↬Kyungժօო ༉

امگایی که جدیدا همسایه چانیول شده بود همیشه اون رو یاد گربه کوچولوش می انداخت. اتفاقا اولین آشنایی اون دو هم بواسطه همون فسقلی رقم خورد. وقتی که چانیول به خونه برگشت و متوجه‌ نبودش شد همه جا رو گشت ولی اثری از گوله پنبه ی ناز و کوچولوی مورد علاقش نبود ولی وقتی همسایش رو در حالی که اون کوچولو رو بغل کرده بود دید شوکه شد. + این کوچولو مال شماست؟ _ بله. من خیلی دنبالش گشتم ولی نتونستم پیداش کنم. نمیدونم چطوری از خونه رفته بیرون. خیلی ازتون ممنونم. + وقتی داشتم به گلدون هام می‌رسیدم اتفاقی تو بالکن خونم پیداش کردم. چطوری اومده نمیدونم ولی با توجه به قلادش بنظر نمیومد بدون صاحب باشه. وقتی از بقیه همسایه ها پرسیدم فهمیدم مال شماست. اون روز گربه کوچولوی چان صحیح و سالم پیدا شد ولی چانیول قلبش رو همراه اون امگای کیوت و زیبا که از قضا همسایه کناریش بود گم کرد. به خاطر همین تصمیم گرفت به بهانه تشکر برای شام دعوتش کنه تا باهم دوست بشن ولی بعد فهمید باید برای ابراز علاقه یکم دست بجنبونه چون انگاری اون امگا یه خاطر خواه خیلی سمج داشت که کم کم داشت قلب کیوتگسو رو نرم می‌کرد. ༗#ChanSoo 𞋈#Light ࿎──LIO ↬Kyungժօო ༉

᎙ چیکار میکنید اگه یه روز بفهمید کسی که اتفاقی پیداش کردید همون دوستی هست که همیشه دنبالش می‌گشتید؟ اگه این سوال رو از بیون بکهیون بپرسید بهتون میگه: دو دستی می‌چسبمش! ᎙ part 10 ༗#BaekSoo 𞋈#FakeChat ࿎──emi ↬Kyungժօო ༉

تیم، همیشه جونگین رو برای صحبت و مذاکره با بالادستیا میفرستاد، پس چه عیبی داشت اگه با اون پسرک دردسر ساز هم راجع به استفاده از لاین دوچرخه سوارا صحبت میکرد؟ اون هرروز صبح با دوچرخه‌س به مدت یه ساعت تمرین اونا رو مختل میکرد تا گلاش رو از گلخونه تا گلفروشی سوسو ببره... حتی بنظر نمیومد اون پسر بداخلاق یا همچین چیزی باشه ولی جونگین اصلا علاقه ای به اعتراض کردن به اون نداشت. جونگین لیدر تیمشون بود و همه بازیکنا ازش انتظار داشتن اوضاع رو درست کنه ولی در عوض یه چهره یبس و لحن حق به جانب تحویل گرفتن چون انگار کاپیتانشون وکیل اون گلفروش بود! و تا وقتی که جونگین بعد رسیدن اون دوچرخه رویایی و حرف زدن با صاحبش تا گوش سرخ نشده بود هیچکس نمیدونست چرا اون انقدر به حقوق مردمی پایبنده. ༗#Kaisoo 𞋈#Light ࿎──Maniac ↬Kyungժօო ༉

༗#BaekSoo 𞋈#TWT مجری[به انگلیسی]: چه چیزی توی دخترها برات جذاب‌تره؟ بکهیون[به کره‌ای]: دوست پسرشون، البته اگه کیونگسو باشه؛ که نمیشه، چون مال خودمه. جونمیون ترجمه میکنه: اون گفت چشم‌هاشون :") مجری: ࿎──Raziel ↬Kyungժօო ༉

کیونگسو پشت به پیشخوان گل فروشی، به گلدون های کوچیکی که خودش نامرتب چیده بود،با آب‌پاش کوچیکی آب میداد و براشون آواز میخوند؛گاهی برگ هاشون و نوازش میکرد و از رشد بعضیاشون شگفت زده میشد و بالا پایین می‌پرید. پسرک انقدر خوشحال شده بود که متوجه ورود اکیپ پسرای شر محله داخل مغازه نشد.... ╔ ᯓ Name: پسرای بد هم، به بهشت میرن (pt2) ║ ╠ ᯓ Author: Tamana ║ ╠ ᯓ Type: #Scenario ║ ╠ ᯓ Couple:#ChanSoo ║ ╚ ᯓ Read: Click ↬Kyungժօო ༉

کیونگسو، چانیول و سهون از همون بچگی دوستای صمیمی هم بودن و کیونگسو از همون کودکی شاهد ابراز علاقه های دائمی چانیول به سهون و در نهایت رد شدنش از طرف سهون بود. اون شاهد بود که بار ها و بار ها و سالها چانیول توسط سهون پس زده شد ولی بالاخره بعد از دبیرستان سهون قبولش کرد و اونا باهم کاپل شدن ولی حالا دیگه کیونگسو عاشق چان شده بود. همیشه از دور شاهد تلاشهاش برای بدست آوردن عشقش بود و به سهون بابتش غبطه میخورد ولی نمیتونست به دوستش خیانت کنه. پس اگر قرار بود چان به کیونگ تعلق نداشته باشه کیونگ هم تمام تلاشش رو می‌کرد که حداقل رابطه اون دوتا تا ابد پایدار بمونه و بهم نخوره. و کیونگسو به معنای واقعی همیشه به بهترین شکل ازشون حمایت کرد ولی به خودش قول داد راز عشقش رو با خودش به تنهایی تا ابد حمل کنه و در نهایت به گور ببره. ༗#SeChanSoo 𞋈#Light ࿎──LIO ↬Kyungժօო ༉

کیونگسو یه آلفای تکه! هیچ جفتی توی تقدیر اون مشخص نشده و مردم میگن اون بدیُمنه! بر اساس افسانه‌های قدیمی، الهه‌ی ماه با آلفاهای تک در جنگه. پدربزرگ‌ها میگن الهه ماه به خاطر ذات شیطانی بعضی آدم‌ها براشون جفتی در نظر نمیگیره؛ و این اتفاق شاید یک در هزار پیش بیاد! ╔ ᯓ Name: Last Resort (#LR) ║ ╠ ᯓ Author: Raziel ║ ╠ ᯓ Type: Au ║ ╚ ᯐ Couple: Ver1:#BaekSoo Ver2: #ChanSoo ¦ قسمت پانزدهم بکسو ورژن ¦ ¦ قسمت پانزدهم چانسو ورژن ¦ ¦ •ناشناس‌ نویسنده• ¦ ¦╸ پاسخ ناشناس‌ها╸ ¦ ↬Kyungժօო ༉

᎙ روح‌بازی 👻 ༗#BaekSoo 𞋈#FanArt ࿎──Phonix_L1485 ↬Kyungժօო ༉

پنج سال از وقتی که کیم جونگین یکدفعه همه چیز رو رها کرد و رفت میگذره و حالا اون دوباره برگشته و سر و صدای برگشتن این سوپر مدل همه‌ جا پیچیده‌. ولی این بین کسی حتی ذهنش به این سمت نمیره که آیدل معروف، دوه کیونگسو، در حالی که توی خونه‌اش با آرامش به کاناپه‌ی نرمش لم داده و توییترش رو چک میکنه با فهمیدن این خبر قراره با صدای فریادی که کلاغ‌ها رو از آسمون سئول فراری میده به این قضیه واکنش نشون بده! ╔ ᯓ Name: #Return ║ ╠ ᯓ Author: emi ║ ╠ ᯓ Part: 9 ║ ╠ ᯓ Type: Au ║ ╠ ᯓ Couple: #KaiSoo ║ ╠ ᯓ Genre: Bromance, Fluff, Drama ║ ╚ ᯓ Read: Click here ↬Kyungժօო ༉

کیونگسو فقط به خاطر اصرار های زیاد برادر کوچیکترش تصمیم گرفت معلم زبان چینی ای رو که می‌خواست برای آموزشش استخدام کنه چون فکر می‌کرد اون فسقلی واقعا به یادگیری این زبان علاقه منده. ولی روحش هم خبر نداشت برادر کوچولوش فقط نقشه چیده که برادر عزیزش رو از سینگلی در بیاره و با اون آلفا جور کنه. ༗#HanSoo 𞋈#Light ࿎──LIO ↬Kyungժօო ༉