| After Flashpoint |
«درباره خودم حرف می‌زنم، و ذهنم، دور از اینجا، در میان ویرانه‌هایش سرگردان است.» 🎧 @music_is_my_time_machine 📬 @AfterFlashpoint_bot 🗨️https://t.me/afterflashpoint/4
Show more440
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
اینجا تموم شد دوستان.
لطفا لفت بدین چون سخته دونه دونه ریمو کردن.
اگه هم جای دیگه شروع به نوشتن کردم امیدوارم همو پیدا کنیم :)
به یه سریا هم که قول دادم خودم لینک میدم. حواسم هست.
مرسی که منو خوندین این سال‌ها و آدم‌های امنم بودین. بوس بهتون. خداحافظ.
13850
بلیطو نشون دادم.
-همراهم نمیتونن بیان ازینجا به‌بعد؟
(آقاهه با لبخند): نه دیگه اینجا آخرشه باید خداحافظی کنین.
نگاش میکنم و زمزمه میکنم خداحافظ. با لبخند گشاد. می‌شنوم مراقب خودت باش.
برمی‌گردم و میرم. حالا میشه شکست. با گریه از بین آدما رد میشم. با گریه چمدونمو میذارم روی پله برقی. با گریه جواب خانومه رو میدم که شماره قطار ازم میپرسه. با گریه دنبال سالنم میگردم. با گریه سوار میشم. با گریه می‌شینم رو صندلی. با گریه با هم‌کوپه‌ایم حرف می‌زنم...
15040
از صبح یه‌جوری قفلم که هی میرم دو تیکه وسیله میذارم تو چمدونم یا یه کار کوچیک انجام میدم باز میام می‌شینم یه سیگار می‌کشم. از ساعت 11ونیم تا الان همین چرخه داره تکرار میشه.
32310