من يه صمدم !
در اینجا از تجربیاتم در هر چیزی که در آن خوب یا بد هستم، مینویسم.همین! در ضمن، خیلی وقت ها ... هنوز کودکم. @samadtaheri
Show more165
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
_مشکی یا قرمز؟
_بیزحمت مشکی بدین.
_پسررر.. یه قرمز بده آقا. مشکی نداریم!
#به_وقت_لیست سال ۱۴۰۰
@manyesamadam
Add a comment
بعضی فرصتها کم پیش میآیند!
بهخصوص مغتنم شمردن این زمان در شناخت آدمهای دور و برتان.
این روزها زمان حذف و اضافه است، دیر کنید از دست دادید!
بدون هیچ معطلی همه کسانی که از تلخترین و کثیفترین اتفاقات جامعه را به هر عنوان، به هر بهانه و به هر توجیهی جک میسازند و لودگی میکنند، کنارشان بگذارید.
یقین داشته باشید، انسانیت حدی دارد و اینان حرمت نمیدارند!
@manyesamadam
Add a comment
به یقین عرض میکنم و مطمئنم و شکی درش ندارم!
آدم دروغگو، حتما دزده یا یه روزی دزد هم میشه!
از ما گفتن بود حواستون باشه به شدت. همین!
#خودنویس #انتخابات #انتخابات_۱۴۰۰
@manyesamadam
Add a comment
در اکثر افسانه ها، داستان ها، کتاب ها و فیلم ها از عاشقان صحبت شده، چه زمانی که عشقشان به سرانجام رسیده باشد و چه نرسیده باشد، ولی هیچ وقت از بیچارگانی که دیگران عاشقشان شده اند یا می شوند، صحبتی نشده به قدر کفایت!
همیشه فکر می کنم به حالشان. مدام کسی بهشان ابراز علاقه می کند و آن ها باید مدام فرار کنند! مدام اصرار کنند و این ها مدام انکار و این انکار ها جانکاه می شود و روح تراش.
همیشه گفته اند عاشق شدن سخت است ولی فکر می کنم عاشق نشدن سختر.
عاشقت هستند و تو نیستی و نمی دانی چه کار باید بکنی در مقابل دوست داشته شدن. استیصال، سنگ دلی، بی رحمی و دلسوزی از چهار طرف محاصره ات می کنند و متحیری از این همه تناقض و درماندگی!
فرض کن مدام با تمام وجودش بگوید دوستت دارم و عاشقتم و هیچ جوابی نداری حتی گاهی کلمه ای.
و جالب است در تمامی این قصه ها ما مقصرشان می دانیم، فحششان می دهیم، تهمت ها می زنیم و خبر نداریم از دل زارشان.
این را الان می گویم چون زمانی کسی را آزار دادم. با حرف هایم و با اصرار هایم. واقعا دلم برایش سوخت و ناراحت شدم از کردارم. امیدوارم از من چیزی به خاطر نداشته باشد. زمزمه ای و یا پچ پچ نامفهومی بوده باشم برایش و او از من به تلخی یاد نکند. همین!
@manyesamadam
https://www.instagram.com/p/CO8MOi5p3pY/?igshid=1oieg1rv6uax2
امان از آقامون صالح اعلا
@manyesamadam
2 comments
چشمام از راه دوری سو نمیده
زبونم میل گفتگو نمیده
#همشنوایی
Heydoo Hedayati.Soo.320.[Songha.ir].mp37.98 MB
Add a comment
#دیالوگهای_خالی
داشت روی روتختیاش ابر نقاشی میکرد. آمد پشت میز و دوتا پیک ریخت. یکیش را همانجا خورد، یکیش را هم برد پای نقاشیش. در حالیکه در بطری را میبستم گفتم "بسه واسه امشب". گفت "هروقت مست یا نشئه میشم بهنظرم میاد که بهترین دستورالعمل زندگی رو یغما گلرویی نوشته: باید تلوتلو بخوری این زمونه رو، وقتی مست نیستی به بنبست میرسی".
گفتم "بیخیال، شاعرها و نویسندهها سلاطینِ تولیدات احساسی ولی بدردنخور هستن. فقط یه احمق یا یه ضعیفِ درمانده برای زندگی واقعیش از شعر و داستان الگو میگیره. شاعرها غالبا افسردهان. خیلیاشون خودکشی میکنن آخرش. تازه حرفاشونم کاربردی نیست. مثلا همینی که گفتی. نمیشه که آدم همهاش در حال تلوتلو خوردن باشه. اونوقت چجوری صبح بلند شه بره سرکار؟ چچوری صف نون وایسه؟ چجوری بره دنبال کارای ادارایش توو شهرداری و اداره مالیات؟ چجوری ساعتها تمام داروخونههای شهر رو بگرده تا داروهای شیمیدرمانی باباشو پیدا کنه؟ چجوری ساعت داروهای مادرش یادش بمونه و حواسش باشه که دوزش کموزیاد نشه؟ چجوری قسطاشو بده؟ چجوری غمش رو کمتر از چیزی که هست نشون بده تا دل اونی که دوستش داره نگیره؟ چجوری تلوتلو جلوی رئیسش و جلوی صاحبخونهاش و جلوی طلبکارا وایسه؟ اگه آدم مدام تلوتلو بخوره که از کارای یومیهاش میمونه"
قلممو را از روی بوم بزرگی که تختخوابش بود برداشت. کمی فکر کرد بعد گفت "آره خب. تلوتلو خوردن که سهله. حتی اون چیزای قانونیتر و قشنگتری که امثال سهراب گفتن رو هم نمیشه انجام داد: ساده باشیم چه در باجهی یک بانک، چه در زیر درخت"
گفتم "آفرین. اصلا اگه ساده باشی وام بهت تعلق نمیگیره. باید قبلش چهارتا آشنا با چک کارمندی پیدا کنی. دوتا رشوه بدی. شارلاتان باشی. پول بذاری جیب آبدارچیا. اگه اینکارارو نکنی نهایتا میتونی یه فیش واریز نقدی ازشون بگیری"
با دلخوری از پنجره بیرون را نگاه کرد و گفت "پس چیکار کنیم حمید؟ بریم شارلاتان بشیم توو این سن؟ میشه اصلا؟ دیگه ساده نباشیم؟ دیگه تلوتلو نخوریم؟ همین یکیدوتا که برامون مونده رو هم خودمون دستیدستی بذاریم بره؟"
گفتم "شاید بشه حد وسط رو نگهداشت. موقع ارتباط با آدما صاف وایساد، و ساده بودن و تلوتلو خوردن رو گذاشت واسه خلوت"
سر تکان داد و گفت "اونجوری هم که میشیم دکتر جکیل و مستر هاید. تازه بیاصالتی و ریاکارانه بودنش بهکنار. حسین پناهی اینکارو نکرد، منم نمیکنم".
زیر لب گفتم "واسه همینم بود که تعادل روانیشو از دست داد و 48سالگی گذاشت رفت. کسی که از اون حرفا میزنه دیریازود کارش به همونجا میکشه. کسی که میگه "میخوام برگردم به کودکی. آخه تنها من میدونم شونهی چوبی خواهرم کجا افتاده. من باید برگردم تا به مادرم بگم من بودم که اون شب شیر برنج سحریتو خوردم"...
چپچپ نگاهم کرد و گفت "حسین پناهی رو مسخره نکن. بهنظرمن هر چندصدسال یهبار فقط یه دیوونه پیدا میشه که میتونه از دیوونگیش بگه. برای ما پناهی بود. اگه نفهمیم چی میگه میشیم همون آدم قبلی که بودیم. ولی اگه بفهمیم چی میگه، بندها باز میشه از دستوبال روحمون. یهچیز دیگه میشیم که بهتر از اینیه که هستیم. دیدم که میگم".
گفتم"نه والا، مسخره نکردم. فقط میگم وقتی زیادی با روحت ور بری و جلا بدیش یهوقتی از درخشش وجودت میترسی و تیغ رو میکشی روی دستت و تمام. اگه شیوهی حسین پناهی خوب بود اول روی خودش جواب میداد".
با ناامیدی سر تکان داد و گفت "حمید، حرف زدن با تو فایده نداره. تو خیلیوقته مُردی و حالیت نیست. کاش میشد یهکاری واست کنم. مثلا کاش میشد مثل فیلما یه دستگاه شوک بهت میزدم و خطهای صاف روی دستگاه تبدیل میشد به خطهای ضرباندار شور و احساس و زندگی. برمیگشتی به همون روزایی که با خوندن نوشتههای وبلاگت چشمام پر میشد"...
روتختی که پر از نقاشی ابر شده بود را برداشت برد از پنجره تکاند پایین. ابرها برف شد و توی کوچه باریدن گرفت. رفتم نزدیک پنجره. گفت "وقتی تلوتلو میخوری نزدیک پنجره واینستا". بچهها کمکم با سروصدا جلوی ساختمان جمع شدند. دهانشان را باز کرده بودند که برف بنشیند روی زبانشان. دوتا پیرمرد واکری ایستادند. یکیشان یک دستش را از واکر رها کرد و انقدر نگهداشت تا یهدانه برف رو دستش بنشیند. گفت "زمان اعلیحضرت کِی اردیبهشت برف میومد؟ اینا گند زدن توو همهچی". خندیدم و داد زدم "گور پدر همهی اعلیحضرتها! دهنتو باز کن برف تازه بخور حالشو ببر". پیرمرد برگشت سمت دوستش که ایستاده بود و معرکه را تماشا میکرد، گفت "اون دیوونهی کنار پنجره رو میبینی؟ میبینی داره چجوری تلوتلو میخوره؟ زمان اعلیحضرت کِی آدما اینهمه تلوتلو میخوردن؟ "...
پینوشت: تلوتلو بخورید این زمانه را. قبل از آنکه تلوتلوی این زمانه شما را بخورد
@RadioLoo حمید باقرلو
انسان از خود خالقش پیچیدهتر است و این سخترین واقعیت این داستان است.
@manyesamadam
Add a comment
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.