JoseAngelValente

از قلب غرق‌شده‌ات، بیرون می‌کشم صدایت را. مهِ تاریکی از مرگ، وجودم را اشغال می‌کند. دیگر حتی مرگ هم نمی‌تواند صدایت را از من جدا کند. #خوزه_آنخل_بالنته برگردان #مهیارمظلومی @joseangelvalente

. چه بسیار زمانهایی که ذهنت خالی‌ست، چه بسیار پرتوهایی گرم که کمرت را در آغوشت می‌کشند، چه بسیار ابدیت‌هایی که بی‌درنگ از تو پاسخی پدیدار می‌گردد، بدنت اما تا این شب بی‌جان و این سایه‌ها غوطه‌ور خواهد ماند. #خوزه_آنخل_بالنته برگردان #مهیار_مظلومی #joseangelvalente #mahyarmazloumi @joseangelvalente @mahyarmaz https://www.instagram.com/p/CiGHdhZOwpd/?igshid=MDJmNzVkMjY=

. سازشی آرام و فلزآگین در هوا جاری‌ست زیر لایه‌ای خاکستری که دریاچه را بی‌ جنبشی تکثیر می‌کند. از نبودنت، آبِ گَردگرفته‌ی نقره‌فام، بال، پرواز، و هوا، برای تو. #خوزه_آنخل_بالنته برگردان #مهیار_مظلومی #joseangelvalente #translated by #mahyarmazloumi @joseangelvalente @mahyarmaz https://www.instagram.com/p/Ch0mkMOOMJ1/?igshid=MDJmNzVkMjY=

. "ماده" بدل کردن کلمه به ماده، آنجا که هرآنچه گفتنی‌ست از مرزهایی مادی فراتر نخواهد رفت. اگر همانند زهدانی خود را با ظرافت به او بسپاری و با لطافت گوش بر شکم عریانش بنهی تا خروش گنگ دریا را بشنوی، همواره چیزی فراتر از تو چون عشقی بی‌نام زاده خواهد شد. #خوزه_آنخل_بالنته برگردان #مهیار_مظلومی #joseangelvalente #mahyarmazloumi @joseangelvalente @mahyarmaz https://www.instagram.com/p/CgIqTNvux34/?igshid=MDJmNzVkMjY=

. "نقوش کاشی‌ها بر زمینه‌ای تهی" چگونه می‌شود تهی را پیرامون یگانه‌ نقشی ندید. اژدها، شاخه بادام، ققنوس. چگونه می‌شود تهی را پیرامون نیلوفرآبی ندید. از خفاش تا ماهی تا شاخه تا انسان‌، خالی، تهی. چگونه می‌شود تهی را پیرامون تک‌واژه‌‌ای ندید. ققنوس، شاخه، ریشه، اژدها، نقش. باری، پس‌زمینه، تهی‌ست. #خوزه_آنخل_بالنته برگردان #مهیارمظلومی @joseangelvalente @mahyarmaz #مهیار_مظلومی

. "پیش از آغاز" از حرکت باز نایست. آنگاه که گمان می‌رود در پیچ‌و‌خم ناپیدای روشنایی درهم‌شکسته‌ای، در آن تاریکی که همه‌چیز را از دست داده‌ای، آنجا که فقط خورشیدی درخشان از شب زاده می‌شود، بنوش. زیرا در دفتر دوران چنین نگاشته شده است که برآمدن آفتاب را سکونی نیست، و هر حرکتی از ابتداست به ابتدا. بدایتی بی‌نهایت. #خوزه_آنخل_بالنته برگردان #مهیار_مظلومی #joseangelvalente #mahyarmazloumi @joseangelvalente @mahyarmaz https://www.instagram.com/p/CfAaBybu6GC/?igshid=MDJmNzVkMjY=

نشانت ماه بود و جلوه‌ات مهتاب. سودازدگی و اثری کمرنگ از ناپدید شدنت. هیچگاه چنین نزدیکم نبودی. #خوزه_آنخل_بالنته برگردان #مهیار_مظلومی @joseangelvalente @mahyarmaz

Por debajo del agua te busco el pelo, por debajo del agua, pero no llego. Por debajo del agua de tu cintura: tú me llamas arriba para que suba. Para que suba al aire de tu mirada, mi corazón se enciende, luego se apaga. Te busco el pelo por debajo del agua, pero no llego. #joseangelvalente @joseangelvalente @mahyarmaz #poema #español #poeta #poesía https://www.instagram.com/p/CNdxaZKJbUf/?igshid=1posb2c8wkl0m

#joseangelvalente #mahyarmaz @joseangelvalente @mahyarmaz https://www.instagram.com/p/CNAdzgkhX9T/?igshid=97o735h1ldx8

. "هوس نقطه‌ای بی‌حرکت بود" بدنها در سمتِ تنهای عشق ماندند، انگار انکارِ همند بدون انکار هوس. در این جدال گره‌ای پرتوان‌تر از خویش به هم پیوندشان می‌داد تا ابد. به‌راستی دستها و چشمان‌شان و یا پوستشان، که بدنی را در برابر نفَس‌شان نگه داشته، و به آن پرتوی کمرنگِ بی‌حرکت، آن هیبت یگانه‌ی هوس، زندگی داده بود، چه می‌دانستند؟ #خوزه_آنخل_بالنته برگردان #مهیار_مظلومی #joseangelvalente #ElDeseoEraUnPuntoInmóvil @joseangelvalente @mahyarmaz https://www.instagram.com/p/B9sXmWhpbt7/?igshid=b8rav9bq3qz6