cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

BlueDream

خیال آبی روزای خاکستری سبزی فردا کو ...؟؟ https://instagram.com/blue.dr3am?igshid=ZDdkNTZiNTM= @bludrm

Show more
Advertising posts
209
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

#progressive_rock #art_rock @blu3music 💙🎼
Show all...
همه چیز تموم میشه و هیچ چیز تا ابد نمیمونه. از عجایب دنیایی که توش زندگی می‌کنیم این هم درده و هم درمان. هیچ چیز تا ابد نمیمونه، حتی درد... @bludr3m
Show all...
هرگز پایان داستان ها رو دوست نداشتم. ولی پایان غیر قابل اجتنابه. داستان همه ی ما روزی به پایان میرسه و هرگز کسی نبوده که از مرگ و نیستی تونسته باشه فرار کنه. مرگ در عین اینکه یک راه فرار از زندگیه بسیار وحشتناک میتونه باشه و این رو تنها زمانی متوجه میشی که کسی که دوست داری رو با خودش میبره. واقعیت اینه که فقط اون نیست که رفته بلکه بخشی از تو رو هم برای همیشه با خودش میبره. و تو دیگه هرگز کسی که قبل از اون بودی نمیشی و شروع به دیدن و لمس کردن چیزهایی میکنی که انگار تا پیش از این نمیتونستی حسشون کنی. روزی آخرین روز تو خواهد بود و آخرین روز همه ی کسایی که دوسشون داری و احتمالا حتی اون روز این رو نمیدونید. آخرین لبخندتون، آخرین حرف هاتون، آخرین در آغوش گرفتن و آخرین خداحافظی. روزی همه ی کسایی که دوسشون داری و دفن میکنی. شاید غیرمنصفانه به نظر برسه. شاید بی‌رحمانه به نظر برسه. شاید به نظر برسه کسی قصد داره عمدا احساساتت و جریحه دار کنه اما همه ی اینا بخشی از زندگیه. اتفاقاتی برامون میفته که ما رو تغییر میده. ما بخش های زیادی از خودمون رو از دست میدیم و یاد میگیریم با بخش های باقی مونده به زندگی ادامه بدیم. ولی آخرین ها چاقوهای گذشته هستند که تا روز مرگ در قلبت فرو میرن اما نمی‌کشنت. @bludr3m
Show all...
#neo_classical #instrumental @blu3music 🎼💙
Show all...
زمانی باور داشتم هیچ چیز نمیتونه به ما غلبه کنه اگر خودمون اجازه ندیم زمانی باور داشتم محیط و شرایط نمیتونن ما رو از رسیدن به چیزهایی که میخوایم باز بدارن متوجه شدن بعضی واقعیات درد زیادی داره، گاهی آدما ترجیح میدن تا بینهایت انکارشون کنن ولی با درد پذیرفتن ناتوانی کنار نیان خب من اشتباه میکردم پذیرفتن این زمان زیادی برد و درد زیادی داشت که چیزهایی تو زندگی هستن که از کنترل ما خارجن و همه شون هر روزِ زندگی، بی رحمانه تو چشمات نگاه میکنن و بهت پوزخند میزنن تو بودی که میخواستی دنیا رو عوض کنی؟!! گاهی ترجیح میدی اصلا مسیر زندگیت رو طوری تغیر بدی که مجبور نباشی انقدر با تغیر ناپذیر ها و غیرقابل کنترل ها چشم تو چشم بشی... ولی کی تا حالا تونسته از واقعیت فرار کنه؟؟ هیچوقت زندگی معمولی رو دوست نداشتم   از متوسط بودن متنفر بودم گاهی ترجیح میدادم همه چی به طرز ناجوری غیر معمولی بشه اما کسی نباشم که میلیون ها و حتی میلیارد ها نسخه ازش تو دنیا وجود داره همه شبیه هم متوسط با بازده متوسط استاندارهای متوسط باورها و عقاید میانه چیزی که بعدها فهمیدم بهش میگن نرمال!! اما نرمال همیشه مطلوب جوامع انسانی بوده  دو سه انحراف معیار که از میانگین نرمال فاصله بگیری دیگه داده ی پرت به حساب میای من ارزشمند ترین چیزی که در زندگی داشتم رو دادم تا تو دامنه ی نرمال قرار بگیرم تا متحمل درد کمتری بشم شاید این حتی اشتباه بزرگتری بوده باشه ولی گاهی ما واقعا حق انتخاب چندانی نداریم و حق انتخاب اساسا شاید توهمی بیشتر نباشه... در واقع همه چی بسیار وحشتناک تر از چیزی بود که من تا اون موقع تصور می‌کردم ما تو یک جغرافیای طلسم شده اسیر شدیم که حتی اجازه ی نرمال بودن هم بهمون داده نمیشه و دایره ی کوچیک اختیارات ما هرروز محدودتر میشه نوعی از اسارت که حتی بهت اجازه نمیده تو پیله ی محقر خودت بخزی و به دور از عالم با رنج های خودت در کلنجار باشی... این اما وحشتناک ترین قسمتش نیست وحشتناک ترین چیز دیدن افرادیه که انگار هیچ خبر از طلسم شومشون ندارن و همچنان در تکاپو برای معمول ها و متوسط ها هستن... @bludr3m
Show all...
عزیزم ما رو مرگ از هم جدا کرد ترجیح دادم با من زنده خدافظی کنی و هرگز ندونی کجای این دنیا خاک شدم قول داده بودیم فقط مرگ از هم جدامون کنه و همین طور هم شد شاید نمیدونستی اما من خوب میدونستم سر خاک آدمای مرده رفتن چقدر غمناک تر از خدافظی با آدمای زنده است من هرگز این حجم اندوه رو برات نخواسته بودم آخرین خاطره ی من از زندگی بودی تنها کسی که به اسم دومم صدام میزدی... @bludr3m
Show all...
ما خسته از این روزهای بی قراریم... @blu3music 🎼💙
Show all...
یادمه دوستی نوشته بود من هم گاهی میشکستم، در اون لحظات حاضر بودم هرکاری که بازجو ازم بخواد انجام بدم، حتی اعتراف تلویزیونی بدم. تنها شانسی که میاوردم این بود که تو اون لحظات بازجو در رو باز نمی‌کرد. ما هم می‌شکنیم. همه مون. برای هممون لحظاتی پیش میاد که حس میکنیم دیگه تمومه، دیگه شانسی وجود نداره، هیچی قرار نیست درست بشه و در تاریکی و تنهایی خواهیم مُرد. همه ی این ها بخشی از فرآیند انسان بودن و داشتن احساسات و هیجانات انسانیه. نه دنیا عالی و کامله و نه انسان موجود بی نقص و فوق العاده ایه. ما میجنگیم. تا آخر خواهیم جنگید. با هر اونچه که در اختیار داریم. ولی نمیدونیم که می‌بریم یا میبازیم. در جنگ نابرابر انسان ها لزوما برای پیروزی نمیجنگن؛ برای شرافت و آزادگی میجنگن. یا آزادی یا مرگ فقط یک شعار نیست... @bludr3m
Show all...
Repost from N/a
Photo unavailableShow in Telegram
امید که امسال سال پیروزی و آزادی و سرنگونی حکومت ضحاک باشه 💚🤍❤️ @blu3music 🎼💙
Show all...
این ویس سال ٩٣ منتشر شد. کمی بعد از اسیدپاشی ها روی صورت دختران. ما تو اون سال ها چیکار میکردیم؟ شاید کم سن تر و کم تجربه تر از اون بودیم که کاملا و دقیقا بدونیم تو چه جغرافیایی داریم زندگی می‌کنیم. اما به خوبی به خاطر میارم که چقدر اون موقع شنیدنش برام ناگوار بود، چون تلخ اما بسیار واقعی بود. جامعه ی ایران در اون سال ها به طرز مرگ باری سکوت کرده بود و اهمیت نمی‌داد. و من تنها وقتی وارد دانشگاه شدم با کسایی مواجه شدم که اهمیت میدادن و واکنش نشون میدادن. تا همین اواخر که خیلی دور نیست (شاید حدود چندماه پیش) به مسخره و مضحکه گرفتن مصائب بسیار متداول بود. در این چند ماه جامعه بسیار متحول شده و این بسیار امیدوار کنندست. جامعه ای که به سختی علائم حیاتی نشون میداد، حالا نشون داده که که اتفاقا کاملا بیدار و هشیاره و آماده ی عبور از کژی ها و پلشتی هاست. جامعه ای که از به مضحکه گرفتن ترس دختران از اسید و آب پاشیدن تو صورتشون به قصد شوخی و مسخره رسیده به حمایت و جنگیدن برای آزادی دختران و زنانش (و البته به طور کلی تر برای آزادی همه ی مردمش) راه بسیار درازی رو اومده. @bludr3m
Show all...