🏛•|Numinous School|•🏛

پایان عضوگیری

برنامه کلاس های تخصصی ترم 4 یک شنبه : 22:00 سه شنبه : 22:00 پنج شنبه : 22:00 #اخبار_مدرسه

برنامه کلاس های تخصصی ترم 2 یک شنبه : 21:00 سه شنبه : 21:00 پنج شنبه : 21:00 #اخبار_مدرسه

برنامه کلاس های تخصصی ترم 3 یک شنبه : 20:00 سه شنبه : 20:00 پنج شنبه : 20:00 #اخبار_مدرسه

برنامه کلاس های تخصصی ترم ۱ یک شنبه : 21:00 سه شنبه : 21:00 پنج شنبه : 21:00 #اخبار_مدرسه

°☘○~ قدیمی‌ترین مدرسه‌ی جادوآموزیِ مجازی °🧢○~ محفلی دوستانه و رقابتی بزرگ! °🪲○~ آموزش‌های رایگان فال و جادو °🌊○~ آشنایی با اجنه °🦜○~ رول پلی خفن و خاص °🫐○~ نومینوس، جایی برای پناه از شر اشباح سرگردان °📗○~ برای ورود به این مدرسه‌، فقط کافیه روی دکمه‌ی "ثبت نام" بزنی و با جواب دادن به سوالا، جادوآموز اینجا بشی! °🧪○~ @Numinous_School ~○🦕°

🕷°•| مینروا خنجر را در گردن یک نفرشان فرو کرد و درست لحظه‌ای که می‌خواست خنجرش را بیرون بکشد دردی در ران پایش پیچید و گویی فلج شد. با فریادی روی زمین افتاد و توجه نیکولاس و ماریا را به خود جلب کرد. |•° 🐾°•| ماریا عصبی با شمشیر فرد مقابلش را به درک واصل کرد و به سمت خواهرش دوید. نیکولاس نگاهشان می‌کرد و نگران بود. لحظه‌ای احساس کرد جریان قدرت‌هایش را حس نمی‌کند. متعجب نگاهش را بالا گرفت و با دیدن کریستال میتیال در دستان یکی از سیاه‌پوش‌ها چشم‌هایش گرد شد. با کمک آن کریستال جادویش را غیرفعال کرده بودند! صدایش را بالا برد تا به گوش دخترانش برسد و گفت: - از اینجا برید... زود باشید. |•° 💣°•| ماریا میخواست بماند و کمک کند اما نتوانست! مینروا را بلند کرد و هردو از آنجا دور شدند. مینروا به سختی راه می‌رفت و سنگینی وزنش را روی ماریا انداخته بود. چند نفری از افراد سیاه پوش دنبالشان بودند و باید هرچه سریع‌تر خود را به جای امنی می‌رساندند. |•° 🖤°•| ماریا با دیدن غاری درست در نزدیکی‌شان مینروا را به آن سمت همراهی کرد و بالاخره در آنجا جای گرفتند. مینروا درد داشت و خون زیادی را از دست داده بود. ماریا کنارش نشست و با دستمالی که در کیفش داشت زخم خواهرش را محکم بست. |•° ♠️°•| صدای حرکت افراد سیاه پوش را درست از بالای سقف غار می‌شنیدند. به قدری محکم پا می‌کوبیدند که ترک‌های سقف غار بیشتر و بیشتر شد، تا جایی که سنگ‌های ریز و درشت روی سرشان فرو می‌ریختند و لحظه‌ای بعد صدای جیغ هر دو بالا رفت و غار کاملا فرو ریخت! |•° ♟°•| نیکولاس پرایم را با دستانی بسته در زندان انداختند و در را رویش قفل کردند. تلاش نیکولاس برای استفاده از جادویش بی‌فایده بود و خوب می‌دانست اینجا آخر راه است... |•° برای نجات مدیر آماده شو @Numinous_Challenge_bot

┏━━━ ✦ ❘ ༻⚡️༺ ❘ ✦ ━━━┓ ༻ هری پاتر༺ #هری_پاتر #ادیت ➨𝓒𝓱𝓪𝓷𝓷𝓮𝓵 : 𝐍𝐮𝐦𝐢𝐧𝐨𝐮𝐬 𝐒𝐜𝐡𝐨𝐨𝐥 ┗━━━ ✦ ❘ ༻🪄༺ ❘ ✦ ━━━┛

┏━━━ ✦ ❘ ༻💸༺ ❘ ✦ ━━━┓ ༻ سابلیمینال جذب ثروت ༺ 🔮•| #اطلاعات 🪄•| #سابلیمینال ➨𝓒𝓱𝓪𝓷𝓷𝓮𝓵 : 𝐍𝐮𝐦𝐢𝐧𝐨𝐮𝐬 𝐒𝐜𝐡𝐨𝐨𝐥 ┗━━━ ✦ ❘ ༻💵༺ ❘ ✦ ━━━┛