cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

انجمن کوه نوردان ایران

سازمانی مردم نهاد در زمینه کوه نوردی، حفظ محیط کوهستان و پشتیبانی از کوه نوردان ارتباط با ما: آدرس:تهران_خیابان انقلاب_ابتدای لاله زارنو_شماره۵۹۰_طبقه ۴_واحد۱۲ www.alpineclub.ir Instagram.com/alpineclubofiran @alpineclubofiran [email protected]

Show more
Advertising posts
780
Subscribers
+324 hours
+97 days
+3130 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

در این خاک ..... بجز مهر.. بجز عشق... دگر تخم نکاریم https://t.me/alpineclub_iran
Show all...
👍 1
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ تولد امیر محمد عباسی عضو پایه ۲ باشگاه اسپیلت گرامی باد💐 متاسفانه مدتی ست این عضو با اخلاق و گرامی این باشگاه (ورودی سال ۱۳۹۷) به دلیل بیماری ALS در بستر و در حال درمان و مداواست. شب گذشته به همت تعدادی از دوستان تولد او را جشن گرفتیم و برایش بهترین ها را آرزو کردیم. او علی رغم محدود شدن فعالیت های فیزیکی همچنان با مغزی بیدار و آگاه از ما تشکر کرد و شادی خود را ابراز نمود و به ما آموخت صبر و امید و تلاش مهمترین درسی ست که در جای‌جای این زندگی کوتاه می تواند همواره رهگشا و راهنمای ما آدمیان باشد. #ذبیح_اله_حمیدی #باشگاه_اسپیلت برداشت از:کانال باشگاه اسپیلت ضمن تبریک روز تولد به امیرمحمد عباسی، برای او بهبودی کامل آرزو می کنیم. https://t.me/alpineclub_iran
Show all...
👏 1
‍ ‍ *زنان شالی‌زار* شالیزار سبز بود. اما پُر از علف‌های هرزِ... بايد دستکم دو نوبت ديگر وجين می‌شد تا «دشت» جان بگيرد و شالی قد بکشد... آفتاب بهاری می‌تابید و نور طلايی آن به همه‌ی شالی‌زار سرمی‌كشيد. هوا ملايم بود و مطبوع و نفس تازه می‌شد  از هوای دل انگیز صبحگاهی ... زن‌ها مشغول بودند. همسايه‌ها چنانکه رسم بود به كمك هم آمده بودند... کایر. مادرِ نورعلی پسرِ نابينايش و زهرا دختر شيرخواره‌اش را هم همراه آورده بود. مادرِ نورعلی، پای بچه را به ساقه درخت بید بست و زهرا بچه قنداق شده را زير سايه آن خواباند... زیور كه پا به ماه بود؛ هم سلانه سلانه خودش را به شالی‌زار رساند. آهسته و سنگين و با  احتياط گام برمی‌داشت. نرسيده به دشت، اندكی ايستاد. گلنار با تندی گفت:«تو ديگه  چرا؟! چند بار گفتم نيا! خيره‌سر!» زیور سر پايين گرفت و با پر چارقد عرق نشسته بر پيشانی‌اش را پاک کرد. رعنا با دلسوزی نگاهش كرد:«مجبور ديگه... چكار كنه؟» به شالی‌زار كه رسيد كمی روی علف‌ها نشست و بعد برخاست. زن‌ها رديف هم، در شالیزار علف‌های هرز را ريشه بن می‌كردند. گاهی شوخی می‌كردند. ترانه می‌خواندند و خبرهای محله را به هم می‌گفتند... عرق از سرو روی شان جاری بود؛ ولی احساس خستگی نمی‌كردند. بوی عرق با بوی خاك و بوته‌های هرز در هم می‌آميخت... قمر اجاق کوربود؛ اما شوخ طبع بود و همه را سرگرم می‌كرد... زیور كوبش شديدی احساس كرد!... قمر لبه چارقدش را جلو كشيد. وقتی ديد رعنا به كناره زمين رفته، آهسته گفت: «يك خبرخوش!» زن‌ها كنجكاو شدند: «خانه رعنا خبرهاست. برای دخترش خواستگاری آمده. پسرِگچ‌كار است. يك مادر پير دارد با يك خواهر... پدر ندارد...» رعنا مقداری هيمه جمع كرد و آتش گيراند. بعد كتری لوله بلند و سياه را كنارش گذاشت. وقتی كه برگشت قمر چند رديف كارش را وجين كرده بود. زیور كه سنگين هوكا می‌كشيد، جلوتر نشست. اوق زد. كوبش‌ها سنگين بود و تپش‌های قلبش نامنظم... زن‌ها با نگرانی به او خيره شدند. گلنار به طرفش رفت. كمكش كرد و روی علف‌ها نشست. بعد به دهانش آب رساند! زیور آرام برخاست.احساس كرد كه درد ممتد و سخت شده... بچه‌ی زهرا صدای گریه‌اش می‌آمد... قمر داد زد: «زهرا بدو بچه گرسنه شه...» رعنا گفت:«آفتاب رو سرش می‌تابه!» بچه داشت زار می‌زد كه زهرا به طرفش دويد. قند آب خوراند ولی آرام نشد و همچنان بی‌تابی می‌كرد... گلنار رو به زیور گفت:«ببرمت خونه؟» زیور نفس عميقی كشيد و درد را تحمل كرد و نمی‌دانست چه كند. بعد برخاست و به سختی دسته‌ی هوكا را چسبيد و شروع كرد به وجين كردن... قدسی روسری‌اش را كشيده بود جلو و زير لب زمزمه می‌كرد. قمر خودش را به او رساند:«امروز حواس ما به قدسی نبوده. بلندتر بخوان. دل ما گرفته... برای عروسی رضی و ملیح...» ملیح از خجالت سرش را پايين گرفت؛ رضی اما لبخند به لب داشت. قمر در فكر فرو رفت. زیور نفس عميقی كشيد... زن‌ها لبه روسری را جلو كشيده بودند. قدسی همچنان گرم صحبت بود. گلنار گفت:«خدا چِش و دلتو شاد و خندون داره. دعا كنيم زیور به سلامتی سبك شه...» زیور از درد كلوخ را در مشت می‌فشرد و دندان می‌ساييد. گلنار او را زير درخت بید خواباند. بعد قمقمه آب را آورد. يكی يكی گلو تازه كردند. آهسته گفت: «بايد دایه‌مار رو خبر كنيم.» گلنار قمقمه را زير سايه درخت گذاشت و بعد رو به رضی گفت:«برو دايه‌مار رو بيار.» رضی دوان دوان به طرف روستا دويد. گلنار زيرچشمی نگاهی به زیور انداخت و آه كشيد. يك دفعه سرش گيج رفت.  درد چون دود از كاسه سرش برخاست. شقيقه‌هايش تير كشيد. انگار پُتك سنگينی به سرش كوبيده باشند. بر زمين افتاد. زن‌ها به طرفش دويدند... ملیح به دهان او آب رساند. رعنا پاشورش كرد. زن‌ها نگرانش بودند. صالح با آستين پيراهن، عرق سر و صورتش را پاك كرد. زن‌ها حلقه دور او را تنگ كردند. گلنار با كتری آب گرم كرد. ناله‌های زیور شديدتر می‌شد. مردان زير لب نجوا می‌کردند و زن‌ها نگران...   ناله زیور شديد و شديدتر شد و گاهی فرياد می‌كشيد. قمر زیر لب چیزی می‌خواند. رضی «اَختردايه مار» را آورد. زن‌ها دور زیور چادر كشيدند.  دايه‌مار با بی‌تابی نگران‌كننده‌ای گفت:«وقتشه! وقتشه!» زمان نفس‌گير بود و به كندی می‌گذشت... صدای گريه زن‌ها شنيده می‌شد. چند لحظه بعد شادیِ زن‌ها برخاست. صدای نوزاد درميان چادر پيچيد...  قمر فرياد كشيد... فرياد نامفهوم... صالح شادمان پرسيد: «...دروگر است يا نشاگر؟...» «...نشاگر!...نشاگر...!» اردیبهشت۱۴۰۳- مه۲۰۲۴- پهلوان برداشت از: گروه کوهنوردی بامدادان بابلسر https://t.me/alpineclub_iran
Show all...
انجمن کوه نوردان ایران

سازمانی مردم نهاد در زمینه کوه نوردی، حفظ محیط کوهستان و پشتیبانی از کوه نوردان ارتباط با ما: آدرس:تهران_خیابان انقلاب_ابتدای لاله زارنو_شماره۵۹۰_طبقه ۴_واحد۱۲ www.alpineclub.ir Instagram.com/alpineclubofiran @alpineclubofiran [email protected]

👍 1🙏 1
مصطفی احسان پور با موفقیت قله لوتسه چهارمین قله ۸۰۰۰ متری دنیا را صعود کرد. وی هم اکنون در بیس کمپ میباشد . تبریک به جامعه کوهنوردی
Show all...
4👏 4
َمی ده که عروس چمن حَدّ حُسن یافت https://t.me/alpineclub_iran
Show all...
2👌 1
🅾 آفتاب سوختگی در کوهنوردی: انجمن پزشکی کوهستان ایران: خورشید با تمام زیبایی و روشنایی، خاموش‌ترین صدمات را به کوهنوردان وارد می‌کند.هیچ چیزی تسلیم کننده‌تر از تابش خورشید،حتی از پشت ابر نیست. متأسفانه صدمات آفتاب سوختگی در کوه،در خیلی از مواقع اثرات بلند مدت از خودش باقی می‌گذارد.به همین دلیل تصمیم گرفتیم به عوامل آفتاب سوختگی در کوه بپردازیم و راه‌های پیشگیری و درمان آن، حتی در ارتفاعات بالا را به خوبی شرح دهیم تا راهنمای شما کوهنوردان باشد. آفتاب سوختگی چیست؟ زمانی که پوست ملتهب و دردناک شود؛بطوری که با لمس آن احساس گرما کنید،دچار آفتاب سوختگی شده‌اید که این امر اغلب بعد از چند ساعت حضور در معرض آفتاب و بدون داشتن لایه محافظتی اتفاق می‌افتد.شاید برایتان جالب باشد بدانید که حتی سوختگی در آفتاب نیز دارای درجات مختلف است که با توجه بشدت آن از سوختگی درجه ۱ تا درجه ۳ دسته بندی میشود که این سوختگی‌ها در نواح مختلفی اتفاق می‌افتد.بیشترین نواحی از بدن کوهنوردان که در معرض آفتاب است؛ نوک بینی، پشت گوش‌ها و گردن است.حتی در بعضی موارد سوختگی سقف دهان! درجات آفتاب سوختگی: سوختگی درجه اول رایج‌ترین نوع آفتاب سوختگی در این درجه قرار دارد که پوست در مدت زمان به نسبت کوتاهی (بین ۳ تا ۶ روز) التیام پیدا کرده و خوب می‌شود؛ به همین دلیل به آن سوختگی سطحی نیز می‌گویند.از علائم آن می‌توانیم به قرمز،خشک و دردناک شدن پوست اشاره کنیم. سوختگی درجه دوم سوختگی سطحی که با ضخامت جزئی که روی لایه دوم پوست اثر می‌گذارد.این نوع سوختگی زمانی بین ۷ تا ۲۱ روز نیاز دارد تا کم کم التیام پیدا کند و ممکن است در این بین دچار تاول‌هایی نیز شود.لزوماً رنگ پوست در اثر سوختگی همیشه تیره‌‎تر نمی‌گردد.برای مثال در سوختگی درجه دوم گاهی رنگ پوست روشن‌تر می‌‎شود؛اما تغییر رنگ از علائم اصلی آن است و متأسفانه امکان ماندگاری جای سوختگی وجود دارد. سوختگی درجه سوم خیلی شبیه به سوختگی درجه دوم است؛با این تفاوت که تاول از علائم حتمی آن است و مدت زمان بهبودی بیشتر طول می‌‎کشد و اگر تا ۲۱ روز خوب نشد،جای زخم حتماً باقی می‌ماند. انجمن پزشکی کوهستان ایران
Show all...
👏 1
۲۳ اردیبهشت " ۱۲ ماه مه" روز جهانی پرستار روز جهانی پرستار هرساله در ۱۲ ماه مه، به‌منظور قدردانی از پرستاران، در اقصی نقاط جهان گرامی داشته می‌شود. به این خاطر که زادروز فلورانس نایتینگل پرستار انگلیسی و بنیانگذار حرفه پرستاری مدرن در ۱۲ مه است، این روز به‌عنوان روز پرستار انتخاب شده‌ است. از سوی سازمان جهانی بهداشت سال ۲۰۲۰ به‌عنوان سال پرستاری نامگذاری شد.
Show all...
2
🔴 آب چطور به دریاچه ارومیه برگشت؟ 🔺دنیای‌اقتصاد: عکس‌ها و تصاویر جدید از چهره جدید دریاچه ارومیه، گردشگران فصل بهار را برای سفر به این مقصد تشویق می‌کند. ⭕️ در عین حال این تصاویر سوال‌برانگیز هم شده است. 🔴آیا خشکی دریاچه کاملا برطرف شده و سطح آب احیا شده است؟ 🔴گردشگران تا کی فرصت دارند؟ ◀️ فاطمه باباخانی خبرنگار میز گردشگری روزنامه «دنیای‌اقتصاد» هفته گذشته به ارومیه سفر کرد و این ویدئو را برای پاسخ این پرسش‌ها تهیه کرده است. https://t.me/alpineclub_iran
Show all...
👍 2🙏 2