cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

پرسه در خیال

نویسنده شاعر و‌خوشنویس

Show more
Advertising posts
302
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

از حقه ی ناحق شما سیر شدیم با سفسطه ی باطل تان پیر شدیم تاریخ یقینآ همه را ثبت کند لعنت کم تان باد، زمین‌گیر شدیم #مرتضی_الماسی @allmasi_poem58
Show all...
حجم انبوهی از اندوه جهانی با من است کودتای مهر ِ پاییز و خروش ِ بهمن ام.... #مرتضی_الماسی @allmasi_poem58
Show all...
در چشم تماشای جهان دوزخ ِ دنیاست جایی که در آن سیلی ناحق زده باشند #مرتضی_الماسی @allmasi_poem58
Show all...
آمدی تا انزوای تلخ من را بشکنی بعد ِ آن از التیام عشق تنهاتر شدم
Show all...
به من باز گرد که شب بی ستاره فروغ شعر را خاموش خواهد کرد #مرتضی_الماسی @allmasi_poem58
Show all...
باید که در آغوش تسلای خداوند ببارم شاید که تمنای دلم را به اجابت برساند #مرتضی_الماسی @allmasi_poem58
Show all...
01:13
Video unavailableShow in Telegram
12.40 MB
چندیست سراغی نگرفتی ، نفسی هست این تلخ ترین خاطره ی خانه ب دوشی است دنیای من ازپایه فروریخت ، صدافسوس شالوده ی آیین وفا فرع و فروشی است #مرتضی_الماسی @allmasi_poem58
Show all...
از گلوی جهانی که سلوک شادمانی را بالا می آورد تا حنجره هایی گلوگاه تلخند در ناگزیر ِ هیاهوی ناله هایی برآمده از هجمه ی هراس آشفته تر از مادیان هایی رم کرده از یاد برده بودند فصل های نجابت را آدمیان!!!! آدمیانی در تشیع انسانیت پهلو ب پهلوی هم با حلقه هایی تنگ در آغوش حسرت و افسوس هوای زمین از زمان زخم می خورد پشت هر پنجره نگاهی ماسیده و لرزان و جیغ درهایی که سکوتشان حتمی بود در ترسیم اشتیاق هایی مرده ب راه افتادم میان باورهایی بسته که چیزی کم بود که چیزی گم بود در این سکون طاقت فرسا غباری از شب خورشید را محو خواهد کرد خش خش واژه هایی سرگردان می دهدآزارم که" سپیدی" از سپیده سر نزند #مرتضی_الماسی @allmasi_poem58
Show all...
0.05 KB
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.