کانال رمانی ها😍
6 206
Subscribers
+4624 hours
+2627 days
+1 68030 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
نام رمان : #امانت_دار_دلم_باش
ژانر : #عاشقانه #معمایی
نویسنده : #مریم_مؤیدی
خلاصه :
رضا شرخر برای ترسوندن سالاری دخترش عسل رو میدزده اما قبل از گرفتن پولش سالاری به طرز مشکوکی بر اثر تصادف کشته میشه رضا مجبور میشه عسل رو آزاد کنه عسل شکایت میکنه و پلیس رضا رو دستگیر میکنه عسل برای آزادی رضا شرط میذاره که اگه میخواد آزاد بشه باید باهاش ازدواج کنه چون قاتل پدرش رو شناخته ولی نیاز به کمک داره...
امانت دار دلم باش. pdf36.50 MB
👍 3
رمان: #حباب_خیال
نویسنده : #پریسا_حصیری
ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
خلاصه:
دلارام دختر کم سن و سال بلند پروازی که کنار خانواده ش احساس خفگی می کند و وقتی مجبور با ازدواج با انتخاب پدرش می شود به طور قاچاقی به کمک دخترعمویش از ایران به آمریکا فرار می کند و سالها از خانواده خبر نمی
گیرد تا بااینکه با دیدن پسرعمویش به دروغ می گوید در آمریکا ازدواج کرده است و گفتن به خانواده اش سودی ندارد و این ازدواج صوری را با دوست آمریکاییش بنام دیوید برگزار می کند غافل از اینکه دیوید واقعا عاشق اوست و …
hobaabe khiyaal.pdf2.78 MB
❤ 1
رمان : #دختری_که_من_باشم
نویسنده: #نیلوفر_72
ژانر : #عاشقانه #همخونه_ای #کلکلی #طنز
خلاصه:
در یه شب زمستونی پسری در حالی که عصبانیه پای پیاده از خونه مادر و پدرش بیرون میزنه و به سمت خونه خودش میره نزدیک خونه که میرسه متوجه صدایی میشه میره ببینه چه خبره که با صحنه دعوا رو به رو میشه همون طور که به سمت طرفین دعوا می دوه حاضرین با دیدن اون پا به فرار میذارن و تنها یه نفر رو زمین افتاده پسر لاغر و نحیفی که چاقو خورده اونو به خونش میبره و اونجاس که میفهمه پسری که اورده خونش یه دختره……پایان خوش
دختری که من باشم.pdf5.29 MB
👍 1
رمان : #زیر_سایه_بخت
نویسنده : #فریده_شجاعی
ژانر : #عاشقانه
خلاصه :
داستان از سیه روزی و بدبختی های دختری یتیم و بی سرپرست است که چگونه درگیر ازدواجی غلط می شود و از جامعه طرد می گردد . او در عین اغنا بی چیز و فقیر است ..
زیر سایه بخت.pdf2.85 MB
00:08
Video unavailableShow in Telegram
🤍💫خــــــدایـــــا
🖤💫به حرمت سقای کربلا
🤍💫حضرت ابوالفضل عباس(ع)
🖤💫نیکوترین سرنوشتها
🤍💫حلالترین روزیها
🖤💫پربارترین زیارتها
🤍💫صالحترین عملها را
🖤💫برای دوستانم مقدر بفرما
🤍💫عزاداریهاتون قبول
🖤💫و همگی حاجت روا باشید
🤍💫تــاســوعــای حــســیـــنــی
🖤💫تــســلــیـــتــــ بــــــاد
.
1.51 MB
❤ 2
❤رمان : #ویرانگر
❤نویسنده : #سمیرا_پروانه
❤ژانر : #عاشقانه #اجتماعی #روانشناسی
❤خلاصه :
اسرا یه دختر مذهبی و دانشجو بود که مثل بقیه ی دخترا منتظر شاهزاده ی سوار بر اسب سفید زندگیش بود و حتی تو خیالاتش هم تصور نمیکرد مرد زندگیش همون افسر پلیس مست و عجیبی باشه که به طور اتفاقی تو یه شب تابستونی سر از اتاقش درمیاره و بهش تجاوز میکنه...
بعد اون شب اسرا موند و یه تن دست خورده و روح زخمی که پیشنهاد ازدواج اون مردو قبول نمیکرد اما اینبار بازهم سرنوشت بیکار ننشست...
اسرا حافظشو از دست داد و وقتی تو بیمارستان چشم باز کرد مرد جذابی رو کنار خودش دید که خودشو نامزد اسرا معرفی میکرد.
❤️🔥چنل اصلی👇
❤️🔥@romanntitii ❤️🔥
❤️🔥گپ و درخواست رمان👇
❤️🔥@romanntiti❤️🔥
ویرانگر.pdf1.76 MB
Repost from N/a
_ نمیخوام سگ شم عزیزکم ! بیا بغلم تا آروم شم .. باشه پرنسس؟
اشک میریزم اسحاق ناراحت لب میزنه
_دن مارکوس .. یه انگشت بزنی بهش میمیره
لطفا
خیز میگیرد سمتش و بی توجه به اشک و جیغ های نورا او را از پشت اسحاق بیرون میکشد و در آغوشش حبس میکند،
_من کی انگشتم بهش خورده تا حالا؟فقط باید تو بغلم باشه ، خودش آرومم کنه
خم میشود وکنار گوشش پچ میزند:
_ هیش .. پرنسس، آروم بگیر دخترکم نلرز وگرنه سگ تر میشم و...🔞❤️🔥
https://t.me/+fHtGkY1t5uFjYzhk
- من عفونت دارم.
با اخم ازم رو برگروند و گفت:
- به من چه که تو چه مرضی داری. برو بخواب بچه
لنگون لنگون رفتم سمتش و با بغض نگاهش کردم.
- اخه میخاره....همش قلقلکم میده.
- لعنت بر شیطون. نکنه ازم می خوای واست بخارونمش.
اشکی از چشمم ریخت و گفتم:
- شما هی باهام می خوابید من بدتر میشم.
میخاره خیلی.
دندوناشو به هم سایید و منو نشوند رو پاش. دامن کوتاهمو کنار زد و گفت:
- این وظیفه ی توئه که هروقت بخوام لنگاتو باز کنی.
https://t.me/+fHtGkY1t5uFjYzhk
👍 5❤ 1
رمان : #خواب_محال
ژانر : #عاشقانه #تخیلی
نویسنده : #سلطان_پریوش
خلاصه :
درباره ي دختر به اسم سمنه که عاشق پسرخالشه…وقتي به پسر خاله اش اعتراف می کنه…پسرخاله اش غرورشو خورد می کنه …..از اون طرف سمن قراره به یکی ازخواستگاراش که دیوانه وار عاشق سمنه جواب منفي بده…..
یه شب مي خوابه که.....
خواب محال.PDF1.00 MB
👍 2
رمان: #دنیایی_تنهایی_من
ژانر: #عاشقانه #همخونه_ای #تراژدی
نویسنده: #رقیه_کاظمی
خلاصه:
در عشقِ تو ای خلاصهٔ زیبایی
با خاک یکی شدم ، چه میفرمایی؟
صدف دختر تنهایی ک ب تهمت
نامادریش از خونه ای باباش ترد
میشه و بخاطر بی پناهی و بی
کسی ب حرف امام رضا «ع» پناه
میبره و اونجا با امیر حسین ک از
آقایی و نجابت کم نداره رو برو
میشه و بعد اتفاقاتی راز های فاش
میشه ک مسیر زندگی هر دو رو تغییر میده و ..
دنیایی تنهایی من.pdf5.13 MB
👍 1
رمان: #زندگی_کردن_جرم_نیست
ژانر: #حقوق_زنان #عاشقانه_اجباری
نویسنده: Mobina_D.gh
خلاصه:
داستان درباره دختریه به نام بلوط که تو کودکی و اوج بچگیش بدترین اتفاقی که ممکنه برای یه دختر بیفته رخ میده و از طرف همه ترد میشه. روزگار تمام خوشی هاشو ازش میگیره و خودشو به دست رودخانه سرنوشت میسپاره تا شاید زندگی روی خوششو بهش نشون بده...
تکه ای از داستان:
بردیا همونجا وایستاد و بر و بر منو نگاه میکرد... یه نگاه پوکر بهش انداختم که انگار منظورمو نفهمید. دیگه کلافه شده بودم...
_ خب؟؟
+ خب؟؟
_ خب برو بیرون دیگه... میخوام لباسامو عوض کنما... ایش...
لبخند شیطونی زد و گفت: خب من برا خودت اینجام. اگه بیوفتی!؟
_ میبینی که حالا خودم رو پام وایستادم... نمیوفتم.
دوباره انگار زیر پام خالی شد و دستمو گرفتم به دیوار...
+ آره مشخصه... چه خوبم وایستادی.
_ خب میگی من چیکار کنم؟؟
+نمیدونم...
_ خب حداقل روتو کن اونور...
+ ای خدا..
زندگی کردن جرم نیست.pdf21.44 MB
👍 6
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.