به نام شعر🌹

. شرم دارم به دستانت نگاه کنم از تو زنی ببینم میان دردهای خفته هر روز درد بر دردت اضافه کنند آنوقت میان معصومانه نگاهت تو را در بی قانونی درد بکوبند... کجایی حوا که اگر هوس سیبت نبود در این جاذبه ی ناحقی دچار نبودیم... #مریم_پورقلی @maryampurgholi

. یک سر تا عیادت بهار بیا ! میان زمزمه های نسیم عطر واژه های ترانه را نفس بکش تا مرز رها شدن در روزگاری که همه چیز ممنوعه می شود #مریم_پورقلی @maryampurgholi

. درد ها که درمان نمی شود وقتی ردی از خون دلم را به چالش می کشد کجای راه را گم کرده ایم کجای روزگار لبخند ، یادمان رفت که این طور بر نسلمان آتش می زنند ما که بد نبودیم آمدیم و ندیدند یک عمر ندیدند حالا این ندیدنها شد خشمی که بغض خشکیده ی نسلم را بیدار کند خروشان شد آنقدر که دیگر درد نبود زخم نبود شد فریاد برای نسلی که می مُرد اما نفس می خواست #مریم_پورقلی @maryampurgholi

. عمریست که خستگیمان درد می کند روزگار بر فرق سرمان می کوبد هر چه می دویم به هیچ می رسیم و هر چه به هیچ می رسیم بودنهایمان از دست می رود باورهایمان با هجوم سرنوشت به باد می رود به رسم انسانیت هزار پیوند را در پر عقوبت همیشگی خاکستر می کنیم... باید آدمیت را سر چوبه ی نازک خیالی به اهتزاز درآوریم و سپیدی یکرنگی را برای هم جاودانه کنیم... کسی ما را به پرواز اندیشه هایمان عادت نمی دهد اینجا دل برای پرنده شدن می تپد #مریم_پورقلی @maryampurgholi

. . شب های خونی زیادی را دیده ام گلوله هایی که مغزم را نشانه می گیرند و خیابانهای سرخی که تاوان می دهند صبحهایی که هنور صبح نشده و تیتر روزانه اش " *اعدام شد* "   جانم را می گیرد... *آزادی* هر روز در نگاهم می چرخد در کوچه هایی که خون می  بارند راستی بگو ؟ تا نور چند قدم مانده! #مریم_پورقلی @maryampurgholi

. نامش را هر چه که باشد به زبان عشق آرام صدا بزن جنگ ، به دوست داشتن مشکوک است و داغت را تازه می کند. #مریم_پورقلی @maryampurgholi

. وقتی چشمانم را به در می کوبیدم دیگر چیزی از من نمانده بود از حوادثی که برسرم جنون میشد و ته مانده ی زندگی را بر سرم هوار میزد من سایه ای بودم میان هزار خم آوارگی که تا زخم می خورد بر جسمم  می کوبید و روح را خراش میداد در رخدادی که میان غریبگی زمان گم و گور می شد شاید سیاهه ی روزگار مرا ته نشین کرده بود #مریم_پورقلی @maryampurgholi

. نمردیم و به واژه ی درد خندیدیم آنقدر که به تهمت ناروای دل خندیدیم و به واژه های سرکش زخم پادزهر سکوت مالیدیم.... در تورم لبخند بی مقدار شراره های نفس گیر صبر را تجویز کردیم امّا همچنان زخم بود که تیشه به ریشه ی دل میزد .... #مریم_پورقلی @maryampurgholi

❤️ یلدا آخرین واژه از تاریکی، نوری که در تداوم پلکهای پاییز آخرین روزنه را به سپیدی می سپارد تا قانون طبیعت را یکبار دیگر گوشزد کند ((نور بر تاریکی پیروزست)) #مریم_پورقلی @maryampurgholi

❤️ پرده ی آخر پاییز یلدایی ست که با یک بوسه پاییز را سپید پوش می کند #مریم_پورقلی @maryampurgholi