جان نیُوش
سُخَن اَهلِ دل است این و به جان بِنیُوشیم 🌹🍀🕊 🖌متن، دیپ 🎙سخن 📷نگاره 🎶موسیقی، نغمه، خنیا
Show more446
Subscribers
+224 hours
+57 days
+330 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Repost from جان نیُوش
مکن ای صبح طلوع
شب وصل است و تبِ دلبری جانان است
ساغر وصل لبالب به لب مستان است
در نظر بازیشان اهل نظر حیران است
گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است
چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
«یارب این بوی خوش از روضۀ جان می آید؟
یا نسیمی است کزان سوی جهان می آید؟»
«یارب این نور صفات از چه مکان می آید؟»
«عجب این قهقهه از حورِ جنان می آید!»
یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است؟
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
«چه سَماع است که جان رقص کنان» می آید؟
«چه صفیر است که دل بال زنان می آید؟»
چه پیامی است؟ چرا موج گمان می آید.
چه شکار است؟ چرا بانگ کمان می آید؟
چه فضائی است؟ چرا تیر قضا پران است؟
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
گوش تا گوش، همه کرّ و فرِ دشمنِ پست
شاه بنشسته، بر او حلقۀ یاران الست
«پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست»
چار تکبیر زده یکسره بر هر چه که هست
خیمه در خیمه صدای سخن قرآن است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
وَه از آن آیتِ رازی که در آن محفل بود
«مفتی عقل در این مسئله لایعقِل بود»
«عشق می گفت به شرح آنچه بر او مشکل بود»
«خم می بود که خون در دل و پا در گل بود»
ساغر سرخ شهادت به کف مستان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
این حسین است که عالم همه دیوانۀ اوست
او چو شمعی است که جانها همه پروانۀ اوست
شرف میکده از مستی پیمانۀ اوست
هر کجا خانه عشق است همه خانۀ اوست
حالیا خیمه گهش بزمگه رندان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
سرخوش از سُکرِ سر اندازِ هو الله احد
دلبرِ دل شده در دامن الله صمد
نغمه «شور حسینی» است که مستانه زند:
«می وصلی بچشان تا در زندان ابد»
بشکنم، شادی شوقی که در این دستان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
محرمان حلقه زده در پی پیغامی چند:
چشم اِنعام مدارید ز اَنعامی چند»
«فرصتِ عیش نگه دار و بزن جامی چند»
که نماندست ره عشق مگر گامی چند
در بلائیم ولی عشق بلا گردان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
امشب است آنکه «ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند»
«با من راه نشین باده مستانه زدند»
«قرعه فال به نام من دیوانه زدند»
یوسفِ فاطمه را ننگِ جهان زندان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
هان که گوی فلک صدق به چوگان من است
ساحت کون و مکان عرصه میدان من است
دیدۀ فتح ابد عاشق جولان من است
هر چه در عالم امر است به فرمان من است
پیش ما آتش نمرود گلِ بستان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا عملِ مذهب رندان بکنم
«قطع این مرحله با مرغ سلیمان» بکنم
حمله بر شعبده از دولت قرآن بکنم
«آنچه استاد ازل گفت بکن»، آن بکنم
عاقبت خانه ظلم است که آن ویران است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
«نقدها را بود آیا که عیاری گیرند
تا همه صومعه داران پی کاری گیرند»
و به تاریکی شب ره به کناری گیرند
صادقان زآینۀ صدق، غباری گیرند
صحنۀ مشهد ما صحن نگارستان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
گفت عباس که: من از سر جان برخیزم
از «سر جان و جهان دست فشان برخیزم»
«از سر خواجگی کون و مکان برخیزم»
من «ببویت ز لحد رقص کنان برخیزم»
این چه روح است و کرامت که در این یاران است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
تا به این نام و نشان قرعه فالی بزنند
بر سر کاخ ستم کوس زوالی بزنند
دست پیش آر، بگو طبل وصالی بزنند
شاهبازان به هوایت پر و بالی بزنند
پر سیمرغ بر آن قاف چه خون افشان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا، قد رعنای حسین است کمان
باز جوید شه بی یار ز عباس نشان
ز علمدارِ خود آن خسرو شمشاد قدان
«که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان»
قرص خورشید هم از خجلت او پنهان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
علی اکبر به اجازت ز پدر خواهشمند:
صبر از این بیش ندارم، چکنم تا کی و چند؟
جان به رقص آمده از آتش غیرت چو سپند
بوسه ای بر لب خشکم بزن ای چشمه قند
دستی اندر خم زلفی که چنین پیچان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
«او سلیمان زمان است که خاتم با اوست»
«سرِ آن دانه که شد رهزن آدم با اوست»
نفس «همت پاکان دو عالم با اوست»
زخم شمشیر و سنان چیست؟ که مرهم با اوست
پس چه رازی است که خنجر به گلو بُران است؟
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
شام فردا که رسد، زینبِ گریان و دوان
در هیاهوی رذیلانۀ آن اهرمنان
پرسد از پیکر صدچاک شه تشنه زبان
«که شهیدان که اند اینهمه خونین کفنان؟»
جگر رود فرات از تفِ او سوزان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
🌒🏴🕊
🖋🎙شعر و دکلمه از : احمد جلالی
t.me/jaannioosh
attach 📎
🏴🚩
🎙بحر طویل موافق (رجز) (تعزیه ملی) (چهارگاه، سیدحمزه حسینی)
⚫️رجز خوانی عباس ابن علی برای شمر
🎼موسیقی مذهبی شیعیان ایران
سال انتشار : ۱۳۸۸
ضبط و متن: جهانگیر نصری اشرفی
📚مؤسسهی فرهنگى هنرى ماهور
04 Track 4.mp33.32 MB
اگر زخم های تن حسین را نشان می دهیم، زخمهای روح او را هم نشان دهیم.
🚩🏴🕊
🎙سخنرانی عبدالحمید ضیایی
✅گسترشِ خرافات در فرهنگ عاشورا
🔻ارائه شده در فرهنگسرای گلستان، پاییز ۱۳۹۶
🌱
t.me/jaannioosh
ضیایی-خرافات در عاشورا.mp38.37 MB
در خواب، شهیدکربلا را
دیدم که ز دیده اشکریز است
گفتم : زِ غمت ای آن که تا حشر
هر چشم ز گریه چشمهخیز است
ما بر تو همی چکیم کوکب
چشم تو چرا ستارهریز است؟
باز ابنِزیاد در جدال است؟
یا شمر شریر در ستیز است؟
گفتا نه، ننالم از اَعادی
بر من زِ اَحباب رستخیز است
خاصه خرکی که در تکایا
هر شام و سحر به عر و تیز است
پشت سر اهلبیت زارم
چون غارتی از پی گریز است
گاه در کوفه گهی به شام است
گاهی به مدینه گه حَجیز است
گاه گوید عابدین غلام است
گاه گوید فاطمه کنیز است
در کینهی ما چنان که گویی
جنگ اُرُس* است و اِنگریز **است
صوت خشناش ز حنجرِ شوم
چون خنجرِ شمر تند و تیز است
گفتم: به فدایت، این سخنها
بر تو ز کدام بیتمیز است؟
این ... از کدام پشت است؟
این ... از کدام هیز است؟
مولود وی از چه مرزوبوم است؟
شغلاش چه و نام او چه چیز است؟
آهی ز جگر کشید و گفت: آخ
ملاحسن نخودبریز است!
✔️يغماي جندقي
ملا حسن نخود بریز از روضه خوانان دوران یغما بوده است.
*روسیه * انگلیس
@sahandiranmehr
attach 📎
Repost from جان نیُوش
01:51
Video unavailableShow in Telegram
گر سَر طلَبی من سَر، دَر پای تو اندازَم
ور زَر طلبی من زَر، اندَر قدَمَت ریزَم
فردا كه خَلایق را از خاک برانگیزَند
بیچاره منِ مِسكین از خاک تو بَرخیزَم
🍀🍁🌘🎶🕊
🎙مولانا با صدای زنده یاد سیدجواد ذبیحی
🎼گزیده از برنامه رادیویی موسیقایی برگ سبز برنامه شماره ۱۴
📽تهران، بهشت زهرا، قطعه ۳۹، مزار زنده یاد ذبیحی
🖤۲۴ تیر سالروز قتل فجیع و ناجوانمردانه ذبیحی در سال ۱۳۵۹ است
💿نسخه کامل در
t.me/MousighiGolha
🌱
t.me/jaannioosh
13.41 MB
01:25
Video unavailableShow in Telegram
برخیز و ببین آنچه به انسان ز جفا رفت
برخیز که این قافله هم راه خطا رفت
رنگ از دل و نور از دل و صدق از همه جا رفت
پرواز به خون خفت و پرستو به عزا رفت
برخیزو ببین آنچه که دیدیم و شنیدیم
با نام حسین(ع) آینه ی ظلم یزیدیم
برخیز و ببین داعیه داران خلافت
زآغاز چه گفتند و چه کردند به غایت
بنگر شتر کینه ی صفین وجمل را
کین پینه پیشانی یاران دغل را
تثلیث نفاق اند و به یک شرک شریک اند
قوم شتر کینه ی بغضا لابیک اند
🏴🚩🕊
🖋شهاب الدین موسوی
📽بامداد فلاحتی
t.me/jaannioosh
2.56 MB
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.