cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

ارازگل در گلستان🌹

❤لطفآ جهت خواندن وتماشای خبرهای مهم روز 💙حکایت های زیبا و داستان های کوتاه💛پروفایل های جدیدو درخواستی از طرف شما 💜طنزهای شاد و جذاب💚 @Arazgoolih آیدی 👈به کانال آرازگل در گلستان بپیوندید👇

Show more
Iran321 012The language is not specifiedThe category is not specified
Advertising posts
184
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

عجب نامرد مردم آزاری😮 https://t.me/Arazgoolihaa
Show all...
59773888_2294724263904079_1645815980175130624_n.mp41.55 MB
بالاترین رهایی ، آزاد شدن از نظرات دیگران است ! روزی که بتوانی بدون وابستگی و اهمیت دادن به نظرات دیگران از خودت و فردیتت لذت ببری ، آن روز ، روزِ رهاییِ توست🍃 https://t.me/Arazgoolihaa
Show all...
◾انالله و انا الیه راجعون به اطلاع عموم مردم بزرگوار میرساند تشیع جنازه مرحوم حاج رضا بیانی(صفر)بخشدار سابق فندرسک ساعت 17 امروز پنج شنبه 23 اردیبهشت ماه 1400از جلو منزل ایشان به سمت آرامگاه ابدی در آرامستان شهر خانببین برگزار میگردد.
Show all...
videos_file_53334_.mp42.05 MB
باز بگین دختر است دیگر https://t.me/Arazgoolihaa
Show all...
Gifybot.mp41.61 MB
💎چنگیزخان نتوانست بخارا را تسخیر کند نامه ای نوشت که هرکس با ما باشد، در امان است! اهل بخارا دو گروه شدند، یک گروه مقاومت کردند و گروه دیگر با او همراه شدند. چنگیزخان به آن ها نوشت: باهمشهریان مخالف بجنگید، و هر چه غنیمت به‌دست آوردید، از آن شما باشد و حاکمیت شهر را نیز به شما می‌دهیم! ایشان پذیرفتند و آتش جنگ بین این دو گروه مسلمان شعله‌ور شد... و در نهایت، گروه مزدوران چنگیز خان پیروز شدند اما شکست بزرگتر آن بود که چنگیزخان دستور داد، گروهی که بر برادران خود پیروز شده بودند، خلع سلاح شوند و گردنشان زده شود! چنگیز گفته‌ی مشهورش را گفت: اگر اینان وفا می‌داشتند، به خاطر ما بیگانگان، به برادرانشان خیانت نمی‌کردند! *این عاقبت خود فروشان است* الكامل فی التاريخ عزالدین بن اثیر
Show all...
در پارک نشسته بود و به لباس های کهنه فرزندش نگاه می کرد. ماشین لوکسی جلوی پارک ایستاد و مرد شیک پوشی از آن پیاده شد. در ماشین را برای همسرش که پسرکی در آغوش داشت باز کرد. با حسرت به آنها نگاه کرد و از ته دل آه کشید. آنها کودک را روی تاب گذاشتند. خدایا ، پسرک عقب مانده ذهنی بود. با نگاه به جستجوی فرزندش پرداخت. او را یافت که با شادی از پله های سرسره بالا می رفت. چشمانش را بست و از ته دل خدا را شکر کرد. #ناشکرنباشد https://t.me/Arazgoolihaa
Show all...
AnimatedSticker.tgs0.62 KB
ببینید این معلم با گچ رو تخته سیاه چی میکشه 👌 https://t.me/Arazgoolihaa
Show all...
Скоро контрольные и экзамены..mp49.05 KB
خوش شانس ها https://t.me/Arazgoolihaa
Show all...
57253230_586644015175397_4874837633861156864_n.mp42.58 MB
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.