کالای سیاسی افیون و فقر
سهراب دل انگیزان دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه رازی
این یادداشت در پی انتشار خبر امحای یک مزرعه تریاک در زمینهای دانشگاه رازی نوشته شد.
افیون همواره همراه جامعه بشری بوده است. در ایران باستان تریک برای امور پزشکی استفاده میشده است. در بیابانهای عربستان برای تحمل سختی های زندگی بدوی. در دوره بوعلی سینا و حسن صباح به عنوان ماده سرکننده محل عمل جراحی.
شواهد تاریخی نشان میدهد که همهگیر شدن مصرف تریاک در ایران زمانی شروع شد که شاهان غزنوی آلوده جدی تریاک شدند و درباریان و بزرگان قوم نیز همچنین.
در شواهد تاریخی قدرتهای استثمارگر مانند انگلستان به دو جنگ بزرگ با نام جنگ تریاک در فاصله سالهای ۱۸۴۰ تا ۱۸۶۰ میلادی برمیخوریم که برای صادرات جدی و حجیم تریاک به چین و ایجاد بازار بزرگ برای این محصول در چین صورت گرفته است.
تریک یکی از محصولاتی بود که انگلیسی ها به صورت زیاد در هندوستان مورد توجه و تشویق قراردادند. الگوی استثمار خیلی از کشورها اینگونه بود که اول تریاک به عنوان سرباز خاموش وارد کشورهای هدف میگردید و بعد از نابودی کامل توان دفاع از کشور و هویت ملی، به راحتی کشور را فتح میکردند.
با این مقدمه تاریخی کاملا مشخص میشود که تریاک یک کالای سیاسی است. البته که کالایی تجاری و پزشکی و تفننی هم به شمار میرود. بازار و اقتصادی بزرگ و البته سیاسی و امنیتی در پس تریاک و افیون نهفته است و لایه های متفاوت جامعه اجتماعی و سیاسی را درگیر خود میسازد.
وابستگی مستمر به افیون عامل بسیاری از مشکلات شخصی برای افراد میگردد. فرد معتاد نمیتواند برنامه های جدی زندگی شخصی خود را دنبال کند و افیون زنجیره عقلانی کارهایش می زداید. وابستگی شدید به مصرف این محصول باعث میگردد که بخش بزرگ و حتی در مواردی همه درآمد فرد صرف این کالا گردد. حتی وابستگی به گونه ای است که فرد معتاد همسر و فرزندان و شغل و جایگاه اجتماعی را از دست میدهد، ولی نمیتواند دست از این افیون خانمان برانداز بردارد. لذا به راحتی میتوان دید که افیون فقیر میکند و فرد معتاد فقیری که شغل خود را از دست داده باشد، به راحتی به دامن توزیع مواد مخدر برای دسترسی همیشگی به ماده افیونی را در برنامه زندگی خود قرار میدهد.
به همین کیفیت زنجیره ای از تشکیلات قاچاق و شبکه های فساد اداری و اجتماعی برای توسعه افیون شکل خواهد گرفت که همین شبکه های بزرگ، دستگاهها و بزرگان اجتماعی و اداری را هدف قرار میدهند و آنها را وارد بازی خود میکنند.
افیون فقیر میکند و فقیر افیون را توسعه میدهد. فقرایی که توان اقتصادی کافی برای تفریح و مسافرت و مصرف کالاهای رفاهی دیگر ندارند، به راحتی با وارد شدن به مصرف افیون وارد یک لذت آنی و زودگذر میشوند. اینجاست که فقر بیشتری که عامل حذف رفاهیات از زندگی جامعه میشود، خود عاملی برای جذب شدن افراد به افیون و هربار بیشتر و بیشتر خواهد شد.
در طرف دیگر موضوع باید تاثیر افیون بر کنشگری اجتماعی را نیز مشاهده کرد. همانگونه که انگلستان برای تضعیف جدی ارتش کشورهای دشمن، در درون آنها افیون را رواج میداد و کنشهای رزمی و دفاعی سربازان دشمن را نابود میساخت، میتوان گفت که بسیاری از کشورهای توتالیتر نیز میتوانند از همین طریق عمل کنند و کنش اجتماعی جامعه در شرایط بحران را کنترل کنند.
البته که تجارت افیون در این شرایط هرچند قاچاق باشد با سودهای بالاتری همراه خواهد شد و البته که یک کالای قاچاق سیاسی خواهد بود. در آمریکای جنوبی بسیاری از سیاستمداران فاسد این کشورها، مواد مخدر را قاچاق اعلام کرده و خود از طریق شبکه مافیایی نیروهای وابسته نظامی و انتظامی، بزرگترین توزیع کنندگان افیون و تاجران آن هستند.
رابطه نزدیک موضوع فقر و افیون با موضوع سیاست و افیون را در بسیاری از کشورهای جهان نمیتوان انکار کرد.
در هر حال در جایی که افیون در حال توسعه باشد، زنگ خطرهای بزرگی در حال کشیدن آژیر هستند. در این شرایط که زنگها به شدت در حال زدن هستند، خواب گرفتگی، خواب ماندگی، خود را به خواب زدن و یا گوشها را با هدف نشنیدن ناشنوا کردن، نمیتواند راهکار باشد و البته که میتواند گشاینده ابهامات بسیاری باشد.
خبر امحای پنج هکتار تریاک در زمینهای دانشکده کشاورزی با این توضیحات، خبری دهشتناک و خبری در سطح بحران درجه یک محسوب میگردد. بجاست که مدیران و مسئولین مربوطه با تمام توان و جدیت، نسبت به شفاف سازی این موضوع پرداخته و نیز ریشه و زیرساخت و بنیانهای این تصمیم را آشکار کنند. مساله خسارت جدی به هویت دانشگاه و نیز خسارت جدی به حيثيت کشور و نظام آموزش عالی در عرصه جهانی مطرح است. لذا انتظار حداقل جامعه دانشگاهیان این است که این موضوع شفاف گردد و بانیان و همکاران آنها به دادگاه صالح قانونی سپرده شوند.