عاصی
تاریخ را چشمان من می‌سازد چونان عاصی‌ام که بر گرده‌ام بگذار تمامی معاصی جهان را من برده آزادی ام من برده آزادی ام..️ . #شاعر_تمام_شده . --حمایت از تمام هنرمندان رادیکال-- Insta: https://www.instagram.com/ashrarfamil 👇 @mortakeeb @shnj3
Show more- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Data loading in progress...
. سال‌های سیاهِ دور از هم فاصله‌های تیره‌ی نوری دوش‌های شکسته از اندوه خیسیِ دوشِ دوست از دوری بودنِ ما چقدر غمگین است آدمی با عذاب می‌آید همچنان دردناک خواهد رفت فکر کردن به بازیِ هستی عرقیجاتِ خالصِ دستی قهقهه‌های تلخِ بدمستی گریه کردن به خنده‌‌ی زوری همه‌ی زندگیِ ما این است هر که سرشاخ می‌شود با گاو دودمانش به فاک خواهد رفت وسط جشنِ خون خطر کردن بعد از ترسِ جان سفر کردن نانِ خشکی به اشک تر کردن رفتن از تپه‌های ماهوری خانه‌ی روی دوش، سنگین است مثل یک لاک‌پشتِ ترسیده سرمان توی لاک خواهد رفت راه رفتن، اگرچه با تردید با دلِ چاک چاکِ در تبعید صبح هم غیر شب نخواهی دید در جهان، در ادامه‌ی کوری از خودت هم عبور خواهی کرد چشم وا می‌کنی و می‌بینی عمر کابوس و صحنه‌سازی نیست وسطِ خواب پا در آوردن هی سر از ناکجا در آوردن گند هر گریه را در آوردن بر سرِ قبرِ کودکِ سوری مرگ خود را مرور خواهی کرد یک نفر پاسخ مرا بدهد قاتل این قبیله قاضی نیست؟ گاه گاهی به زور جنبیدن در اتاقی نمور جنبیدن توی سردیِ گور جنبیدن تن ندادن به زنده به گوری شک به هر شعر و شور خواهی کرد وسط جنگ و خون و خون‌بازی ادبیات بچه‌بازی نیست؟ مزدک نظافت #مزدک_نظافت…