cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

طلوع اندیشه

ای رها گردیدگان آنسوی هستی قصه چیست؟

Show more
Advertising posts
359
Subscribers
No data24 hours
+17 days
+530 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

در این آلبوم ، نی ، نقش یک راوی را دارد و مصرع نخست از نی نامه #مولوی ، یکی از مواردی بوده که علیزاده از آن ایده گرفته است ، تکنوازی نی در این آلبوم توسط #جمشیدعندلیبی  انجام شده است ،
Show all...
« #نی_نوا » ساخته استاد حسین #علیزاده یکی از برترین موسیقی های شرق دنیا @toloe_andishe
Show all...
نوای_نی_حسین_علیزاده_و_جمشید_عندلیبی.mp320.48 MB
🔸نی‌نوا آلبومی از حسین علیزاده نوازنده و موسیقی‌دان مشهور کشور است که در ۱ مهر ۱۳۶۲ توسط مؤسسهٔ فرهنگی هنری ماهور پخش شد. این آلبوم یکی از معروف‌ترین کارهای حسین علیزاده است و پس از پخش توانست از محبوبیت عمومی برخوردار شود و پایه‌های شهرت علیزاده را در داخل و محافل بین‌المللی نیز محکم‌تر کرد. استاد علیزاده در باره گفته است: من بچه خیابان خیام هستم و یكی از سرگرمی ما بچه‌ها در آن موقع راه‌اندازی دسته بود. من نمی‌خواهم تبلیغ وابستگی مذهبی كنم ولی همیشه اسمم را دوست داشتم و از آنجایی كه من در روز عاشورا متولد شده‌ام، مادرم اسمم را حسین گذاشته و «علی‌زاده» هم هستم! . ….خیلی‌ها تفاسیر مختلف راجع به نینوا كردند و این قطعه را برای خودشان دانستند. نینوا آن واژه‌ای است كه ما همه حس‌ها را می‌توانیم درباره آن داشته باشیم. اگر می‌خواهند موضوع و حس مبارزه امام حسین(ع) را به آن اطلاق كنند، من افتخار می‌كنم. … روزی #فرهاد_فخرالدینی از من پرسید،"نی نوا" چه رنگی است؟ و من پاسخ دادم: یک افق تیره که رنگ قرمزش غالب است چرا که ساخت این اثر در نگاهم به افق، در یک غروب اتفاق افتاد...." ‍ اثر: استاد‌حسین علیزاده رهبر ارکستر:شهرداد روحانی اجرای ارکستر سمفونیک تهران @toloe_andishe
Show all...
attach 📎

00:56
Video unavailableShow in Telegram
2.69 MB
01:31
Video unavailableShow in Telegram
4.63 MB
‌ پیدایم کن از اثر انگشت روی فنجان ها توی کافه ها از ایستادن پشت ویترین ها چسبیدن به عروسک ها به درخت گیلاسی که به نامم بود نیمکتی زرد، رُزی سفید، روزی برفی پیدایم کن از لرزیدن زیر ترس، توی گریه وسط رقصی بندری، استکانی کمر باریک، شبی تاریک حافظه ام کجاست؟ خانه ام کجاست؟ خنده ام کجاست؟ پیدایم کن از پاورچین زیر پنجره پنج شنبه، مترو، ایستگاه آخر آخر اسمم چه بود؟ اسمم چه بود؟ پوستم چه رنگی بود؟ پیدایم کن از رد پای کلمات جلوی سینما، توی پاک، انتهای خیابانی دراز خیابانی دراز دیروزی دراز روزی دراز رازم چه بود؟ سایه ام کجاست؟ تهران، میدان ولی عصر، جنب بانک ملی ایران قسمت اشیاء گمشده پیدایم کن از میان سایه های بی نشان اشیاء گمشده ... #روجا_چمنکار
Show all...
00:58
Video unavailableShow in Telegram
5.24 MB
Repost from N/a
08:13
Video unavailableShow in Telegram
📖 📢✍️چگونه از هیچ داستان بنویسیم؟ 📹 در این ویدئوی کوتاه، عباس معروفی با شما از داستان نویسی می‌گوید...
Show all...
video_2020-10-30_21-47-01.mp412.24 MB
كنار خيابان منتظر تاكسی ايستاده بودم، يك ماشين شخصی مسافركش جلوی پايم ايستاد. راننده پرسيد: «كجا؟» گفتم‌:«منتظر تاكسی هستم.» راننده گفت: «من هم مسافركشم، بيا بالا.» گفتم: «ببخشيد ولی من حتما بايد سوار تاكسی بشم.» راننده گفت: «چه فرقی داره؟» گفتم: «آخه من قصه‌های تاكسی را می نويسم، براي همين بايد سوار تاكسی بشم.» راننده مسافركش خنديد و گفت: «ما هم قصه كم نداريم، بيا بالا.» با دلخوری سوار شدم. راننده مسافركش نگاهم كرد و گفت: «اگه هميشه از يه راه میری يه روز از يه راه ديگه برو... اگه هميشه صبح‌ها دير بيدار ميشی يه روز صبح زود پاشو، اگه هيچوقت كوه نرفتی، يه روز برو كوه ببين اونجا چه خبره، يه روز غذایی را كه دوست نداری بخور، يه بار اون جایی كه دوست نداری برو، گاهی پای حرف آدم‌هایی كه يه جور ديگه فكر می كنن بشين و به حرف‌هاشون گوش بده، گاهی يه جور ديگه رو هم امتحان كن.»‌ ‌ راننده ديگر چيزی نگفت و من خوشحال بودم كه اين هفته سوار ماشين ديگری شده بودم. #سروش_صحت
Show all...
01:00
Video unavailableShow in Telegram
داستان فیل و فیل سوار.... . #مجتبی_شکوری
Show all...
6.28 MB
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.