Hossein Abdoh Tabrizi
یادداشتهای حسین عبده تبریزی لینک کانال https://t.me/HosseinAbdohTabrizi
Show more9 509
Subscribers
-124 hours
+127 days
-230 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
https://danayan.academy/academyplus/28323/important-economic-variables-in-iran/ لینک بالا مربوط به سخنرانی آقای مدنیزاده در آکادمی دانایان در دیماه ۱۴۰۲ است که متغیرهای اصلی اقتصاد ایران را شرح داده و پیشبینی میکنندو دوستان که میخواهند تصویر مناسبی از چشمانداز اقتصاد ایران در سال آتی داشته باشند به این لینک مراجعه کرده و این سخنرانی را ملاحظه فرمایند
متغیرهای مهم اقتصاد ایران در شرایط امروز
نشست «متغیرهای مهم اقتصاد ایران در شرایط امروز» با سخنرانی آقای سیدعلی مدنیزاده در تاریخ ۲۵ دی برگزار شد.
کتاب آن کروگر در مورد اصلاحات اقتصادی در کشورهای در حال توسعه با ترجمهی دکتر طبیبیان، فرجادی، ...
بررسی طرح آمایش سرزمین بحث در گروه واتزآپی هاما
در گروه واتزآپی هاما در بحث برنامهی آمایش سرزمین گفتگوی طولانی صورت گرفت. متن زیر بخش ششم و آخر خلاصهی گفتگوی اعضای هاما در مورد بحث آمایش سرزمین است. خلاصهی گفتگوها در مورد آمایش سرزمین (۶) ------------------------------------------------------------------------- آقای حسین ملاحسینآقا طرحهای نیمه و رهاشدهی معدنی را مثال زدند و گفتند که بیانگر «نگاه تاریخی حاکمان به کشور» است. وجود برنامه و طرح آمایش واجب است، اما آنچه عمل به این واجب را موجب میشود، وجود سیستم واجد شرایط است. اگر ساختار مناسب نباشد، چیزی حل نمیشود. آقای بهشتیروی هم که قبلاً بهتصریح از ضرورت شستن چشمها صحبت کرده بودند، بحث آقای ملاحسینآقا را تأیید کردند که «من هم از دولت کارآمد و فهیم صحبت کردم؛ اگر مجلسیون قبیلهای و منطقی عمل کنند، حاجتی به طرح و برنامه نیست.» آقای حجاریان بحث را پی گرفته و نوشتند، «مشکل دخالت دولت نیست؛ مشکل دخالت نادرست دولت است. سرمایهگذاریها بر مبنای اصل اساسی آمایش سرزمین و رعایت صرفههای به مقیاس نیست. اگر درست انجام میشد، نیازی به ضرورت استفاده از ابزار تعرفههای بالا نبود و یارانهی انرژی هم کمتر میشد.» آقای غلامرضا سلامی نیز به ابزار تعرفه اشاره داشتند.
آقای فصیحی با ارائهی طرح آمایش سرزمین ستیران از کمکاری و تعلل مسئولان در اجرای آن گله کردند. ایشان پیشنیازهای طرح آمایش سرزمین را غیر از مزیتهای اقتصادی، پرداختن به جنبههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ژئوپلیتیک دانستند و از جمله از توجه به قومیتها صحبت کردند. ایشان ویژگی طرح ستیران را توجه به جوانها و اقتصاد دریا دانستند. آقای میراسکندری هم به مشکل اقوام غیرفارسی ایران دور تا دور کشور در طرحهای آمایش سرزمین اشاره کردند؛ موضوعی که آقای عبده تبریزی با عنوان «مرکز ــ پیرامون» بدآن اشاره کردند. البته، طرحهای آمایش سرزمین از این زاویه در گروه مورد بررسی قرار نگرفت.
آقای پورمحمدی توضیح دادند که مطالعهی گستردهای در ۱۱۰۰ جلد در استانها انجام شده و ۱۴ دانشگاه درگیر آن بودهاند. این مطالعات افق ۲۵ سالهی وضع موجود و مطلوب را پیشبینی کردند. آقای طاهری این مطالعات را تأیید کردند و گزارش تعیین مزیت نسبی فعالیتهای اقتصادی استان خود در سال ۱۳۹۶ را که تهیه کرده بودند، ارائه کردند. آقای میراسکندری از عکسالعمل دستاندرکاران موضوع نسبت به آن پرسیدند، و جواب گرفتند که «این مطالعه بخشی از طرح جامع آمایش سرزمین است، ... و برای همه استانها انجام گرفته.» آقای پورمحمدی اما در ادامه نتیجه گرفتند که «اما برنامهریزی بر پایهی آمایش سرزمین موانع جدی به همراه دارد.»
آقای دینی با اشاره به طرح ستیران میگویند، «دلیل رد برنامهی آمایش در سازمان برنامه که ستیران تهیه کرده بود، نگاه غربستیزانهای است که هم روی اکباتان و آپارتماننشینی خط قرمز میکشید و هم روی برنامههای دیگری چون آمایش.» آقای محمد کاظم فروغینسب مینویسند، «شاید بخشی از این پدیده ناشی از عدماشراف کافی کارشناسان تهیهکنندهی طرحهای آمایش سرزمین باشد.»
آقای غلامرضا سلامی یکی از مشکلات را قانون متولی آمایش سرزمینی در ایران میدانند، و معتقدند به جای سازمان برنامه و بودجه، محور تهیهی این سند باید وزارت راه و شهرسازی با همکاری نهادهای دیگر باشد، و علت اصلی پیشنهاد خود را بیشترین سهم آن وزارتخانه در اجرای طرح آمایش سرزمینی شامل بندر ، فرودگاه ، راهآهن، راه، پایگاههای لجستیک، شهرسازی و... میدانند.
بررسی طرح آمایش سرزمین بحث در گروه واتزآپی هاما
در گروه واتزآپی هاما در بحث برنامهی آمایش سرزمین گفتگوی طولانی صورت گرفت. متن زیر بخش پنجم خلاصهی گفتگوی اعضای هاما در مورد بحث آمایش سرزمین است. خلاصهی گفتگوها در مورد آمایش سرزمین (۲) --------------------------------------------------------------------------------------- آقای پورمحمدی مینویسند، «در منطق مورد نظر ما آمایش سرزمین به معنای مختلکردن منطق بازار نیست، بلکه حاکمیت با استفاده از اطلاعات منحصربهفردی که در مورد سرزمین و محیط پیرامون دارد، ...بهترین موقعیتهای سرمایهگذاری را بر اساس مزیت¬ها معرفی میکند. از آن پس، فعالین اقتصادی خود تصمیم میگیرند و ارادهی دولت بهجز در امور حاکمیتی مانند ممنوعیت فعالیت در مناطق حفاظتشده یا میراث فرهنگی و یا مناطق نظامی بر کسی تحمیل نمیشود.» و ادامه میدهند که «اگر دولت امور آمایش را خود عهدهدار نشود، آنگاه سرنوشت همین میشود که الان شده است. به طوری که هم آب و هم انرژی و هم مواد اولیه از سواحل جنوبی به مناطق کویری منتقل میشود و بعد تولیدات جهت صادرات مجددا به سواحل میرود.»
آقای پورمحمدی اضافه میکنندکه «در ایران بیش از اینکه دوگانهی بازار ــ دولت چالش آمایش سرزمین باشد، مشکلات نهادی در درون دولت عامل بازدارنده شده است.» و در این مورد به رابطهی دشوار بین بخش اقتصادی (وزارتخانه) و منطقه ( استانداری) اشاره میکنند. «در مناطق مهم ساحل جنوبی مشکلات بیشتر است؛ و علاوه بر وزیر و استاندار، رئیس منطقهی آزاد ... و دبیر شورای توسعهی مکران هم اضافه شده است.»
آقای دینی ترکمانی هم در پاسخ آقای عبده تبریزی نوشتند، «برنامهی آمایش سرزمین به معنای برنامهریزی متمرکز نیست. این رویکرد مبتنی بر مفهوم «فضا» است که مفهوم محوری در جغرافیاست. رعایت تناسب نوع رشتهی فعالیت با اقلیم و جمعیت. ... برنامهی آمایش با نگاهی آیندهنگر تلاش دارد رشته فعالیتهای نوین را در مکانهای متناسب خود مستقر و از آن برای شکلدهی به شبکهی تولید و توزیع استفاده کند.» آنگاه مثال تصمیم به تأسیس ذوبآهن و گزینهی اصفهان و بندرعباس را بررسی میکنند که دولتیها آن تصمیم را گرفتند. و میپرسند، «آیا این به معنای تعیین تکلیف همه چیز توسط دولت است؟ پاسخ منفی است. خشت اول را دولت در جاهایی که لازم است کار میگذارد و بعد بر مبنای تعامل سه جانبهی دولت ، بخش خصوصی و جامعه شبکهها تکامل پیدا میکنند.» و ادامه میدهند که «خوشههای صنعتی» جزئی از برنامهی آمایش یا نظام نوآوری منطقهای (regional innovation system) است، و تمام فعالیتهای مدرن بدون سازماندهی دولت نبوده است.
آقای دینی با اشاره به تاریخ صنعتیشدن بریتانیا، از آدام اسمیت نقل میکنند که «اگر حمایت قوی از صنایع دفاعی منجر به تأمین قدرت این کشور شود،» باید دولت برای تأمین آنها مداخله کند. بعد اشاره میکنند که در هر دورهی زمانی، دولت در مقام پیشرانِ تحولات فناورانه قرار میگیرد و به «سرمایهگذاریهای کلان امریکا در ناسا و پیشگامی در تحولات فناورانه ذیربط با آن از جمله گردشگری فضایی» اشاره دارند. «یعنی دولت و بازار بر بستر حکمرانی قوی توسعهگرا مکمل هم هستند. دوگانهسازی ... نادرست است.» وی با توجه به نظریات مازاکاتو به «نقش خوشههایی مثل سیلیکون ولی و نقش دولت امریکا در سازماندهی آن و تأثیر آن بر نظام نوآوری امریکا و صادرات با فناوری بالای آن» اشاره دارند، و مینویسند، «علت اصلی موفقیت، در نظام حکمرانی و دولت برآمده از آن قرار دارد. دولت کارآفرین توسعهگرا با استفادهی صحیح از ابزارهای هادی، مسیر فعالیتها از جمله برنامهی آمایش، راه را برای صادرات بخش خصوصی در تولیدات دانشبر هموار میکند و دولت ناکارآمد ناتوان از چنین کارکردی است.»
بررسی طرح آمایش سرزمین بحث در گروه واتزآپی هاما
در گروه واتزآپی هاما در بحث برنامهی آمایش سرزمین گفتگوی بلندی شکل گرفت. متن زیر بخش چهارم خلاصهی گفتگوی اعضای هاما در مورد بحث آمایش سرزمین است. خلاصهی گفتگوها در مورد آمایش سرزمین (۴) --------------------------------------------------------------- آقای اسدی از چتجیبیتی فهرست کشورهایی را درمیآورد که برنامهریزی فضایی (مکانی) یا طرح آمایش سرزمین انجام میدهند و در این لیست کشورهای پیشرفته زیاد بودند. آقای عبده با استناد به همان منبع میکوشند نشان دهند که این طرحها در سطح ملی کمتر اجرا میشود و آمایش سرزمین در کشورهای توسعهیافته بیشتر در سطح استان و مطالعات موردی است. او در این کشورها بیشتر مطالعات منطقهای را یافته است. آقای غلامرضا سلامی میگویند این طرحها برای کشورهای در حال توسعه لازم است، و چین بدون برنامهی آمایش سرزمین چگونه موفق میشد؟ آقای میراسکندری به اجرای طرح آمایش سرزمین در شوروی سابق اشاره کردند.
آقای بهداد سلامی بحث آمایش سرزمین را فراتر از یک هماندیشی پیرامون مزیت نسبی دانسته، و مینویسند، «میدانم اگر کشوری مبتنی بر طرح آمایش سرزمینی و منطقهای توسعه یابد از نظر تئوریک چه منافعی دارد،» اما اجرای آن را به دلایلی در شرایط فعلی کشور نه ممکن میداند و نه معطوف به عواید: (۱) سند مورد وفاق نداریم که چشمانداز و جهتگیریهای توسعهی کلان در حوزهی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی را نشان بدهد. (۲) چارچوب جامع قانونی قوی نداریم... .
آقای اسدی در پاسخ به سئوالِ «آیا برنامهی آمایش سرزمین با مفهوم اقتصاد مبتنی بر بازار در چالش است؟» از هوش مصنوعی گوگل میپرسد و پاسخ میگیرد که «بین دیدگاه بازار آزاد و نظریات آمایش سرزمینی همواره موضوعاتی چالشبرانگیز و محل بحث بوده است. در نگاه اول، این دو رویکرد ممکن است در تقابل با یکدیگر به نظر برسند. از یک سو، بازار آزاد بر رقابت آزادانه، مالکیت خصوصی، و عدم دخالت دولت در اقتصاد تأکید دارد. از سوی دیگر، آمایش سرزمینی به دنبال برنامهریزی و هدایت توسعه توسط دولت با هدف کاهش نابرابریهای منطقهای، توزیع عادلانهی امکانات، و حفاظت از محیط زیست است.» و شرح مناسبی در مورد تناقضات دادهاند. و نتیجهگیری میکنند که «دیدگاه بازار آزاد و نظریات آمایش سرزمینی میتوانند به طور مکمل برای توسعهی پایدار و عادلانه مورد استفاده قرار گیرند. یافتن تعادل مناسب بین این دو رویکرد، نیازمند مطالعهی دقیق، برنامهریزی صحیح، و مشارکت فعال بخشهای مختلف جامعه است.» آقای اسدی در روز پایانی بحث نظر نهایی خود را چنین بیان کردند، «توسعه بر مبنای آمایش سرزمینی نه تنها هیچگونه تناقضی با دیدگاه بازار آزاد نداشته و مالکیت یا تصدیگری دولتی را ترویج نمینماید، بلکه بر اساس مالکیت خصوصی و مدیریت خصوصی و آزادی رقابت در حوزههایی که براساس خروجیهای طرح آمایش سرزمینی پتانسیل نتایج مطلوبتری دارند، امکان توسعهی فراگیر اقتصادی را فراهممیآورد.»
آقای بهشتیروی هم در پاسخ آقای عبده نوشتند که «مطالعات یا طرح آمایش سرزمین به معنی این نیست که عدهای بنشینند و برای کل کشور، جمعیت و اشتغال تعیین تکلیف کنند. تصدیگری دولت در اجرای طرح آمایش سرزمین مطلقاً مطرح نیست، و در چارچوب اقتصاد مبتنی بر بازار باید انجام شود.»
بررسی طرح آمایش سرزمین بحث در گروه واتزآپی هاما
در گروه واتزآپی هاما در بحث برنامهی آمایش سرزمین گفتگوی بلندی شکل گرفت. متن زیر بخش سوم خلاصهی گفتگوی اعضای هاما در مورد بحث آمایش سرزمین است. خلاصهی گفتگوها در مورد آمایش سرزمین (۳) -------------------------------------------------------------------- در روزهای پنجشنبه و جمعه امروز یکی از اعضا نظر انتقادی مصدق و ایراداتی را که وی به اجرای طرح راهآهن سراسری رضا شاه داشت، مطرحکرد. آقایان غلامرضا سلامی و پوریانسب به موضوع پرداختند و آقای پوریانسب نتیجه گرفت که «پهلویها اساساً کار شاقی برای طرحریزی فضاها و کاربری زمین حتی اجرای طرحهای ملی مثل راهآهن سراسری داشتند... . نظام فئودالی یا تیولداری موانع زیادی را برای تغییرات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی( تغییر رژیم سیاسی) ایجاد میکرد... . خوشبختانه طی شش دهه از براندازی نظام تیولداری یا ارباب و رعیتی، طرحریزی و توسعهی اراضی ایران به لطف قوانین و تغییر رژیم سیاسی بسیار چشمگیر بوده است، ولی هنوز نااثربخش است.»
در مورد تفاوت طرح آمایش سرزمین و برنامهریزی فضایی (مکانی) صحبت محدودی شد، اما گروه در جریان بحث از این دو عنوان تبادلپذیر با یکدیگر استفاده کردند. آقای عبده تبریزی دو پرسش مطرح کردند: «آیا در کشورهای توسعهیافته آمایش سرزمین داریم، و آیا در کشورهای درحالتوسعه قابل اجراست؟» آیا برنامهی آمایش سرزمین با مفهوم اقتصاد مبتنی بر بازار در چالش است؟ ایشان مینویسند، «کسی با برنامهریزی شهری مخالف نیست و آن را غیرعملی نمیداند. موضوع آن است که در چه سطحی این برنامهریزی باید انجام شود که خللی در اتکا به مبانی بازار بهوجود نیاید.» آنگاه نظریات چند مکتب اقتصادی را برمیشمرد. آقای عبده ادامه میدهد که «این دیدگاهها ما را به بحث مقیاس میآورد. آیا در کشور در حال توسعه این برنامهریزی به شکل متمرکز و مرکزی بر محور بازار قابلطراحی و پیادهشدنی است؟ آیا در کشورهای توسعهیافته با وجود دولتهای محلی و ایالتی، این برنامهریزی به شکل متمرکز و مرکزی قابلطراحی و پیادهشدنی است؟» آقای عبده تبریزی برای نشاندادن چالش بین مفهوم بازار و طرح آمایش سرزمین بعدها دو نظر گلیزر و هاروی را مقایسه میکنند.
در پاسخ آقای دینی ترکمانی به نظریات میردال و هگینز اشاره کرده، مینویسند، « باید فضا را در کنار خلق ارزش وارد تحلیل کرد تا چگونگی گردش سرمایه در مقیاس جهانی یا ملی توضیح داده شود... در برنامهی آمایش فارغ از بحث گردش سرمایه و خلق ارزش اضافی، هدف چیدمان صحیح فعالیتها برحسب شرایط اقلیمی و جمعیتی مطلوب است، ولو اینکه همراه با نابرابری قابل¬قبول باشد... . در غیاب برنامهی آمایش، ساز وکار بازار آزاد با دو سری آثار انتشار یا رخنه به پایینِ ضعیف منطقهای و آثار بازدارندهی قوی موجب تشدید نابرابری میشود.» برای مثال، مادام که در سیستان و بلوچستان در چارچوب طرح آمایش، زیرساختسازی خوبی صورت نگیرد، رشد تهران نه تنها تأثیر انتشار (رخنه به پایین) قوی مثبت بر رشد آن ندارد، بلکه این رشد با جذب منابع انسانی و اقتصادی سیستان و بلوچستان ، نابرابری را تشدید نیز میکند.»
آقای اسدی مینویسد، «طرح آمایش به عنوان یک ابزار و جزئی از نظام برنامهریزی کشور اثربخشی و کارکرد متفاوتی در دورههای مختلف زمانی برای کشور میتواند داشته باشد. سطح مداخله مهم است. میتوان طرح آمایشی را اجرا کرد که درجهی آزادی بیشتری به فعال اقتصادی بدهد. حداقل استفادهی طرح آمایش آن است که با سلیقهی سیاسیون مکانیابی صورت نمیگیرد.»
بررسی طرح آمایش سرزمین بحث در گروه واتزآپی هاما
در گروه واتزآپی هاما در بحث برنامهی آمایش سرزمین حسین عبده تبریزی نکاتی گفت که در بالا عرضه شد. متن زیر بخش دوم خلاصهی گفتگوی اعضای هاما در مورد بحث آمایش سرزمین است. خلاصهی گفتگوها در مورد آمایش سرزمین (۲) ------------------------------------------------------------------------- آقای بهشتیروی موضوع را تأیید میکنند، و مینویسند «چنانچه قرار باشد تصمیمات کلان اقتصادی متکی به و با اعتقاد به مطالعات آمایش سرزمین باشد، مثالهای «آبادان» اتفاق میافتد.» آقای دینی ترکمانی هم مینویسند که «عسلویه مصداق بیتوجهی کامل به تعامل دولت و بازار و جامعه است. جامعه کلاً حذف شده است. بوی گاز، سلامت مردم را به خطر انداخته است.» و ادامه میدهند که «رویکرد آمایش میگوید که این پروژه باید در چارچوب طرح کلیتری تعریف میشد که تأمین مسکن مردم حومهی آن در مکانی مناسب و با فاصلهی مطلوب از پروژه» تعریف میشد. آقای مقدسزاده با اشاره به دو مثال آبادان و عسلویه، ابراز امیدواری میکنند که نخواهیم در ایران «چرخ را از نو بسازیم و عادت نداریم از تجارب گذشته درس بگیریم.» آقای غلامرضا سلامی در جای دیگر مثال اقتصاد دریا را میزنند.
آقای پوریانسب مثال پاریس، لندن و نیویورک را زدند که بدون برنامهریزی مکانی ممکن نبود، و نوشتند که فرانسه در این زمینه پیشرو بود و به سیستم بسیار قدیمی کاداستری پاریس اشاره کردند. بهعلاوه، نوشتند که «طرحریزی اولیهی اراضی در انگلستان به قرون وسطا» برمیگردد، و انقلاب صنعتی در انگلستان مدیون طرحریزی مکانی و سرزمینی است. ایشان بهعلاوه به فهرست بلندی از قوانین هم در ایران اشاره میکنند که «نشان از پرکاری قانونگذاران در قبل و بعد از انقلاب در طرحریزی فضاها و اماکن و سرزمین دارد.» و بعد میپرسند، «آیا اجرای این قوانین کارایی و اثربخشی لازم را داشتهاند؟»
آقای میراسکندری هم به عنوان پروژهی موفق مکانیابی، به مورد «شهر صنعتی البرز» اشاره دارند، و نتیجه میگیرند که «مقایسهی این شهر با بقیهی شهرکهای صنعتیِ عمدتاً زیر پنجاه سال، عمق فاجعه را نشان میدهد.» آقای سید علی بیات در بیان آقای میراسکندری تشکیک میکنند و مینویسند، «با تمام محاسن ذکرشده برای مکانیابی شهر صنعتی البرز، انتقادهای بسیاری از بدو تأسیس این شهرک برای جانمایی محل ساخت آن مطرح گردیده که مهمترین آن نابودی بهترین زمینهای کشاورزی با داشتن امکانات زیربنایی اولیه کشاورزی آبی بوده...» است. ایشان به شهر نزدیک به مسجدسلیمان، شهر پارسوماش، به مثابهی موردهایی برای مسئلهی آمایش اشاره دارند. آقای پوریانسب هم اشاره کردند که «توسعهی کرج و بعدتر استان البرز و هم چنین قزوین و... مرهون طرحریزی فضاهای تهران و زمینهای مجاور و همسایهاش است.» آقای دینی هم به نمونهی شهرک اکباتان اشاره کردند.
آقای غلامحسین دوانی هم به تجربهی «منطقهی ویژهی انرژی» پرداختند و اشاره کردند که در گزارشی نوشته بودند که «سرانجامِ عسلویه فاجعه خواهد بود» و آن را با تجربهی آبادان مقایسه کرده، و تفاوت را حاصل دونوع تفکر نامیده بودند که عمدتاً در مورد عسلویه به عدمتوجه به مسئولیت¬های اجتماعی و عدمتوجه به «آمایش سرزمین» برمیگشت. «فقط عدهای توانستند با خرید اراضی محلی و فروش آنها به خود مجری پتروشیمی، به ثروتهای بادآورده دست یابند.» آقای بزرگی اصل نیز به پروژهی انتقال آب دریای عمان اشاره داشتند که «تعادل نمک اکوسیستم آنجا نیز به هم میریزد.»
بررسی طرح آمایش سرزمین بحث در گروه واتزآپی هاما
در گروه واتزآپی هاما در بحث برنامهی آمایش سرزمین حسین عبده تبریزی نکاتی گفت که در بالا عرضه شد. متن زیر خلاصهی گفتگوی اعضای هاما در مورد بحث آمایش سرزمین است. خلاصهی گفتگوها در مورد آمایش سرزمین --------------------------------------------------------------------
آقای دینی ترکمانی نخست بحث آمایش سرزمین را مطرح کردند، و در شروع بحث را به این حیطه محدودکردند که «بدون هیچ نقشه راهی برای مکانیابی، انواع واحدهای تولیدی در هر کجا که متقاضی داشته، تأسیس شده است.» بعد بحث را آقای پوریانسب با مثال تولید فرش دنبال کردند که در آن مزیت داریم، اما آیا منابع را باید صرف آن میکردیم. بلافاصله آقای بهداد سلامی توضیح دادند که اولویت راهبردی مشخص نیست. «صحبت از مزیت نسبی تنها بر اساس داشتههای خدادادی گمراهکننده است، نه بهدرستی شناخته میشود و نه دستهبندی میشود.»
وقتی آقای فصیحی گزارش ستیران را ارائه کردند، دیگر بحث روی ستیران و طرحهای آمایش سرزمین تمرکز یافت. خود ایشان معتقد بودند که مسئولان در اجرا کوتاهی کردهاند. آقای بهشتیروی هم موافق بودند و نوشتند، «دولتها و مجالس قبل و بعد از انقلاب با بخشینگری و تفکرات قبیلهای از اجرای طرح آمایش سرزمینی جلوگیری کردند.» بعدها در بحث گروه آقایان عبده تبریزی و سید حمید پورمحمدی توضیح دادند که بحث طرف دیگر هم داشته است. آقای قدرت طاهری که خود در سازمان برنامهی یکی از استانها فعال بودهاند، موضوع مزیت نسبی استانهای کشور بر اساس حسابهای منطقهای را مطرح کردند. آقای میراسکندری هم به نظر chatgpt در مورد طرح آمایش سرزمین اشاره کردند.
عدهای اهمیت طرح آمایش سرزمین را به شکل حداقلی مطرح کردند. آقای موسی بزرگی اصل گفتند که «حداقلِ مزیت طرح آمایش این است که در کویر اجازهی فولادسازی ندهند، و در کشور کمبارش هندوانه نکارند.» آقای مهدی کرباسیان هم به سرمایهگذاریهای خوب در خواف و شهرهای دیگر اشاره کردند که برخی پروژهها در شهرها متوقف شده است. آقای کرباسیان در اشاره به آقای بزرگی اصل نوشتند که با سیاستهای پوپولیستی تصمیمگیران سیاسی، بهترین برنامههای آمایش سرزمین پیاده نمیشود، و خاطرهای در مورد ایجاد ظرفیت در صنعت فولاد و بعد تصمیم دولت وقت به تبدیل آن یک پروژه به هشت پروژه ارائه کردند. آقای بزرگی اصل اشاره داشتند که مردم گول سیاستهای پوپولیستی را میخورند.
از طرف دیگر برخی دوستان دامنهی شمول آمایش سرزمین را بسیار وسیع یافتند. آقای غلامرضا سلامی نوشتند: «حرف من این بود که طرح آمایش سرزمینی خیلی گستردهتر از موضوع مزیت نسبی در اقتصاد است.» برای مثال، ترانزیت کالا در ایران بهدلیل موقعیت جغرافیانی مزیتی نسبی به حساب میآید. طرح آمایش سرزمینی باید با توجه به مزیتهای نسبی گوناگون تدوین شود. مسائل زیست محیطی، منابع آب، منابع انرژی تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر، دسترسی سهلتر به منابع مواد و نیروی انسانی، دسترسی اقتصادیتر به بازارهای هدف، پراکنش بهینهی جمعیت و نهایتاً اقتصادی پایدار و متوازن، بخشهایی از اهداف طرح آمایش سرزمینی است. ایشان مینویسند که در این دوران، به برکت طرح بخشی آمایش سرزمینی؛ علاوه بر آبادان شهرهای خرمشهر، اهواز، گچساران، مسجد سلیمان و ... با تحولی شگرف روبرو شدند. آقای سلامی تجربهی عسلویه را بهرغم عظیمتربودن آن از پروژهی پالایشگاه آبادان، به دلیل مشکلات و فقدان کافی فضاهای مسکونی، آموزشی، بهداشتی، و ... موفق نمیدانند.
آقای بهشتیروی موضوع را تأیید میکنند، و مینویسند «چنانچه قرار باشد تصمیمات کلان اقتصادی متکی به و با اعتقاد به مطالعات آمایش سرزمین باشد، مثالهای «آبادان» اتفاق میافتد.»
بررسی طرح آمایش سرزمین بحث در گروه واتزآپی هاما
در گروه واتزآپی هاما در بحث برنامهی آمایش سرزمین حسین عبده تبریزی بحث مقدماتی در گروه را آغاز کرد، و در میانهی بحث نیز به نکاتی در این مورد اشاره کرد. نکات زیر در ادامهی گفتگو در مورد بحث آمایش سرزمین توسط وی ارائه شد. ---------------------------------------------------------------------------------------- برای نشاندادن دوگانهی مورد نظر خودم، اجازه دهید از دو شخصیت نام ببرم که در مورد موضوع کار کردهاند. ادوارد گلیزر (Edward Glaeser) نویسنده و شخصیت برجستهای است که بهطور گستردهای روی برنامهریزی فضایی کار کرده و همزمان به اقتصاد مبتنی بر بازار اعتقاد دارد. وی اقتصاددانی شناختهشده روی موضوع اقتصاد شهری است، و بر نقش بازارها در شکلدهی به شهرها و محیطهای شهری تأکید دارد. چنین آدمی معتقد است که شهرها زمانی شکوفا میشوند که به شهروندان خود اجازه دهند از سود معاملات و نوآوریها بهرهمند شوند. او به طور صریح یادآور میشود که سیاستگذاری مؤثر شهری به معنای دستور دادن از بالا نیست، بلکه صحنه را برای رشد پویا و محوریت بازار آراستن است. در مقابل دیوید هاروی (David Harvey)نظریهپرداز مشهور شهری و یکی از جغرافیدانان مشهور جهان با دیدگاههای بسیار چپ را داریم که روی برنامهریزی فضایی هم بسیار کار کرده و طبعاً به اقتصاد مبتنی بر بازار ایمان ندارد. این شخصیت کلیدی قابلفهم است که منتقد نقش سرمایه در شکلگیری منظرههای شهری است. هاروی مینویسد که «شهرنشینی از نظر تاریخی، پدیدهای طبقاتی بوده است، جایی که توسعهی فضایی را منافع سرمایه شکل داده و نه نیازهای مردم.» وی ادامه میدهد، « حق ما نسبت به شهر بسیار فراتر از آزادی فردی برای دسترسی به منابع شهری است؛ این حق تغییر خودمان از طریق تغییردادن شهر است.» این دو دیدگاه نشان میدهد که نوشتن برنامهی جامع آمایش سرزمین بهویژه در کشور در حال توسعه ممکن است با چه مشکلات عمدهای همراه شود. بهعلاوه در چنین برنامهریزی، بحث اقتصاد سیاسی حاشیه و پیرامون را هم داریم که در یاداشت بعدی بدان میپردازم.