cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

سیری بر مسائل وادبیات زنان.

من از تبار زنهاے تکرارے نیستم من ازنسل همان تافتـہ هاے جـدا بافـتـہ ام

Show more
Advertising posts
1 893
Subscribers
+624 hours
+367 days
+6730 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViews
Shares
Views dynamics
01
🍃☕️دمنوش امروز "دنیا رو می خواستی برام عمرتو گذاشتی به پام عشق تو فقط زیارت! نماز بود و عبادت! " ترانه "ننه" از معین :) ✍زنان آگاه @seyribar💫 •~🍃🌸🌼🍃~•
401Loading...
02
🔸🔹🔸 اما عزیزِ من داستان تو هنوز تمام نشده! تو خواهی خندید، در جایی که قبلا گریسته بودی…  
491Loading...
03
🔸🔹🔸 ☑️ سخت ترین شغل جهان .. ___ آشپزخانه هر روز بردباری و منفعل بودن را به زن می آموزد. #کار_خانگی #کار_خانگی_زنانه_نیست سیمون دوبووار 📕جنس دوم
603Loading...
04
🔸🔹🔸 🔸من‌‌ و‌ مرد هم رشته بودیم. من زودتر دبیرستان را تمام کرده بودم ولی او چند سال زودتر دکترا گرفت. چرا؟ چون من داشتم در ایران درس می‌خواندم و او نه.وقتی هم را دیدیم من تازه فوق لیسانس دومم را با چنگ و دندان تمام میکردم،او دیگر داشت پایان نامه دکترایش را می نوشت‌. قیاس:زن مهاجر خاورمیانه ای که با معدل خوب ارشد همچنان در مملکت خودش بیکار ماند و مجبور به تکرار مدارک شده با آدمهایی که‌ در مرزهای دیگر از نوجوانی میروند کالج و همه درهای آینده به رویشان باز است.. بگذریم همزمان با دفاع دکترایم باردار بودم و مسحور چرخه طبیعتی که در معجزه عظیم توالی زندگیش شرکت داشتم. ولی بازار کار اینجور فکر نمی‌کرد! همان موقع یک مصاحبه گرفتم در یکی از بزرگترین کمپانیهای فارما.اگر در آن تاریخ کار را میگرفتم،امروز عوض اینکه حقوقم‌ نصف همسرم باشد، در تعرفه مدیریت و تکنیک، سینیور بودم! هرگز نگفتند بخاطر بارداری استخدامت نمی‌کنیم(چون خلاف قانون کار و جرم است)ولی هیچ دلیلی هم ندادند که چرا وقتی تا قبل دیدار من و شکمم همه چیز خوب پیش رفته بوده، رد شدم؟! تقاضای یک دوره مهارتی از اداره کار کردم.زن مسئول گفته بود: با این شرایط شما؟مشکل است!و به شکمم اشاره کرده بود.من باورم نمیشد! دوباره پرسیده بودم آیا بارداری من، اسمش هست شرایطی مشکل؟ نامه پراکنی، دعوا و تهدید باید میکردم، تا بالاخره اجازه شرکت در دوره ای را بگیرم که با همان شکم برآمده، بهترین شرکت‌کننده و ارایه کننده مباحثش بودم. اینجا دیگر خاورمیانه نبود که چنین افتضاحی را بندازیم گردنش. این باقی جهان بود و من زن بودم و آسمان از این منظر همه جا یکرنگ است. بعد زایمان فهمیدم هیچ مهدکودک رسمی در منطقه ما کودک‌ زیر دو سال قبول نمی‌کند. پس باید به پرستاران خصوصی اعتماد می کردم و نوزادم را میدادم دستشان. گفتم هرگز! تا وقتی بچه زبان باز نکند و نتواند دقیق به من بگوید از چیزی خوشحال است یا می ترسد، به غریبه نمیسپارمش. مدارج و تالیف و ترجمه هایم را در کوزه گذاشتم و آب نوشیدم! سرجمع چهار سال. بیمه بیکاری ام، هدایایی که والدینم عامدانه تبدیل کرده بودند به پاکت پول و حمایت مالی مرد که به بهانه برگشت‌ مالیات می‌ریخت به حسابم، ته حلقم زهر میریختند که همواره متنفر بودم از مستقل نبودن و تکیه کردن مالی آنهم پس از تمام آن تلاشها و کنکورها و امتحان‌های جامع و... در شهری جدید بدون حتی یک آشنا، همنشین‌ دائمی کودکی نوپا بودم، مشغول شستن و پختن و خرید، تا شب که مرد در کت و شلوار رسمی برمیگشت و کودکمان‌ میدوید طرفش که گاهی با کلمات محدود شکایت مرا کند که سر پخش کردن صد باره سیب زمینی‌ها یا برگرداندن ظرف ماست روی سر خودش، دعوایش کرده ام.با ملالی مدام که هیچ حرف تازه و‌ خبر جدی جز از بچه نداشتم،هر روز آنقدر خسته و خمود‌ و خواب‌زده‌ میرفتم جلو که مادری برایم از معنا تهی شده بود. مرد همیشه عاشق درس‌‌خواندن بوده.همان زمانها اقدام کرد برای یک دانشگاه راه دور،رشته ‌MBA.من نمی دانستم میشود بدون شرکت در هیچ کلاسی مدرک معتبر دانشگاهی گرفت! و الان میدانم این میسر است اگر آدم زمان و تمرکز و انگیزه کافی داشته باشد. زن مدیر موفقی هم میشناسم که میانه درس گفت: بی‌تعارف مدیریت استرس و بار درسها و‌ مسئولیت زندگی را با هم نمی تواندو... گذاشت زمین. مرد طی دو سال درسها را خواند و امتحان‌ها را با نمره عالی پاس کرد. مدرکش را با مهر و موم سلطنتی و امضای رییس دانشگاه فرستادند. بهش گفتم مایه افتخار و لایق بسیار تبریک است برای این تلاش و هوش. خواست اول به مادرم بگوید چون موقع درس خواندنها گاهی سوالها و مباحث را در واتزاپ برایش می‌فرستاد و با هم بحث میکردند. مادرم شادی بسیار کرد و در ادامه گفت:«عزیزم، امیدوارم بدانی که این صرفا مدرک «تو» نیست.مسلم که تو عالی درس خواندی،‌ ولی همسرت در موفقیت تو همان‌قدر شریک است! بخاطر ساعاتی که بچه را پارک می‌برده‌ تا خانه ساکت باشد،دست تنها خریدها و مهمانی و تعطیلات را برگزار می‌کرده گاهی ساعتها پشت در بسته اتاق تو که تمرکزت به هم نخورد. مدرکت، مبارک هر دوی شما» اشک ریختم.چرا هیچ خودم را ندیده بودم که چه کرده ام تا او بتواند کاری که دوست دارد با موفقیت تمام کند؟ کل زمانی که جز مادری حق انتخابی برای خود قائل نبودم؟ که وقتی بچه دو سال اول زندگیش هیچ شبی نمیخوابید،تنها خود را موظف میدیدم بیدار بمانم چون در نظرم مرد بود که کار رسمی داشت و باید هر صبح، برای چالشهای بزرگ می‌رفت و‌ کار من هیچ بود که بعد تعویض پوشک، موز و هویج له کنم برای پوره. [بسیار مهم است] «تمرین» آدرس درست دادن‌ در برابری حقوق‌‌: حق انتخاب استفاده از امکانات متفاوت بدنهامان، بدون مجازات و به رسمیت شمردن آنچه که به واسطه جنسیت، دلیل برتری، کمتری و جدایی بین زن و مرد نیست. هر روز تمرین‌ کنیم.    
502Loading...
05
گنجشک نر همسرش را برای صبحانه به کافه می برد. او از بسیاری از مردان رمانتیک تر است. 😂 ‎‌‌https://t.me/LightNightMAN1996
15111Loading...
06
🔸🔹🔸 🌸درون هر زنی یک دختر شاد و بازیگوش  وجود دارد که میتواند حالش را خوب کند . امیدوارم حال خوبتون قشنگ ترین تکرار هر روزتون باشه🙏
27010Loading...
07
🔸🔹🔸 چارلی چاپلین روزی برای  تماشاگران  جکی را تعریف کرد -همه به جک ایشان  خندیدند سپس دوباره ، همون جک را بازگو کرد این بار تنها چند نفری خندیدند. وقتی برای بار سوم هم همون جک را به حضار گفت، اینبار دیکر  کسی نخندید. در ادامه چارلی سخنان زیبایی را به حاضرین گفت : چارلی گفت : اگر شما قادر نیستید به یک جک بخندید و دوباره  و چند باره بخندید، پس چگونه است که از  یک درد و اندوه یکبار گریه می کنید و مجددا برای همان غم و درد باز هم گریه می کنید و گریه می کنید؟ بنابراین بهتر است  از لحظه لحظه زندگیتان لذت ببرید - چارلی چاپلین بدون اینکه حرف دیگری بزند یا احساسات کسی را جریحه دار کند  آنجا را ترک کرد و میراث بزرگی از خود به جای گذاشت. ما این عبارت هایش را که به دل می نشیند را هماره به یاد خواهیم داشت : - هیچ چیز در  زندگی دائمی نیست، حتی مشکلات ما. - من عاشق راه رفتن زیر باران هستم تا کسی اشک هایم را نبیند. - روزی که عمرت را به  بدترین حالت به بطالت بگذرانی ، روزی است که در ان روز نخندیده باشی ترجمه استاد اسماعیلی از متن انگلیسی
2338Loading...
08
🎼 "عشق ابدی" 🎙ویگن      باید مدام کوک کرد    دلی را که از خستگی روزگار    صدایش ناموزون‌ست باید جان را نواخت           چه به سرود             چه به حضور؛               و امید آوازی‌ست                   که هر روز باید خواند.              ✍لیلی_هژیر @seyribar💫 •~🍃🌸🌼🍃~•
17716Loading...
09
Media files
1892Loading...
10
Media files
1963Loading...
11
این ما هستیم که زندگى را زیبا یا زشت مى‌بینیم. دنبال رسیدن به یک خوشبختى بى نقص نباشید. از چیزهاى کوچک زندگى لذت ببرید. اگـر آن‌ها را کنار هم بگذارید، مى‌توانید کل مسیر زندگی را بـا خوشحالى طى کنید... درود بر تک تک شما یاران جان روزتون پرازطراوت وشادابی
31813Loading...
12
Media files
2032Loading...
13
‌ ماہ آسمانم تو که باشی منظومه‌ی تاریک شب‌ها خالی از هر ستاره‌ای که باشد مهم نیست... تو روشنی بخش شبهای تاریک منی... مـاہ من شبـت مـاه
2625Loading...
14
💙آرامبخش امشب 🎙رضا شیری 🎼 به کی اعتماد کنیم این روزا...😔🤞 ساکنان قلبت را به دقت انتخاب کن زیرا هیچکس به غیر تو بهای سکونتشان را نخواهد پرداخت💔 @seyribar💫 •~🍃🌸🌼🍃~•
25410Loading...
15
🔸🔹🔸 میروم عـشـق پر از ناز شود برگردم میروم تـا نفـسـم بـاز شــود، برگردم یاکه غم از دل‌خود پر بدهم پر گیرم پـر ایـن رابطـه پـرواز شـود، برگردم میروم تـار به تـار غزلـم ، حرف شود نـتِ ایـن شعـر کـه آواز شود ،برگردم سبک موسیقی چشمان ترا میخواهم در نگـاه تـو کـه شهنـاز شـود، برگردم ارتش چشم تو را تا به ابد میخواهم بـروم، لـشـکـر تــو نـاز شــود، برگردم بخدا آخر این قافیه ها چیزی نیست میروم، قـافـیــه آغـاز شــود ، برگردم @seyribar💫 •~🍃🌸🌼🍃~•
2432Loading...
16
🔸🔹🔸 یک زن هیچوقت کامل به دنیا نمیاد، قوی نمیشه، مستقل به بار نمیاد. یک شبِ فولاد اب دیده نمیشه. سرد و گرم چشیده نمیشه، واسه بُردهاش کمین نمیکنه و آرزوهاش رو‌ با دستاش نمیسازه. به دنیا میاد یاد میگیره زن بودن رو. به دنیا میاد یاد میگیره قوی بودن رو. به دنیا میاد یاد میگیره سخت جان بودن با تنِ ظریفش رو. به دنیا میاد یاد میگیره شکننده بودن در عین محکم موندش رو. به دنیا میاد یاد میگیره که اجازه نده کسی دیوار زندگیش رو‌ بسازه تا چم و خم‌ش رو بلد شه و بدونه کدوم آجر رو بیرون بکشه تا یهو فرو‌ بریزه. به دنیا میاد شکست بخوره تا واسه بُردش بیشتر بدوه. به دنیا میاد که ببازه تا بدونه زمین خوردن چه دردی داره. به دنیا میاد زخمی بشه تا بفهمه درد کشیدن در عین تنهایی چه طمیه. به دنیا میاد رویا بچینه به گِل بشینه، دوباره از نو بکاره. یک زن یاد میگیره از یک جایی دیگه فرار نکنه جلوی همه بی قراریا، چشم‌تو چشم‌ِ همه محدودیت ها، شونه به شونه همه نتونست‌ها بایسته، با هرچیزی که ساخته و ویران شده روبه رو بشه و دوباره خشت به خشت بسازه.. فرگل‌مشتاقی  
2322Loading...
17
🔸🔹🔸 روزی که دختر دار بشوم به دخترم می‌گویم منتظر نباش کسی خوشبختت کند، خودت برو دنبال خوشبختی... بهش می‌گویم دخترم تو قراره روزی مستقل بشوی... . من نمی‌خواهم بهش بگویم که آخرین مرحله موفقیت یک "دختر" در مملکت‌مان عروس شدن و خانه بخت رفتن است! نمی‌خواهم دم به دقیقه در گوشش بخوانم قراره روزی مادر بشوی... بهش می‌گویم عروسکم تو قراره انسان موفقی بشوی و در این راه نیازی نداری که عروس شوی، احتیاجی نداری مردی با اسبی سفید و این خزعبلات بیاید دنبالت! . مشکل ما این است که در گوش بچه‌هایمان از کودکی هی می‌خوانیم ؛ هی تکرار می‌کنیم که نهایتا یکی می‌آید و میگیرتت! باور کنید موفقیت یک بانو در گروی "عروس شدن" و "مادر شدنش" نیست... به دخترهایمان یاد بدهیم...
2467Loading...
18
Media files
3044Loading...
19
🔸🔹🔸 فقر احتمالاً می‌تواند سرعت پیرشدن مغز را افزایش دهد 🔻دانشمندان دانشگاه‌های ژنو و لوزان در سوئیس توانسته‌اند ارتباطی میان درآمد پایین و نابودی سریع‌تر ماده سفید در مغز پیدا کنند. درحالی‌که حجم ماده سفید با افزایش سن کاهش می‌یابد، ظاهراً زندگی در فقر می‌تواند به این روند سرعت ببخشد و مغز را سریع‌تر پیر کند. 🔻پژوهشگران دانشگاه‌های سوئیس در تحقیق اخیر خود متوجه شدند که تعداد رشته‌هایی که از هر نورون منشعب می‌شود (تراکم نوریت) و اندازه پوشش محافظ روی این رشته‌ها (میلیناسیون)، ظاهراً با تجزیه سریع‌تر ماده سفید ارتباط دارند. 🔻با وجود اینکه کاهش ماده سفید می‌تواند روی عملکرد شناختی تأثیر منفی داشته باشد، اما پژوهشگران متوجه شده‌اند که افراد در خانواده‌های ثروتمند حتی با وجود میلین کمتر و تراکم نوریت پایین‌تر، باز هم عملکرد شناختی خود را حفظ می‌کنند. 🔻بنابراین به نظر می‌رسد پول بیشتر به‌عنوان یک محافظ در برابر زوال عقل عمل می‌کند و دانشمندان باید به‌دنبال مکانیزم‌های دیگری علاوه برتغییرات ظاهری مغز باشند. @seyribar💫 •~🍃🌸🌼🍃~•
4729Loading...
20
🔸🔹🔸 قانون مکث 3 ثانیه: کسی از شما سؤالی ميپرسد، سريعا جواب ندهيد، سه ثانيه مكث کرده، سپس جواب دهيد.  يا در ماشين نشسته ايد و خیلی هم عجله داريد، قبل از روشن كردن ماشين، بر روی صندلی ماشین به آرامی، سه ثانيه مكث كنيد بعد ماشينتان را روشن كنيد.         اين مكث های سه ثانيه باعث افزایش قدرت و صبر شما شده و در نتیجه باعث ماندگاری و افزون شدن انرژی مثبت شما ميشود. در اين كار ممارست بخرج دهيد تا اينكه ملكه ذهن شما شده و در حافظه تان ثبت گردد. مهم ترين فايده مكث سه ثانيه جلوگیری از بروز خشم و عصبانيت می‌باشد و به شما ترمزی ميدهد كه خودتان را كنترل كنيد.
28916Loading...
21
🍃☕️دمنوش امروز "فقط تو" 🎙 #مارتیک       من از آنانم،     کسانی که می‌میرند    وقتی که‌ عاشق می‌شوند...     ✍محموددرویش @seyribar💫 •~🍃🌸🌼🍃~•
24611Loading...
22
Media files
53819Loading...
23
🔸🔹🔸 ✅ پرستاری هنر نقاشی لبخند بر بوم دردهاست .  روزتان مبارک ای نقاشان زندگی .  12می روز جهانی پرستار بر همه پرستاران ایران و جهان خجسته و همایون باد🌹 @seyribar 💫 •~🍃🌸🌼🍃~•
40317Loading...
24
🔸🔹🔸 ‍ ‍ ‍ ۲۲ اردیبهشت " ۱۲ ماه مه"  زادروز  فلورانس نایتینگل ( زاده ۱۲ می ۱۸۲۰ فلورانس ایتالیا -- درگذشته ۱۳ اوت ۱۹۱۰ لندن ) مشهور به بانوی چراغ‌به‌دست، پرستار و ریاضیدان و آماردان بزرگ انگلیسی و بنیانگذار حرفه پرستاری مدرن فلورانس، فرزند ویلیام ادوارد شور، یکی از اعضای اشراف‌زاده دربار بود که در یک خانه بزرگ و راحت، دوران کودکی خود را گذراند. در نامه‌های محرمانه‌ای که از او یافت شده نوشته «از کودکی برای خدمت به‌بیماران و بی‌پناهان الهاماتی از سوی خداوند به‌قلبم می‌رسید.» او برخلاف خواست خانواده‌اش، علاقه زیادی به‌درمان بیماران و پرستاری داشت و تصمیم به‌پاگذاردن در این راه گرفت. به‌گفته خودش از دوران کودکی همواره ندایی از جانب خداوند به‌گوش او می‌رسیده است و شبها هرگز خواب نداشته تا زمانی که صبح فرا می‌رسیده. خودش می‌گفته صدایی آرام مرتبا می‌گفت، ای فلورانس کوچک آینده تو تماما در خدمت بیماران سپری خواهد شد، تو سرنوشت مرگبار بیماران را دگرگون خواهی کرد. ای فلورانس کوچک بپا خیز و بیدار باش. در سال ۱۸۵۳ که جنگ میان ترکیه و روسیه آغاز شد، فرانسه و انگلیس به‌یاری ترکیه شتافتند و سربازان خود را به‌جنگ اعزام کردند. در آن زمان تیتر روزنامه‌های تایمز لندن خبر از جنگ و توصیف اوضاع وخیم بیمارستانهای نظامی انگلیس را  می‌داد. در این گزارشها آمده بود تنها ۲۰ پرستار در جبهه‌ها فعالیت می‌کنند، بیمارستانی وجود ندارد و حتی باند برای پانسمان هم نیست. با انتشار این گزارش‌ها، او از وزیر جنگ انگلیس درخواست وسایل و امکانات بهداشتی کرد و سپس با همراهی۳۴ پرستار زن با شجاعت تمام، پا به اعماق خاک ترکیه گذاشت و به‌یاری مجروحان شتافت. او به‌پرستاران اعتبار امیدوار کننده‌ای داد و تبدیل به‌تندیسی از فرهنگ ویکتوریایی شد، بخصوص توصیفی که از او شد به‌عنوان «بانوی چراغ بدست» که شبانگاه میان مجروحین جنگی گشت می‌زد. وی با چهره‌ای آرام‌بخش برای اینکه سربازان دست از میگساری بردارند، اتاقی برای مطالعه و بازی‌های سالم آنان راه‌ انداخت. او بر اثر کار مداوم و همدمی با بیماران دچار تب وحشتناکی شبیه تیفوس یا مالاریا شد که در آن هنگام قربانیان زیادی را به‌کام مرگ کشانده بود و فلورانس نیز بر اثر این بیماری به‌شدت ضعیف شد. جنگ پایان یافت و او به‌لندن بازگشت. هرچند می‌خواست گمنام بماند، اما نامش به‌عنوان فرشته سر زبانها بود ولی برای اینکه خود را از چشم دیگران دور نگه‌دارد، به‌گونه‌ای خود را پنهان کرد که گویی مرده است. او همراه ویلیام فار، یک پزشک نظامی و فرد نیکوکاری به‌مدت ۲۰ سال برای بهبود وضعیت بیمارستان‌ها و نظام آموزشی پرستاران تلاش کردند. وی نخستین مدرسه عالی آموزش پرستاری را سال ۱۸۶۰ در بیمارستان سن‌توماس لندن راه‌اندازی و مدیریت کرد. هرچند سلامت جسمانی او تحلیل رفته بود اما شهرتش از لندن به آمریکا و هند نیز رسید، به‌گونه‌ای که یک معمار و تاجر لیورپولی به‌نام ویلیام راتبون در سال ۱۸۶۰ مبلغ زیادی در اختیار فلورانس گذاشت تا یک بیمارستان بسازد. بیمارستانهایی که او ساخت مطابق استاندارد و الگوی بهداشتی بود و طبقات مختلف آن به‌بخش‌های ویژه‌ای مثل زنان و زایمان، روان، کودکان و جراحی اختصاص داشت. چند سال کار مداوم و سخت پس از جنگ، توان او را بسیار تضعیف کرد، به‌گونه‌ای که در آخرین سالهای عمر نابینا شد و نمی‌توانست مانند گذشته به‌وظایف خود عمل کند تا اینکه در ۹۰ سالگی درگذشت. ‌‌ @seyribar 💫 •~🍃🌸🌼🍃~•
3808Loading...
25
🔸🔹🔸 اگر شیر فاسد شود تبدیل به ماست میگردد. ارزش ماست از شیر بیشتر است. اگر حتی فاصد تر شود تبدیل به پنیر می شود. پنیر، هم از ماست و هم از شیر ارزشمندتر است. اگر آب انگور ترش شود، به شراب تبدیل می گردد که حتی از آب انگور گران بها تر است. تو بد نیستی چون اشتباه کردی. اشتباههای تو تجربیاتی هستند که تو را به عنوان شخصی ارزشمندتر بدل می سازند. کریستف کلمب یک خطای ناوبری و جهت یابی را مرتکب شد و اشتباهش باعث کشف آمریکا گردید. اشتباه الکساندر فلمینگ او را به اختراع پنی سیلین سوق داد. اجازه ندهید اشتباهات، شما را پایین بیاورند. این تمرین نیست که از ما انسانی کامل می سازد. این اشتباهات است که ما از آنها یاد می گیریم و باعث کامل شدن ما می گردند! از اشتباهات نترسید قدم های بزرگتری در  پیش دارید، فقط ادامه بدهید. از متن انگلیسی ترجمه استاد اسماعیلی
41932Loading...
26
فکر کردن به تو شاید گل سرخی ست که پیراهن آغوش مرا پوشیده است اگر این نیست چرا ؟ پروانه ی عطرت نپریده است هنوز .🦋 @seyribar 💫 •~🍃🌸🌼🍃~•
30511Loading...
27
می خواه و گل افشان کن از دهر چه می‌جویی این گفت سحرگه گل بلبل تو چه می‌گویی مسند به گلستان بر تا شاهد و ساقی را لب گیری و رخ بوسی می نوشی و گل بویی شمشاد خرامان کن و آهنگ گلستان کن تا سرو بیاموزد از قد تو دلجویی تا غنچه خندانت دولت به که خواهد داد ای شاخ گل رعنا از بهر که می‌رویی امروز که بازارت پرجوش خریدار است دریاب و بنه گنجی از مایه نیکویی چون شمع نکورویی در رهگذر باد است طرف هنری بربند از شمع نکورویی آن طره که هر جعدش صد نافه چین ارزد خوش بودی اگر بودی بوییش ز خوش خویی هر مرغ به دستانی در گلشن شاه آمد بلبل به نواسازی حافظ به غزل گویی درود بر شما یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ را آغاز کرده ایم روز خوش ، سلامت و شادمان باشید بیائید امروز ، عقربه احساس مان را روی        "حال خوب"                             کوک کنیم. به همانگونه که می بینید، همه چیز مهیاست ... @seyribar 💫 •~🍃🌸🌼🍃~•
3995Loading...
28
سحرگاهان که مخمور شبانه گرفتم باده با چنگ و چغانه نهادم عقل را ره توشه از می ز شهر هستیش کردم روانه نگار می فروشم عشوه‌ای داد که ایمن گشتم از مکر زمانه ز ساقی کمان ابرو شنیدم که ای تیر ملامت را نشانه نبندی زان میان طرفی کمروار اگر خود را ببینی در میانه برو این دام بر مرغی دگر نه که عنقا را بلند است آشیانه که بندد طرف وصل از حسن شاهی که با خود عشق بازد جاودانه ندیم و مطرب و ساقی همه اوست خیال آب و گل در ره بهانه بده کشتی می تا خوش برانیم از این دریای ناپیداکرانه وجود ما معماییست حافظ که تحقیقش فسون است و فسانه 🌱درود بر شما دوستان جان پگاهتان سرشار از موفقیت و شادکامی باد🌱
4908Loading...
29
Media files
3151Loading...
30
شب شد، ماه را بوسیده ام، خیال پریشانم  را شانه زده ام گلدان های شمعدانی را به نوازشی آرام خوابانده ام منتظرت می مانم، تا چون هر شب با صدای شبت بخیر ماه من رویای تو را به آغوش بگیرم..! #فریدون_مشیری شبتون  پراز عشق ورویا 🌙⭐️ @seyribar 💫 •~🍃🌸🌼🍃~•
47918Loading...
31
💙آرامبخش امشب 🎙بانو مرجان 🎼 من هنینم جوری ندارمت که انگار تمام عاشقانه های دنیا را برای تو نوشته اند @seyribar 💫 •~🍃🌸🌼🍃~•
30219Loading...
32
🔸🔹🔸 من می‌خواستم یک زن یعنی یک بشر باشم. من می‌خواستم بگویم که من هم حق نفس کشیدن و حق فریاد زدن دارم و دیگران می‌خواستند فریادهای مرا بر لبانم و نفسم را در سینه‌ام خفه و خاموش کنند. فروغ فرخزاد    
3649Loading...
00:22
Video unavailableShow in Telegram
🔸🔹🔸 اما عزیزِ من داستان تو هنوز تمام نشده! تو خواهی خندید، در جایی که قبلا گریسته بودی…  
Show all...
00:56
Video unavailableShow in Telegram
🔸🔹🔸 ☑️ سخت ترین شغل جهان .. ___ آشپزخانه هر روز بردباری و منفعل بودن را به زن می آموزد. #کار_خانگی #کار_خانگی_زنانه_نیست
سیمون دوبووار 📕جنس دوم
Show all...
🔸🔹🔸 🔸من‌‌ و‌ مرد هم رشته بودیم. من زودتر دبیرستان را تمام کرده بودم ولی او چند سال زودتر دکترا گرفت. چرا؟ چون من داشتم در ایران درس می‌خواندم و او نه.وقتی هم را دیدیم من تازه فوق لیسانس دومم را با چنگ و دندان تمام میکردم،او دیگر داشت پایان نامه دکترایش را می نوشت‌. قیاس:زن مهاجر خاورمیانه ای که با معدل خوب ارشد همچنان در مملکت خودش بیکار ماند و مجبور به تکرار مدارک شده با آدمهایی که‌ در مرزهای دیگر از نوجوانی میروند کالج و همه درهای آینده به رویشان باز است.. بگذریم همزمان با دفاع دکترایم باردار بودم و مسحور چرخه طبیعتی که در معجزه عظیم توالی زندگیش شرکت داشتم. ولی بازار کار اینجور فکر نمی‌کرد! همان موقع یک مصاحبه گرفتم در یکی از بزرگترین کمپانیهای فارما.اگر در آن تاریخ کار را میگرفتم،امروز عوض اینکه حقوقم‌ نصف همسرم باشد، در تعرفه مدیریت و تکنیک، سینیور بودم! هرگز نگفتند بخاطر بارداری استخدامت نمی‌کنیم(چون خلاف قانون کار و جرم است)ولی هیچ دلیلی هم ندادند که چرا وقتی تا قبل دیدار من و شکمم همه چیز خوب پیش رفته بوده، رد شدم؟! تقاضای یک دوره مهارتی از اداره کار کردم.زن مسئول گفته بود: با این شرایط شما؟مشکل است!و به شکمم اشاره کرده بود.من باورم نمیشد! دوباره پرسیده بودم آیا بارداری من، اسمش هست شرایطی مشکل؟ نامه پراکنی، دعوا و تهدید باید میکردم، تا بالاخره اجازه شرکت در دوره ای را بگیرم که با همان شکم برآمده، بهترین شرکت‌کننده و ارایه کننده مباحثش بودم. اینجا دیگر خاورمیانه نبود که چنین افتضاحی را بندازیم گردنش. این باقی جهان بود و من زن بودم و آسمان از این منظر همه جا یکرنگ است. بعد زایمان فهمیدم هیچ مهدکودک رسمی در منطقه ما کودک‌ زیر دو سال قبول نمی‌کند. پس باید به پرستاران خصوصی اعتماد می کردم و نوزادم را میدادم دستشان. گفتم هرگز! تا وقتی بچه زبان باز نکند و نتواند دقیق به من بگوید از چیزی خوشحال است یا می ترسد، به غریبه نمیسپارمش. مدارج و تالیف و ترجمه هایم را در کوزه گذاشتم و آب نوشیدم! سرجمع چهار سال. بیمه بیکاری ام، هدایایی که والدینم عامدانه تبدیل کرده بودند به پاکت پول و حمایت مالی مرد که به بهانه برگشت‌ مالیات می‌ریخت به حسابم، ته حلقم زهر میریختند که همواره متنفر بودم از مستقل نبودن و تکیه کردن مالی آنهم پس از تمام آن تلاشها و کنکورها و امتحان‌های جامع و... در شهری جدید بدون حتی یک آشنا، همنشین‌ دائمی کودکی نوپا بودم، مشغول شستن و پختن و خرید، تا شب که مرد در کت و شلوار رسمی برمیگشت و کودکمان‌ میدوید طرفش که گاهی با کلمات محدود شکایت مرا کند که سر پخش کردن صد باره سیب زمینی‌ها یا برگرداندن ظرف ماست روی سر خودش، دعوایش کرده ام.با ملالی مدام که هیچ حرف تازه و‌ خبر جدی جز از بچه نداشتم،هر روز آنقدر خسته و خمود‌ و خواب‌زده‌ میرفتم جلو که مادری برایم از معنا تهی شده بود. مرد همیشه عاشق درس‌‌خواندن بوده.همان زمانها اقدام کرد برای یک دانشگاه راه دور،رشته ‌MBA.من نمی دانستم میشود بدون شرکت در هیچ کلاسی مدرک معتبر دانشگاهی گرفت! و الان میدانم این میسر است اگر آدم زمان و تمرکز و انگیزه کافی داشته باشد. زن مدیر موفقی هم میشناسم که میانه درس گفت: بی‌تعارف مدیریت استرس و بار درسها و‌ مسئولیت زندگی را با هم نمی تواندو... گذاشت زمین. مرد طی دو سال درسها را خواند و امتحان‌ها را با نمره عالی پاس کرد. مدرکش را با مهر و موم سلطنتی و امضای رییس دانشگاه فرستادند. بهش گفتم مایه افتخار و لایق بسیار تبریک است برای این تلاش و هوش. خواست اول به مادرم بگوید چون موقع درس خواندنها گاهی سوالها و مباحث را در واتزاپ برایش می‌فرستاد و با هم بحث میکردند. مادرم شادی بسیار کرد و در ادامه گفت:«عزیزم، امیدوارم بدانی که این صرفا مدرک «تو» نیست.مسلم که تو عالی درس خواندی،‌ ولی همسرت در موفقیت تو همان‌قدر شریک است! بخاطر ساعاتی که بچه را پارک می‌برده‌ تا خانه ساکت باشد،دست تنها خریدها و مهمانی و تعطیلات را برگزار می‌کرده گاهی ساعتها پشت در بسته اتاق تو که تمرکزت به هم نخورد. مدرکت، مبارک هر دوی شما» اشک ریختم.چرا هیچ خودم را ندیده بودم که چه کرده ام تا او بتواند کاری که دوست دارد با موفقیت تمام کند؟ کل زمانی که جز مادری حق انتخابی برای خود قائل نبودم؟ که وقتی بچه دو سال اول زندگیش هیچ شبی نمیخوابید،تنها خود را موظف میدیدم بیدار بمانم چون در نظرم مرد بود که کار رسمی داشت و باید هر صبح، برای چالشهای بزرگ می‌رفت و‌ کار من هیچ بود که بعد تعویض پوشک، موز و هویج له کنم برای پوره. [بسیار مهم است] «تمرین» آدرس درست دادن‌ در برابری حقوق‌‌: حق انتخاب استفاده از امکانات متفاوت بدنهامان، بدون مجازات و به رسمیت شمردن آنچه که به واسطه جنسیت، دلیل برتری، کمتری و جدایی بین زن و مرد نیست. هر روز تمرین‌ کنیم.    
Show all...
سیری بر مسائل وادبیات زنان.

من از تبار زنهاے تکرارے نیستم من ازنسل همان تافتـہ هاے جـدا بافـتـہ ام

Repost from N/a
00:27
Video unavailableShow in Telegram
گنجشک نر همسرش را برای صبحانه به کافه می برد. او از بسیاری از مردان رمانتیک تر است. 😂 ‎‌‌https://t.me/LightNightMAN1996
Show all...
01:51
Video unavailableShow in Telegram
🔸🔹🔸 🌸درون هر زنی یک دختر شاد و بازیگوش  وجود دارد که میتواند حالش را خوب کند . امیدوارم حال خوبتون قشنگ ترین تکرار هر روزتون باشه🙏
Show all...
1
Photo unavailableShow in Telegram
🔸🔹🔸 چارلی چاپلین روزی برای  تماشاگران  جکی را تعریف کرد -همه به جک ایشان  خندیدند سپس دوباره ، همون جک را بازگو کرد این بار تنها چند نفری خندیدند. وقتی برای بار سوم هم همون جک را به حضار گفت، اینبار دیکر  کسی نخندید. در ادامه چارلی سخنان زیبایی را به حاضرین گفت : چارلی گفت : اگر شما قادر نیستید به یک جک بخندید و دوباره  و چند باره بخندید، پس چگونه است که از  یک درد و اندوه یکبار گریه می کنید و مجددا برای همان غم و درد باز هم گریه می کنید و گریه می کنید؟ بنابراین بهتر است  از لحظه لحظه زندگیتان لذت ببرید - چارلی چاپلین بدون اینکه حرف دیگری بزند یا احساسات کسی را جریحه دار کند  آنجا را ترک کرد و میراث بزرگی از خود به جای گذاشت. ما این عبارت هایش را که به دل می نشیند را هماره به یاد خواهیم داشت : - هیچ چیز در  زندگی دائمی نیست، حتی مشکلات ما. - من عاشق راه رفتن زیر باران هستم تا کسی اشک هایم را نبیند. - روزی که عمرت را به  بدترین حالت به بطالت بگذرانی ، روزی است که در ان روز نخندیده باشی ترجمه استاد اسماعیلی از متن انگلیسی
Show all...
👍 1