cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

ماهی‌طلا

کانال شخصی روژان سِرّی تصویر کانال اثر فرشید مثقالی است.

Show more
The country is not specifiedThe language is not specifiedThe category is not specified
Advertising posts
557
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

خاطره‌ای که #احمد_مسعود از پدرش تعریف می‌کنه مثل غالب چیزهایی که از افغانستانی‌ها می‌شنویم و می‌بینیم پر از کلمه‌بازی‌های شیرینه. اما چیزی که توی این ویدئو بیش از همه به دلم نشست «دروازه را تق‌تق کردم» بود. #افغانستان @kalamebazi
Show all...
9.83 MB
بازخوانیِ حامد نیک‌پِی از آهنگ «قبیلۀ لیلی» اثرِ عباس مهرپویا عباس مهرپویا در کنار فرهاد مهراد دو هنرمندی بودند که می‌توان آن‌ها را آغازگر جریان موسیقی آلترناتیو ایران در نظر گرفت. حامد نیک‌پِی در سالروز تولد مهرپویا آهنگ «قبیلۀ لیلی» را بازخوانی کرده و در عین وفاداری به قطعۀ اصلی، نگاهی امروزی را نیز به کار تزریق کرده. مهرپویا جستجوگو بود و علاوه بر موسیقی، به مردم و فرهنگ‌های مختلف هم علاقه‌ نشان می‌داد و در این راه بسیار سفر می‌کرد، تا جایی که برای آموختن ساز عود تا مصر هم رفت. همچون سفرش به هند و آموختن ساز سیتار از محمود میرزا و راوی شانکار. رویکرد حامد نیک‌پِی هم به موسیقی در همین مسیر قرار می‌گیرد و به کسب تجربه با سازها و فرهنگ‌های مختلف می‌پردازد. نیک‌پی در این آهنگ علاوه بر خوانندگی، عود نواخته و همراستا با اثر پیشروی مهرپویا، کلام و نوای ساز شرقی را در کنار ریتمی غربی قرار داده است.
Show all...
‌ ‌به نظر من، مهم‌ترین چیزی که زنان ایرانی از هشت مارس سال پیش تا هشت مارس امسال به دست آوردند، ورود بحث آزارهای جنسی و روانی به عرصه عمومی و عام بود. نسبت به سال‌های گذشته و حتی نسبت به سال گذشته همین موقع، مسائل زنان، حقوق مختلفشان، چه چیزی آزار است و چه چیزی نه، بحث توقعات زنان، حتی اگر صداها را بالا می‎برد و بحث‌ها را داغ‎تر می‎کند و بین دوستان نزدیک اختلاف درست می‎کند، بیشتر شده. در جمع‎های دوستانه، در قرارهای کافه و رستورانی، در تولدها، جشن‎ها، گروه‎های واتساپی و تلگرامی، صدای زنان شنیده می‎شود. به لطف جنبش – هرچند کوتاه و مثله شده ولی موثر- #روایت_آزار در سال گذشته، تعداد زیادی از مردان و زنانی که با مفاهیم اولیه حقوق خودشان آشنا نبودند، چیزهای مفیدی یاد گرفتند. ما هم یاد گرفتیم. هشت مارس 2020 تا هشت مارس 2021، اگر تنها یک کار برای زنان ایرانی (که هنوز ساده‎انگاری می‏شوند و هنوز محرومند) کرده باشد و آن کار، آوردن دغدغه‎هایشان به عرصه عمومی باشد، کار خودش را خوب انجام داده. زنان در تابستانی که گذشت فریاد زدند که مورد آزار قرار گرفته‎اند و چشم خیلی‎ها رو به کارهایی باز شد که تا آن روز «آزار» نمی‏دانستند، شوخی می‎دانستند. کارهایی که خودشان هم احتمالا انجام می‌دادند. این آموزش عمومی، این شنیده شدن صدای برابری و مدارا در جاهایی که پیش از این فقط صدای هجو و شوخی و سرگرمی از آن‏ها شنیده می‌شد، بهترین اتفاق این سال بود. ما زنان ایرانی هنوز می‌شنویم «اهمیت ندهید، یک تکه پارچه‌ست دیگر، خب آخر شب بیرون نرو، خب حالا خانه دوستانت نرو، حالا با آن‎ها مشروب نخور». هنوز به زنان گفته می‌شود که «نرو، بپوش، نخور، نگو» تا آزار نبینی و صداهایی که به آزارگران می‎گوید «آزار نده»، آن قدرها هم بلند نیستند. ‌و به قول هما ناطق، «آن کسی که به من می‌گوید چگونه بپوش، همان کسی خواهد بود که به من می‌گوید چگونه بیاندیش». امسال اما صداهایی که می‌گویند «آزار نده» بلندتر شده‎اند و این خیلی خیلی امیدوارکننده است. هشتم مارس گرامی باد. @fishofgolld
Show all...
عکسی از هنگامه گلستان- تظاهرات زنان علیه حجاب اجباری در اسفند ۵۷ @fishofgolld
Show all...
گره به باد مزن، گرچه بر مراد وزد #حافظ شعرِ تَر
Show all...
بخشی از تکلیف کلاس داستان‌نویسی: ‌ «تریلی از کوچه رد شد. رو به خانه‌ای می‌رود انتهای بزرگراه، اگر بشود اسمش را خانه گذاشت. چهل متر با نمای سنگی و کف کاشی، ته کوچه‌ای تو در تو، در جنوب شرقی شهر. سه میز چوبی رنگ و رو رفته، یخچال سفید رنگ و کارتن‌ها کنار هم، پشت تریلی می‌لرزند. آویزهای شیشه‌ای آینه و شمعدان تلق و تلق می‌کنند. در خانه‌ی جنوب شرقی شهر، مردی دیوارها را سابیده و پنجره‌ها را روزنامه کشیده و افتاده روی تشک. دود سیگار بهمن در خانه خالی می‌چرخد و می‌خورد به پنجره‎‌ها و برمی‌گردد. پنجره‎ها بسته‌اند و الان است که باران بزند. صدای اذان مغرب از کوچه می‌آید. مرد بلند می‌شود و به آشپزخانه‌ای می‌رود که طولش را می‌شود با چهار گام قدم زد. لپ‌تاپ را باز می‌کند و پروازهای ورودی مهرآباد را می‌بیند. پروازی از فرودگاه بین‌المللی زاهدان، یک ساعت پیش نشسته. قرار بوده زنی در آن پرواز باشد که با تاکسی فرودگاه بیاید به این خانه. و آینه شمعدان و یخچال و خرده ریزهایش را از تریلی بردارد و بچیند در خانه‌ی تمیزشده و برق افتاده.‌ ‌‌زن صبح دیر از خواب بیدار شده. بعد از بیدار شدن، در حیاط خانه‌ای بزرگ در زاهدان چند قدم راه رفته. از شیر، آب یخ پاشیده روی صورتش و لقمه نان لواش و عسلِ آماده روی میز را فرو داده و پشت فرمان، یک ساعت رانندگی کرده به سمت شرق. از جاده پیچیده در مسیر خاکی، پنج دقیقه دیگر هم رانده و رسیده به پلی که روی یکی از کم‌عرض‌ترین قسمت‌های رودخانه است. بلیط هواپیمایش را توی مشتش له کرده و گرفته کنار شعله سیگار. از پل تا کمر خم شده پایین و چشمش افتاده به سوسمار بزرگی که در گِل خوابیده، بی‌تکان، با چشم‌های بسته. یک لحظه قلبش ریخته. صدای ماشین در کوچه خلوتِ جنوب شرق تهران می‌پیچد. مرد سیگارش را له می‌کند و در لپ‌تاپ را می‌بندد. سوسمار هنوز خوابیده». @fishofgolld
Show all...
در این شماره روناک سری، تجربه‌ی خودش را درباره بازی "نورهود" و جهان خودساخته‌اش، نوشته است. گلچهره ناصح‌پور و ریحانه هاشمی نوشته خلاقانه‌شان درباره عکس کلاژ شده در کلاس داستان نویسی را برای صفحه نوجوان فرستاده‌اند. و یادداشتی از سبا دادخواه درباره "امید" داریم. @kaghazrangiesf
Show all...
11.pdf1.16 MB
خراب بشوی تهران، روی سر ناکس‌ها و نامردها و اخته‌ها خراب بشوی. با آن زمستان‌های سرد و سخت و تابستان‌های گرم خشکت. نه رودخانه‌ای، نه دار و درختی، نه جوی آبی. به قول خانم مدیر مثل یک لکه جوهر روی کاغذ آب خشک پهن سده، همه جا دویده‌‌. مثل خرچنگ به اطراف دست انداخته. ای شهر خرچنگ قورباغه‌ای خراب بشوی. از داستان «به کی سلام بکنم؟» سیمین دانشور @fishofgolld
Show all...
❗️سینما بهمن! ▪️کاری از شاهین سپهری ▫️چند فیلم را توانستید تشخیص دهید؟ ‏@artchanel
Show all...
IMG_5508.MP42.66 MB
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.