cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

کانال صدای شهروند لنگرود

🔵 لینک کانال برای عضویت👇 https://t.me/sedayeshahrvandlangaroud ✅لینک گروه گفت و گو👇 https://t.me/joinchat/AAAAAFTOMhwXFWq0J4hv9g . . 🔵اینستاگرام👇 Www.instagram.com/sedayeshahrvandlangaroud . . 🆔 راه ارتباطی با ما 👇 @hengamehkoochaki . .

Show more
Advertising posts
547
Subscribers
No data24 hours
-27 days
-830 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Photo unavailableShow in Telegram
⚫️متاسفانه باخبر شدیم خانم پری بهشتی که یکی از همراهان خوب رسانه صدای شهروند بودند به دیار باقی شتافتند. ایشان از دوستداران محیط زیست بودند و با ارسال عکس‌های زیباشون از طبیعت لنگرود و سایر نقاط دیدنی و تاریخی شهرستان لنگرود در دوره فعالیت رسانه صدای شهروند لنگرود، زینت‌بخش رسانه ما بودند. همچنین ایشان از دغدغه‌مندان و دلسوزان این شهر بودند و دغدغه‌مندی‌هاشون پیرو معضلات شهری را همیشه برای ما ارسال می‌کردند. درگذشت ایشان را به خانواده محترم بهشتی و همه شهروندان شهرستان لنگرود تسلیت عرض می‌کنیم. 🥀روحشان شاد و یادشان گرامی باد.🥀 #صدای_شهروند_لنگرود 🆔 @sedayeshahrvandlangaroud ⚓️🗣🔊 ◾️◾️◾️
Show all...
😢 5💔 1
♨️آتش‌سوزی در لیلاشهر لنگرود خساراتی را به چند خانه وارد کرد. 🔻جمعه شب در حادثه آتش‌سوزی در کوچه آیدا واقع در لیلاشهر لنگرود دو خانه به شدت تخریب و به یک خانه هم آسیب‌هایی وارد شد که با ورود آتشنشانی از خسارت بیشتر و گسترش آتش‌سوزی به سایر خانه‌ها جلوگیری به عمل آمد. 🔻 این آتش‌سوزی مصدوم هم داشته که به مراکز درمانی انتقال یافته است. #صدای_شهروند_لنگرود 🆔 @sedayeshahrvandlangaroud ⚓️🗣🔊
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
📸 آقاسیدحسین لنگرود ۱۴۰۲/۰۴/۱۲ #صدای_شهروند_لنگرود 🆔 @sedayeshahrvandlangaroud ⚓️🗣🔊
Show all...
#صدای_شهروند_لنگرود 👇👇👇 درود به یاران مدت‌هاست که خودم رو قانع کرده بودم این شهر درست شدنی نیست و باید سکوت اختیار کرد تا روح و روان دیگران که شاید شاهد بعضی صحنه‌ها نیستند را آزرده نکرد و بیش از این باعث ناراحتیشان نشد. می‌دانم امروزه مشکل گرفتاری و دغدغه روزمرگی اینقدر زیاد شده که کسی به فکر مرداب زخم خورده این شهر نیست😔 هر چقدر داد زدیم و نوشتیم و پیگیر شدیم کسی از مسئولان نگفت دردت چیست و حالت چطور هست. تکه تکه‌اش کردند و فروختن و واگذار کردند بدون آنکه جوابگوی مردمی باشن که این مرداب اصالتشان بود، در سکوت ساختن و جاده کشیدند و تیرهای برق را قبل از احداث بنا به انجا کشیدن(مدیون هستین اگه فکر کنین انها کاره‌ای هستند و دستشان به جایی بند است، همه مثل من یک شهروند ساده بودن). امروز متاسفانه در مکانی در ارتفاع بودم که به راحتی می‌توانستم زمین‌هایی که در عکس می‌بینید را ببینم و بیل‌های مکانیکی در اختفای ساختمان‌های بلند برجاده مشغول گود برداری و بیرون آوردن خاک سیاه و غنی این مرداب بودن دقیقا از صبح تا نزدیک غروب و نزدیک گرگ و میش اسمان و حین بارندگی کمپرسی‌های هجده چرخ امدند و بار زدند و بردن. اینان با کدام مجوز دست به فروش این خاک می‌زنند ؟ پولش به جیب چه کسی می‌رود؟ این خاک سرمایه ملی نیست؟ به یاد دارم در سالیان خیلی دور به‌خاطر همین خاک مرداب پروژه دهکده المپیک ایران که طرح و نقشه‌اش هم اماده بود لغو گردید و حال چه شد که به همین راحتی می‌برند و می‌فروشند و ...... حداقل یک ارگان می‌داند که چه خبر هست و میتواند توضیح دهد اما چه خیال باطلی😑 توضیح به چه کسی؟مردم ؟ شهروند؟ می‌دانم کسانی که دست به تاراج این میراث شهر زدند به چیزی اعتقاد ندارند و شاید وجدان هم نداشتند ، وگرنه کدامین وجدان بیدار می‌تواند ببیند و سکوت کند😔 و اما در آخر طرف حرفم به تک تک مسئولان این شهر هست از نماینده این شهر گرفته تا دادستان محترم و شورا و شهردار و....... چگونه جواب آیندگان (البته فرزندان و شاید نوه‌های خودتان) را می‌دهید چون با این حجم تخریب تا چند سال اینده از سل کیاکلایه جز مشتی ساختمان و جاده چیزی باقی نخواهد ماند. یک روزی دغدغه ما زباله این شهر بود که در دل مرداب جای می‌گرفت و البته ناشکر بودیم که اعتراض کردیم  و جواب اعتراضمان شد ساخت و ساز مرداب. مسئولان محترم سرتان را بالاتر بگیرید که شما مرد عمل هستید و بس 📝📸ارسالی از جناب آقای شهدی‌پور #صدای_شهروند_لنگرود 🆔 @sedayeshahrvandlangaroud ⚓️🗣🔊
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
#صدای_شهروند_لنگرود 👇👇👇 درود به یاران مدت‌هاست که خودم رو قانع کرده بودم این شهر درست شدنی نیست و باید سکوت اختیار کرد تا روح و روان دیگران که شاید شاهد بعضی صحنه‌ها نیستند را آزرده نکرد و بیش از این باعث ناراحتیشان نشد. می‌دانم امروزه مشکل گرفتاری و دغدغه روزمرگی اینقدر زیاد شده که کسی به فکر مرداب زخم خورده این شهر نیست😔 هر چقدر داد زدیم و نوشتیم و پیگیر شدیم کسی از مسئولان نگفت دردت چیست و حالت چطور هست. تکه تکه‌اش کردند و فروختن و واگذار کردند بدون آنکه جوابگوی مردمی باشن که این مرداب اصالتشان بود، در سکوت ساختن و جاده کشیدند و تیرهای برق را قبل از احداث بنا به انجا کشیدن(مدیون هستین اگه فکر کنین انها کاره‌ای هستند و دستشان به جایی بند است، همه مثل من یک شهروند ساده بودن). امروز متاسفانه در مکانی در ارتفاع بودم که به راحتی می‌توانستم زمین‌هایی که در عکس می‌بینید را ببینم و بیل‌های مکانیکی در اختفای ساختمان‌های بلند برجاده مشغول گود برداری و بیرون آوردن خاک سیاه و غنی این مرداب بودن دقیقا از صبح تا نزدیک غروب و نزدیک گرگ و میش اسمان و حین بارندگی کمپرسی‌های هجده چرخ امدند و... ...ادامه در پست بعد...👇👇👇
Show all...
📌عدم روشنگری مسئولین پیرو موضوعات شهری باعث ایجاد ابهام در اذهان عمومی و سلب اعتماد میان مردم و مسئولین می‌گردد. ✅دغدغه‌مندی شهروندان پیرو مسائل شهری یک امتیاز ارزشمند در جهت توسعه شهری محسوب می‌شود که اگر مسئولان از آن بهره درستی ببرند می‌توانند جهت منافع عموم قدم‌های مستحکمی بردارند. ✅ اعتماد میان مردم و مسئولین از ابهامات شهروندان کاسته و سبب افزایش مشارکت عمومی در اجرای وظایف شهروندی می‌شود. 🔻تالاب لنگرود و حفظ آن برای آیندگان یکی از دغدغه‌مندی‌های مهم و به حق شهروندان لنگرودی طی این سال‌ها بوده که همواره از حساسیت خاصی برخوردار بوده است. متاسفانه دیده‌ها و شنیده‌ها در مورد این تالاب نگرانی‌های بسیاری را به‌وجود آورده از جمله محل دپوی زباله که یکی از دغدغه‌های مهم شهروندان و صدای شهروند لنگرود طی این سال‌ها بوده است. ♦️این روزها خبرهایی مبنی بر نگهداری سگ‌های بی‌خانمان در محل دپوی زباله نگرانی‌های بیشتری را برای شهروندان، فعالان محیط زیست و حامیان حیوانات به‌وجود آورده است. 🔴علاوه بر معضلات مطرح‌شده، گودبرداری و خاک‌برداری که می‌تواند آسیب‌های زیست محیطی بسیاری را در پی داشته باشد یکی دیگر از دغدغه‌های شهروندان است. 🔷امیدواریم مسئولان برنامه‌های خود را با روشنگری و شفافیت در جهت رفع ابهامات و دغدغه‌های شهروندان اعلام کنند تا گام مثبتی در جهت اعتماد عمومی برداشته شود. 📌یکی از شهروندان لنگرودی دغدغه‌ها و ابهامات خود پیرو برداشت #خاک_سیاه از تالاب لنگرود را برای ما ارسال کرده که در پست بعدی می‌توانید مشاهده بفرمایید.👇👇👇 #صدای_شهروند_لنگرود 🆔 @sedayeshahrvandlangaroud ⚓️🗣🔊
Show all...
🌧🌧🌧 #باران #شعر #هوشنگ_ابتهاج باز باران است و شب چون جنگلی انبوه از زمین آهسته می روید با نواهایی به هم پیچیده زیر ریزش باران با خود او را زیر لب نجواست                  سرگذشتی تلخ می گوید                     کوچه تاریک است              بانگ پایی می شود نزدیک        شاخه ای بر پنجره انگشت می ساید        اشک باران می چکد بر شیشه تاریک من نشسته پیش آتش در اجاقم هیمه می سوزد دخترم یلدا خفته در گهواره می جنباندش مادر شب گران بار است و باران همچنان یکریز می بارد سایه باریک اندام زنی افتاده بر دیوار بچه اش را می فشارد در بغل نومید در دلش انگار چیزی را می کنند از ریشه خون آلود لحظه ای می ایستد خم می شود آهسته با تردید رعد می غرد   سیل می بارد      آخرین اندیشه مادر              چه خواهی شد؟ آسمان گویی ز چشم او فرو می بارد این باران باز باران است و شب چون جنگلی انبوه بر زمین گسترده هر سو شاخ و برگش را با صداهایی به هم پیچیده دارد زیر لب نجوا من نشسته تنگ دل پیش اجاق سرد دخترم یلدا خفته در گهواره اش آرام 🌧🌧🌧 #صدای_شهروند_لنگرود 🆔 @sedayeshahrvandlangaroud ⚓️🗣🔊
Show all...
نامه ای به شهردار محترم چمخاله ☑️ #میلاد_خوش_تراش_لنگرودی 🔹شهردار محترم چمخاله سلام بنده یک شهروند لنگرودی هستم، نزدیک به چهل سال از عمرم می‌گذرد و سال‌های متمادی است که مجاورت دریا را یک فرصت برای تفریح قرار داده‌ام، بهره مندی از تفریح و التذاذ از حوزه جغرافیایی را یک حق شهروندی می‌دانم و فلسفه وجودیِ نهادهایی چون شهرداری را خدمت به بهره برداری از چنین منابع و فرصت سازی و بستر سازی برای تسهیل در امورات شهروندان می‌پندارم. 🔸جناب شهردار، بنده اسم و نشان شما را نمی‌دانم، به نظرم مهم نیازِ شهروندی و ابراز آن است و تکاملش درک این نیازها توسط موقعیت حقوقیِ شما، برای همین تصمیم گرفتم به صورت سرگشاده خواسته خویش را به عرض شما برسانم، چون اطمینان دارم این خواسته یک مطالبه عمومی و همگانی در حوزه شهرستان است، لذا انتظار می رود متن این مطالبه دست به دست و نقل به نقل به گوش و جان شما انتقال یابد. 🔹دو سالی است که در فصل گرما به همراه خانواده برای تفریح در آلاچیق های منطقه توسکا ساکن می‌شویم، سال قبل نماینده ای از سوی شهرداری مامورِ گرفتن ورودی یا هزینه استفاده از آلاچیق بود، همان زمان با قاطعیت مقابل آن بنده خدا ایستادم و این سوال را مطرح نمودم که بابت چه چیزی هزینه دریافت می شود؟ بابت ایجاد یک فضای اندک بدون بهره مندی از تسهیلات مناسب؟ چند شب پیش که برای اولین بار در سال جاری به همان آلاچیق ها سر زدم، دیگر زبانم جز به فریاد راضی نگشت. 🔸جناب شهردار، آیا شما و عوامل محترم زیر مجموعه برای تفریح و گذراندن وقت فراغت تا به حال به این مکان مراجعه نموده اید؟ وضعیت نور پردازیِ این مکان در شب را دیده اید؟ البته این روزها وقتی از وضعیت انرژی ها گله مند می شوی نهاد های دولتی صحبت از صرفه جویی می نمایند لیکن جناب شهردار، هر سخن جایی و اجرای هرگونه طرح توجیهی مکانی مناسب می طلبد، آیا حق شهروندی حکم نمی نماید که بندگان خدا برای فراغت از وضعیت اسفناک اقتصادی و فشارهای زندگی در یک روز تعطیل از مواهب و تسهیلات مناسب بهره مند گردند؟ آیا نظری به وضعیت بهداشتی توالت های عمومی انداخته اید؟ انصافا یک روز یا یک شب را در چنین مکانی بگذرانید و توجه نمایید سطح مبتذل امکانات در شان شهروندانِ این منطقه جغرافیایی است؟ 🔹سخن کوتاه می‌نمایم جناب شهردار، رفع معضلاتِ مشهود دل می‌خواهد نه دلیل، صرف وقت نمایید برای درک و رفع نیاز شهروندان که واژه خدمت در لغت سهل است به زبان و در عمل دشوار است به اقدام، اگر اعتقاد به تسهیل امور شهروندان دارید عنایت فرموده و دایره خدمت را در مسیر سنگلاخِ دغدغه های شهروندان جاری نمایید، بی توجهیِ نهادهای خدمت رسان ریسمان اعتماد عمومی را به مویی بند نموده است، برای استحکام آن اقدام عاجل نمایید. #صدای_شهروند_لنگرود 👇👇👇 🆔 @sedayeshahrvandlangaroud ⚓️🗣🔊
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
#صدای_شهروند_لنگرود سلام ادرس دریاسر قبل پمپ بنزین کوچه شیر دامداران متاسفانه با کوچکترین بارندگی به این شکل در میاد کوچه اگو نداره ولی آسفالت شده! 📝📸ارسالی از یک شهروند   🆔 @sedayeshahrvandlangaroud ⚓️🗣🔊
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
دودی از خانه ی لیلی به هوا رفت سحر دید مجنون و پرید از سر جایش چو فنر! پله ها را دو یکی کرد رَوَد منزل یار دست بر زنگ، صدا زد که بیا ای دلبر! پشت در، بنده خدا منتظر لیلی بود لیلی آمد نگران؛ رنگ پریده دم در چشم در چشم، به مجنون که نگاهی انداخت گفت مجنون: چه شده باز! عزیزم، چه خبر!؟ اشک آلوده، در آن لحظه، چنین گفت به او: می روم من سر اصلش! که شدم خونِ جگر سوخت یخچال جهازم! عشق من! هم نَفَسم! عقب افتاد عروسی، برو یخچال بخر! تیره شد پاک جهان، پیش دو چشم مجنون رفت از حال، شد آن لحظه شدیداً پنچر! تا که آرام شد او؛ گفت به لیلی با بغض: چه کنم با غم اقساط؟ بگو ای همسر با سه تا وام و بسی قرض خریدم یخچال رفت سرمایه ام از دست، ندارم دیگر! رو به درگاه خدا کرد و بگفتا یا رب! قطعی برق چه بود!؟ آه! در آورده پدر! خشکسالی؛ کرونا؛ فقر و گرانی کم بود!؟ امتحان می کنی ام با چه بلایی آخر!؟ شاعر : ملیحه خوشحال کارتون : محمد علی رجبی-فارس #صدای_شهروند_لنگرود  🆔 @sedayeshahrvandlangaroud ⚓️🗣🔊
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.