گل های معرفت
برترین و نافع ترین دانش خودشناسی است. ارتباط با ادمین: @hossein246
Show more2 266
Subscribers
+324 hours
+17 days
+2730 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Photo unavailableShow in Telegram
💠 از کربلا به مدینه🕊
آخرین نامهی حسین بن علی(ع)، به محمد بن حنفیه؛ در آستانهی مرگ، کوتاه و ژرف.
بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحيمِ
أمّا بَعدُ
فَكَأَنَّ الدُّنيا لَم تَكُن
وكَأَنَّ الآخِرَةَ لَم تَزَل
وَالسَّلامُ
...دنيا چنان است كه گويى هرگز نبوده است
و آخرت چنان است كه گويى همواره بوده است! والسلام.
📗 کاملالزیارات، ص۱۵۸.
@golhaymarefat
🍃ما همه خواب زده ایم!🍃
حافظ می فرمود:
وصال "دولت بیدار" ترسَمَت ندهند
که خفتهای تو در آغوش بختِ خوابزده
از نگاه عرفانی همه انسانها یا در خواب هستند و یا در حال بازی و سرگرمی، در این حالت اخیر هم بیرون از عالم خواب نیستند. مولانا از عاشقی یاد می کند که شبهنگام انتظار معشوق میکشید و چون معشوق بر سر قرار آمد و او را خفته یافت، چند عدد گردو در دامنش ریخت و برفت؛ یعنی تو هنوز کودکی و لایق بازی و سرگرمی!
عارفان به ما میگویند وقتی «خود» را با مظاهر بیرونی و مفاهیم ذهنی و تصورات و خیالاتمان همهویت میکنیم و کمکم در میان هزاران من و ما گم میشویم، از آن پس رهایی و بیداری اگر نه محال، دست کم دشوار میگردد. چیزهایی چون وطن، دین، زبان، رنگ و نژاد و طبقه و گروه و... ما را از خود حقیقیمان دور میکنند. در حالی که اینها هیچ کدام به «من» حقیقیِ ما ربطی ندارند؛ سهل است که منشأ غالب نزاع ها و ستیزهای ما آدمیان از همین جاها آب میخورد. و هرروز که میگذرد ستبرتر و قویتر میشوند و همهی ابعاد زندگی مان را در خود فرو میپیچند.
مولانا داستان مردی را میگوید که بر سر راه خلق خاری کاشت و خار کمکم بزرگ شد و ریشه دوانید. اما در جواب اعتراض همسایه ها میگفت که روزی آن را خواهد کند غافل از اینکه خارکن هر روز ناتوانتر میشد و خار قویتر و انبوهتر.
این داستان، داستان همه ی ما انسانهاست.
آن درخت بد جوانتر میشود
وین کَننده پیر و مضطر میشود
خاربُن در قوّت و برخاستن
خارکن در پیری و در کاستن
خاربن هر روز و هر دم سبز و تر
خارکن هر روز زار و خشک تر
او جوانتر میشود تو پیرتر
زود باش و روزگار خود مبر
اما اینکه ما در خوابیم یا خود را به خواب زدهایم بدان معنا نیست که کاری نکنیم و بهانهای برای جَستن از خواب نجوییم:
مرد غرقه گشته جانی میکَنَد
دست را در هر گیاهی میزند
تا کدامش دست گیرد در خطر
دست و پایی میزند از بیم سر
دوست دارد یار این آشفتگی
کوشش بیهوده بِهْ از خفتگی
اندرین ره میتراش و میخراش
تا دم آخر دمی فارغ مباش
لنگ و لوک و خفته شکل و بی ادب
سوی او می غیژ و او را می طلب
(مثنوی مولانا)
حال نکته اینجاست که ما از نظرگاه غربیها (با توجه به مؤلفههای مدرنیته و سنجه های ترقی) نیز در خوابیم و چنان که باید و شاید از این خواب گران، به تعبیر علامه اقبال لاهوری، برنخاستهایم و هنوز تا دستیابی به لایههای زیرین ترقی و تجدّد راه درازی داریم.
هم از این رو مصطفی ملکیان میگوید:
"نشانههاى مدرنيته را در ايران در هيچ يك از لايه ها و ساختارهاى جامعه نمىبينم، نه در دانشگاه، نه در سياست، نه در اقتصاد و نه در ميان توده مردم".( ارزیابی «مدرنيته» از نگاه مصطفی ملكيان، پایگاه خبری آفتاب)
@golhaymarefat
وطن مادر من
استاد شهرام ناظری
شعر و آهنگ: آرمین فریدی
4_5771860932523200568.mp312.59 MB
در حضورِ خداوند یا دیگری!
از آموزگاران دینی و مربیان معنوی در ادیان مختلف، زیاد شنیدهایم که در خلوت و تنهایی خویش، چنان باشید در اندیشه و رفتار، که گویی در حضور خداوند به سر میبرید. زهی همت! و زهی بخت و اقبال و سعادت! اگر کسی بتواند حضور خداوند را در تمام لحظات زندگی خویش احساس کند و بدینسان، آن گونه بیندیشد و رفتار نماید که شرم و ادب حضور در چنان پیشگاه پاک و منزّه و بزرگی اقتضا میکند. اما میدانیم که فراوان نیستند کسانی که به چنین حال و مقام بلند و عزیزی رسیده باشند. از سویی، این را هم باید بپذیریم که تصور و تلقی انسانهای عصر ما از خداوند با آنچه پیشینیان ما در جهان سنت، به آن معتقد و مومن بودهاند تا حد زیادی دستخوش دگرگونی و تحول و تنزل شده است. عصر ما دیگر، عصر "یُومنون بالغیب" نیست و خداوند، شوربختانه در زندگی ما حضور چندان زنده و موثر و معناداری ندارد. به هر تقدیر، ایمان به خداوند، چنان که میدانیم شدت و ضعف دارد و همگان، تازه اگر قائل به وجود خداوند باشند، کیفیت حضور او را در زندگیشان به یک اندازه احساس نمیکنند.
معالوصف، شاید بتوانیم تعبیری را در این معنا به کار گیریم که با وضعیت انسان امروز سازگاری بیشتری داشته باشد. بدینقرار، که به جای احساس حضور خداوند، از احساس حضور دیگری در خلوت خویش سخن بگوییم. در واقع، حضور خداوند را در حضور و چهرۀ دیگری ببینیم.
به احتمال بسیار، هر کس در زندگی خویش، دیگریای دارد که دوست دارد در چشم او بهترین و دلانگیزترین جلوۀ خویش را ارائه دهد. آن دیگری میتواند پدر و مادر، همسر، دختر و پسر او باشد و یا استادی و آموزگاری و یا دوستی و یاری. میتوانیم سایه حضور آن بهترین و یگانهترین آدمی را در تمام لحظات زندگی خویش تصور کنیم. در آن صورت، رفتار و گفتار ما، ذوق و طعم و طراوت تازهای خواهد یافت. در آن صورت، ذهنِ گناهآلود و کژاندیش و بدخواه، و طبعِ ناموزون و نازیبای ما، اندک اندک، آراسته و موزون و زیبا خواهد شد و نیکخواه دیگران!
@irajrezaie
00:52
Video unavailableShow in Telegram
آهنگ وطن
وحید تاج
طبیبی فهميده بايد دست بر درمان زند
تا ز نو بهبود يابد حال بيمار وطن
1.00 MB
"In any given moment we have
two options:
to step forward into growth
or to step back into safety."
Abraham Maslow
در هر لحظه ما دو انتخاب داریم:
حرکت به جلو به سوی رشد
و یا عقب گَرد به سمت امنیت.
آبراهام مزلو
@golhaymarefat
نیایش دکتر شریعتی با صدای زندهیاد هاله سحابی
4_427707158461677641.mp36.09 MB
صبا پاشایی
حبیبالله بدیعی
علی حکیمی
بیژن ترقّی
با گریه سر را
به دامانت از غم
نهادم که شاید
بسوزد دلِ تو
به حالِ دلِ من
عجب ساده بود این
دلِ غافلِ من
Saba Pashaee - Dele Ghafel.mp312.39 MB
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.