كتابخوار
هدیه مایلی | در آغاز کلمه بود، کلمه نزد خدا بود. کلمه، خدا بود. (جمله آغازین و مشهورِ انجیل.) صفحهی اينستاگرام : @ketaabkhaar
Show more195
Subscribers
No data24 hours
-37 days
-530 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
مدام و با وسواس دور میریزم، از خانه، از انباری، از کشو و کابینت و کمد.
سبکی و خلوتی بعدش آرامم میکند.
از بین تمام چیزها، به یکی خیره ماندم و خیره ماندم.
سه سال زمان برده بود تا او نقشی را که باید، توی زندگیام بازی کند و بعد برود خیلی دور.
امروز؛ روز اوست و
این ترانه تا ابد مرا یاد او میاندازد.
@ketaab_khaar
برای دل من؛
نرودا، گرداندهی بیژن الهی.
۲۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳.
#هدیه_مایلی.
@radiosepidaar
@ketaab_khaar
«ای عزیز من! به جان و دل شنو و از فرق تا قدم همه سمع گرد که بس عزیز سخنی است: نصیب تو از قسمت ازل اینقدر عمر است؛ زیاده نخواهد شد. و چون فراگذرد رجعتی نتواند بود.»
- مکتوبی از احمد غزالی.
@ketaab_khaar
من بخت را به آن رود سرکشی همانند میکنم که چون سر بر کشد، دشتها را فرو میگیرد و درختان و بناها را سرنگون میکند و خاک را از جایی به جایی میافکند و هر کسی از برابرش میگریزد و هر چیزی در پیشگاه خروشش به خاک میافتد و هیچ چیزی در برابر آن ایستادگی نمیتواند کرد. با اینهمه، اگر چه طبعش چنین است، اما چنین نیست که به هنگام آرامشش از مردم کاری برنیاید، بلکه مردم میتوانند بر آن سدها و خاکریزها بنا کنند تا به هنگام سرکشی، سرریزش به آبراهی بریزد یا آنکه چنان بیامان و خطرناک بر نجوشد.
- از کتابِ شهریار؛ نیکولو ماکیاولی،
ترجمه: داریوش آشوری.
@ketaab_khaar
❤ 1
نمیدانم کدام درد بزرگتر است: دردی که آن را بیپرده تحمل میکنی یا دردی که به خاطر ناراحت نکردن آنکه دوستش داری، توی دلت میریزی و تاب میآوری.
پل استر ( ۲۰۲۴-۱۹۴۷)
- پل استر؛ ترجمه مهسا ملکمرزبان
از کتاب داستانهای واقعی از زندگی آمریکایی، نشر افق.
@ketaab_khaar
شاهرخ مسکوب در ۲۵/۰۳/۸۸ مینویسد: «گفت نمردیم و چه چیزها دیدیم.
گفتم ای کاش مرده بودیم و نمیدیدیم.»
@ketaab_khaar
👍 6❤ 1