمد در هفته­نامه­ی" برابری " نشريه­ی انجمن بين المللی کارگران که در سويس توسط باکونين انتشار می­يافت، بنويسد. درسال ۱۸۶۹ لئوديل به عنوان يکی از اولين نويسندگان سوسياليست فرانسوی مورد تقدير قرار گرفت. او نشريه­ی "پاجتماعی" را در طی کمون پاريس منتشر می­کرد. اولين رمان­اش به نام" ازدواجی رسوایی برانگيز" و به دنبال آن طبيعتا رمان " يک طلاق" را آفريد. اين دو رمان مورد توجه و نقدی مساعد قرار گرفتند و برای لئو ديل شهرتی نسبی به ارمغان آوردند.از اين پس، لئو ديل فقط به نام آندره لئو شناخته خواهد شد. او بين سال­هاي۱۸۶۴ و ۱۸۶۹ چندين اثر منتشر کرده،از جمله: آرمان روستائيان، يک پير دختر و انتظار و اميد. در سال ۱۸۶۴ لئو ديل برا به عضويت در جامعه­ی نويسندگان پذيرفته شد.در سال ۱۸۶۷ وی اولين رساله­ی سياسی­اش را به نام " زن و آداب و رسوم " به پايان رساند. در اين رساله، پرودن و ژول ميشله به علت درک­شان از جايگاه و نقش زنان در جامعه موکدا مورد انتقاد لئوديل قرارگرفته­اند. بايد يادآوری کرد که دو نفر نامبرده به طوری قاطعانه ضد زنان فمينيست بوده­اند. ازهمين زمان، لئوديل، برای رهائی زنان وبرپایی جمهوری، درچارچوب نبردی فمينيستی، به مبارزه­ای کامل روی می­آورد. وی يکی از موثرترين چهره­های فمينيسم و آرمان­های سترگ جهانشمول در آن عصر می­باشد. لئوديل، با ماريا درم، پل منک وبسياری ديگر آشنائی پيدا کرد. درسال ۱۸۶۸درطراحی برنامه­ی "جامعه ی حقوق زن" با لوئيز ميشل، اليزه و نوئه می رکلو و ماريا درم به همکاری پرداخت و هم زمان در انتشار روزنامه "حقوق زنان" لئوديل در همه جا آموزش دينی را افشا می­کرد و برای دختران همان سيستم آموزشی را پيشنهاد می­کرد که پسران از آن برخوردار بودند. همان­طور که در مقدمه ياد آوری کرديم، لئوديل بسيار فعالانه در کمون پاريس شرکت داشته و روزنامه ی "اجتماعی" را منتشر میکرده است. پس از کمون پاريس، لئوديل، با دوست همراهاش بنوا ملون که در سال ۱۸۶۸ با وی آشنا شده بود، تبعيد شدند. در آن زمان بنوا ملون يکی از رهبران انترناسيونال اول بود. بنابر آنچه برشمرديم، امروز می­توان ادعا کرد، آندره لئو زنی با استعداد­های گوناگون،که قبل از بسياری، برغير قابل تفکيک بودن آرمان­های جهانشمول از يکديگر، پی برده بود.
Show all...
آندره لئو فمينيست بود ولی اعتقاد راسخ داشت که نمی­توان بدون پرداختن به مسائل اجتماعی در کليت آن، به مساله­ی فمينيستی پرداخت. برای او به همين منوال مبارزه در راه صلح امری اساسی بود و به طور کلی تمام مبارزات را زمانی موثر میدانست که به صورت انترناسيوناليستی صورت گيرند. اين بينش را نزد تمام فمينيست­های آن زمان می­توان يافت. مضافا برای آن­ها، جدایی کليسا از دولت امری مسلم به نظر می­رسيد.
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.