1 271
Subscribers
No data24 hours
+277 days
+11730 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Photo unavailableShow in Telegram
به اندازه تغییر قوانین زندگی و جامعه قدرتمند نیستم
اما به اندازه خم نکردن سر خود زیر این قوانین قدرتمند هستم......!
« ارنستو چگوارا »
Photo unavailableShow in Telegram
بیگانگی دستمزد
#کارل مارکس
... مزد نتیجه مستقیم کار خارج نشین است و کار خارج نشین علت مستقیم مالکیت خصوصی است و سقوط یک طرف باید به معنای سقوط طرف دیگر باشد..☆☆
--
#کمونیسم
#سوسیالیسم
#پرولتاریا
#مانیفست_کمونیست
#سرمایه، پایتخت
#فلسطین_مقاومت می کند
--
-هم اکنون نسل کشی مردم فلسطین در نوار غزه را متوقف کنید ●••
--
علیه امپریالیسم
زنان سایه آندره لئو: زنی در کمون پاريس
آندره لئو در روز ۱۸ اوت ۱۸۲۸ در شهر لوزينيان متولد شد و درسال ۱۹۰۰ در پاريس در گذشت. نام حقيقیاش لئوديل برا بود و يکی از زنان فراموش شدهی تاريخ و مشخصا تاريخ کمون پاريس میباشد که در کنار لوئيز ميشل و بسياری ديگر بطور فعال در کمون پاريس شرکت داشت. اما بايد يادآوری کرد که فعاليت و مبارزات وی به چند ماه وقايع کمون پاريس در سال ۱۸۷۱ محدود نمیشود.
پدر آندره لئو محضردار بود و دوران کودکی اش در محيطی بورژوائی گذشت. مادرش کاتوليکی دوآتشه که او را تحت آموزش وتربيتی مذهبی قرار داد و برخلاف ميلاش اولين مراسم مذهبی تعميد را انجام داد. لئوديل با وجود اينکه از زندگی مرفهی برخوردار بود، به سرعت به وجود فقر پی برد و از طبقهی بورژوازی فاصله گرفت. مطالعه، از علایق زندگی اش بود. در آن دوره، ماری ژان کندرسه، مشغوليت ذهنیاش بود و در کتابش به نام " نوشتههای سياسی" از او و نويسندگان ديگری از جمله (ژان ژاک روسو) (و دنی ديدرو) ياد کرده است.
خانوادهی لئوديل هرچند بورژوا، اما احتمالا جمهوریخواه بودهاند، زيرا پس از کودتای ۱۸۴۸، مجبوربه جلای وطن شده و درمحلی در نزديکی شهرلوزان در سويس اقامت میکنند. درآنجا لئوديل با (پيير گرگوارشامپکس) آشنا و در سال ۱۸۵۱ با او ازدواج کرد. پیير آموزگاری فرانسوی بودکه بعد از کودتای ۱۸۴۸ او نيز به سويس پناهنده شده بود. پیير شامپکس مريد (پیيرلورو) فيلسوف فرانسوی، متفکر سوسياليست، مسيحی و صلحطلب، بود.
دراثر مصاحبت با اين مرد، لئوديل با سوسياليسم آشنائی پيدا کرد.(اما برخلاف او، درتمام طول حيات اش شديدا ضد روحانيت و ضد دين پايدار ماند).
در ۸ ژوئن ۱۸۵۳، لئوديل، دوقلوئی به نامهای آندره و لئو به دنيا آورد و در تمام زندگی نويسندگیاش از نامهای کوچک اين دو فرزند پسرش به عنوان نام مستعار استفاده کرد. آيا لئوديل میتوانست با اسم واقعیاش به همان اندازه مشهورشود؟ مشکل بتوان اين امر را تایيد کرد، زيرا درآن زمان، زنان ديگری، از جمله (ژرژ ساند) مجبور بودهاند همين تدبير را (استفاده ازنام مردانه) برای مورد قبول واقع شدن به کار برند.
لئو ديل به حق شايسته نام مولف میباشد، زيرا اين زن اديب بيش از پانزده رمان و چندين داستان و رساله به رشتهی تحرير در آورده و روزنامهنگار نيز بوده است. در همين رابطه از وی دعوت به عمل آمد در هفتهنامهی" برابری " نشريهی انجمن بين المللی کارگران که در سويس توسط باکونين انتشار میيافت، بنويسد. درسال ۱۸۶۹ لئوديل به عنوان يکی از اولين نويسندگان سوسياليست فرانسوی مورد تقدير قرار گرفت. او نشريهی "پاجتماعی" را در طی کمون پاريس منتشر میکرد.
اولين رماناش به نام" ازدواجی رسوایی برانگيز" و به دنبال آن طبيعتا رمان " يک طلاق" را آفريد. اين دو رمان مورد توجه و نقدی مساعد قرار گرفتند و برای لئو ديل شهرتی نسبی به ارمغان آوردند.از اين پس، لئو ديل فقط به نام آندره لئو شناخته خواهد شد.
او بين سالهاي۱۸۶۴ و ۱۸۶۹ چندين اثر منتشر کرده،از جمله: آرمان روستائيان، يک پير دختر و انتظار و اميد. در سال ۱۸۶۴ لئو ديل برا به عضويت در جامعهی نويسندگان پذيرفته شد.در سال ۱۸۶۷ وی اولين رسالهی سياسیاش را به نام " زن و آداب و رسوم " به پايان رساند. در اين رساله، پرودن و ژول ميشله به علت درکشان از جايگاه و نقش زنان در جامعه موکدا مورد انتقاد لئوديل قرارگرفتهاند. بايد يادآوری کرد که دو نفر نامبرده به طوری قاطعانه ضد زنان فمينيست بودهاند.
ازهمين زمان، لئوديل، برای رهائی زنان وبرپایی جمهوری، درچارچوب نبردی فمينيستی، به مبارزهای کامل روی میآورد. وی يکی از موثرترين چهرههای فمينيسم و آرمانهای سترگ جهانشمول در آن عصر میباشد. لئوديل، با ماريا درم، پل منک وبسياری ديگر آشنائی پيدا کرد. درسال ۱۸۶۸درطراحی برنامهی "جامعه ی حقوق زن" با لوئيز ميشل، اليزه و نوئه می رکلو و ماريا درم به همکاری پرداخت و هم زمان در انتشار روزنامه "حقوق زنان" لئوديل در همه جا آموزش دينی را افشا میکرد و برای دختران همان سيستم آموزشی را پيشنهاد میکرد که پسران از آن برخوردار بودند.
همانطور که در مقدمه ياد آوری کرديم، لئوديل بسيار فعالانه در کمون پاريس شرکت داشته و روزنامه ی "اجتماعی" را منتشر میکرده است.
پس از کمون پاريس، لئوديل، با دوست همراهاش بنوا ملون که در سال ۱۸۶۸ با وی آشنا شده بود، تبعيد شدند. در آن زمان بنوا ملون يکی از رهبران انترناسيونال اول بود.
بنابر آنچه برشمرديم، امروز میتوان ادعا کرد، آندره لئو زنی با استعدادهای گوناگون،که قبل از بسياری، برغير قابل تفکيک بودن آرمانهای جهانشمول از يکديگر، پی برده بود.
آندره لئو فمينيست بود ولی اعتقاد راسخ داشت که نمیتوان بدون پرداختن به مسائل اجتماعی در کليت آن، به مسالهی فمينيستی پرداخت. برای او به همين منوال مبارزه در راه صلح امری اساسی بود و به طور کلی تمام مبارزات را زمانی موثر میدانست که به صورت انترناسيوناليستی صورت گيرند.
اين بينش را نزد تمام فمينيستهای آن زمان میتوان يافت. مضافا برای آنها، جدایی کليسا از دولت امری مسلم به نظر میرسيد.
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.