cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

مدار 60

پایگاه خبری تحلیلی سیستان و بلوچستان

Show more
The country is not specifiedThe language is not specifiedThe category is not specified
Advertising posts
627
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

⚫️در سوگ سرابندی ✍🏻مهدی علی‌آبادی ✅تاریخ دقیق آن در خاطرم نیست. اواخر نود و یک یا اوایل نود دو با استاد امین‌الله سرابندی آشنا شدم. فضای آن روزهای کشور انتخاباتی بود. روزگار سختی بود. اواخر دوره احمدی‌نژاد بود و آن زمان راه‌اندازی یک هفته نامه مانند امروز که هر کس اراده کند چندین مجوز نشریه در کشو دپو می‌کند، آسان نبود. و مدت کوتاهی از اجاره مجوز هفته نامه پرسیمرغ گذشته بود که با ایشان آشنا شدم. 🔹از همان ابتدا با او احساس راحتی می‌کردی. گویی یکی از بزرگ‌ترهای خانواده خودت است. تجربه آقای سرابندی کمک کرد تصویر بهتری از مسیر راه داشته باشم. انرژی مثبتی در حوزه فرهنگ و جامعه داشت و محرکی تاثیرگذار بود. 🔹گزارشی در مورد هامون نوشت که بعد از نه سال هنوز تیترش در ذهنم حک شده است. « با مرگ هامون، فلامینگوها نمی‌رقصند» 🔹شاید برای آینده خودش امیدی نداشت، اما به آینده ایران بسیار امیدوار بود. گزارش نه سال پیش‌اش بیان‌گر شرایط امروز هامون و شاید ایران است، هرچند تذکری در عین ناامیدی‌ست. 🔹استاد سرابندی انسان پخته‌ای بود. یک هفته پیش از انتخابات نود و دو در شورای تیتر، پیشنهاد تیتر «همای سعادت بر دوش روحانی» را داد، هرچند در نهایت تیتر «شیخ دیپلمات در قامت رییس‌جمهور» نهایی شد. البته امروز در پایان دور دوم ریاست جمهوری روحانی تیتر ایشان معتبرتر است. 🔹در یک سال گذشته بزرگان زیادی را از دست دادیم، اما درگذشت امین‌الله داغ دلم را زنده کرد. انسانی به معنی واقعی کلمه بود. همه گروه‌ها دوستش داشتند، هرچند دوست حقیقی بسیار کم داشت. افرادی مانند امین‌الله سرابندی در تاریخ ما کم نیستند، اما غالبا فراموش می‌شوند. ای کاش دایره‌المعارف جامع این بزرگان تدوین شود تا حداقل از تاریخ حذف نشوند. 🔹این بزرگان در کشورهای توسعه یافته، اعتبار و افتخار و میراث مردم‌شان هستند. توسعه، اتفاقی رخ نمی‌دهد. در این بین بزرگان و معتمدین حوزه فرهنگ باید احساس مسئولیت بیشتری کنند. اگر اهم و مهم هم می‌کنید، حفظ میراث از اوجب واجبات است. مدار۶۰ https://t.me/joinchat/AAAAAEIdnqPh_VMn3MoG8g
Show all...
مدار 60

پایگاه خبری تحلیلی سیستان و بلوچستان

🔴نظامیان و اندیشه ایرانشهری ✍️کامبیز مشتاق گوهری، عضو شورای مرکزی کارگزاران سازندگی ایران 📌رضاشاه و پسرش به قدر نیم قرن بر این سرزمین حکومت کردند اما به قدرت رسیدن این نظامی، سنت کهن سلطنت که ۲۵۰۰ سال در این کشور ریشه داشت را به کلی از ساختار طبقاتی جامعه ایرانی زدود و برای اولین بار در تاریخ اندیشه ایرانشهری یکی از طبقات چهارگانه جامعه ایرانی حذف شد. کاری که هیچ قدرت خارجی یا رقیب داخلی نتوانسته بود صورت بدهد را رضاشاه با پوتین و اسلحه‌اش به آسانی محقق کرد. 📌در غیاب طبقه پادشاه و اشراف به طور طبیعی روحانیان به راس نظام طبقاتی ایران صعود کرده‌اند و بعد از آنها همچنان نظامیان و در رده بعد هم مردم از هر تیره و شغل قرار گرفته‌اند. 📌اگر مسیر به قدرت رسیدن رضاشاه را مرور کنیم می‌بینیم که چگونه یک نظامی با شناخت بازی‌های عرصه سیاست داخلی و منطقه‌ای و بازیگران عمده‌اش توانست از وزارت جنگ در بزنگاه استیصال نیروهای سیاسی به بهانه ایجاد ثبات و امنیت در کشور به نخست‌وزیری برسد و از این مسیر سرانجام به دولتی مستاجل دست یابد، سلطنتی متکی به خاستگاه نظامی خود تاسیس کند که ظرف پنجاه سال بساط تاریخی سلطنت را از کشور برچیند. 📌فراموش نکنیم که این در حالی است که تنها مدت سلطنت یکی از پادشاهان قاجار یعنی ناصرالدین شاه برابری می‌کند با کل سلطنت پهلوی. یعنی قاجاریه به‌رغم همه بی‌کفایتی‌های سیاسی‌اش از آنجا که از دل سنت ایرانی سلطنت برخاسته بود توانست قریب به ۲۵۰ سال در این سرزمین بپاید اما پهلوی که با پوتین و پادگان به پادشاهی رسید بر همان که او را بر مسند وزارت و نخست‌وزیری گمارد شورید، خود را پادشاه خواند و نادانسته زمینه‌ای فراهم ساخت تا یکی از ارکان اجتماعی که در بالای نظام طبقات ایرانشهری می‌نشست برای همیشه از سنت‌های ایرانی ناپدید شود. 📌خوب است دوستانی که برای به قدرت رسیدن نظامیان زمینه‌سازی می‌کنند کمی درنگ کنند، مجلسیان بهتر است مباحث مجلس پنجم شورای ملی را مرور کنند و آن روحانیانی که توصیه صریح امام خمینی را نادیده می‌گیرند تا به نظامیان جواز به قدرت رسیدن بدهند دقت کنند که بنیان‌گذار جمهوری اسلامی روزگار رضاشاه را درک کرده بود و دیده بود که آنان چنان عرصه را بر مردم تنگ می‌کند که این مردم بی‌پناه در فردای اشغال کشور توسط قوای بیگانه شادی می‌کنند و از ترس عقرب جراره به اژدهای غاشیه پناه می‌برند. 📌دوستان روحانی میان این جنگاوران مقدس که راه به قدرت رسیدنشان را هموار می‌کنید، هستند کسانی که در جلسات خصوصی در همان انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۴ خود را رضاشاه اسلامی خوانده بودند. خاصه آن که اکنون جمعی از روشنفکران داخلی و خارجی هم زمینه را برای به قدرت رسیدن بناپارت‌های جدید مهیا می‌بینند و تازه حضور آنها در قدرت برای مدتی معادل ۵ تا ۱۰ سال را مفید هم می‌دانند. 📌این بازه ۵ تا ۱۰ سال به اندازه لازم کافی است تا طبقه اجتماعی روحانیت را دچار مشکلات اساسی بسازد. نگارنده می‌داند که به‌قول ابوالفضل بیهقی دبیر، قضا در کمین است و کار خویش می‌کند و شاید از این جمع که زمین را برای به قدرت رسیدن نظامیان آب و جارو می‌کنند عده‌ای به این دلخوش باشند که به‌دست نظامیان طبقه‌ای از طبقات اجتماعی چون روزگار پهلوی از قدرت حذف شود. ولی طبعا خود روحانیان که نباید در این خطا همدستی کنند. 📌حتی روشنفکرانی که دانسته یا نادانسته به امید حذف طبقه یا گروهی به‌دست گروه مسلح نشسته‌اند هم بدانند که این راه همان راهی است که چپ‌ها در فردای انقلاب ۵۷ پای در آن گذاردند و خود به همان سرنوشت دچار شدند که هیمه آتشش را فراهم ساخته بودند. 📌راه‌حل گذر از مشکلات امروز رجوع به خود مردم است، باورکردن این حقیقت است که مردم درست انتخاب می‌کنند. آزادی انتخاب کردن و انتخاب شدن است که می‌تواند راه را برای کشف استعدادهای نهان این سرزمین باز کند. راه‌حل، اتحاد برای رفع تبعیض‌‌ها و تضییع‌های موجود است، راه‌حل گذر به آزادی‌های فردی و آزادی بیان است. راه گذر از بن‌بست‌های موجود، ایجاد دلخوشی‌های متنوع، امید به آینده و بسط شادی و شادمانی است. 📌یادمان باشد به‌قول ژان ژاک روسو با سرنیزه می‌توان هر کاری کرد اما بر آن نمی‌توان نشست. ♦️متن کامل این گفت‌وگو را در سایت کارگزاران بخوانید: https://b2n.ir/199069 #کامبیز_مشتاق_گوهری #سازندگی @kargozarans
Show all...
attach 📎

🔴نتایج آمار گیری نیروی کار کشور در پاییز 1399 و لزوم همسو سازی ظرفیتهای استان در بهبود شاخص‌های بازار کار ✍🏻یاسر کرد - کارشناس اشتغال 1️⃣متولی رسمی تولید آمارهای مربوط به نیروی کار کشور، مرکز آمار است که با همکاری معاونت اطلاعات و آمار سازمان برنامه و بودجه استان‌ها تولید و منتشر می‌شود. آمارگیری نیروی کار به گونه‌ای طراحی شده که اطلاعات مورد نیاز تحلیل بازار کار، برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری بر پایه عرضه و تقاضای نیروی کار فراهم آید. روند کار بدین‌گونه است که در ماه‌های میانی هر فصل ماموران مرکز آمار اطلاعات خانوارها را جمع‌آوری و بعد از پردازش داده‌ها نتایج را در قالب شاخص‌هایی نظیر: جمعیت در سن کار، جمعیت فعال و غیرفعال، نرخ مشارکت اقتصادی، نرخ بیکاری، نسبت اشتغال، سهم اشتغال ناقص، ترکیب بخشی اشتغال، ترکیب منطقه‌ای اشتغال، گروه‌های عمده شاغلین، بررسی جمعیت شاغل و... تولید و در ماه آغازین فصل بعد منتشر می‌کند. 2️⃣پیش از آنکه به نتایج فصلی نیروی کار رجوع کنیم باید در نگاه و رویکردی سیستماتیک در نظر داشته باشیم که نیروی کار یکی از چند مولفه تولید کالا و خدمات و بازار کار نیز یکی از بازارهای چندگانه است و برآیند کلی اقتصاد از کنش و واکنش همه این اجزا و بازیگران اقتصادی و غیراقتصادی به‌دست می‌آید. بنابراین مقایسه شاخص‌های بازار کار در کنار دیگر شاخص‌ها و نماگرها می‌تواند به برداشت درست بیانجامد. 3️⃣نکته مهم دیگر در مطالعه، ارزیابی و سنجش چکیده نتایج طرح آمارگیری نیروی کار، بررسی هم‌زمان همه نتایج شاخص‌های ارائه شده و مقایسه شاخص‌ها با آمار فصل‌های پیشین و سال‌های قبل است. اگر فقط به یکی از شاخص‌ها مثلا" نرخ بیکاری مراجعه کنیم با توجه به نقل و انتقالات دائم نیروی کار که از شاغل به بیکار، از جمعیت فعال به جمعیت غیرفعال در می‌یابیم که رجوع به نرخ بیکاری بدون در نظر گرفتن افزایش یا کاهش جمعیت غیرفعال، نرخ مشارکت اقتصادی نسبت اشتغال، نسبت اشتغال ناقض و حتی نرخ بیکاری در جوانان و زنان ما را به بیراهه می‌کشاند و نتایج گمراه کننده خواهد بود. 4️⃣یک مثال می‌تواند به وضوح منظور این نکته کمک کند: به عنوان مثال در شرایط حادث شده کرونا که کشورمان را تقریبا" از اسفند سال 1398 در برگرفته و به از دست رفتن بسیاری از مشاغل و بیکار شدن جمع کثیری انجامیده اما همزمان در نتایج آمارگیری نیروی کار، نرخ‌های بیکاری ارائه شده: در بهار ( 8/9) ، تابستان (5/9) و پائیز (4/9) 1399 کاهش حدود یک درصدی را نشان می‌دهد که این نرخ های بیکاری باعث تشکیک‌هایی حتی از سوی مرکز پژوهش‌های مجلس گردیده است. اما واقعیت ماجرای کاهش نرخ بیکاری در بهار و تابستان و پاییز 1399 دلایل مهم دیگری دارد که دلیل آن خوانش ناقص و در نظر نگرفتن سایر نسبت‌ها و شاخص‌های ارائه شده است. 5️⃣از نرخ مشارکت اقتصادی، نسبت اشتغال و نرخ بیکاری به عنوان سه شاخص کلیدی بازار کار نام برده می‌شود. در هر سه شاخص وضعیت کشور نسبت به میانگین جهانی و وضعیت استان نسبت به میانگین کشور مطلوب ارزیابی نمی شود. در پاییز 1399 نرخ مشارکت اقتصادی استان 9/32( نرخ مشارکت اقتصادی کشور 4/41 ) درصد بوده است که نسبت به پاییز 1398 (5/37) کاهش 6/ 4درصدی را نشان می دهد. شاخص نسبت اشتغال در پاییز 1399(9/29) است که نسبت به پاییز 1398 (9/32) کاهش 3 درصدی را نشان می دهد. شاخص نرخ بیکاری در پاییز 1399 رقم جالب 9/8 درصدی است که نسبت به پاییز 1398 (1/12) بهبود 2/3 درصدی را نشان می دهد. اما نرخ بیکاری استان با وجود کاهش بیش از 3 درصد به‌دلیل کاهش نرخ مشارکت اقتصادی و کاهش نسبت اشتغال مثبت تلقی نمی‌شود. 6️⃣برای بهبود شاخص‌ها و تعادل‌بخشی به بازار کار در شرایط تداوم کرونا و تحریم می‌طلبد که 1- همه گروه‌های ذینفع و بازیگران دولتی و غیردولتی ظرفیت‌هایشان را با کلیدواژه «اشتغال » همسو کنند. 2- با رایزنی با قانون‌گذار، برنامه‌ریز و سیاست‌گذار کشوری زمینه تدوین برنامه‌های جدید و یا اصلاح و الحاق شرایط استان در سیاست‌ها و برنامه‌های اشتغال‌زای موجود را علی‌الخصوص در بودجه 1400 و برنامه هفتم توسعه فراهم آورند. مدار۶۰ https://t.me/joinchat/AAAAAEIdnqPh_VMn3MoG8g
Show all...
مدار 60

پایگاه خبری تحلیلی سیستان و بلوچستان

🔴نهاد اجماع‌ساز از ایده تا واقعیت ✍🏻مهدی علی‌آبادی دبیر اول استان سیستان و بلوچستان حزب کارگزاران سازندگی ایران - روزنامه سازندگی ✅جریان اصلاح‌طلبی همیشه مدعی بوده که طرحی نو در عرصه عمومی و حکومت‌داری دارد. از روزگاری که فضای مسدود سیاسی و اجتماعی را تحویل گرفت و تلاش کرد با گسترش آزادی‌های مشروع جامعه به توسعه جامعه مدنی کمک کند تا زمانی که در اوج بحران بین‌المللی کوشیده تا چهره خشن ترسیم شده از ایران توسط دولت‌های منطقه را اصلاح و صورتی صلح‌طلب از ایران به جامعه جهانی معرفی کند. بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته با استفاده از مدل حکم‌رانی بر پایه احزاب توانستند در اداره کشور موفق عمل کنند. لذا اینجا نیز الزامی به اختراع مجدد چرخ نیست و می‌توان با استفاده از همین تجربه، در ایران نیز حکومت‌داری کرد. بر همین اساس اما با تفسیری غلط تعداد انبوهی حزب با هدف مشارکت در قدرت به ثبت رسیدند که تقریبا نیمی از آنها اصلاح‌طلب‌‌اند. کمیت احزاب در ایران، بالاتر از میانگین جهانی است، اما موفقیت احزاب در کیفیت آنها نهفته است. برای سنجش کیفیت می‌توان به پارامترهای فراوانی اشاره کرد. البته شاخص‌ترین آنها شخصیت‌‎های ذی‌نفوذ هر حزب، منابع انسانی آن (اعضا و هواداران) و مانیفست سیاسی‌اند. 🔹در انبوه احزاب اصلاح‌طلب تنها تعداد اندکی این ابزار و پارامترها را به میزان کفایت دارند و مابقی بعضا به اندازه یک تیم فوتبال هوادار ندارند و از نظر تئوریک ذیل دو جریان لیبرال و سوسیال دموکرات تعریف می‌شوند. در بسیاری از استان‌ها هر یک از اعضای شورای استانی یک حزب خاص، مهری در جیب داشته و مدعی نمایندگی حزبی دیگر نیز هستند. در واقع یک حزب با چندین مهر و حق رای در جلسات حاضر می‌شود که این موضوع وهن دموکراسی و اصلاح‌طلبی است. در رزومه شورای عالی سابقه تاثیر مخرب در روابط فی‌ما‌بین اصلاح‌طلبان وجود دارد و بذر بسیاری از اختلاف‌ها نیز در همین بستر کاشته شده است. حال پس از گذشت مدتی از تعطیلی شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان، قرار است به مناسبت انتخابات ریاست جمهوری نهادی اجماع‌ساز که تقریبا همان ساختار شورای عالی را دارد با نامی دیگر تشکیل شود. با این حال ترکیب فعلی چون بر اساس واقعیت، وزن و کیفیت احزاب انتخاب نشده‌ در بدنه و جامعه اصلاح‌طلبی با بحران مشروعیت مواجه است. در واقع هنوز هم مشکل مهرهای اجاره‌ای حل نشده و وزن صاحبین رای برابر نیست. در این ترکیب بدون توجه به کیفیت احزاب، فقط به حضور همگان توجه شده و احزاب ریشه‌دار در مقابل احزاب معروف به چمدانی، در یک تراز و سنجه قرار گرفتند. منصفانه نیست که احزابی با سابقه و توانایی برگزاری کنگره استانی به عنوان نماد گستردگی ملی، در جایگاه برابر با سایرین قرار گیرند و همین موضوع می‌تواند مجددا به محل اعتراض و اختلاف دیدگاه منجر شود. شاید این ترکیب در نهایت با مصلحت‌اندیشی بزرگان دو جریان اصلی اصلاح‌طلب به اجماع برسند و شاید خروجی این نهاد برآیند نظر اقلیتی که اکثریت صاحبین مجوزاند، باشد. اما باید بپذیریم سنگ بنای سیاست‌ورزی را کج نهاده‌ایم. ولی نهاد اجماع‌ساز اگر بر بستری منطقی و منطبق با واقعیت شکل بگیرد، می‌تواند در تمامی ایام به هماهنگی اصلاح‌طلبان کمک کند و در یک پروسه پنج ساله به ساختاری دموکراتیک برسد، نه اینکه خود تبدیل به چالشی جدی شود. از منظری دیگر، اگر افراد حاضر در میز مذاکره محدود و برآیند آرای بدنه اصلاح‌طلبی باشند، آسان‌تر در موارد مشابه به اجماع می‌رسند. این جنس ترکیب نهاد اجماع‌ساز را در انتخابات گذشته اعم از مجلس و ریاست جمهوری تجربه کرده و تاثیر مخرب‌اش را در جریان اصلاح‌طلبی حتی در مناطق و استان‌ها دیده‌ایم. اصلاح‌طلبان اگر به مانیفست سیاسی خود پایبند هستند، راهی جز ایجاد نهادی دموکراتیک بر اساس وزن اجتماعی و سیاسی احزاب ندارند. 🔹سال گذشته حزب کارگزاران سازندگی طرح پارلمان اصلاحات را ارائه نمود و در مقابل حزب اتحاد از طرح سرا رونمایی کرد. هر دو این طرح‌ها کنار گذاشته شده و گویا در بر همان پاشنه سابق خواهد چرخید. فارغ از اینکه کدام یک از طرح‌ها کامل‌تر است، امروز بیش از هر زمانی کمبود نهادی دموکراتیک که اصلاح‌طلبان در آن به اجماع برسند احساس می‌شود. به نظر نگارنده پارلمان اصلاحات به‌گونه‌ای طراحی شده بود که کیفیت فدای کمیت نشود و ای کاش مخالفان‌اش به جای رد کامل در جهت اصلاح و بهبود آن قدم برمی‌داشتند. شاید اگر باز هم به همان ایده برگردیم، بتوان شرایط مناسبی را برای گفت‌وگو و تصمیم‌گیری درون جریان اصلاح‌طلبی فراهم نمود. https://t.me/joinchat/AAAAAD_qc2z77-YAfKqooQ
Show all...
کارگزاران سازندگی سیستان و بلوچستان

کانال اطلاع‌رسانی حزب کارگزاران سازندگی سیستان و بلوچستان

🔴تقسیم استان سیستان و بلوچستان و مخاطرات جدی پیش رو 🗞روزنامه سازندگی ✍🏻کامبیز مشتاق گوهری، کارشناس ژئوپلتیک و آمایش سرزمین - عضو شورای مرکزی کارگزاران ✅طرح تقسیم استان سیستان و بلوچستان سرانجام بعد از چندسال کشمکش توسط مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شد. از آنجا که نظر کارشناسی دولت صریحا نسبت به این تقسیم منفی است و خانم احمدی مدیر تقسیمات کشوری وزارت کشور هم صریحا اظهار داشته است که این تقسیمات در دستور کار دولت نیست، این که چرا دو نماینده سیستانی از زاهدان و زابل این ایده را بدون هرگونه کار کارشناسی در قالب یک طرح به امضای قریب ۴۵ نفر از نمایندگان مجلس رسانده و آن را در برنامه بررسی و تصویب مجلس گزارده‌اند نیاز به کمی توضیح دارد. 🔹دو نماینده سیستانی پیشنهاد دهنده طرح یعنی آقایان دکتر شهریاری و دکتر دهمرده ادعا می کنند که تقسیم استان خواست مردم استان است، اما کافی است مجموعه اظهار نظرات طرح شده در این مدت را مرور کرد تا بروشنی دریافت که چنین ادعایی عاری از حقیقت است و اگر خواسته یا توافقی بر سر این تقسیم باشد، تنها خواست سیستانی های این استان است آن هم آن دسته از سیستانی‌ها که از گفتمان تند و یکسویه این نمایندگان در این سال‌ها بهره ای برده‌اند و طبیعتا در طرح اخیر هم منافعی برای خود متصور هستند. در حقیقت تمام مصاحبه‌ها، توضیحات و حتی استدلال های شبه علمی که برخی از دانشگاهیان سیستانی در توجیه این تقسیم اقامه می کنند تصورات و خیالاتی است که همه قرار است از طریق افزایش تکالیف دولت و توسعه ساختار بوروکراتیک آن در قالب ایجاد پست های جدید و معجزه طرح های توسعه محقق شود و مردم را از عقب ماندگی مزمن کنونی بدر آرد. اتفاقا همین تصور ساده و خطی که بنظر می رسد ابتکار عمل آن با دکتر دهمرده نماینده سیستان است خود حاصل همان عقب ماندگی است. تصور این که منطقه سیستان با جذب اعتبارات کلان یا ایجاد منطقه آزاد یا استفاده از منابع آب های ژرف یا توسعه گردشگری به توسعه می رسد از آن دست ایده‌هایی است که دکتر دهمرده در این سال های نمایندگی دنبال کرده است و متاسفانه همگی یا در حد حرف باقی مانده و یا مانند طرح منابع آب ژرف برغم هزینه بسیار دستاورد ناچیزی داشته است . برای خواندن ادامه متن بر روی INSTANT VIEW کلیک کنید 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 https://bit.ly/2II7vvT مدار۶۰ https://t.me/joinchat/AAAAAEIdnqPh_VMn3MoG8g
Show all...
تقسیم استان سیستان و بلوچستان و مخاطرات جدی پیش رو

✍🏻کامبیز مشتاق گوهری، کارشناس ژئوپلتیک و آمایش سرزمین - عضو شورای مرکزی کارگزاران ✅طرح تقسیم استان سیستان و بلوچستان سرانجام بعد از چندسال کشمکش توسط مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شد. از آنجا که نظر کارشناسی دولت صریحا نسبت به این تقسیم منفی است و خانم احمدی مدیر تقسیمات کشوری وزارت کشور هم صریحا اظهار داشته است که این تقسیمات در دستور کار دولت نیست، این که چرا دو نماینده سیستانی از زاهدان و زابل این ایده را بدون هرگونه کار کارشناسی در قالب یک طرح به امضای قریب ۴۵ نفر از نمایندگان مجلس رسانده و آن را در برنامه…

🔴اصلاح طلبان و فرصت بازسازی دوباره ✍🏻یاسر کرد ✅اگر تعارفات، در لفافه و محافظه‌کارانه حرف زدن را کنار بگذاریم، باید بپذیریم که با پیروزی بایدن و دموکرات‌ها در انتخابات ایالات متحده امریکا، جهان با واقعیت جدیدی که از دل ارزش‌ها و اصول قدیمی جهان‌شمول سر برآورده، روبرو شده است. این تغییر و تحولات لزوم بازسازی دوباره گفتمانهای اصلاح گرایانه مبتنی بر تعامل، چند جانبه‌گرایی، اندیشه جهان وطنی، صلح، حقوق بشر و شهروندی، توسعه مبتنی بر پیوند حاشیه به متن را برای تمامی جریانهای معتقد به این گزاره ها و مفاهیم فراهم ساخته است. 🔹 بله فرصت تنفس و بزرگ‌شدن گفتمان‌های دست راستی و ناسیونالیستی که محصولش ترامپ بزرگ و ترامپ‌‎های کوچک و جریانات دست راستی در اقصی نقاط جهان بوده، حداقل تا اطلاع ثانوی در حاشیه قرار گرفته اند. بنابراین این مجال دوباره برای اصلاح طلبی در ایران فراهم یافته است که با رصد شرایط حادث شده به قدرتمندترکردن گفتمانهای اصلاح طلبی همگام با جهان هم شرایط را برای گفتگوی جهانی فراهم آورند و هم تنگناهایی که معیشت و اقتصاد مردم ایران را در سایه بیماری کرونا با مشکل مواجه ساخته اند تا حد امکان برطرف سازند. 🔹نمی‌شود دست روی دست گذاشت و با انفعال از این مجال استفاده نکرد. رقبای بین المللی و منطقه ای ایران و همچنین جریانات دست راستی داخل ایران از حضور ترامپ حداکثر استفاده را کرده و گفتمان‌های مخرب‌شان را غالب یافتند و با عملشان بی‌ثباتی و سایه جنگ را در منطقه و جهان گسترش دادند .به گونه‌ای که این گفتمانهای دست راستی و ناسیونالیستی در غیاب گفتمانهای همگرا و تعامل ساز با فرصت طلبی از موضع ترامپ خودشان را خود را در قامت یک فاتح بر اسب مراد و کامیابی سوار می‌دیدند و با ترکتازی در صدد فتح تمامی قدرت سیاسی در خیلی از کشوری جهان برآمدند که نمونه های این دولت‌های خود محور و خودخواه را از آمریکای لاتین تا اروپا و خاورمیانه دیدیم و می‌بینیم. 🔹هر چند جریان اصلاح طلبی در ایران به‌دلایل تحولات حادث شده داخلی و جهانی با آشفتگی ها، ضعف ها و پراکندگی های زیادی روبروست و حتی تا حد زیادی اقبال جامعه ایرانی را نیز از دست داده اما آنچنان‌که اشاره شد، حضور دموکرات‌ها در آمریکا با پشتوانه برخی تئوریهای مورد قبول جهانی و ایرانی می تواند و باید به حضور فعال و دوباره مشی اصلاح طلبانه بینجامد. در این طی طریق و با هدف‌گذاری برای انتخابات 1400 با تولید و گرم کردن گفتمان‌های تعامل ساز، اجماع ساز و حل مساله اقبال جامعه ایرانی را برای حل مشکلات فراوان داخلی و بین المللی ایران بدست آورد. 🔹جامعه اصلاح طلبی استان سیستان و بلوچستان نیز باید از عافیت طلبی و اقتصادگرایی صرف دست بشوید و همگام با دیگر مردم به استقبال انتخابات پیش روی کشوربرای تغییر شرایط برود. این میسر نمی‌شود مگر با حضور فعال فکری، رسانه ای و اجتماعی برای اقناع فکری مردم کشور و استان که یگانه راه برون رفت از شرایط موجود، مشی و فکری است که:« خود خواهی و خود محوری را در آن جایی نباشد» و «بر پیشبرد سیاست خارجی و داخلی، افزایش منافع ملی، ارتقای مولفه های قدرت داخلی و خارجی» بر تعامل با همه بازیگران بر پایه دموکراسی و عدالت باور داشته باشد. مدار۶۰ https://t.me/joinchat/AAAAAEIdnqPh_VMn3MoG8g
Show all...
مدار 60

پایگاه خبری تحلیلی سیستان و بلوچستان

📝📝📝 «اصلاحات حداقلی، اصلاحات حداکثری» 🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو از متن: 🖊جامعه امروز ایران بیش از پیش میل به تکثر یافته است. با این وصف خطایی راهبردی است که در درون جریان اصلاحات این تکثر به‌رسمیت شناخته نشود و در پی آن فراکسیون‌هایی پدید نیاید؛ فراکسیون‌هایی که طبعاً گفتمان‌های متفاوتی را دنبال می‌کنند و راه‌های بسیج و سازماندهی مختلفی را پیش می‌گیرند و مهم‌تر از آن در نسبت میان خود و حاکمیت مسیرهایی متفاوت را می‌پیمایند 🖊پیش‌تر، در مباحثه‌ای میان آقای مصطفی ملکیان و من، از دوگانه «تقلیل مرارت» و «تقریر حقیقت» سخن به میان آمد. به گمان من بحث مذکور، که سابقاً میان دو تفکر فلسفی-اخلاقی و جامعه‌شناختی-سیاسی در جریان بود، اینک با مقداری تغییر به بدنه جریان اصلاحات اعم از احزاب و کنش‌گران مستقل رسوخ کرده و آن را ناگزیر از دوپارگی استراتژیک کرده است. این دوپارگی در مواضع و راهبردهای دو گروه متجلی‌ست. 🖊گروه نخست معتقدند، اصلاح‌طلبان بایستی بی‌توجه به سیاست‌های کلی از هر روزنی برای مشارکت در اداره امور عمومی کشور استفاده کنند، به اصحاب قدرتِ علیا و سفلی مشورت دهند و در صورت امکان عهده‌دار اداره بخش‌هایی از بوروکراسی کشور شوند. این نگاه عامل‌محور، معتقد است علت ناکارآمدی، فساد، نابرابری و دیگر مشکلات این است که تفکر اصلاحی یا به بیان دقیق‌تر، بهبودخواهانه، در درون ساخت قدرت فاقد نماینده اثرگذار است بنابراین در هر سطحی –که هسته سخت قدرت پذیرفت- باید ورود کرد، دست به اصلاح حداقلی زد و اصطلاحاً «تقلیل مرارت» کرد 🖊گروه دوم معتقدند اصلاحات در پایین، بدون سطحی از اصلاحات در بالا ناممکن است و از این رو «تقریر حقیقت» را مقدم بر سایر اقدامات می‌دانند. «تقریر حقیقت» در چارچوب بحث حاضر یعنی کوشش جهت اثرگذاری بر تصمیم‌سازی و نه لزوماً عوامل تصمیم‌گیر و رویه‌های جاری؛ یعنی تغییر سیاست‌های کلی و بالادستی. از این منظر این سنخ از اصلاحات زمانی ورود به بوروکراسی و مشورت به اصحاب قدرت را مؤثر می‌داند که قادر باشد بر ساختار تأثیر بگذارد؛ ساختاری که ناکارآمدی، فساد، نابرابری و... معلول آن است نه علت آن 🖊مسئله اصلاحات در شرایط کنونی عدم التفات نسبت به منطق موقعیت‌اش است؛ یک‌سو ازدیاد زباله‌گردی و سرقت نان و در یک کلمه «فقر» ا‌ست و سوی دیگر، انواع تبعیض و جان‌های از دست رفته مردم و در یک کلام «ظلم». با این وصف، نمی‌توان اصلاحات را پروژه‌ای تک‌پایه و تک‌بعدی تعریف کرد. برای این منظور ضروری است سنتزی از دو رهیافت «تقلیل مرارت» و «تقریر حقیقت» به دست داد و برای این منظور باید تعریفی نو از مقوله «تقریر حقیقت» ارائه کرد 🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید یا در موبایل خود بر روی Instant View کلیک کنید tinyurl.com/yxnxltjc #سعید_حجاریان #اصلاحات_حداقلی #اصلاحات_حداکثری 🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»: t.me/mashghenowofficial 🔸 نشانی وب‌سایت «مشق نو»: http://mashghenow.com
Show all...
اصلاحات حداقلی، اصلاحات حداکثری

بعد از گذشت بیش از دو دهه از دوم خرداد ۱۳۷۶ و مجموعه رویدادهایی که حول گفتمان اصلاحات پدید آمده است، بر کسی پوشیده نیست میان حاملان تفکر اصلاح‌طلبی اختلاف‌ها و افتراق‌هایی پدید آمده است. در نگاه نخست شاید ضروری باشد حاملان تفکر اصلاح‌طلبی را به ‌نقد مواضع و تغییر راهبردهای‌شان فراخواند و آن‌ها را به نخ یک تسبیح کشید. اما، چنین پروژه‌ای نه‌تنها ناممکن بلکه اساساً نادرست به‌نظر می‌رسد. چنانکه می‌دانیم جامعه امروز ایران بیش از پیش میل به تکثر یافته است. با این وصف خطایی راهبردی است که در درون جریان اصلاحات این…

🔴گلبانگ سربلندی بر آسمان زد ✍احسان هوشمند خسروی از میان ما رخت بربست که عمری مشفقانه نگران سرنوشت ایران و ایرانیان و فرهنگ ایران‌زمین بود. استاد محمدرضا شجریان به‌عنوان استاد مسلّم آواز ایرانی چهره‌ای شناخته‌شده در ایران، ایران فرهنگی و جهان است. صدا و بانگ و نوای دلنشین این خنیاگر دل‌ها از کسان بی‌شماری دل ربود و در رنج‌ها و درد‌ها و شادی‌های و پیروزی‌ها و شکست‌های این مرزو‌بوم برای انبوهی از ایرانیان و ایرانی‌تباران آرام‌بخش دل و جان بود. همین کارنامه برای نیک‌نامی استاد دل‌ها کافی است تا در دل میلیون‌ها داغدارش غوغایی از نبودش برپا شود. استاد خادم واقعی فرهنگ و ادب اصیل ایرانی و زبان فارسی بود. برگزیدن نام اسطوره ایران باستان «سیاوش» و بازخوانی اشعار بسیاری از بزرگان فرهنگ و ادب ایرانی چون حافظ، سعدی، مولانا، عطار، خیام تا شهریار، ابتهاج و اخوان و مشیری که زمزمه جان و دل و زبان بسیاری از ایرانیان شد، نشانه‌شناسی مهمی از رویکرد شجریان مبنی بر پیوستگی و استمرار تاریخ و فرهنگ این سرزمین کهن است. شجریان عمری برای اعتلای فرهنگ و هنر و موسیقی ایرانی و از آن مهم‌‌تر برای اعتلای فرهنگ ملی تلاش کرد. پویایی و زمانه‌شناسی را نیک دریافته بود، با وجود بی‌مهری زمانه لحظه‌ای در این مسیر درنگ نکرد و برای شکوفایی تمدنی مرز‌و‌بومش هرچه داشت به کار بست و تا آخرین دم حیات کوشید. چنین شد که شجریان به خسرو دل‌های ایرانیان و اسطوره‌ای ملی مبدل شد. بخت یاریگر بود که برای اجرای کنسرتی از استاد شجریان در سنندج، پنج روز میزبان استاد و همراهان ارجمندش باشم. پس از آن نیز افتخار داشتم با استاد شجریان هم‌سخن شوم. برگزاری مراسم تجلیل از استاد کمال‌خان بلوچ نیز فرصتی بود تا درباره مسائل مبتلا‌به مردمان سخت‌کوش مرزنشین با استاد هم‌صحبت شوم. توسعه مرزهای فرهنگی ایران یکی از دغدغه‌های همیشگی استاد بود. استاد شجریان محرومیت و فقر در برخی از مناطق مرزی را ستمی بزرگ در حق ایرانیان مرز‌نشین می‌دانست.  برای شجریان موسیقی زبانی وحدت‌‌بخش و انسجام‌گرا بود. اگر شجریان با یاد علی‌اصغر کردستانی یا کمال‌خان بلوچ سخن گفت و آوازی سر داد، چون موسیقی را عمیق‌ترین و زیباترین شکل بیان روح تاریخی و جمعی یک قوم یا ملت می‌دانست. شجریان سخت باور داشت که دشمنان ایران در پی تحریک اقوام ایرانی برای اهداف خود هستند، همین بود که در کنار دل‌مشغولی‌های همیشگی تا فرصتی دست می‌داد، در پی درکی دقیق‌تر از مسائل قومی و تلاش‌های دشمنان ایران برای تجزیه ایران بود و با دقت مسائل کشور در این حوزه را می‌شناخت. در مراسم بزرگداشت استاد کمال‌خان هوت که در سال 1386 به همت ریاست وقت فرهنگستان هنر و مؤسسه مطالعات فرهنگ و تمدن ایران‌زمین برگزار شد، استاد شجریان در سخنانی گفت: «برای من مایه خشنودی و مباهات است که امروز با بزرگداشت هنرمندی مردمی و ارجمند، فرهنگ خطه‌ای از ایران‌زمین را ارج می‌نهیم که متأسفانه آن‌گونه که شایسته است، آن را نمی‌شناسیم. قوم بلوچ، از کهن‌ترین و اصیل‌ترین اقوام ایرانی است، قومی که در آن موسیقی موقعیتی سحرانگیز دارد و در نغمه‌های موسیقی‌اش، یاد و خاطره اسطوره‌ای این سرزمین طنین‌انداز است. چهره‌های حماسی این سرزمین در شعر و موسیقی و طنین دلکش موسیقی‌دانان این سرزمین زنده‌اند. بلوچستان، سرزمین رازها، حماسه‌ها و یادگارهای دور از دورانی کهن است. موسیقی ایران‌زمین تركیبی متنوع و غنی از مجموعه نغمه‌ها و آواهایی است كه گوشه‌گوشه این دیار ساخته و پرداخته شده و موسیقی بلوچ بی‌شك یكی از تأثیرگذارترین موسیقی‌های اقوام است. بلوچستان آیینه روشنی از روح و حافظه جمعی ماست. در این آیینه می‌توان نقش و جایگاه موسیقی را در برانگیختن احساسات معنوی، همبستگی‌های انسانی و روح و عاطفه ملی ایرانیان بازجست». امروز میلیون‌ها ایرانی در جای جای این سرزمین اهورایی از جمله مردمان کُرد و بلوچ و آذری و سیستانی و خوزستانی و مازندارانی و اصفهانی تا مشهدی و تهرانی در فراق استاد شجریان شوریده‌حال و سوگوارند. همجواری همیشگی با حکیم طوس، فردوسی بزرگ، عصاره زندگی سرشار از وطن‌خواهی و ملی‌اندیشی شجریان است. سر «بر آستان جانان» آرام گرفت و «گلبانگ سربلندی  بر آسمان زد». /روزنامه شرق مدار۶۰ https://t.me/joinchat/AAAAAEIdnqPh_VMn3MoG8g
Show all...
مدار 60

پایگاه خبری تحلیلی سیستان و بلوچستان

🔴میراث بر باد رفته ( بخش دوم – نگاه از بیرون، ابزاری برای تئوریزه کردن برتری قومی) ✍🏻کامبیز مشتاق گوهری - مدیرکل سابق میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سیستان و بلوچستان ✅مسئولیت این که اکنون این سازمان از مسیر تخصصی خود خارج شده بر عهده استاندار سابق است که به‌رغم معرفی گزینه‌های تخصصی، خوشنام و دارای سابقه در حوزه میراث در ادامه سیاست‌های آن هسته قومی، فردی ناآشنا با این حوزه را به این مسئولیت گمارد و آن شد که امروز این استان در میان سایر استان‌های کشور در زمره استان‌هایی است که کمترین فعالیت لازم در حوزه های ماموریت خود را صورت می‌دهد و به همین دلیل استاندار فعلی هم چند بار تا آستانه جابجایی مدیر این سازمان پیش رفت. البته توفیقی حاصل نکرد. 🔹استاندار محترم برغم مشورت دادن آگاهان تاکنون بدنبال ایده خود یعنی انتخاب یک نفر از میان اهل سنت برای ریاست این اداره کل بوده است. نخست آقای علوی مدیر پیشین میراث فرهنگی استان کردستان که از مدیران باسابقه و خوشنام به‌شمار می آمد را دنبال کردند ولی ایشان را هسته سختی که رویای ریاست مرشد خود بر این سازمان را دارد به انواع اتهامات آلود و از دستیابی به این پست محروم ساخت. 🔹گزینه بعدی آقای آرش جمالزهی مدیرکل دفتر روستایی استانداری سیستان و بلوچستان است که در عین عدم تناسب تخصصش با این مسئولیت تنها با توجیه تعلق به جامعه بلوچ و اهل سنت تا مرحله انجام مراحل انتصاب پیش رفت. اما ناگهان در جایی ظاهرا مشکلی جدی در مسیر انتصاب ایشان پدیدار شد که تا کنون رفع نشده است. امروز خبر می رسد که حتی ممکن است از بازگشت به همان مسئولیت قبلی خود نیز بازمانده باشد. ظاهرا در این عدم انتصاب لابی بخشی از نمایندگان استان بی‌تاثیر نبوده است. 🔹طبق یک عرف نانوشته پست های فرهنگی استان سیستان و بلوچستان خارج از دسترس اهل سنت استان است و این نکته‌ای است که سال‌ها در این استان جریان دارد و بعید است استاندار که خود سال‌ها در این استان فرماندار بوده از آن بی‌خبر باشد حال اینکه ایشان چرا در هر نوبت با معرفی گزینه‌هایی از اهل سنت آنها را بی اعتبار کرده و در ارتقا ناکام می‌گذارد دانسته نیست. یا ایشان براین قانون نانوشته تجاهل می‌کنند یا توان خود را فراتر از توان استانداران پیشین می‌داند. 🔹 در هر حال نتیجه ناکامی ایشان، توفیق همان هسته قومی است که حضور مدیران غیرمرتبط در این سازمان را خوشتر دارد. 🔹در وضعیت فعلی، با ناکارآمدی مدیریت این سازمان و ناتوانی استاندار در انتصاب مدیری لایق باید از نمایندگان فعلی استان به‌ویژه نمایندگان سیستانی مصرانه خواست؛ حال که بناست در این سازمان تا اطلاع ثانوی حتما مدیری از میان هم‌شهریان ایشان انتخاب شود همت کنند تا مدیری متخصص از میان انبوه متخصصین سیستانی در رشته‌های معماری، باستان‌شناسی، مرمت و حتی صنایع دستی و گردشگری انتخاب شود بلکه این سازمان و کارشناسان مظلوم آن به مسیر فعالیت های معمول خود بازگردند. 🔹 ادامه وضعیت کنونی در انتخاب مدیران ناآشنا به شکل‌گیری هسته‌های خودفرمان در این سازمان منجر شده که به طور جدی به هدررفت اعتبارات اندک و با ارزش این سازمان در قالب همایش‌ها و نمایش‌های بی حاصل می‌انجامد و این امر در استانی چون سیستان و بلوچستان عین بی انصافی و بی‌‍مسئولیتی است اگر خیانت نباشد. مدار۶۰ https://t.me/joinchat/AAAAAEIdnqPh_VMn3MoG8g
Show all...
مدار 60

پایگاه خبری تحلیلی سیستان و بلوچستان

🔴میراث بر باد رفته ( بخش اول – نگاه از بیرون، ابزاری برای تئوریزه کردن برتری قومی) ✍🏻کامبیز مشتاق گوهری - مدیرکل سابق میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سیستان و بلوچستان ✅وضعیت میراث فرهنگی در استان سیستان و بلوچستان قصه پرغصه‌ای‌ست که نگارنده بنا نداشت جز توصیه‌هایی به استانداران محترم وارد مناقشات بر سر آن بشود، اما با توجه به آنکه نگارنده از وضعیت نیروها و رقابت‌های داخلی آن آگاهی دارد نمی‌تواند نسبت به وضعیت همکاران و کارشناسان خبره و خدوم آن که در میانه این رقابت‌ها دچار آسیب های جدی شده و می‌شوند و در اثر آن به کار حرفه‌ای ایشان و در نتیجه خدمات این سازمان مهم هویتی-علمی خدشه های جدی وارد می شود بی تفاوت باشد. 🔹در نوشته‌ای دیگر که مدتی پیش از این به انتشار رسید توضیح داده شد که در میان ۷ مدیری که این سازمان به‌خود دیده ۵ مدیر از میان جامعه سیستانی و بدون تخصص مرتبط یا حتی نزدیک به ماموریت‌های این سازمان انتخاب شده است و آن دو دیگر یعنی نگارنده و آقای مهندس بهلولی با تخصص معماری تنها دارندگان تخصص‌های توصیه شده برای پذیرش مسئولیت در این سازمان بوده‌اند. اما نکته آن است که چرا در میان این ۷ مدیر میراث در استان تنها دو تن آن هم از گروه قومی شهرستانی‌های مقیم زاهدان دارای تخصص مربوط بوده و حتی یک نفر از مدیران گروه قومی سیستانی واجد تخصصی نزدیک به اولویت های این سازمان نبوده است،‌ آیا ما در میان سیستانی‌ها متخصصی در رشته‌‌های معماری، مرمت یا باستان‌شناسی نداریم که مسئولیت مهم این سازمان به مدیرانی ناآشنا با حوزه های ماموریت آن رسیده است؟ 🔹نگارنده با مطالعه‌ای که در این موضوع داشته اکنون می‌تواند چنین نتیجه‌گیری کند که آنها که در رقابت‌های درون استانی از این سازمان برای برساختن تمایزات و برتری‌های هویتی-تاریخی استفاده می‌کنند معمولا علاقه‌ای به انتخاب متخصصان رشته‌های گفته شده که اتفاقا در میان سیستانی‌ها کم تعداد هم نیستند ندارند. 🔹دلیل آن هم روشن است، متخصصین این رشته‌ها هرچند هم با نگاه‌های قومی این آقایان همراه باشند اما نمی‌توانند روش‌های علمی و آن دسته از ضرورت‌های حفاظتی را نادیده بگیرند. اصولی که همچون ناموس حرفه‌ای در این رشته‌ها رعایت می‌شود. بنابراین یک باستان‌شناس سیستانی هرچند هم تحت فشار نماینده یا استانداری متعصب قرار گیرد، نمی‌تواند بدون آنکه پیشتر مطالعات حفاظتی و باستان شناسی صورت گرفته باشد اجازه کار ماشین‌آلات سنگین راه‌سازی را در دشت سیستان بدهد. همینطور یک مدیر متخصص میراثی نمی‌تواند در میان دو سایت باستان‌شناسی شهر سوخته و چاه حسینی چشم بر آن که مثلا در حوزه بلوچستان قرار گرفته ببندد و به آن یکی که در سیستان واقع است توجه و اعتبار بیشتری اختصاص دهد. 🔹در حالی که در فقدان هرگونه تخصص مرتبط در مدیریت این سازمان می‌توان به‌راحتی قوانین دست‌وپاگیر را دور زد و با فشار مدیری ناآشنا به میراث، نگاه‌های قومی-هویتیِ بخشی از سیاست‌مداران و قدرتمندان قوم‌‎گرا در جهت ایجاد و تقویت گفتمان هویتی برتر در استان و کشور را دنبال کرد و به آن با مدارک باستان شناسی مشروعیت بخشید. سپس این مدارک را همچون سند برتری جمعی بر جمعی دیگر در موزه‌ای به بزرگی موزه منطقه ای جنوب شرق به نمایش گذاشت. 🔹بی دلیل نیست که تعداد بازدیدکننده بلوچ این موزه در تمام سال‌هایی که از ساخت آن می‌گذرد، بسیار ناچیز بوده است. کافی است که هم اکنون به آمار بازدید کنندگان سیستانی و بلوچ از این موزه دقت کنید. یکی از باستان شناسان شاخص کشور در توصیف موزه منطقه ای جنوب شرق در زاهدان آن را نمونه‌ای از موزه‌های استعماری خواند که در روزگار استعمار کشورهای استعمارگر برای توجیه برتری خود بر مردم مستعمره در آن کشورها می ساختند. امری که باید با باز طراحی و چیدمان دوباره این موزه آن را علاج کرد. 🔸ادامه دارد... مدار۶۰ https://t.me/joinchat/AAAAAEIdnqPh_VMn3MoG8g
Show all...
مدار 60

پایگاه خبری تحلیلی سیستان و بلوچستان

Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.