Farzad Tavakoli
خيالت را به سَر دارم كه اين وَهم مرا از هرچه غير تو رها كرد @radsam
Show moreThe country is not specifiedThe language is not specifiedThe category is not specified
177
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
سال نو و آغاز قرن جدید مبارک
سالی پر از لحظات زیبا و حس و حال خوب برای همه آرزو میکنم
الهی هیچ رنجی نتونه دلتون رو آزرده کنه
@Farzadtavakolipoem
Photo unavailableShow in Telegram
روز نو قرن نو و سالی نو
راه نو حس نو و حالی نو
می رسد تا بهار در دلها
شادی و شور و قیل و قالی نو
هر نفس زنده تر شود امید
نقش بندد به سر خیالی نو
کاش باشد بهار سهم همه
باغ دلها پر از نهالی نو
هرچه بد یا که خوب برتو گذشت
پند گیرو بزن مثالی نو
غصه ها را به قرن کهنه سپار
طی بکن راه با روالی نو
فرزاد_توکلی
۲۹اسفند۱۴۰۰
درست است که رنج آدمها را به هم نزدیک میکند اما این احترام به رنج آدمهاست که امنیت ایجاد میکند.
اگر در برخورد با این رنج کلماتی که بوی شماتت میدهند به زبان بیاوریم شرمساری از خود را نصیبشان میکنیم.
میفرستیمشان به قعر تنهایی و استیصالی که در آن دست و پا میزنند. تازیانه را میگذاریم توی دستشان که بارها و بارها بر پشت خود فرود بیاورند.
و من اینجای داستان دست شما را میگیرم و به شما میگویم که اگر همه دنیا رنجتان را نفهمیدند خودتان محترمش بشمارید.
من این کار را کردهام. بعد از تازیانههای بسیار... من این بار اینجای داستان دست خودم را گرفتهام.
من این بار برای خودم امن بودهام.
#پریسا_زابلی_پور
@Farzadtavakolipoem
آی بی کلاه
شعر و دکلمه احسان افشاری
موسیقی وحید اختری
@ehsan_afshari
@Farzadtavakolipoem
....
شايد كه روز ديگري مُرديم و اكنون
اينجا جهنم بود و هست و آه خواهد ماند
ما مردگانِ دلخوش حي القيوميم
يوسف نبود اينجا ولي آن چاه خواهد ماند
گويا نمي آيد به سر اين لحظه ها و
اينجا زمستان خواه يا ناخواه خواهد ماند
تا در دَرَك مانديم و بر اَسْفَل نشستيم
با وعده ي خلد برين اين شاه خواهد ماند
ما كيستيم و ما كجاييم و كه بوديم
كوهي كه كندند و بجايش كاه خواهد ماند
خورشيد را از آسمان بردند يك روز
گفتند تا آخِر ولي اين ماه خواهد ماند
پروانه ها تا پرزدند اتش گرفتند
زخم عميق و سوزش ديماه خواهد ماند
تاريك شد دلهاي ما در اين جهنم
يك راه بستند و صد بيراه خواهد ماند
شير از ميان جنگل انبوه بگريخت
تا هست جنگل خدعه ي روباه خواهد ماند
فرزاد_توكلي
دي_ماه
#فراموش_نمیکنیم
#١٧٦_نفر_بيگناه
دیر زمانیست دلهامان تنگ
در قفس و بی قرار
لبهامان خموش چون مزار
چشمهامان بسته و در انتظار
مردمان نابکار
آسمان بی بخار
لحظه های در گذار
اسیر مرداب غربتیم در دیار
اسب هایی که می تازند اما بی سوار
سوت هایی که به گوش میرسند
اما کو قطار؟
صد زمستان در بهار
سالهای آزگار
عمرهای در فرار
بد به حال روزگار
داد و بیدار و هوار
#فرزاد_توکلی
@Farzadtavakolipoem
#شاعران_ایستاده _می میرند
حال من حال و روز خوبی نیست
خسته ام، خسته، او نمی فهمد
این طبیعی ست ببر زخمی را
ببر روی پتو نمی فهمد
بین ما مرز درد فاصله بود
مثل یک رشته کوه پیوسته
مثل یک صهیونیست غمگين که
به زنی توی غزه دل بسته
من به پایان خویش معترفم
جفت پرواز او نخواهم شد
من همین جوجه اردک زشتم
حتم دارم که قو نخواهم شد
خسته ام مثل تیربار از جنگ
مثل تیغ غلاف گم کرده
مثل مردی که نصف دینش را
در میان طواف گم کرده
حال من حال تخت جمشید است
حال یک مرزبان ایرانی ست
آخرین تیر آخرین سرباز
آخرین لحظه قبل ویرانی ست
ترس قبل از شکست را تنها
مرد در حال جنگ می فهمد
حال یک کوه رو به ریزش را
اولین خرده سنگ میفهمد
زندگی! در لباس شعبده باز
سر گرفتی کلاه پس دادی
در ازای مداد رنگی هام
تک مداد سیاه پس دادی
زندگی! روزهای خوبت هم
مثل این شعر تلخ و دلگیرند
قبل رفتن فقط بلندم کن
شاعران ایستاده می میرند
#رویا_ابراهیمی
#شاعران_ایستاده_میمیرند
@Farzadtavakolipoem