cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

اشعار قاسم پهلوان

Show more
Advertising posts
201
Subscribers
No data24 hours
-27 days
-230 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

کمتر تو به فکر سفر و رفتن باش خاموش نباش و لحظه ای روشن باش با این تن بیمار کنار آمده ام ای درد! دو روز بیشتر با من باش
Show all...
نه مانده پیاله ای ونه فال جدید نه رونق روزگار و نه حال جدید وقتی که تمام سالها مثل هم اند دل خوش بکنم چرا به این سال جدید؟! #قاسم_پهلوان #صومعه‌سرا
Show all...
نوروز این یادگار اجدادی را به هم وطنان عزیز و گرانمایه شادباش می گویم دست در دست هم کنار هم آینده ای روشن را رقم بزنیم عمرتان بلند بیا معادله ها جابجا عوض بشود تمام قصه از آن ابتدا عوض بشود گرفته بغض گلوگاه شهر را، بگذار در این غروب به شکلی هوا عوض بشود چقدر گندم و سیب و جهنّم و...وقت است که نکته نکته این ماجرا عوض بشود بهم بزن همه ی نظم را نمان، برگرد که روزگار به یکباره تا عوض بشود رجوع کن به خودت استخاره لازم نیست چه بهتر اینکه طریق دعا عوض بشود اگر چه حوّل گفتیم و حالنا عمری کسی نخواست ولی حال ما عوض بشود رسیده باز از آن سو، خبر به مردم ده چه خوب می شد اگر کدخدا عوض بشود #قاسم_پهلوان #صومعه‌سرا
Show all...
از خاطره برده ایم خندیدن را موسیقی و شعر و شور و رقصیدن را دیریست گرفته اند از ما این قوم دورهمی و شادی و بوسیدن را #قاسم_پهلوان #صومعه‌سرا
Show all...
یک عمر فقط خدا خدا می کردیم معلوم نشد اینکه چرا می کردیم رفتیم جلو ولی شبی پی بردیم ما پشت نباید به شما می کردیم #قاسم_پهلوان #صومعه‌سرا
Show all...
نه روی زمین جنگ و خشونت می شد نه مال کسی این همه غارت می شد پُر بود جهان از گل و لبخند وسرود در خلقت ما اگر که دقت می شد #قاسم_پهلوان #صومعه‌سرا
Show all...
به روایت آثارالباقیه بیرونی، پنجم اسفند را در ایران باستان روز گرامیداشت زن و زمین می دانستند این رباعی پیشکش مهربانوهای ایرانی آورد گلاب، داد با زیره به زن یک کوزه شراب و کاسه شیره به زن وقتی که گل انداخت سر ورویش، بعد تا صبح خدانشست و شد خیره به زن #قاسم_پهلوان #صومعه‌سرا
Show all...
به وطنم که عاشقانه دوستش دارم پر از حرفی، ولی انگار جز غم در صدایت نیست صدایت می کنم اما صدایم در صدایت نیست همیشه فکر این هستم چه پیش آمد گُم ات کردم که با دل هر چه می گردم پیِ تو، ردّپایت نیست میان موج و طوفانی، شکسته بادبانِ تو چه شد اینک در این گرداب، حرف از ناخدایت نیست کجا رفتند مردانِ غیور تو، چرا امروز؟ نشانی از زنانِ نامدار روستایت نیست تو تاریخ نیاکان منی این روزها هرچند به غیر از نقطه های کور در جغرافیایت نیست بگو از روزهای سرد، از درد و جنون اما چه سودی می بری وقتی کسی دردآشنایت نیست اگر چه سینه سینه زخم داری میهنم، من هم دلم زخم است و زخمم کمتر از آن زخم هایت نیست #قاسم_پهلوان #صومعه‌سرا
Show all...
#گیلکی_شعر #قاسم_پهلوان #صومعه‌سرا
Show all...
خود را زده ام به دشت وصحرا، شاید... با این دلِ پرشور، به دریا، شاید... من شعله ای از تشنگی و دلهره ام ای آب! به آتشم بزن تا شاید... #قاسم_پهلوان #صومعه‌سرا
Show all...