cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

فــــــوجستان

ارتباط با ادمين @mosi46 @photosooha

Show more
Advertising posts
280
Subscribers
No data24 hours
-17 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

01:59
Video unavailableShow in Telegram
این نیز بگذرد @fojestan م.بخشی☘☘☘
Show all...
"پزشک" (Der Medicus) اسم یک فیلم آلمانی است که به تازگى در آلمان به نمایش در آمد. داستان فیلم مربوط به هزار سال پیش یعنی سال 1021میلادی در قرون وسطی می باشد که اروپا در جهل و بیماری به سر می برد. فیلم قلب لندن را نشان می دهد که مردم با فقر، آلودگی و بیماری دست و پنجه نرم میکنند وتنازع بقاء در جریان است. هیچ کس ازطبابت چیزی نمی داند. فقط سلمانی های دوره گرد (آرایشگران)، اندکی کارهای طبی درحد کشیدن دندان، جا انداختن استخوان و قطع انگشتان سیاه شده و میزان زیادی اوراد وخرافه به جای درمان به خورد مردم می دهند. سلمانی دوره گردی باگاری که در آن زندگی میکند‌ به محله ای در لندن آمده است. مادری بیوه که سه فرزند کوچک دارد ، دچار حصبه می شود . بچه (جسي) به دنبال سلمانی «طبیب» میرود و او اصلا بر بالین مریض نمی آید و می گوید این درد درمان نمی شود. مادر می میرد و کودک یتیم به همان سلمانی پناه می برد، چون گمان می‌کند از طبابت چیزی میداند. چند سال بعد  «سلمانی» دچار آب مروارید می شود و بینایی اش را از دست می دهد. جسی او را نزد یک کحّال یهودی می برد. کحّال او را عمل جراحی آب مروارید می کند و چشمانش شفا می یابد. جسی می پرسد چنین طبابت شگفتی را چگونه و از کجا آموختی؟ کحّال می‌گوید از بزرگترین دانشمند کره زمین ، جسی می گوید هر طور که هست باید به افتخار شاگردی او نایل شوم. کجاست؟ نامش چیست؟ کحّال می گوید نامش«ابن سینا» ست و تو باید به ایران و شهر اصفهان بروی. جسی با مصايب بی شمار و خطر کردن جان، خود را به اصفهان میرساند. آنجا با شهری مواجه می شود که بر خلاف لندن ، عظیم و مدرن است . برج و بارو دارد و ابوعلی سینا در یک مسجد بزرگ که رواق های فراخ دارد ، صبح ها طب درس می دهد. عصرها فلسفه و شب ها بر بام مسجد درس نجوم و هیات. جسی از این همه دانش وتمدن شگفت زده می شود. شاید مهم ترین صحنه فیلم آنجاست که بوعلی به جسی میگوید : درباب عفونت گوش مقاله ای ارائه بده. جسی از مسؤول کتابخانه می پرسد کتابی در باب عفونت گوش وجود دارد؟ اوجواب میدهد آن قفسه را ببین. وقتی جسی قفسه را باز می کند، می بیند پر از کتاب است. می گوید کدام کتاب مربوط به عفونت گوش است؟ مسئول کتابخانه می گوید: همه شان! بیننده خود شاهد است زمانی که در قلب اروپا برای درمان بیماری ها به اوراد و جادو متوسل می شدند، در کتابخانه اصفهان يک قفسه کتاب فقط مربوط به عفونت گوش بوده است. این تفاوت دانش در ایران و غرب یک هزار سال پیش از منظر یک فیلم صد در صد غربی است. هزارسال بعد ، اعلام شد که دو دانشگاه برتر ایران، شریف و تهران ، در رتبه حدود 600 رده‌ بندی دنیا جای گرفتند و جالبتر این است كه  نظام آموزشي از کسب چنین رتبه ای ابراز شادمانی کرده است ! روزنامه اطلاعات قسمت ابتدایی یادداشت سردبیر علیرضا خانی.                    تاانجایی که می‌توانید این مقاله رو نشر بدهید. @fojestan م.بخشی☘☘☘
Show all...
اگربخواهی نعمتی درتو زیادشود، باید آنراستایش کنی. حتی وقتی گیاهی راستایش کنی، بهتر رشد میکند. بگویید خدایا شکرت و برای هرآنچه به شما داده شاکر باشید تا نعمت های خدا به سوی شما سرازیر شود. خدایا چند چیز راازخانه هایمان کم نکن سلامتی برکت حس خوب اعتماد دوست داشتن و وفاداری آمین❤️ ••••❥•Jσιη👇🏻 ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ @fojestan م.بخشی☘☘☘
Show all...
ما برای جبران خلاء‌های یه زندگی عادی، به چیزهای عجیبی پناه می‌بریم: حیوون خونگی، ورزش، کتاب، موزیک، سیگار، الکل، کوه... و دیگه فهمیدیم که آدم‌ها زیاد پناه مناسبی نیستن، چون هرکسی در رنج خودش تنهاست... @fojestan م.بخشی☘☘☘
Show all...
از حکیمی پرسیدند مردم در چه حالت شناخته می‌شوند؟ پاسخ داد: ۱-اقوام در هنگامِ غربت ۲-مرد در بیماریِ همسرش ۳-دوست در هنگامِ سختی ۴-زن در هنگامِ فقرِ شوهرش ۵-مؤمن در بلا و امتحانِ الهی ۶-فرزندان در پیریِ پدر و مادر ۷-برادر و خواهر در تقسیمِ ارث @fojestan م.بخشی☘☘☘
Show all...
۵ حقیقت برای آرامش بیشتر: ۱-قضاوت دیگری تاثیری بر زندگی من ندارد. ۲-مردم وظیفه ندارند مرا درک کنند. ۳-از کسی در برابر لطفی که به او میکنم توقعی ندارم وگرنه این لطف را در حق او نمیکنم. ۴-کسانی که رفتار ناجوانمردانه با من داشته اند توسط کائنات مجازات خواهند شد هر چند من هرگز متوجه نشوم. ۵-دنیا سخاوتمندتر از آن است که موفقیت کسی، راه موفقیت مرا تنگ کند. @fojestan م.بخشی☘☘☘
Show all...
خردادِ عزیز ! خوش آمدی ... با این که می دانم در کوله ات ، چیزی جز خاطره ی امتحانات و بویِ تندِ بیقراری نداری ... با این که می دانم ، هرگز شبیهِ اردیبهشت ، صورتی و دلبرانه نخواهی بود ، با این که با هوایت غریبه ام ... ولی من آن قدر در خیالم ، حال و هوایِ نابِ اردیبهشت را کِش می دهم ؛ تا حواسم از تو و تکرارِ روزهایت پرت شود ... مشکل از تو نیست ... ما از هوایِ تکراریِ این روزها خسته ایم ... دنبالِ معجزه می گردیم ، و تو اصلا شبیهِ معجزه نیستی ... در نگاهِ من ؛ تو با تابستان ، هیچ فرقی نداری ... لطفا میانِ صفحاتِ معمولی ات ؛ دو سه خط ، بارانِ غیرِ معمولی مهمانمان کن ... شاید از حضورت کمی ذوق کردیم ... @fojestan م.بخشی☘☘☘
Show all...
01:01
Video unavailableShow in Telegram
خدایا قسمت میدم به ضامن آهو امام رضا ( ع ) همه دلها شاد همه بیمارستانها خالی از بیمار همه زندانها خالی از زندانی همه سفره ها پر برکت همه دشمنیها به دوستی همه غمها را به شادی مبدل بفرما الهی آمین.🤲🏻🙏🏻 @fojestan م.بخشی☘☘☘
Show all...
✍🏻زندگى چند بارى زمينم زده، چيزهايى رو نشونم داده كه هيچوقت نميخواستم ببينم. غم و شكست رو تجربه كردم. اما از يك چيز مطمئنم، من هميشه بلند ميشم . @fojestan م.بخشی☘☘☘
Show all...
از شیخ بهایی پرسیدند: "سخت می گذرد" چه باید کرد؟ گفت: خودت که می گویی سخت "می‌گذرد" سخت که "نمی ماند" پس خدا را شکر که "می گذرد" و "نمی‌ماند". امروزت خوب یا بد "گذشت" و فردا روز دیگری است قدری شادی با خود به خانه ببر... راه خانه ات را که یاد گرفت، فردا با پای خودش می آید... @fojestan م.بخشی☘☘
Show all...