cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

شهرقدس

ارسال مطلب 🔽🔽 @mr_qod3 پیج اینستاگرام شهرقدس http://Instagram.com/_u/Shahreqod3

Show more
Advertising posts
767
Subscribers
-524 hours
-147 days
-2930 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Repost from شهرقدس
من همیشه وقتی بچه بودم به یه کار مامانم خندم میگرفت .. که می نشست روی زمین از روی فرش با انگشتاش اشغال هارو یکی یکی جمع میکرد به خودم میگفتم چه مادری ساده ای دارم مگه ما جارو برقی نداریم جارو نداریم اخه این چه کاریه مامان با انگشت اشغال هارو جمع میکنه تا این که بزرگ شدم و غرق غصه هام بودم و به مشگلاتم فکر میکردم یه لحظه به خودم اومدم دیدم که دست هام پر از اشغاله که از روی فرش جمع کردم اون وقت یادم اومد که مادرم اون روزا غصه داشته و به مشکلاتش فکر میکرده 🆔 @Shahreqod3 👈شهرقدسی ها
Show all...
معرفی مشاغل شهرقدس مثل تخفیفات فروشگاه ها و اتفاقات شهرقدس رو میزاریم
Show all...
پیج اینستاگرام شهرقدس http://Instagram.com/_u/Shahreqod3
Show all...
دوستان پیج اینستاگراممونو دنبال کنید اونجا اخبار جدید در مورد شهرقدس رو اونجا میزاریم
Show all...
📌 فردا مدارس ابتدایی استان تهران مجازی است 🔹معاون استاندار تهران: کودکستان‌ها و مدارس ابتدایی استان تهران به غير از فیروزکوه و بخش رودبارقصران در دو نوبت صبح و عصر فردا دوشنبه ۲۷ آذرماه غیرحضوری شد. 🔹 این تعطیلی شامل مدارس شهرستان قدس نیز می شود 🆔 @Shahreqod3 👈🏻 شهرقدسی ها
Show all...
حدود یازده سال از سربازی گذشته اما هنوز خاطرات بدش باهام هستش انگار دیروز بود، یک سرباز صفر داشتیم حدود سه ماه زودتر از من سربازیش تموم شد، حدود یک ماه بعد تموم شدن سربازیش توی پادگان بود آخرین امضا را نمی‌گرفت بهش گفتم آرزوی ما تموم شدن سربازی هستش تو چرا نمیری ؟ گفت اون بیرون هیچکسی منتظر من نیست اینجا توی این دوسال چندتا دوست دارم اما اون بیرون تنهام 😞 بعضی وقتها موندن توی زندان برای یک نفر آرزو هستش زندگی بعضی ها خیلی سخته مثل یک کابوس هستش ... 🆔 @Shahreqod3 👈🏻 شهرقدسی ها
Show all...
عصر یکشنبه پولی به حسابم واریز شد، بعد نیم ساعت آقایی باهامون تماس گرفتن و گفتن اشتباه شده و می خواستن پول ودیعه دریافت خدمت از مطب رو واریز کنن که اشتباهی مبلغ خیلی بالاتری رو واریز کردن، شماره کارتی دادن که پول رو عودت بدیم،⬇️ 🔹 شماره کارت با شماره کارتی که پول رو واریز کرده بود متفاوت بود. می دونستم نباید به کارت دیگه واریز کنم با وجود اصرار فوق العاده زیاد اون آقا مقاومت کردم و این کارو نکردم. یکم واسم قضیه مشکوک بود. به یکی از دوستان که پلیس فتا هستن موضوع رو اطلاع دادم و همه چت ها و شماره تماس و … 🔹 رو خدمتشون فرستادم گفتن بعد از تعطیلی دوشنبه پیگیری می کنم امروز مجددا آقای مورد نظر تماس گرفتن و قسم و خواهش و تمنا که پولو واریز کنم، نهایتا به شعبه بانکی که از اونجا پول واسمون واریز شده بود رفتم و با دادن شماره کارت، شماره تماس خانمی که پول رو واریز کرده بود مشخص شد. 🔹 کارمند بانک با خانم خریدار تماس گرفتن و مشخص شد به دنبال آگهی در سایت دیوار مبنی بر فروش یخچال، شماره حساب من به عنوان مادر فروشنده به ایشون داده شده و پس از واریز پول دیگه نتونستن با فروشنده تماس بگیرن و هیچ یخچالی هم براشون ارسال نشد. 🔹 اون خانم رفتن از طریق پلیس فتا مشهد پیگیر قضیه شدن و از من هم شکایت کردن مستندات من کامله و خدا رو شکر پول رو به هیچ کارتی واریز نکردم فردا هم از طریق همون دوست پلیس فتا همه چی ختم به خیر میشه 🔹 ولی تصور کنین اگه یه درصد اشتباه می کردم و پول رو به شماره کارت هایی که اون آقا می گفت واریز می کردم یا اگه از اول پلیس فتا رو در جریان نمی ذاشتم چه اتفاق بدی واسم می افتاد بماند که تو این دو روز چه اعصابی ازمون خورد شد و چقدر تهدید شدیم از طریق اون آقای کلاهبردار 🔹 خلاصه اینکه مواظب کلاهبرداری های اینترنتی باشین… 🆔 @Shahreqod3 👈🏻 شهرقدسی ها
Show all...
Repost from شهرقدس
یه روز یکی بهم گفت هیچوقت بعد از ساعت 2 شب تصمیم نگیر، فقط بخواب.... پرسیدم چرا؟ 🆔 @shahreqod3 گفت که به نظر من یه هورمونی بعد ساعت 2 تو بدنت ترشح میشه که باعث میشه یه تصمیمی بگیری یا یه کاری بکنی که هیچوقت ساعت 7 صبح نمیکنی، بهت جیگر میده تا دیوونه بازی دربیاری، کاری که میکنه اینه که بهت جرأت اینو میده که به یه نفر بگی چقدر دوستش داری یا چقدر دلت براش تنگ شده. با خودم گفتم پس من هر شب قبل از ساعت 2 میخوابم که هیچوقت درگیر این هورمون نشم... سالها از اون روز گذشت، ساعت 1:45 شب بود، توی تختم بودم و داشتم بهش فکر میکردم. دیوونه وار عاشقش بودم و میدونستم که حسم متقابل نیست. برای بقای دوستیم 1 سال پیش خودم این راز رو نگه داشتم... 🆔 @shahreqod3 همینطور که داشتم فک میکردم و آهنگ گوش میدادم دیدم ساعت شده 2:15 شب... داشتم فک میکردم چجوری 30 دقیقه اینقدر سریع گذشت که یهو دیدم بهم تکست داد. گوشیمو برداشتم دیدم میگه که "حالم خوب نیست" گفتم چرا؟ چی شده؟ گفت "دلم شکسته" و شروع کرد تعریف کردن که چجوری یه پسری رو دوست داشته و چجوری اون پسره دلشو شکسته. همون بود که حس کردم اون هورمون تو بدنم جاری شده... تو جوابش یه متن بلند بالا نوشتم... چیزایی نوشتم که الان نگا میکنم، باورم نمیشه اینا رو من نوشتم. 🆔 @shahreqod3 نوشتم که چقدر دوستش دارم و تو جوابم گفت "خودت میدونی که، من عاشق یه نفر دیگم" اینو که گفت به خودم اومدم... یاد اون بنده خدا افتادم که گفت بعد ساعت 2 هیچ تصمیمی نگیر. گریه کردم... براش نوشتم ببخشید، خیلی وقت بود توی دلم بود، بالاخره یه روزی باید میفهمیدی. ازش خواهش کردم که دوستیشو ازم نگیره. هیچی نگفت... یه هفته گذشت و هر دوتامون جوری رفتار کردیم انگار هیچ اتفاقی نیفتاده... ولی بعده به هفته، کم کم احساس کردم که دیگه داره کمتر باهام صحبت میکنه، یه هفته دیگه گذشت... دیگه حتی سلام هم نمیکرد. فقط یه نگاه میکرد بهم و منم توی چشاش غرق میشدم 🆔 @shahreqod3 هر از گاهی هم بهش نگا میکردم، همینطور که میخندید بهم نگا میکرده الان هم به جای رسیده که حتی جواب تکست هم نمیده... از یه طرف خیلی ناراحت بودم که از دستش دادم. از طرف خیلی خوشحال بودم که بالاخره حرف دلمو زدم. یه چیزی هم یاد گرفتم... بعد از ساعت 2 شب... هورمونی توی بدنت ترشح نمیشه بلکه قلبت شروع میکنه به صحبت کردن... از اون موقع هروقت میخوام تصمیمی رو از ته قلبم بگیرم... ساعت 2 شب اینکار رو میکنم... 🆔 @shahreQod3 | آنتاركتيكا ، هشتاد و نه درجه جنوبي - روزبه معين |
Show all...
پیرمرد، گوشۀ پیاده‌رو نشسته بود و بی‌صدا تو خودش فرو رفته بود. تاب نیاوردم. رفتم کنارش و صدا زدم «پدرجان؟» نگاه بی‌رمقش رو از زمین برداشت و به چهره‌م چشم دوخت. چند دقیقه‌ای براندازم کرد و گفت «با منی؟» با سر تأیید کردم. گفت «چی شده؟» جواب دادم «شما بگو! خوبی؟ چیزی شده؟» دوباره به زمین خیره شد. سکوت. سکوت. سکوت. بعد از چند دقیقه، سر بلند کرد و گفت «زندگی رحم نداره پسرم. تموم عمر فکر می‌کنی دریای زندگی‌ت آرومه؛ ولی یه روزی به خودت میای و می‌بینی ای دل غافل! زندگی‌ت اشتباه گذشته! یه‌روز دیگه تنگ غروب آسمان، بزمه تی سر میان با تیرکمان. آو آو آو آو.» 🆔 @Shahreqod3 👈🏻 شهرقدسی ها
Show all...
جدیدا تو هر جمع خانومانه ای که میشینی، مهمونی باشه، آرایشگاه یا حتی مطب دکتر، اولین صحبت بحث زیبایی و عمل جراحیه. یکی شروع میکنه به گیر دادن به کسی که عمل نداره و تز میده بقیه هم پشتشو میگیرن آخه این چه موج سری دوزی و زشت انگاری خودتونه که راه انداختین؟ اکثر خانومها با دماغ عمل، زاویه سازی، ابرو کاشت شده، بلفاروستی، ژل لب و هزار تا ور رفتن شدن شبیه هم.... چند وقت دیگه همه شبیه هم میشیم، چقدر ترسناکه... به نظرم قبل هر عمل واقعا باید فکر کنیم خودمون میخواهیم یا اعتماد به نفسمون پایینه یا به خاطر مد و حرفه! 🆔 @Shahreqod3 👈🏻 شهرقدسی ها
Show all...