cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

اشعار ناب

🎼 موسیقی 📚معرفی_گزیده_کتاب 📜 اشعار 📰 سخنان_بزرگان 📽 دیالوگهای سینما 📷 عکس نوشته

Show more
Iran248 160The language is not specifiedThe category is not specified
Advertising posts
294
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

لااقل به خوابم که می‌آیی با آغوشت بیا، برای برگشتن شتاب نکن، و ـ چه اشکالی دارد اصلاً؟ خواب است دیگر! ـ گاهی جا بمان فکر کن خواب بوده‎‌ای فکر کن خواب دیده‌ای فکر کن خواب مانده‌ای #لیلا_کردبچه @asharenab13
Show all...
به زن سخت نگیرید؛ مگر به هنگام در آغوش کشیدنش! #محمود_درویش @asharenab13
Show all...
بعضی‌ها انواع گیاهان را خوب می‌شناسند، برخی انواع ماهی‌ها را،  من انواع جدایی‌ها را بعضی‌ها نام ستارگان را از بر می‌دانند، من نام حسرت‌ها را #ناظم حکمت @asharenab13
Show all...
لباس‌فروشی‌ها خالی‌ست. در آجیل‌فروشی کسی نیست. کنار خیابان گل و گیاه می‌فروشند. مردی گلدانی را قیمت می‌پرسد. می‌شنود نود‌تومان. قیمت کوچکتر را می‌پرسد. چهل تومان است. مرد منصرف می‌شود. یک ماسک بر زمین است. تخم‌مرغ‌های رنگی و سنبله‌های گندم را بساط کرده‌اند کنار پیاده‌رو. کسی نگاه نمی‌کند. شب عید است ‌ #معین_دهاز @asharenab13
Show all...
" دلتنگے " ات را چه کار کنم . دست به دست بدهم تا به کدام مادر مُرده ای برسد . بسوزانمش تا دود اش ، چشمِ کدام بیچاره ای برود . دفن اش کنم درخت شود میوه بدهد تا کدام از راه جا مانده ای از آن بخورد . با دلتنگے ات چه کار کنم . به رودخانه بریزم تا ماهیان آزاد را روی آب ببینم .. به دریا ، تا آمار نهنگ های به ساحل آمده بیشتر شود .! از کوه پرت ڪنم قل بخورد بزرگ تر شود تا بر سر کدام خانه خرابی فرود آید . چه کار کنم با دلتنگی ات .. #پوریا_نبی_پور #نامه_هايي_براي_حنا @asharenab13
Show all...
تمام مسافران رفته اند من اما با این چمدان معطل منتظر کسی هستم که مرا با کسی اشتباه بگیرد و در آغوش بکشد و از این ایستگاه متروک به خانه ببرد #شراره_کامرانی @asharenab13
Show all...
او مرا دوست دارد، من تو را و تو... ما هيچكداممان، سهم هم نبوديم. #پویا_جمشیدی @asharenab13
Show all...
۵۰ سال در بیشه ای پناه گرفتم با سرخ پوستِ چاقی دوست شده بودم که نام عجیبی داشت روزها دعوا می کردیم و شب ها چپق صلح می کشیدیم از چشم های تو برایش گفتم زبانم را نمی فهمید اما سرش را تکان می داد و می گریست. #حامد_ابراهیم_پور @asharenab13
Show all...
زمانه یک سر سوزن اگر که غیرت داشت تو سهم من شده بودی و عشق حرمت داشت... #امید_صباغ_نو @asharenab13
Show all...
با یک قلب و دو پلک دورپرواز کنار سایه‌ات می‌نشینی و اندوه تکه‌تکه‌ات می‌کند #هوشنگ_آزادی_ور @asharenab13
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.