[ دختر حــــوّا ]

تشریف بیارید منزوی‌ بخونیم دور هم و شعر بشنویم از هم. 🌹🍃

🎉🎉🎉🎉 حالا که بهاره و فصل شروع و تولد زندگی، می‌خوام خبر تولد یه محفل شعری رو اعلام کنم.☺️ 🗓محفلی که قراره ماهی یک‌بار برگزار بشه، شعر بخونیم، شعر بشنویم، تمرین کنیم، یاد بگیریم، به هم کمک کنیم و با هم پیش بریم انشالله. 💡آموزش‌های آکادمیک و تئوری که زیاده به فضل خدا، دوره‌های کارگاهی هم که برقراره خیلی جاها، ما ولی می‌خوایم با شعر، شعر یاد بگیریم! 🔦قدم‌قدم پشت سر یکی از شاعرای نامدار و پرآوازه معاصر حرکت کنیم و فوت‌وفن و نکته و ظرافت و فصاحت رو از دل شعراش بیرون بکشیم و بذاریم پیش رومون. 📌محفل تهران و به‌شکل حضوری برگزار میشه. جاشم هم متروخورش عالیه و هم پر از جای پارکه برای ماشین‌دارا. دعای خیرتونو هدیه راهم می‌کنید؟☺️ #به‌هوای‌شعر

مسیر حرکت کرّه‌ی ماه🚶🏻‍♀🚬 ◍⃟✨ ماه من، دیده‌ی من لایق دیدار تو نیست هر که ابروی تو را دید مبارک باشد... #رباب_کلامی #حافظ‌نوشت: هلال عید در ابروی یار باید دید

درود بر پدر و مادری که اسم نادر رو گذاشتن روی شما حقا و حقیقتا انقلابی بودین ما بچای اندیشکده یقین یادمون نمیره تو روزای مظلومیت حسن عباسی، روزایی که انقلابیا دورشو خالی کردن و با شکایت روحانی افتاد زندان و با ثابت نشدن جرم آزاد شد، شما - آقای طالب‌زاده- رفتین به استقبالشون و دو واحد درس عملی بصیرت برا انقلابی‌های مصلحت‌اندیش ارائه کردین. آقا شما نماد شجاعت بودین نماد حق‌گویی بودین مطمئنم رفیقتون، آوینیِ شهید میان به استقبالتون. ✨

درستشم اینه که چشامون تار ببینه این ویدئو رو🥺♥️

#استوری #آرزوهامون #قدس‌قشنگم♥️

◍⃟✨ جلوی آینه کوتاه کرد مویش را شکست منظره‌ی تلخ روبرویش را نگاه کرد به اشکی که میچکید از زخم به خون نشاند غم بغض در گلویش را هنوز پیرهنش بوی عاشقی میداد چپاند در دل هفتاد بقچه بویش را چه رازهای مگو که نداشت دفتر او خرید آتش شومینه آبرویش را تمام زندگی‌اش روی دور تند افتاد و روی تخت رها کرد شاملویش را چقدر منتظر خواب بی‌هیاهو بود به گور برد سرانجام آرزویش را #رباب_کلامی

یه شعر غیرمعمول مهمون من باشین 🤝🚬

چرا خواب ماه رمضونی مث آب شوره؟ تموم شو دیگه کم شو لااقل😑

بدین صورت