*راحیل*هزارویک‌شب📝

اومده کنتور برق بخونه قبض کاغذی داده دستم میگه هرچه سریعتر اینو پرداخت کنید، به همه خونه ها قبض داد چه صیغه ایه به تکاپو افتادن؟

کاش امشب زود صبح بشه. توان این همه تاریکی رو ندارم. اصلا کاش هیچ وقت شب نشه

تیراندازی اشکاور مادرهایی که فریاد میزدن نزن نامرد نززززن بچه هایی که هر کدوم توی یه خونه پناه گرفتن 🥺🥺🥺🥺🥺

همسایه چندتا خونه اونورتری خونه رو به یه خانواده که از زاهدان اومدن اجاره داده از بیرون اومدیم این خانواده با گریه و شیون از خونه آمدن بیرون خانومه توی سر خودش میزد بهشون خبر داده بودن برادر خانومه و دوتا از پسرهای برادر آقاهه توی حوادث امروز سیستان بلوچستان فوت کردن و این خانواده داشتن میرفتن زاهدان. شهر بوی مرگ میده

الان شوشو مثل این ناظم آدم فروشهای مدرسه داره تو خونه راه میره منو سرزنش میکنه چرا بی پرده حرف زدم. توان پاره کردنم رو هزاره ولی خوب فعلا دارم کوتاه میام. حالا از شانس 🥚 من فردا شیراز رو تعطیل کردن از صبح که چشم باز کنه سخنرانی میکنه. احتمالا فردا روز آخر زندگیمون بشه.

از خونه شون که اومدیم بیرون تا همین الان فقط دارم فحش میدم به افرادی که همه فکر و ذکر و نگرششون حول محور زیرشکمه امیدوارم همه شون ناتوان جنسی بشن کودنهای......

امروز با یه خانوم شصت و خورده ای ساله ی فامیل شوشو بحثم شد همه عکسهای قبلش رو دیدم بی حجاب با دامن کوتاه از این خوش تیپها بوده که زمان شاه آبادان زندگی میکرده لباس عروسش از این عروسکی کوتاه ها بعد امشب سر حمله به شاه چراغ برگشت گفت همش زیر سر ایناییه که میخوان لخت بشن ج. ن. د. ه بازی در بیارن. منو میگی دیگه منفجر شدم(قبلش خیلی زر زد ولی من هی سکوت کردم،گفتم به احترام حرفش چیزی نگم) جلو شوهر و بچه ها و عروس دامادش گفتم مثل که شما قبلا این راه رو رفتی که توش استادی حتما همون زمان شاه که بی حجاب میگشتی شغلت این بوده که به همه بد بینی وگرنه دخترها و زنهای امروز عاقلن واسه همچی چیزی کشته نمیشن اونی که میخواد اونچیزی که شما بودی باشه شغلشو فریاد نمیزنه. نمیدونم چرا شما دوست داری به همه بگی چی بودی خلاصه کافر همه را به کیش خود پندارد. بچه هاش که باهاش دعواشون شد، شوشو هم منو اورد خونه عوضی جی جی

عاشق اون خانومم که موهاش یه دست سپیده یه مانتودامن زرد تنشه توی خیابون راه میره به امید زنده شدن شهرها با این همه زیبایی و رنگ #زن_زندگی_آزادی