کانال فسیل شناسان ایران
این کانال متعلق به گروه فسیل شناسان ایران می باشد. مقالات و مطالب مرتبط با چینه شناسی و دیرینه شناسی، فرگشت و علوم وابسته را در این کانال مطالعه بفرمایید. ادمین های فعال و مسئول: @AbbasGhaderi @Saeid0ftadeh61 لینک: https://t.me/irpaleochannel
Show more741
Subscribers
+124 hours
+137 days
+2530 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Photo unavailableShow in Telegram
برای اولین بار، در یک سری آزمایش طولانی مدت (در زمان ۱ تا ۵ سال)، تافونومی با رسوب آهن را در تشکیل فسیل جانوارن با بدنِ نرم بررسی کرده اند. بر اساس مجموعه اندازه گیری ها، نتیجه گیری می شود که رسوب آهن، عاملی برای حفظ بقایای جانوران "نرم بدن" نیست و پیریتیزاسیون خود نتیجه فرآیندهای شیمیایی در رسوبات حاوی آهن است. این واکنش ها با تجزیه ی مواد آلی ایجاد می شوند وبا تخریب مواد معدنی و اشباع محیط مایع با آهن محلول همراه هستند. ماهیت غیر انحصاری و مشترک این واکنش ها در رسوبات، توزیع جهان وطنی فسیل های پیریت شده جانورانِ نرم بدن را توضیح می دهد. چنین توضیحی جایگزینی برای نظر غالب در مورد پیریتیزاسیون است: آهن به عنوان عامل اصلی نگهدارنده عمل می کند و پیریتیزاسیون بامشارکت کاهنده های سولفات انجام می شود که رسوبگذاری آهن برروی ماتریس آلی را تسریع می کند. مطالعه این مقاله رابه علاقمندان توصیه می نمایم.
The Role of Iron in the Formation of Fossils of Soft-Bodied Organisms: Results of Long-Term Experiments., Naimark, E. B. ; Boeva, N. M. 2020., Doklady Earth Sciences, Volume 490, Issue 2, p.72-75
ترجمه سعید افتاده
پیش نیازهای ژئوشیمیایی و تکاملی برای انقلاب اسکلتی در کامبرین
افزایش اکسیژن در پرکامبرین پسین باعث راهاندازی یک آبشار کامل از فرآیندهای به هم پیوسته شد: به دلیل چند سلولی بودن، موجودات فرصت افزایش اندازه خود را به دست آوردند و تنوع مورفولوژیکی و اکولوژیکی خود را افزایش دادند. تنوع و افزایش اندازه، ناگزیر به وجود ساختارهای نگهدارنده و حرکتی نیاز داشت. علاوه بر این، ظهور چند سلولی نشان دهنده تکامل مجموعه ای از مولکول های چسبندگی سلولی (CAM) و یک ماتریکس خارج سلولی است که شامل کلاژن و کیتین است. CAM، کلاژن و کیتین به دلیل خواص شیمیایی خود میل ترکیبی بالایی با کلسیم، منیزیم و سایر کاتیون های فلزی با بار مثبت دارند. از این رو اگر افزایش سطح کلسیم محلول در اقیانوس و همچنین در نتیجه ی اکسیژن رسانی سیاره ای را در نظر بگیریم ظهور ساختارهای معدنی در موجودات با چنین تجهیزات مولکولی بسیار محتمل به نظر می رسد. این ساختارهای معدنی، همانطور که توسط داده ها پیشنهاد می شود، به هیچ وجه نمی توانند از هیچ اجداد تک سلولی به ارث رسیده باشند. ابتدا حیواناتی با کانی سازی سطحی ساده ظاهر شدند و به دنبال آن ساختارهای معدنی که به طور فزاینده ای پیچیده و تثبیت شدند ظاهر شدند. شکلگیری آنها میتوانست با ابزارهای بیوشیمیایی بسیار متفاوت و نسبتاً ساده انجام شود. ظهور ماکرومولکولهایی با میل ترکیبی بالا به کاتیونهای فلزی در بافتهای ارگانیسمهای چند سلولی نه تنها به بیومینرالیزاسیون اجازه میدهد، بلکه به دلیل رسوب Al، Si و P موجود در آنها، احتمال حفظ بافتهای نرم را افزایش میدهد. این امر ظهور سریع یک رکورد فسیلی غنی از موجودات چند سلولی با بدن نرم را توضیح می دهد. همه این فرآیندها در موزاییکی از رویدادهای به هم پیوسته جمع شدهاند و تنوع سریع موجودات چند سلولی را تضمین میکنند، آنها اسکلتهای آلی و سپس معدنی را به دست میآورند، و ساختارهای نرم و معدنی را در سنگهای رسوبی مختلف حفظ میکنند. همه اینها به اجزای "انفجار کامبرین" تبدیل شد.
ترجمه: سعید افتاده
منبع:
Naimark, E.B. Geochemical and Evolutionary Prerequisites for the Cambrian Skeletal Revolution. Biol Bull Russ Acad Sci 49, 729–749 (2022). doi:10.1134/S1062359022070111
👍 4
دیرینه شناسان درجزیره تنریف اسپانیا به کشف خیره کننده ای دست یافته اند: اسکلت سوسماری که به زیبایی حفظ شده وهنوز مفصل بندی آن حفظ ومربوط به هفتصد هزارسال پیش میباشد. محققان بر این باورند که این نمونه ممکن است نمونه ای از گالوتیا جالوت باشد، گونه ای منقرض شده از گونه های سوسمار غول پیکر که مدت ها قبل از رسیدن انسان به جزایر قناری می زیسته است.
گیاهشناس بازنشسته، آرنولدو سانتوس-گوئرا، دو سال پیش هنگام جستجوی صدف حلزون، به #فسیل دست نخورده سوسمار برخورد کرد.
بلوک ماسهسنگ چهل و دو پوندی که حاوی این نمونه بود همچنین دارای یک فسیل مربوط سوسمار دومی نیز بود - یکی که شاید کوچکتر یا فقط جوانتر - اما در وضعیت بسیار بدتری از حفظ شدگی بود.
محققان بر این باورند که این دو سوسمار ممکن است با هم دریک تپه شنی تلف شده باشند.
این واقعیت که سوسمار بزرگتر به خوبی با اسکلت خود در موقعیت زندگی به جای اینکه تکه تکه شده باشد حفظ شده است - نشان میدهد که احتمالاً ابتدا مرده و سپس بطور ناگهانی دفن شده است واز فرسایش و نابودی درامان مانده است. قرار است جمجمه فسیل بزرگتر پس از بازسازی دیجیتالی، با سایر گونه های سوسمار منقرض شده وزنده جزایر قناری به دقت مقایسه شود.
تجزیه و تحلیل دقیق بانگاه به ویژگیهای اسکلتی تشخیصی به محققان این امکان را میدهد تاتعیین کنند که آیا نمونه G. goliath است یا یک گونه دیگر.
در دانشگاه "د لا لاگونا" بقایای #سوسمار های مختلفی از جزیره مجاور ال هیرو نگهداری میشود. این نمونهها بین چهار هزار تا پانزده هزار سال قدمت دارند و شامل فکهایی با #دندان ها، استخوانهای پا وسایر عناصر فهرستبندی شده دقیق برای مطالعه ی مقایسهای هستند. کاستیو روئیز گفت که شرایط استثنایی نمونه جدید، چنین مقایسههایی را آسانتر میکند زیرا محققان میتوانند بهجای برونیابی از قطعات، نسبتهای فسیل دستنخورده را به دقت اندازهگیری کنند.
این کشف نه تنها حیات وحش ماقبل تاریخ جزایر قناری را روشن می کند بلکه بینش های ارزشمندی در مورد بوم شناسی دیرینه این منطقه ارائه می دهد. حفظ اسکلت به دانشمندان اجازه می دهد تا مورفولوژی و رفتارهای بالقوه این خزندگان باستانی را مطالعه کنند ودرک ما از تکامل و سازگاری آنها را افزایش دهند. تحقیقات آینده بر بررسی دقیق ویژگیهای آناتومیکی #فسیل ها متمرکز خواهد شد وبه مطالعات گستردهتر در مورد تنوع زیستی و تغییرات محیطی که در جزایر قناری رخ داده است، کمک خواهد کرد.
ترجمه سعید افتاده
منبع:
www.newsweek.com/rare-giant-lizard-skeleton-discoverd-1920159
#دیرینه_شناسی #علمی
https://www.instagram.com/p/C9SiH6LNNPh/?igsh=MTExdzgyYjRrZGI1NQ==
❤ 1
ادامه از👆
اتو فکر میکند تا زمانی که مکانهای مشابهی را پیدا کنیم، مسئله ی مهم، زمان است، بهویژه «از آنجایی که فرسایش همچنان در سنگهای رسوبی در حال انجام است و شاید روزی، منجر به در معرض دید قرار گرفتن یک مکان فسیلی قابل توجه دیگر شود.
انبوهی از اطلاعاتی که این سایت ارائه می دهد را نمی توان اغراق کرد، و همچنین نمی توان تأثیر آن را بر کسانی که آن را مطالعه کرده اند، نشان داد. اتو از حفار محلی به عنوان دانشجو در دهه ۷۰ به سرپرست پارک برای بیش از ۳۰ سال تبدیل شد. اشتیاق تاکر به اشفال جرقه ای برای حرفه ای در دیرینه شناسی ایجاد کرد. موزل، که ۳۳ سال پیش با اکراه به آگهی یک «کارمند/تایپیست» در اشفال پاسخ داد، گفت: «من هر دقیقه کار در آن را دوست داشتم. این بهترین شغل برای من بوده است.» موزل گفت که فرهنگ درون اشفال یادگیری غیررسمی را تشویق می کند، محیطی که او در آن پیشرفت کرده است.
ریچل شورت که در تابستان ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ در اشفال کارآموزی کرد، گفت که این کار به شکل دادن به حرفه ی او کمک کرد. قبل از ورود به کالج، او نمیدانست که دیرینهشناسی میتواند یک حرفه باشد - اکنون او استادیار گروه مدیریت منابع طبیعی در دانشگاه ایالتی داکوتای جنوبی است. در اشفال، او نه تنها چیزهای زیادی در مورد حفاری های فسیلی، بلکه در مورد تعامل با مردم و ارتباطات علمی موثر نیز یاد گرفت.
«سالهای زیادی از من پرسیده شد، چرا؟ چرا ما اهمیت می دهیم؟ چرا این کار را می کنیم؟» او خاطرنشانکرد این نوع سؤالات یکی از دلایلی است که بخاطر آن، یعنی برای بیان معنای تحقیقات خود بسیار تلاش می کند. من بهعنوان دیرینهشناس یا دانشمند فکر می کنم، وظیفه داریم به مردم بگوییم که چرا به مطالعات خود اهمیت میدهیم و چه نتیجهای از آنها می گیریم.»
تقریباً یک دهه پس از کارش در اشفال، او گونه ی دیگری از کرگدن را در سایت فسیل خاکستری در تنسی کشف کرد. او گفت: «من واقعاً با «چگونه کرگدنها را معنیدار کنیم؟» مشکل داشتم. برای یافتن این معنا، او بر این تمرکز دارد که چگونه تفاوتهای فیزیکی بین گونهها محصول رژیمهای غذایی و محیطهای مختلف آنها است و اینکه آیا همان مکانیسمها به گونههای امروزی شکل میدهند یا خیر.
این پارک با وجود تمام فسیلهای خارقالعادهای که دارد و تأثیر عمیقی که بر کسانی که در آنجا کار کردهاند، هنوز یک جواهر پنهان است. تاکر اذعان کرد: «چیزی که مرا شگفت زده می کند این است که بسیاری از مردم در نبراسکا حتی از وجود این موضوع اطلاعی ندارند.»
ترجمه: سعید افتاده
منبع
https://arstechnica.com/science/2024/07/the-pompeii-of-paleontology-preserves-a-time-when-rhinos-roamed-nebraska/
👍 5
ادامه از 👆
سرعت کندتر حفاری از زمان افتتاح پارک به دانشمندان این امکان را داده است که چیزهایی را ببینند که اگر مثل مراحل ابتدایی فقط در حال حفاری برای یافتن و حذف سریع فسیلهای بدن بودند، نمیتوانستند ببینند. چنین جزئیاتی شامل لانه های جوندگان و گوشتخواران است، شواهدی مبنی بر اینکه برخی از جانوران توانسته اند از این فاجعه جان سالم به در ببرند.
شین تاکر به عنوان کارآموز در اشفال شروع به کار کرد. او در حال حاضر دیرینه شناس در موزه ایالتی دانشگاه نبراسکا است. در سال ۲۰۱۵، او نویسنده اصلی فصلی از کتابی بود که جزئیات بیشتری از اکتشافات قابل توجه انجام شده در اشفال را نشان می دهد. این کتاب نگاهی آشکار به کل اکوسیستم دارد. در کنار گونه های فوق الذکر، گیاهان، ماهی ها، مارها، خرگوش ها، سنجاب ها، سگ ها و بسیاری موارد دیگر نیز وجود دارند. برخی از عناصر اکوسیستم به این دلیل کشف شدند که آنها وعده های غذایی حفظ شده بودند. به عنوان مثال، او گفت: "در کرگدن ها، شما دانه های علف را در دهان آنها می بینید، بنابراین می دانید که آنها اساساً تا آخر چه چیزهایی را می خورده اند." مارمولک های فسیلی مختلف و یک موش در شکم پرندگان پیدا شدند.
استخوانهای پرندگان آنقدر شکننده هستند که اغلب از فرآیند فسیلشدن جان سالم به در نمیبرند، که این امر، وجود تعدد و حفظ پرندگان در اشفال را استثنایی میکند. رایج ترین پرنده در این محل یک درنای تاجدار (Balearica exigua) است. در یکی از نمونهها هم که در آن آثار پر و هم تاندونها را حفظ شده که به ندرت فسیل میشوند.
و تعدادی از گونههای پرندگان منقرض شده، از جمله نوع جدیدی از کرکس و شاهین در آنجا کشف شدهاند.
اما به همان اندازه فسیلهای ردیابی متعددی هستند که هیجان انگیزند. تاکر میگوید: «میتوانید مسیری را ببینید که کرگدنها در آن راه میرفتند و از این چاله بیرون میرفتند. تاکر توضیح داد که بقایای پنجه به شکل رد پا از سگهای استخوان خردکن در بستر خاکستر کشف شد. شما می توانید رد پای آنها را ببینید و سرعت حرکت آنها را بسنجید." آنها همچنین حدود ده سوراخ را کشف کرده اند که این سگ ها در جستجوی یک وعده غذایی احتمالی حفر کرده اند.
اتو سایر ردپاها را برجسته کرد و اشاره کرد که برخی از اسکلت ها کاملاً کامل نیستند. او گفت که در چند مورد، «دندهها در حدود چند فوتی از قفسه سینه دور شده اند. یا یکی از پاها کشیده شده و استخوان های ساق پا از اسکلت خارج شده است. و اینجاست که، اگر به آن استخوانهای جابجا شده [دقیق] نگاه کنیم، گاهی اوقات میبینیم که انتهای آن جویده شده، یا آثار گاز گرفتن واقعی از دندانهای حیوانی را میبینید که به اندازهای قوی بوده که استخوان را خرد کرده است.»
جان اسمیت یک دانشمند همکار با سازمان زمین شناسی کانزاس است و از جمله در مورد اثر فسیلهای موجود در اشفال تحقیق کرده است. اسمیت گفت: "برخی از لایه ها رد پای سگ بر روی خود دارند." "من فکر می کنم در اشفال شما قطعا می توانید دلیل محکمی بسازید که [این] سگ ها در حال حفر کردن خاکستر بودند و گوشت واقعاً گندیده می خورده اند."
او افزود که همه ی اینها شواهدی را ارائه می دهد که نشان می دهد با وجود کمبود فسیل های بدنی، سگ های استخوان خردکن در آنجا وجود داشته اند. اسمیت با بیان این اثر فسیل ها یا ایکنوفسیل ها به "تنوع زیستی پنهان" موجود در سایت اشاره می کند. سایر اثرفسیل های موجود به اعضای کوچکتر اکوسیستم اشاره میکنند: لانههای کوچک پستانداران و بندپایان، و در کمال تعجب، خانههای زیرزمینی وسیع مورچههای باستانی که به لطف اسمیت کشف شدهاند.
تعداد حیواناتی که تاکنون در لایه ی خاکستر کشف شده اند خارق العاده است، اما اتو به تعداد احتمالی حیواناتی که از فسیل شدن جان سالم به در نبرده اند فکر کرد. او گفت، در نظر بگیرید که چه اتفاقی افتاد وقتی که چاله ی آب تقریباً کاملاً پر از خاکستر بود. «اگر حیوانی در آن زمان دراز می کشید و می مرد، استخوان هایش به اندازه کافی به سطح نزدیک می شد که استخوان ها به جای حفظ شدن، [در نهایت] خراب می شدند. بنابراین احتمالاً هزاران و هزاران کرگدن، اسب و شتر وجود داشته اند که در آن چشم انداز باز و دور از چاله ی آب مرده اند.»
با توجه به اندازه ی فوران و مقدار زیاد خاکستر و فاصله افتادن آن، ممکن است تعجب کنید که چرا مکان مشابه دیگری در هیچ جای دیگری یافت نشده است. اتو گفت که دانشمندان همین سوال را مطرح کرده اند. او خاطرنشان کرد: «این اتفاق باید در سراسر دشتهای بزرگ بالادست - داکوتای جنوبی، نبراسکا، کانزاس رخ داده باشد. خاکستر آتشفشانی حداقل در دهها مکان دیگر در سراسر نبراسکا پیدا شده است، اما همه ی آنها فقط یک فوت ضخامت دارند. لایه خاکستر باید حداقل ۸ فوت یا بیشتر باشد تا نشان دهنده وجود سابقه ی یک چاله آب باشد.
ادامه👇
👍 3
ادامه از👆
توسط یلوستون کشته شدند
این رویداد کار یک اَبَر آتشفشان بود - نامی که نشان دهنده اندازه فوق العاده غول پیکر آن است - یعنی یلواستون هات اسپات. تصور میشود که فوران اولیه دشتهای بزرگ را در فاصله ۱۶۰۰ کیلومتری (حدود ۹۰۰ مایلی) از آتشفشان با احتمالاً یک فوت خاکستر پوشانده است - مادهای که اساساً شامب خردههای شیشهای کوچک است.
سپس باد آن خاکستر را در ابرها پراکنده کرد و در طول هفته ها یا ماه ها به پخش آن ادامه داد.
تنفس خاکستر حکم اعدام بود، اما فقط برای ریزترین حیوانات با ریه های به همان اندازه ریز حکم اعدام بود. آنها به زودی پس از شروع ریزش خاکستر می مردند و به سرعت توسط آن پوشانده می شدند. در عرض چند روز یا چند هفته، آهوهای ختن/دندان شمشیر که از چاله آب بازدید می کردند تسلیم شدند و و توسط خاکستر نیز پوشیده شدند. پس از آنها گونه های مختلف شتر و اسب تحت تاثیر قرار گرفتند. آخرین نفراتی که مردند کرگدن ها بودند. آنها پس از چهار تا شش هفته زنده ماندن، در بالای لایه های خاکستر انباشته شده قبل از دفن دراز کشیدند، به همین دلیل است که ابتدا اجساد آنها در حفاری دیده شد.
مجموعههای متمایز حیوانات در لایههای بعدی خاکستر شواهدی را نشان میدهد که مرگ آنها مبهم بوده است.
موزل این صحنه را به عنوان حیواناتی توصیف کرد که از چاله آب بازدید می کردند، شاید برای خنک شدن. «آنها دراز می کشیدند و آنجا بود که می مردند.» آن خاکستر همچنان میبارید و «در [و] اطراف آنها و بالای سرشان میچرخید». او گفت که بخشهای عمیقتر چاله حاوی بیشترین اسکلتها است، و «احتمالاً به این دلیل است که آب کافی در آنجا وجود داشت که میتوانستند در آن آرامش پیدا کنند، اما وقتی دراز میکشیدند، بینی خود را از آن دور نگه می داشتند که نفس بکشند».
ارتباط نزدیک و تعداد اسکلت های کرگدن - تقریباً ۴۰ اسکلت از سال ۱۹۹۱ پیدا شده است - نشان می دهد که این حیوانات به صورت گله ای سفر می کرده اند. جنینهای درون چندین کرگدن به دانشمندان کمک کردند تا دوشکلی جنسی را تعیین کنند - ویژگیهای فیزیکی خاصی که در هر جنس نشان داده میشود، چیزی که در زندگی منقرض شده بسیار دشوار است. اینکه تعدادی گوساله کرگدن جوان در مجاورت ماده ها یافت می شوند، یکی دیگر از رفتارهای تکان دهنده اما گویا برای یک گله است.
با افزودن شواهد بیشتر به مرگ دیرهنگام، حیوانات بزرگتر دارای آسیب شناسی استخوانی هستند که نمی توانستند فوراً ایجاد شوند. ضایعات استخوانی شبیه ضایعاتی است که امروزه از بیماری ماری یا استئوپاتی هیپرتروفیک رنج می برند، که می تواند در نتیجه بیماری های ریوی مانند سل یا ذات الریه ظاهر شود. دانشمندان این استخوان پاتولوژیک را به تاثیر تنفس در خاکستر و در نهایت مرگ بر اثر خفگی مرتبط می دانند. اتو گفت که این یک مرگ است که ناشی از "خفگی بسیار بسیار آهسته" است.
او توضیح داد: "چراحیوانات - کرگدن ها، اسب ها و شترها - در تمام طول روز خاکستر آتشفشانی را در ریه های خود وارد می کنند، در حالی که آنها سعی در تغذیه داشتند."
در ۲۰۱۳، کاتلین باندی و ساموئل دی. ماتسون ایزوتوپهای اکسیژن را از استخوانهای پاتولوژیک حیوانات در اشفال تجزیه و تحلیل کردند تا ببینند آیا آنها میتوانستند از تب رنج ببرند که یکی دیگر از علائم بیماری ماری است. پایین ترین سطح ایزوتوپهای اکسیژن پایدار، نشاندهنده دمای بالاتر بدن است، که دقیقاً همان چیزی است که در این استخوانها یافت میشود. با این حال، آنها نتوانستند به طور قطعی علت آن دمای بالاتر را تعیین کنند.
ادامه👇
👍 2🙏 1
ادامه از👆
ریک اتو یکی از دانشآموزانی بود که در سال ۱۹۷۸ فسیلهایی را حفاری کرد. او در سال ۱۹۹۱ سرپرست اَشفال شد و در اواخر سال ۲۰۲۳ بازنشسته شد. اتو به Ars گفت: «قبل از وقوع طوفانِ خاکستر آتشفشانی، حیواناتی در اطراف چالهی آب اشفال به مرگ طبیعی میمردند. که فسیل های یافت شده در آن لایه ی ماسه را توضیح می دهد.
این شامل فسیلهای گومفوتر میشود - حیوانات فیلمانندی که گاهی چهار عاج داشتند و در برخی دیگر عاجهای پایینی شبیه بیلها را صاف میکردند. تا به امروز، هیچ فسیل گومفوتری در بستر خاکستر یافت نشده است و آنها فقط در لایه های ماسه زیر خاکستر یافت شده اند.
وورهیس همچنین به "شواهد فراوانی از زندگی آبزیان در لایه ماسه درست در زیر خاکستر" اشاره کرد. این بقایا شامل مارمولک های باستانی، قورباغه ها و لاک پشت ها می شود. ریپل مارک های فسیل شده شواهد بیشتری از وجود آب را ارائه می دهند.
وورهیس ادامه داد: «ما می دانیم که این منطقه احتمالاً برای قرن ها توسط ده ها و ده ها گونه از جانوران به عنوان آبخوری مورد استفاده قرار گرفته است، زیرا ما بقایای پراکنده ی تقریباً همان گونه هایی از جانوران را می یابیم که شما در آن لایه خاکستر [در آن لایه زیرین ماسه] پیدا می کنید.
کمبود فسیل ماهی های استخوانی همراه با شواهدی از نوسانات سطح آب، حاکی از وجود چاله آب فصلی است. سندی موزل، یکی از همکاران موزه، اشاره کرد که گودال باستانی موجود در اشفال، شبیه چاله های آبی در کشورهای آفریقایی امروزی است: یک فرورفتگی بزرگ کاسه ای شکل در منظر طبیعت که در طول فصل باران پر از آب می شود و سپس تقریباً خشک می شود. (موزل در همان سالی که پارک افتتاح شد در اشفال شروع به کار کرد و از آن زمان تاکنون در آنجا باقی مانده است.)
اتو توضیح داد: این چاله آب کلیدی است برای اینکه چرا بسیاری از فسیل ها حفظ شده اند و برای درک چگونگی آنچه برای حیوانات درون آن اتفاق افتاده است. و آنچه ما در مورد "توالی رسوب گذاری" سایت می دانیم، از حفاری های اواخر دهه ۷۰ به دست آمده است، زمانی که آنها "به معنای واقعی کلمه محل را کالبد شکافی کردند."
حفاری عظیم
اتو گفت، در فضایی «تقریباً به اندازه نصف زمین بسکتبال»، تیم در دو شیفت جداگانه کار می کرد: یکی در طول صبح و دیگری تا حدود ساعت ۱۰ شب. این فرآیند شامل حفاری تا یافتن بقایای آن، پیچیدن آنها در یک ژاکت صحرایی - یعنی پوشش گچی که از فسیلها محافظت میکند و میبندد تا بتوانند به طور ایمن حمل شوند - و خارج کردن آنها از منطقه بود. سپس تیم ها می توانستند بیشتر حفاری کنند.
مانند یک کیک لایه ای، مجموعه های متمایزی از حیوانات یافت شد که در بخش هایی از خاکستر گروه بندی شده بودند. لایه بالایی شامل بزرگترین حیوانات - کرگدن - به دنبال لایه ای با اسب و شتر و سپس لایه ای از حیوانات کوچکتر مانند آهوهای ختن/دندان شمشیر بود. لایه نهایی شامل ریزترین موجودات، مانند جوندگان و پرندگان بود. در زیر تمام لایه های خاکستر، آنها به شن و ماسه ی مربوط به چاله ی فوقالذکر رسیدند، با مجموعهای کاملاً متفاوت از فسیلهایی که بیش از ۶۰ گونه از مهرهداران را نشان میدادند، که هیچکدام به طور کامل یا حتی کامل نبودند. اینها بقایای حیواناتی بودند که مدتها قبل از فوران مرده بودند.
این کاوش ها، توالی وقایع را به صورت معکوس مشخص کردند. اتو توضیح داد: "این مسئله چیزی است که به جمع آوری داستان کمک کرد، شواهدی از آنچه در آن زمان برای حیوانات رخ داد." لایه بالایی جانورانی را که طولانیترین مدت زنده ماندند را در معرض دید قرار داد. لایه نهایی شن و ماسه میلیون ها سال پیش در کف چاله آب بوده است.
حیواناتی که در بستر خاکستر یافت میشوند، در میان بسیاری دیگر، کرگدنها (Teleoceras major) هستند - تانکهای حجیم و کلفتی که اغلب به آنها «بدن بشکهای» میگویند. همچنین چهار گونه شتر وجود داشت که بزرگترین آنها، به گفته اتو، «بزرگتر از لاما نبود». پنج نوع اسب در این زمان وجود داشتند که بزرگترین آنها «بزرگتر از یک گوزن دم سفید نیست». دوازده میلیون سال پیش، این منطقه همچنین شامل گونهای از آهوی مشک/ختن (Longirostromeryx wellsi) بود که به خاطر دو نیش که از دهانشان بیرون زده بود به آهوی ختن/دندان شمشیر نیز معروف بود.
فسیلهای پهن و شکستهشده پرندگان، لاکپشتها، مارها و جوندگان در لایه پایینی خاکستر یافت میشوند که شواهدی از فصل اول در توالی رویدادهای ویرانگر ارائه میدهد.
ادامه👇
👍 3🙏 1
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.