پاتوق رمان
3 508
Subscribers
-324 hours
+227 days
+10530 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
💝 ترمیم
🖌نویسنده: صبا ترک
🔖خلاصه
بهادرافخم یه مرد هفتخط که رفتارهای بی پروای اون زبانزد همه است و فقط زن رو در حد تختخواب می بینه و رفتار خوبش با زنها بیشتر از این نیست.
اون نمیخواد عاشق هیچ زنی بشه.
ولی یکی هست تو شرکتش که تا اون روز حتی بهش توجه هم نکرده بود. مهگل سرد و بی تفاوت به بهادر پر ادعا و قلدرمآب!
مهگل،یه دختر سرو زبون دار، سرد و بی تفاوت به تمام جذابیتهای بهادرخانِ.
اما بهادر به همین سادگی کنار نمیکشه و از همون لحظه ی اول میدونه این دختر ریزه میزه و زبون دراز و برای خودش میخواد..
#ترمیم
ژانر #عاشقانه
@Patoghe_roman 📚
👍 8👎 1😍 1💯 1
💔 چشمان زغالی
🖌 نویسنده : راضیه عباسی
🔖 خلاصه
من آیلارم دختری که به خاطر تهمتی که بهش زدن مجبورش میکنن با برادر عشقش ازدواج کنه..
امان از شبی که منو جلوی چشمای سیاوشم به حجله میبردن.
#چشمان_زغالی
ژانر #عاشقانه #ازدواج_اجباری
@Patoghe_roman 📚
😍 3👍 2🥰 1
❣بر دل نشسته
🖌نویسنده:م_ابهام
🔖خلاصه
نفس، دختر زیبایی که بخاطر ترسِ از دست دادن و جدایی، از عشق و دلبسته شدن میترسه و مهراد، مهندس جذاب و مغروری که اعتقادی به عاشق شدن نداره.. ولی با دیدن هم دچار یک عشق بزرگ و اساطیری میشن که تو این زمونه نظیرش دیده نمیشه...
رمان بر دل نشسته یک عاشقانه ی لطیف و زیباست...
#بر_دل_نشسته
ژانر #عاشقانه
@Patoghe_roman 📚
👎 2
🌨 زیر بارانهای جنوبی
🖌نویسنده: معصومه_راهپیما ( کهربا )
🔖خلاصه
البرز مردیست با یک زندگی پیچیده؛ روزمرگی های پشت سر هم! زن بیماری که البرزهر روز بر حسب وظیفه به او سر می زند. گل و مایحتاج زن را می برد با سکوتش مواجه می شود و بر می گردد به زندگی افتضاحش. روابط یک شبه، مستی های مداوم، خطا و خیانت و زنان رنگ به رنگی که هر شب میهمان تخت خالی اش می شوند؛ فقط و فقط مرهم های اشتباهی اند برای زخم عمیقِ روحش!
اما درست در وقتی که انتظارش را ندارد؛ زندگی اش زیر و رو می شود.
#زیر_باران_های_جنوبی
ژانر #عاشقانه
@Patoghe_roman 📚
👍 4❤ 2👌 1
Photo unavailableShow in Telegram
#سوپرایزاختصاصی 💔
سم، کسی که عاشقش شده بودم، اولین پسری که به دلم نشسته بود، گفت تصمیم گرفته «خودکشی» کنه! میگفت این تصمیم رو گرفته چون از مریض بودن خسته شده…چندسالی بود کسی رو دوست داشتم، پسری به اسم سم… پسری که اون هم مثل من بیمار بود
تنها امیدم به زندگی، بودن سم بود ولی وقتی بهم گفت چی توی سرشه، انگار دنیا روی سرم آوار شد…نمیتونستم این واقعیت که، «افرادی رو که سالها میشناختم و حالا داشتم یکی یکی از دستشون دادم» رو نادیده بگیرم…
مرگ همیشه در کمین ما بود…سالها گذشت، بزرگتر شدیم… دونه دونه از دست دادن دوستهام رو به چشم میدیدم… میدیدم که دارن به پوست و استخون تبدیل میشن و بعد میمیرن…
تظاهر به خوشبختی هر روز سختتر میشدتا وقتی که تصمیم میگیرن از اون بیمارستان فرار کنن… و حداقل بقیهی زندگیشون رو شاد زندگی کنن...
📕 #به_امید_دل_بستم
👤لنکالی
👍 3❤ 2
🔫 شلیک به خورشید
🖌نویسنده: فاطمه زایری
🔖 خلاصه
«دریا تجلی» طراح لباس عروسیست که از لباسهای سپید و مراسمهای ازدواج، خاطرهی خوبی ندارد. او پنجسال پیش، در شب عروسیاش تصمیم به کشتن داماد گرفته و سپیدی لباس عروسش را با خونِ مرد مورد علاقهاش رنگین کرده است.
اما هیچچیز آنطور که دریا تصور میکرد پیش نمیرود! «یونس» زنده میمانَد و پنج سال بعد، برای فهمیدن دلایل دریا و گرفتن انتقام برمیگردد؛ آنهم درست زمانی که دریا وسطِ یک رابطهی عاشقانه با مرد دیگریست!
«شلیک به خورشید» داستان یک کودکربایی است که ماجراهای تلخ آن، به نوزدهسال پیش برمیگردد؛
به زمانی که دختر پنجسالهی قاضی دادگستری، درست در روز تولدش ربوده میشود و از همان نقطه، سرنوشت برای خانوادهی «تجلی» تغییر میکند.
#شلیک_به_خورشید
ژانر #عاشقانه #معمایی
@Patoghe_roman 📚
👍 5
🪞 آینه قدی
🖌نویسنده : سحر مرادی
🔖خلاصه
آیهان فشن بلاگر، مغرور ومعروفی که با یک کینه و حس انتقام قدیمی تن به ازدواج بامروارید دختر حاج بهرام ثروتمند ترین جواهر فروش شهر میدهد تا به تقاص زخمی که حاج بهرام بر قلب خواهرش گذاشته است... بر سر مروارید بیاورد. تقابل عشق و مذهب در عاشقانه هایی نفسگیر دختری مذهبی و مردی جذاب اما بی بند و بار..
#آینه_قدی
ژانر #عاشقانه #انتقامی
@Patoghe_roman 📚
👎 3❤ 1😍 1
👥 عیان
🖌نویسنده: آذر اول
🔖خلاصه
-جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟
بغضم را به سختی قورت می دهم.
-ب..ببخشید، مگه شوره؟
هاتف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد.
نیشخند ریزی میزند.
- نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره
#عیان
ژانر #عاشقانه #معمایی
@Patoghe_roman 📚
👎 7💯 2👍 1❤ 1