❤حسـی عـاشقـانـه تـر❤

ای آينه سرگرم تماشای كه بودی؟ بسيار معطر شده‌ای! جای كه بودی؟ من ماتِ پریشانیِ روز و شبِ خویشم تو خیره به آرامش زیبای که بودی؟ عبدالجبار_کاکایی

(در وفایِ‌ عشق تو مشهور خوبانم چو شمع) سوختم از این خودآزاری، وفاداری بس‌ است هرکسی بدگفت ازما، ما نمی‌رنجیم از او چند روزی روی ‌خاکیم و دل‌آزاری بس ‌است کاوه_احمدزاده

صداها رفته‌اند واژه‌ها رفته‌اند لب‌ها رفته‌اند و در ذائقه‌ام طعمی شور مانده ، از آن چه دمی پیش شیرین بود... منوچهر_آتشی

با شعر مگر که بشکند قفل سکوت دنیای بدون شعر یعنی برهوت... متین_شریفی

در شیشه کرد خون مرا آنکه پیش ازین آورده بود قلب مرا با زبان به دست... علیرضا_بدیع

بی سر و پا میشوم مست نگاه میشوم ساز بزن جمله تو را سوز و گداز میشوم جان من و جهان تویی دلبر بی نشان تویی خوش بنواز جان من جمله نیاز میشوم ❤❤

مگر عشق میدان جنگ است ڪہ مے گویید : باید " سیاست " داشتہ باشیم تا نرود ؟ تو هر چقدر هم ڪہ بلد باشے ، آدم " بے ریشہ " چمدانش براے رفتن همیشہ حاضر است ! علے ڪشاورز

یکی از بهترین حس های دنیا زمانی است که کسی او را در آغوش می گیرد او با فشار دادن اندام شما را متقابل انجام می دهد. چارلز بوکوفسکی

‌‌‌‌‌   ‌ ‍ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌ ‍ ‌‌‌‌ ‌            عصر باشد           یڪ لیوان چاے روے ایوان و ڪتاب مورد علاقہ ات            و خیالِ تو .!! ڪہ قدمـ میزند میان ڪَل هاےِباغچہ                میبینے ..!!       هیچ چیز ڪم ندارمـ ،    براے بہ خیر شدن عصرمـ.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎