😢 مرد بارانی 😢
باران میراث خانوادگی ما بود کوچک که بودیم , از سقف خانه مان میچکید.. بزرگ که شدیم از چشمانمان NASERKHANMARDBARANI
Show more153
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
پايانى براى قصه ها نيست،
نه بره ها گرگ ميشوند،
نه گرگها سير،
خسته ام از جنس قلابى آدمها
دار ميزنم خاطرات كسى را كه مرا آزرده!
حالم خوب است،
اما گذشته ام درد ميكند!!
🍁🍂🍁
تو با قلب ویرانه من چه کردی؟
ببین عشق دیوانه من چه کردی
در ابریشم عادت آسوده بودم
تو با حال پروانه من چه کردی؟
مگر لایق تکیه دادن نبودم؟
تو با حسرت شانه من چه کردی؟
مرا خسته کردی و خود خسته رفتی
سفر کرده با خانه من چه کردی؟
جهان من از گریه ات خیس باران
تو با سقف کاشانه من چه کردی؟
غریب شهرم و جز تهمتم بدامن نیست
به سر هوای دگر غیر گریه کردن نیست
چگونه چشم گشایم که روشنایی ها
بجز برق شمشیرهای دشمن نیست
به سنگساری من ای طلسم کور مکوش
چراغ سوخته را بیمی از شکستن نیست
ز راه طی شده برگرد و سوگواری کن
که ای مسافر سرگشته خانه روشن نیست
من آن درخت غمینم به خشکسالی عمر
که دست هیچکسش جز تبر به گردن نیست
نشسته ایم که طوفان درو کند ما را
امید باد بجز دستبرد خرمن نیست
به سنگ سنگ زمین تیشه نیاز زدیم
چه دانه ها که در اندیشه شکفتن نیست
سواد شهر غریبست و کوتوال غریب
امید ماندن و یارای بازگشتن نیست 😔😔😔
دیده بارانی و دل کرده هوایت چه کنم؟
تو نبودی و زِ غم پُر شده جایت چه کنم؟
نـرود پـایِ دلـم غیـرِ رهـی جـز رهِ تـو
غیرِ جانم کـه فدا گشته برایت چه کنم؟
این روا نیست که اینگونه دل آزار شدی
صنمـا... با دلِ افتـاده به پایت چه کنم؟
میکنی بـر همـه جـانـم تـو خدایی اما
دلِ سنگی که خداکرده عطایت چه کنم؟
قـابِ عکس تو کند ولوله در سینه به پا
مانده ام با هوسِ زنگِ صدایت چه کنم
#پرستوی_غریب🕊
پرستوی غریبی ام خدایا لانه میخواهم
برای جلد احساسم کمیهم دانه میخواهم
عذاب و درد تنهایی دلیل کوچ من بوده
برای التیام غم فقط یک شانه میخواهم
نشسته سنگ نامردان بهروی شیشه قلبم
شکسته بالوپرهایم شبی کاشانه میخواهم
اگر پایان تقدیرم بهدست شعله عشق است
ندارم باکی از مردن پر پروانه میخواهم
من از زندان این دنیا شبی آزاد خواهم شد
برای اوج پروازم.. پری شاهانه میخواهم
میخزند آرام روی دفترم
دست هایم ، فارغ از افسون شعر
یاد میارم ، که در دستان من
روزگاری شعله میزد خون شعر...
#فروغ_فرخزاد
࿐჻ᭂ🍃🇮🇷🍃჻ᭂ࿐
نه ژاپنی ها نابغه اند
و نه ما كُند ذهنيم
تنها تفاوت ما و آنها در اين است
كه آنها فرد شكست خورده را
تشويق ميكنند تا موفق شود
ولی ما با فرد موفق ميجنگيم تا
شكستش دهیم!
.
سکوت میکنم و حرف می زنم با تو
در این مباحثه دیوانه تر منم یا تو؟
من و تو پسزدهی روزگار امـروزیم
تو عشق بی سروپایی ومن سراپا تو...
#هوشنگ_ابتهاج
❥ོ⎆❥⊰♡⊱❥⎆ ᭂ❥
.
بیا یارم بگیر دستم که دور از تو چقدر خستهام
که با لمس دستهای تو ، جان میگیرد هر دو دستم
میان انجمن هایی که جمع عشقاق هستم
دلی دارم برای تو ، دلم را من به تو بستم
تو سردم دار عشاقی ، تو شعری از فرخزاد
قلبم بر دست دارم تا نویسم پای تو هستم
❥ོ⎆❥⊰♡⊱❥⎆ ᭂ❥