شعردرمانی
دکترم تجویز کرده شعردرمانی کنم روبه روی چشمهای تو غزلخوانی کنم..... ارتباط با ادمین 😭💬💬💬😲 👔👉 : @Sherdarmaniiii لینک کانال👇👇 @sherrrrrrrrrrrr @sherrrrrrrrrrrr ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 📱
Show more198
Subscribers
No data24 hours
-37 days
-1130 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
دکتر نیستم ..
اما برایت ١٠ دقیقه راه رفتن روى جدول کنار خیابان را تجویز میکنم، تا بفهمى عاقل بودن چیز خوبیست، اما دیوانگى قشنگ تر است..
برایت لبخند زدن به کودکان وسط خیابان را تجویز میکنم، تا بفهمى هنوز هم، می شود بى منت محبت کرد..
به ﺗﻮ پیشنهاد میکنم گاهى بلند بخندى، هرکجا که هستى، یک نفر همیشه منتظر خنده هاى توست...
دکتر نیستم، اما به ﺗﻮ پیشنهاد میکنم که شاد باشى
خورشید، هر روز صبح بخاطر زنده بودن من و تو طلوع میکند!
هرگز، منتظر" فرداى خیالى" نباش.
سهمت را از شادى زندگی همین امروز بگیر.
فراموش نکن مقصد همیشه جایى در انتهاى مسیر نیست!
مقصد لذت بردن از قدمهاییست، که برمى داریم...🌸
👏 1
میدونستی پروانه ها نمیتونن بالهاشونو ببینن؟ و اصلا خبر ندارن که چقدر قشنگن
شاید تو هم یه پروانهای،
یه انسان فوقالعاده،
فقط خودت نمیتونی ببینیش..
💫خار خنديد و
🌷به گل گفت سلام و جوابی نشنيد
💫خار رنجيد ولی هيچ نگفت
🌷ساعتی چند گذشت گل چه زيبا شده بود
💫دستِ بی رحمی نزديک آمد
🌷گل سراسيمه ز وحشت افسرد
💫ليک آن خار در آن دست خليد
🌷و گل از مرگ رهيد ،صبحِ فردا که رسيد
💫خار با شبنمی از خواب پريد
🌷گل صميمانه به او گفت سلام
💫گل اگر خار نداشت دل اگر بی غم بود
🌷اگر از بهر کبوتر قفسی تنگ نبود
💫زندگی ، عشق، اسارت
🌷قهر و آشتی ، همه بی معنا بود
#فريدون_مشيری
👏 1
گفته بودم
بی تو میمیرد دلم اما نمرد
زنده ماند آری ولی دیگر برایم دل نشد
#محتبیسپید
Photo unavailableShow in Telegram
ساعت حقیقی
تنها یک عقربه دارد...
اکنـون...
قدر الان های خودت رو بدون
❤ 2
•
کاش می شد برای همیشه رفت ؛
به سکوت و آرامش یک خانه ی روستایی ...
هر صبح ، لا به لای بوی کاهگل ، زیر سایه ی درخت گردو نفس کشید ، آرامش گل های بنفشه را بغل کرد و با نوازش بالهای پروانه ، آرام شد .
کاش می شد جای ساکتی رفت و با احساس های خوبِ جهان ، خلوت کرد .
اینجا دلت می گیرد از بی مهریِ آدم ها ،
آدم هایی که مدام ، در حالِ دویدن اند ؛
برای رسیدن به قافله ای که مدتهاست کلّ آرامشِ این شهر را دزدیده ...
باید کوچ کرد به جایی که کوچه های خاکی اش بوی نابِ زندگی می دهند و در دلِ سادگیِ خانه هایش می توان عاشق بود و هر شب با خیالِ درختان
گیلاس خوابید ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
•
جمعه ها،
نه این که تعطیل باشد برای من!
فقط کرکره ی زندگی را میکشم پایین...
دو فنجان چای هل میریزم
و بعد با خیالت،می نشینیم روی صندلی های لهستانی کهنه ی روی ایوان
و همانطور که خیره شده ایم
به دلگیریِ غروب آفتاب، به تو فکر می کنیم...!
#طاهره_اباذری_هریس
❥
❤ 2👍 1🔥 1
هر چقدر که میتوانی صبور باش
آرام و صبور...
نه اینکه غصهها را رج به رج، ردیف به ردیف، بچینی توی دلت و دم نزنی و آنـوقت بگویی که صبورم...!
"صبور باش" یعنی:
آنقدر فیــتیلهی چراغِ توکلت را بالا بکشی، که نور آرامش حضورش
تمام دلت را روشن کند...
تمام دلت را به امید فردا که نه،
به امنیت همین لحظه
به شیرینی همین الان
روشنِ روشن کند...
بگذار گریههایت که تمام شد،
آفتاب مهربانیاش بتابد به گوشه گوشهی دل و جانت...
آرام بگیر که خدا همیشه به موقع و سر وقت از راه میرسد
دلت به لبخند خدا آرام❤️
❤ 1