306Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
توجه / روزانه ۲ بار و هر بار به مدت ۶۰ ثانیه وقت بگذارید و این قسمتهای سر را ماساژ دهید تا میزان هوشیاری بدنی شما حفظ شود و در میانسالی آلزایمر نگیرید ...
این سه دقیقه را تماشا کنید تا پی ببرید چرا این حد فرار مغزی داریم!
این شخص یکی از معتبرترین دانشمندان علم خزنده شناسی دنیا است و از تمام دانشگاهها و کشورهای معتبر جهان دعوت داشته است، اما نرفته و در ایران مانده است!
ویدیویی تلخ و دردناک از وضع زندگی یکی از نوابغ جهان که برای امرار معاش به پرورش غاز روی آورده است و شاگردی میکند! آن قدر پخش کنید تا مسئولی قدر این نخبه را تا دیر نشده بداند...
"ای ایران" چگونه ساخته شد؟
در شهریور ۱۳۲۳ که نیروهای انگلیسی و دیگر متفقین، تهران را اشغال کرده بودند، حسین گل گلاب در خیابان هدایت میبیند که یک سرباز انگلیسی در حال کتک زدن و فحاشی به یک بقال ایرانی است. حتی به یک افسر نظامی هم که به قصد مداخله وارد ماجرا میشود، سیلی محکمی میزند. گل گلاب، پس از دیدن این صحنه، با چشمان اشکآلود به دیدن روح الله خالقی میرود و ماجرا را تعریف میکند و میگوید:
«کار ما به اینجا رسیده که سرباز اجنبی توی گوش نظامی ایرانی میزند؟» روح الله خالقی میگوید: ناراحتی تأثیری ندارد. بیا کاری کنیم و سرودی بسازیم. همان جا مرحوم گل گلاب شروع به زمزمه شعری میکند که با تکمیل آن خالقی موسیقی را مینویسد. بنان نیز آن را میخواند. ظرف یک هفته، تصنیف ای ایران با یک ارکستر بزرگ ساخته میشود. ای ایران بارها در زمان زندگی خالقی و شاعرش، گل گلاب، اجرا شد؛ آن هم در ارکستری که بیشتر توسط هنرجویان هنرستان موسیقی در دوره مدیریت خالقی تشکیل شد و حتی پای این سرود به سینما هم کشیده شد.
اینجا سنگاپور است!
کشور کوچکی که نخست وزیر آن یک زن مسلمان فقیر به نام حلیمه یعقوب است!
اما در عرض فقط چند سال سنگاپور را تبدیل به پیشرفتهترین کشور جهان کرد و در حال حاضر اینگونه با زبالهها برق تولید میکنند و باعث حیرت جهانیان شدند!
کاش مسئولان ما یک دهم این کارها را برای ایران انجام میدادند، دیگر امروز مشکل آب و برق نداشتیم..
آنجا را نمیدانم
اما اینجا بی تو،
بدونِ آغوشت
خیابان به خیابان،
برگ به برگ
پاییز به شدت دارد اتفاق میافتد ...
مریم قهرمانلو