هوشدار
﷽ "خامنهاےعزیزراعزیزجانخودبدانیدحرمتاوراحرمتمقدساتبدانید" اللهمارزقنےتوفیقالشهادةفےسبیلکبحقالحسینع حرمجهموریاسلامی מוות לאמריקה וישראל
Show moreThe country is not specifiedThe language is not specifiedThe category is not specified
416
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
🔸 عباس عبدی تئورسین جریان اصلاحات، در گفتگو با بیبیسی تأکید میکند که «جبهه اصلاحات در ۴-۵ روز آخر حتما پشت سر همتی قرار خواهد گرفت» و تنها شرط آنرا افزایش ۵٪ مشارکت تا روز دوشنبه پیش از انتخابات ذکر میکند که با عنایت به افزایش جو انتخاباتی کشور در هفته منتهی به انتخابات، این افزایش امری مسلم و بدیهی خواهد بود. جریان انقلابی نباید فریب بیانیههای فعلی جبهه اصلاحات و مجمع روحانیون مبارز مبنی بر عدم حضور در رأی گیری و عدم حمایت اصلاحطلبان از همتی را بخورد بلکه بایستی با تمرکز بر کاندید اصلح و مقبول یعنی آیتالله #رئیسی، کار انتخابات را در مرحله اول تمام کند وگرنه چنانچه عباس عبدی میگوید هدف نهایی جبهه اصلاحات، کشاندن انتخابات به دور دوم است که بخشی از این امر از طریق حمایت گسترده اصلاحات از همتی در چند روز آخر و بخش مهمتر با شکستن رأی جریان آیتالله رئیسی به واسطه کاندیداهای دیگر منتسب به جریان انقلابی محقق میشود پس نباید کسی کار انتخابات را تمام شده بداند که این تحلیل، سم مهلکی است.
@houshdar
🔸آن عدالتخواهی که منحرف از ریسمان ولایت باشد، حداکثر بازتولید تفکر پوسیده کمونیست هاست و نتیجهای جز پشیمانی و پیوستن به اصحاب ارتجاع در پی ندارد. اما مهمتر از انحطاط یک شخص نادان، جریان جوان پرشوری است که پیرو تئورسینهای مریضذهنی مانند سعید زیباکلام شدهاند و عدالت را به مثابه «لا حکم الا لله» تفسیر میکنند و ابایی از اینکه همچون اویی را در رأس تشکیلاتشان بنشانند هم ندارند. کسانی که برای کوچکترین نقد به صحبت یک منبری گریبان چاک میدهند اما از دمخوری سیاسی و حمایت انتخاباتی امثال این فرد دست بر نمیدارند یا مقابل نشر این خزعبلات ساکتند؛ اگر مدعی ولایتمداری شدند، آن ادعا گزافهای بیش نیست.
@houshdar
🔸بیانیه آیتالله اراکی درباره سید کمال حیدری: «جنایتی که این شخص از طریق بدعتها و دروغهایش مرتکب شده، ثابت میکند که او شخصی فاسق، بدعتگزار و شیّاد است و لذا بر تمامی مسلمانان لازم است از او برائت جسته و با او به عنوان فاسق، شیّاد و بدعتگزار رفتار کنند، و هر گونه تأیید و حمایت از او به هر نحوی حرام بوده، و هر کس به این کار دست بزند، مجرم است و مشمول انتقام خداوند متعال است که فرمود: (إنّا مِن المُجرِمِينَ مُنتَقِمُونَ)»
@houshdar
🔸علیرغم بیانات صریح و علنی رهبر انقلاب در مخالفت با برکناری دولت، برخی نمایندگان مدعی انقلابیگری #فتنه_استیضاح را کلید زدهاند که دستاویز خوبی برای التهابآفرینی جریان غیرانقلابی و مظلومنمایی جریان لیبرال خواهد بود.
🔹در این میان برخی جریاناتی که برخلاف تظاهرشان، در عمل #ولایتپذیری در مرامشان نیست، به تحریف تاریخ انقلاب روی آوردهاند. ادعای آنها مخالفت حضرت امام (ره) با استیضاح بنیصدر و پیگیری این استیضاح توسط مجلس اول است! درحالیکه حزب جمهوری اسلامی که اکثریت مجلس اول را در دست داشت با وجود مخالفت قاطع با بنیصدر، اقدام به استیضاح او نکرد تا آنکه در ۲۰ خرداد ۶۰ حضرت امام(ره)، #بنیصدر را از فرماندهی کل قوا عزل نمودند، عزل بنیصدر در میانه جنگ تحمیلی برخلاف حمایتهای پیشین حضرت امام(ره) از وی، نشان واضحی برای مجلس شد پس در ۲۴ خرداد، ۱۰۷ نماینده درخواست کتبی استیضاح بنیصدر را دادند، ۲۶ خرداد دو فوریت آن در مجلس تصویب و ۳۰ و ۳۱ خرداد جلسه استیضاح برگزار و عدم کفایت بنیصدر تأیید شد. همچنین در خاطرات رئیس وقت مجلس نیز هماهنگی و اخذ نظر از حضرت امام(ره) قبل از اقدام در هر مرحله به چشم میخورد.
@houshdar
🔷امام مجتبی(ع)، شجاع ترین چهره تاریخ اسلام
🔸چه شد که حسن، امام به حق، جانشین شایسته علی و جانشین شایسته پیغمبر، با معاوية بن ابی سفیان، جانشین شایسته ابی سفیان، بر سر مسئله حکومت توافق پیدا کردند. نقطه معضل ماجرا از اینجا پیش می آید که «صلح» در جمله «صلح امام حسن»، به معنای تسلیم و سازش فهمیده میشود و خیلی روشن است که سازش امام حسن با معاوية بن ابی سفیان برای هیچ شیعه ای قابل قبول نیست، قابل فهم نیست. ولیکن مسئله این جور نیست؛ صلح به معنای سازش و تسلیم نیست صلح امام حسن به معنای متارکه موقت جنگ است برای آمادگی جهت ضربت زدن قاطع تر. صلح امام حسن، «تحرف القتال» است و «تحيز الى فئة». امام این صلح نامه را امضا میکند، جنگ را قطع میکند، اما به عنوان آتش بس. آتش بس سپری است در مقابل دشمن برای مدتی که در آن مدت تدارک امکانات تازه ای بشود.
🔹احتمال اینکه امام حسن بتواند با آن عده ای که اطرافش هستند بر لشکر معاویه پیروز بشود و او را شکست بدهد، برابر بود با صفر. وقتی پیروزی نظامی ممکن نیست، آیا دست روی دست هم بگذاریم؟ این یک شق قضیه؛ یا خودمان را قهرمانانه به کشتن بدهیم؟ این هم یک شق قضيه؛ یا راهی پیدا کنیم به سوی پیروزی، اگرچه در ظاهر آن راه امروز پیروزی و راه پیروزی تلقی نمیشود؟ امام حسن این شق اخیر را انتخاب کرد. چون دید که در جنگ نظامی شکست او قطعی است، ترجیح داد که فعلا جنگ را به یک صورتی قطع کند، فعلا دشمن را تا همین جایی که آمده است متوقف کند، خود را و زبدگان جبهه حق را و ایمان را حفظ بکند و در این فرصت مناسبی که برای خودش پیش می آورد، تدارک یک حمله وسیعی را ببینید که آن حمله، قدر مسلم، مرامی و فکری است و احتمالا نظامی هم باشد.
🔸اگر امام مجتبی به میدان جنگ میرفت و خون آنها به خاک میریخت، ممکن بود هزار نفر ناظر قضيه را به اعجاب و تحسین وادارد، اما این کاری بود که مساوی بود با انعدام مکتب اسلام به طور کل. اگر امام حسن آن روز در آن جنگ کشته میشد، معنایش این بود که اسلام برای همیشه از جامعه های بشری دور می افتاد، امام حسن شجاعت کرد؛ از آن احترام و تقدیر گذشت، اعتراض یاران نزدیکش را به سوی خود متوجه کرد، کج بینی نسلهای متوالی تحمل کرد، به بهای حفظ اسلام، به بهای حفظ دین. آیا امام حسن میتوانست در جنگ با معاویه شهید باشد؟ نه، نمیتوانست. شهید آن کسی است که جان خود، خون خود را میریزد، برای ابقای فکر و ایده ای که به آن احترام میگذارد؛ اما کشته شدن امام حسن در میدان مسكن از این قبیل نبود. امام حسن اگر در میدان جنگ کشته میشد، به این معنا بود که معاویه تنها کسی که امکان دارد نقش افشاگری و رسواگری در برابر روشهای پنهانی و ریاکارانه معاویه ایفا کند را دیگر در مقابل راه خود نبیند. امام حسن اگر خود را به کشتن میداد، یگانه کسی را به کشتن داده بود که امکان دارد پرده از چهره معاویه بردارد و معاویه را به دنیا بشناساند.
🔹این است که من معتقدم امام حسن مجتبی شجاع ترین چهره تاریخ اسلام است. شجاعت واقعی این است که انسان بر طبق آنچه مصلحت فکر و ایدئولوژی او است اقدام بکند، اگرچه کسی نفهمد و امام حسن حاضر شد خود را و نام خود را و وجهه خود را و محبوبیت خود را در میان دوستان نزدیکش، فدای مصلحت واقعی بکند؛ حاضر شد که او را نشناسند، برای اینکه اسلام را بشناسند و اسلام بماند. امام مجتبی حاضر نشد کشته بشود، برای خاطر اینکه کشته شدن به معنای خالی گذاردن صحنه در برابر معاویه بود. به معنای این بود که دست معاویه را در دگرگون کردن چهره اسلام باز بگذارد و حاشا به مقام عظیم امام مجتبی که از یک چنین مسئولیت خطیری سر باز بزند. قبول کرد با معاویه مخاصمه را ترک کند برای اینکه بتواند دیدبانی اسلام و حفاظت از قرآن و هدایت نسلهای آینده تاریخ را در موقع خود و آن چنان که باید، انجام بدهد.
🔸البته قبول صلح برای او خیلی رنج داشت، خیلی اعتراضها را به سوی او باز کرد، خیلیها را نسبت به او بدبین کرد؛ خیلی رنجهایی را بر او تحمیل کرد و بالاخره هم جان خودش را در این راه داد. اما همه این مسائل برای امام مجتبی حل شده است؛ برای او خیلی آسان است که تهمت و افترا و اعتراض و نقد و ایراد و اشکال را از دوستان و فحش را از دشمنانش بشنود اما مسئولیت خود را انجام داده باشد و وظیفه ای را که به عهده او است، در آن نقطه حساس تاریخ، به نحو اکمل انجام داده باشد و زمینه را برای انقلابها و فعالیتهای بعدی فراهم کرده باشد و واقعه ای را مثل واقعه کربلا تدارک دیده باشد و تکرار میکنم که اگر صلح امام مجتبی نبود، واقعه کربلا هم نبود و امروز اسلام اگر بود، اسلام معاویه بود، قرآن اگر بود قرآن معاویه بود و اسلام اگر پیغمبری داشت به نام معاویه شناخته میشد.
🔺 برگرفته از بیانات امام خامنهای در حسینیه ارشاد سال ۵۱، سیمای واقعی صلح امام حسن(ع)
t.me/hsh_media/182
@houshdar
هوشدار مدیا