It Beats Quiet
My heart is Big, but it Beats quiet;
Show more182
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
💭♪
توی این فیلمه میگه تو اگر دوستم داشتی من رو باور میکردی. میگه عشق بیرحم نيست. باور میکنه. اعتماد میکنه.
درست میگه. ولی من میخوام یه خط به اوّلش اضافه کنم. میخوام بگم عشق دروغ نمیگه.
چون دروغ نمیگه، باورش داری. چون دروغ نمیگه اعتماد میکنی. چون دروغ نمیگه. چون دروغ نمیگی. میخوام بگم عشق علته. باید بشناسیش. پیداش کنی. از نشونه ها. از نگاه ها. از چشمهایی که واقعی نگاهت میکنن. وقتی بشناسیش، باورش میکنی؛
#نشخوارهای_نیم_روزی
#از_عشق_و_اهریمنان
🌦🍎
باران گرفت و تک درختِ کوچکِ امید
کهاز ساقههایش سیبهای سرخ میرویید
از خاکِ خشکِ سینهام، تا آسمانها رفت
میدانم او در آسمان عکسِ تو را میدید
میدانم او از هر خطی اسمِ تو را میخواند
میدانم از هر شاخهای، سیبِ تو را میچید
میدانم آن وقتی که بذرِ ناتوانی بود،
آن دم که در خاکِ سیاهِ سینهام خوابید،
زیرِ لحافِ سردِ دلتنگی، تمامِ شب
لبخند بر لب داشت چون خوابِ تو را میدید!
من دیدم آن دردانهء کوچک، درونِ خاک
آن جانِ در خود گم شده، آن هجمهء تردید،
سودای وصلِ تو به سر، پایش به بند، اما
همراه نجوای تو میچرخید و میرقصید!
هم با دو دستش لحظهها را زیر و رو میکرد
هم ریشههایش دورِ رؤیای تو میپیچید
هم در خیالش مست و مدهوشِ نگاهت بود
هم از دو چشمش آفتابِ شوق میتابید
...
حالا، همین امشب که آن دانه تو را میخواست
-تنها و بی مأمن، میانِ پیلهء تبعید-
یک قطره اشک از آسمان بر صورتش افتاد
دستانِ پر مهرت، به روی گونهاش لغزید
سرمست و بیپروا به سوی آسمان آمد
لبهای سبزش، روی آبیِ تو را بوسید!
میدانم این تازه نهالِ در دلم رُسته
بالا بلندِ با تو پیوسته از این تعمید،
ایمن ز تیغ و دشنهها، از تابِ گیسویت
آرام بالا میرود تا خانهء خورشید؛
🖋️ پرنیان روحانی
#باران
#تعمید
🌙✨
برای #ماه که شفاف و زیباست امشب
برای زمین که حالش بهتر بشه
برای آدمها، که با هم همراه بشن
تا شب تاریکشون روشن بشه؛
-----------
قطعهء «ماه آسمون» از آلبوم «ترانههای کوچک برای بیداری» با صدای هنگامه مفید (هنگامه یاشار)
ترانه سرا: ناصر نظر
کارگردان: بیژن مفید
آهنگساز: یوسف شهاب
سال انتشار: ١٣۵۶ خورشیدی
#هنگامه_مفید شاعر، نویسنده، خوانندهء اشعار کودکانه، بازیگر و کارگردان تئاتر، متولد ۱۳۳۵ در تهران. دختری خوشذوق و جسور از خانواده ای که همگی در فرهنگ و هنر و ادبیات -خاصه برای کودکان- بدعتگذار بودند.
فعالیت هنری رو در سال ۱۳۴۷ در دوازده سالگی شروع کرد. مدرک سیکل رو در هنرستان عالی موسیقی گرفت و بعد به دانشسرای هنر رفت. تحصیل رو تا اخذ کارشناسی ارشد ادبیات نماشی ادامه داد. عمده فعالیتش قبل از انقلاب در زمینهء بازیگری تئاتر، و بعد از انقلاب در زمینهء نویسندگی، صداپیشگی، و کارگردانی تئاتر بود.
در تهیهء بسیاری از مجموعه های تلوزیونی و عروسکی دههء ۶۰ و ۷۰ بعنوان نویسنده یا صداپیشه همکاری داشت.
صدای هنگامه مفید، با اسم «مادربزرگه» توی ذهن و قلب تک تک کودکان ایران موندگاره؛
#بشناسیم
@itbeatsquiet
to_ke_mahe_bolande_asemooni_تو_که_ماه_بلند_آسمونی_شعر_ک_hd.mp33.43 MB
🐚🪄
Embrasse-moi dis-moi que tu m'aimes
Fais-moi danser jusqu'à ce que le temps nous reprenne
Ce qu'il a donné
Veux-tu m'emmener au paradis?;
@itbeatsquiet
17 - Alma - Requiem (France).mp36.97 MB
بگذارید اینجور بگوییم که معمولن دومین تصویرِ هر چیزی، از اولینِ آن قشنگتر است. اصلن قرار است قشنگتر باشد. و بعدی باز از آن هم قشنگتر. قشنگی ای که چندان مهم هم نیست.
قشنگ بودن هیچوقت اهمیت زیادی نداشته. مهم چسبیدن است. همیشه مهمترین چیز، آن چیزیست که بچسبد. به بغل. به لب. به آجرهای ساختمان یا به دلِ آدم.
حالا اگر نچسبید هم، بیاویزد. از پای آدم بیاویزد. به گردن آدم بیاویزد. یا به زنجیرِ خیالاتِ آدم. یا به دلِ آدم.
دلاویزترین شعرهای جهان
دلچسبیدهترین قابهای جهان
نمازی که سرت را به مهر بچسباند، نیازی که دستت را به عروة الوثقی بیاویزد،
یا خاطره ای که به لحظههایت بپیچد و لبخند را به لبهایت بچسباند.
شبیه عنکبوتی که از تارهای تنیده اش آویزان شده تا یک مگس به دام بچسبد و چرخه ای شکل بگیرد و دنیا بچرخد و قشنگ شود.
دنیا انگار خلق شده برای پیچیدنها و چسبیدنها و آویختنها.
ماحصلِ همینهاست که میشود قشنگی. میشود بوسه. میشود تصاویر پی در پی و مجموعههای شلوغ و لبهای خیسِ چسبنده.
بیا و مرا فرانسوی ببوس. و بعد به آغوشت بچسبانم. بیا و مرا دورِ موهایت بپیچ و کفشهایم را بیاویز به طاقهای آجری و مرا دار بزن و بُکش. ولی بعد دوباره مرا در خود بپیچ و به من بیاویز و بوسههایت را بر من بچسبان و ببوس و بینهایت بار ببوس. شبیه کلاویههای پیانو، وقتی سمفونی شماره ۵ را مینوازد. شبیه سرنوشت، آن هنگام که به در میکوبد.
مرا فرانسوی نه، مرا دلچسبیده ببوس.
و از تار عنکبوتی، درست وسط ویرانههای یک قلب آویزانم کن.
تکاملِ قشنگیهای یک تاریخ را، به چشمانِ من بچسبان. مهم همین است و منم و تو. و بوسه و آویزش و آمیزش. مهم تاریخیست که ما روی تصویر بیجانش چسبیده باشیم. وگرنه تاریخ خالی بدون برچسب و بوسه، میتواند -تنها کمی- قشنگ باشد؛
#راوی_قصه_های_نهان
#TooMuch
🌦
گفت: انگیزهء این ماجرا چی بوده؟
گفتم: یه جایی میرسه انگار، دیگه غمت هم از جنس عشقه. غر زدنت هم. خشمت هم. خنده ت هم.
تمامِ هستی در آغوشت میگیره. تمامِ نیستی هم.
گفت: غرق آبیم و آب میجوییم...؛
#زان_که_در_حبل_المتین_پیوسته_ام
♪
به طور کلی پیچیدهها و خمیدهها و کشیدهها و سایر اعضای این گروه، بسیار قشنگ هستن؛ ^_^
#fact
@itbeatsquiet
Omid Shirin - Kamalolmolk (128).mp33.64 MB
خنده اگر میدود گاه به لبهای من،
قلقلکم میدهد پنجهء رؤیای تو؛
#غلامرضا_رضایی
#شعری_که_دیدنیست
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.