شاهنامه فردوسی
هر روز با اشعار شاهنامه با تصحیح جلال خالقی مطلق / بهمراه داستانهای شاهنامه به نثر براساس متن دبیرسیاقی
Show more2 387
Subscribers
+224 hours
+87 days
+4730 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Photo unavailableShow in Telegram
💠شاهنامه ویرایش جلال خالقی مطلق (4 جلدی) نشر سخن
🔸اين نسخه از شاهنامه فردوسی توسط اديب، پژوهشگر و شاهنامهشناس ايرانی، «جلال خالقی مطلق» تصحيح و ويرايش شده است. جلال خالقی مطلق، اديب، پژوهشگر و شاهنامهشناس ايرانی است. مهمترين دستاورد جلال خالقی مطلق، تصحيح شاهنامه فردوسی است در هشت دفتر که طي سالهای 1366 تا 1386 در نيويورک زير نظر احسان يارشاطر انتشار يافت. تصحيح شاهنامهٔ فردوسی، حاصل بيش از سی سال کار مداوم خالقی در گردآوری و بررسی کهنترين دستنويسهای شاهنامه و مقابلهٔ آنها با پيروی از روشهای جديد تصحيح متون است. جلال خالقی در کار مقابلهٔ دستنويسها از همکاری محمود اميدسالار و ابوالفضل خطيبی در دفترهای ششم و هفتم بهره گرفت.
💠قیمت : 2350000
🔳خرید از فروشگاه باشگاه شاهنامه پژوهان
🔹سفارش از تلگرام @koroshariadad
📘پیوند خرید کتاب
📦پیوند فروشگاه
👍 4❤ 2
🔸🔹درس گفتار رستم و اسفندیار (بخش نخست)
🔹آنچه ما در هنر نمايش، صحنهآرايي ميناميم در شاهنامه بسيار برجسته است. فردوسي با كمترين واژگان صحنه را آنچنان ميآرايد كه خواننده و شنونده خود را در دل و متن رويداد مييابد.
🔸استاد توس با كمترين واژها نهاد و فضاي عاطفي، داستانشناختي و دراماتيك را در داستاني كه ميسرايد به شايستگي پديد ميآورد.
🔹ما در شاهنامه دست كم با سه قلمرو جداگانه روبرويم. هنگامي كه نكتهاي را در شاهنامه برميرسيم بايد مرزهاي اين سه قلمرو را پاس بداريم و گرنه به بيراهه در خواهيم افتاد. يكي از آن سه قلمرو فرهنگ ايران است چون شاهنامه نامه هزارههاست.
🔸يكي ديگر قلمرو پندارينه و زيباشناختي شاهنامه است، اين قلمرو به تمامي از آن فردوسي است. سومين قلمرو پيكره داستانها را ميسازد و ديدگاه فردوسي تنها در آن قلمرو دوم است كه ميتواند بر ما آشكار شود. ما بر پايه نشانههايي ميدانيم كه برخورد فردوسي با داستان ايران برخورد و پيوندي كمابيش آئيني است. روا نميدارد كه كمترين دگرگوني و فزود و كاستي در آن نامه انجام گيرد.
🔹در پيوند رستم و اسفنديار همواره مهر و كين، آشتي و ستيز در كنار يكديگرند و اين گفت و ناسازي آشكارا در ابيات شاهنامه به روشني آشكار است به همين دليل فردوسي داستانسرايي بيمانند بهشمار ميرود.
🔸ما دم به دم ستيز ناسازها را در داستان رستم و اسفنديار به شيوههاي گوناگون ميبينيم. در اين داستان حماسي روئينتني اسفنديار بسيار كم فروغ آورده شده و تنها يكبار رستم آشكارا از روئينتني اسفنديار در ستيزههاي سخن ياد ميكند.
🔹شايد شما هم خواندهايد كه كساني برآنند كه فردوسي با زنان بر سر ستيز بوده و هر زمان كه ميتوانسته آنان را مينكوهيده است. بهراستي چنين نيست.
🔸من به آواز بلند ميگويم كه در پهنه ادب پارسي سنجيدهترين و به آيينترين چهره زن را ما در شاهنامه مييابيم. زنان در شاهنامه به هيچ روي فروتر از مردان نيستند حتي گاه برتر از آنانند. اگر زنان پلشت، نيرنگ باز، فريبكار را ما در شاهنامه مييابيم به مرداني چنين هم باز ميخوريم.
🔹اگر فردوسي زنان را خوار ميداشت ما زناني با چهرههايي درخشان و بيمانند در شاهنامه نميديديم و نميشناختيم. يكي از آن زنان نامدار «سيندخت» بانوي مهراب كابلي و مادر «رودابه» است. اين زن نماد چارهانديشي، كارداني و گرهگشايي است. او گرهاي كور را ميگشايد كه مرداني مانند «سام»، «منوچهر» و «مهراب» از گشودن آن درماندهاند.
🔸درست است كه در داستان «رستم و اسفنديار» زنان نكوهيده شدهاند اما اين هنجاري پايدار، در فرهنگ و منش ايراني و ديدگاه فردوسي درباره زن نيست. آنچه در داستان آمده ديدگاه اسفنديار است حتي ميتوان گفت كه ديدگاه هميشگي اسفنديار هم نيست، اسفنديار خشمگين است و به پاس آن خشم، زنان را نكوهش ميكند.
@shahnamehbarayehame
#میر_جلال_الدین_کزازی
👍 1
🔸🔹استفاده سعدی از شاهنامه برای انتقال فرهنگ ملی (بخش دوم)
🔸وزن شاهنامه در حكايتهاي منظوم سعدي تاثير بسيار دارد. البته روح عرفاني سعدي گاهي بر لحن و بيان او اثر ميگذارد اما ابزار سخن و اصطلاحاتي كه بهكار ميبرد، همان است كه در شاهنامه مييابيم. هر چند اين ابزارها در خدمت انديشههاي عرفاني سعدي و بنيانهاي فكري ديگر او قرار ميگيرند. چون عصر سعدي، عصر رضا و تسليم و شكست بود.
🔹پيداست كه او نميتوانست از تاثير چنان زمانهاي بركنار بماند. پس تعجبي ندارد اگر كلام حماسي سعدي، گاه يكباره از اوج فرو ميافتد و روح تسليم به خود ميگيرد. اما نتيجهگيريهايي كه در پايان بيتها ميكند، تفاوتي با فضاي شاهنامه و روح حاكم بر آن ندارد و استواري پندها و سخن فردوسي را در بسياري از آن بيتها ميتوان حس كرد. اين حالتهاي طبيعي بيان، در نزد سعدي، به آنجا ميرسد كه حتي غزليات و قصايد او هم از يك سو تحت تاثير كلام فردوسي و فضاي شاهنامه قرار ميگيرد و از سوي ديگر بيانگر زمانه و عصر سعدي ميشود كه به دور از جلوههاي حماسي است.
🔸 سعدي وزن شاهنامه را گاه بهكار نميگيرد؛ اما كلامش سرشار از بيان حماسي است. به عبارت ديگر،زباون مايه سخن او بيش از ظاهر كلامش رنگ حماسي دارد. مثلا آنجايي كه ميگويد «جوشن بيار و نيزه و برگستوان رزم/ تا روي آفتاب معفر (خاك آلود) كنم به گرد»، همه ابزارهاي حماسي را بكار ميگيرد اما وزن آن، وزن شاهنامه نيست. در اينجا كلام او نقص و ايرادي ندارد و محتوايي شاهنامهاي دارد، اما وزن آن از شاهنامه دور است. اين نكته نشان ميدهد كه او چگونه ميتواند كلامش را در هر قالبي كه ميخواهد، بريزد. در چنين حالتي است كه در مييابيم، سخن سعدي حتي اگر در وزن شاهنامه نباشد، ميتواند به هر خوانندهاي شهامت و جرات را القاء كند. به هر حال در اين گونه جايها زبان او سراپا حماسي است اما همانگونه كه گفتم، در قالب معمول فردوسي نيست.
🔹بسياري گفتهاند، باب پنجم بوستان سعدي، تقليدي از داستانهاي شاهنامه و زبان حماسي فردوسي است و گويا او خواسته، در اين بخش به معارضه و دشمني با فردوسي برخيزد. داستان اينگونه است كه سعدي ميگويد، كه حسودي مرا به استادي سخن ستايش كرد و گفت كه سعدي فكر بليغي در شيوه زهد و طامات و پند دارد، اما در شيوه دلاورانه و حماسي اينگونه نيست «كه اين شيوه ختم است بر ديگران». «ديگران» در اينجا يعني فردوسي. سعدي ميگويد كه من نميخواهم از جنگ سخن بگويم و الا مجال سخن، بر من تنگ نيست و ادامه ميدهد كه ميتوانم تيغ زبان بركشم و داد سخنوري بدهم اما زمانه من زمانه جنگ و آويز نيست. با اين همه به آن مدعي حسود پاسخ ميدهد، «بيا در اين شيوه «چالش» كنيم». و سپس روي به بيان داستانهايي حماسي و تقليد از فردوسي ميآورد اما راست اين است كه كلام او يكباره از اوج فرو ميافتد. چرا كه تربيت سعدي متناسب با حماسهگويي نيست.
🔸عصر سعدي با دوران غرور حماسي فردوسي فرق دارد. دوره او، دوره سياه ياس و وارفتگي است. همين است كه سعدي از عهده بيان داستاني حماسي برنميآيد. با اين همه سعدي واقعيت تاريخ روزگار خود را ميشناسد و ميداند كه در زمانه او پهلوانان، ديگر جايي ندارند و قدرتهاي زمانهاش پهلواناني رستم وار نيستند. بنابراين تسليم ميشود. همه حكايتهايي كه در باب پنجم بوستان وجود دارد، ظاهر حماسي دارند اما معناي حماسي را در آنها نميتوان يافت.
🔹 واقعيت اين است كه آن سخنهاي سعدي هنرنمايي و رقابت با فردوسي نيست. چون سعدي مديون فردوسي و زاده و دست پرورده زبان اوست و آگاه است كه عصر او، از عصر حماسهپردازي دور شده است. پس تلاش براي حماسهگويي عيبي براي او نيست. اگر عيبي هست، عيب تفكر غنايي روزگار اوست. انديشهاي كه بر آن روزگار حاكم بود، مقاومت را از مردم ميگرفت و آنها را زبون و تسليم شده بار ميآورد.
🔸نكته ديگري كه بايد به آن اشاره كرد آن است كه سعدي در نثر هم حماسهوار سخن ميگويد. آنگونه كه احساس ميكنيم، او نه تنها قادر است، بيان فردوسي را در شعر غنايي خود بازسازي كند، بلكه در نثر هم توانايي انجام چنين كاري را دارد.
🔹 داستانهاي منثور او صورتي حماسي دارند و بسياري از آنها نمايش صحنههايي رزمي و دلاورانهاند. همان تصويرهايي كه فردوسي در شاهنامه با التهاب و هيجان ميآفريند، سعدي در نثر گلستان پديد ميآورد.
🔸به اين ترتيب ميتوانيم به اين نتيجه برسيم كه سعدي بزرگوار، شاگرد فردوسي است اما اين شاگردي و اثر پذيري در زبان و دريافتهاي ناخودآگاه فرهنگي او و روحيه استنباطگر، نتيجهگير و الگوساز فردوسي است. بيان و تفكر فردوسي، نمايانگر روزگار حماسي اوست و انديشه و زبان سعدي، نشان دهنده عصري كه او در آن ميزيسته است. سعدي بر رخش سخن فردوسي، سوار ميشود اما در ميدانهاي روزگار خود ميتازد و مرد زمانه خود است.
@shahnamehbarayehame
#منصور_رستگار_فسایی
👍 3
📖دستیار شاهنامه خوانی
📚این کتاب به شما کمک میکند راحتتر شاهنامه بخوانید
✍️حسام ابنوس
🗞روزنامه جام جم
اگر یک مرتبه سمت شاهنامه رفته باشید یا اگر تنها خاطرات دوران مدرسه را در ذهن داشته با خودتان میگویید که شاهنامه خواندن کار راحتی نیست وگرنه هرکسی دوست دارد یک بار هم که شده در طول عمرش کاخ بلند حکیم فردوسی را که از نظم پی افکنده بخواند و در هزارتوی آن سیر و سیاحت کند.
شاهنامه خواندن کار راحتی نیست، قبول دارم. بنای رفیعی که به زبان فارسی سروده شده و کلمات دشوار و کهن فارسی بهکار رفته شده در ساختمان این اثر، خواندن آن را کار دشوار و سختی میکند. برای همین اغلب یا از خیر خواندن آن میگذرند یا اگر کنجکاوی خواندن این کتاب دست از سرشان بر ندارد دست و پا شکسته سراغ این کتاب میروند. البته باید یادآوری کنم که خواندن این کتاب به مرور مانوس و روان میشود زیرا خواننده هرچه پیش میرود با کلمات و واژگان انس میگیرد و معنای بسیاری را درک میکند و از سختی ابتدایی دور میشود.
شرحها و واژهنامههای بسیاری نوشته شدهاند تا شیفتگان این بنای عظیم زبان فارسی را در مسیر رسیدن به آن یاری کنند، حتی برخی از این نیز فراتر رفته و شاهنامه را به نثر در آورده تا دایره مخاطبان این کتاب را گستردهتر کنند و حتی نسلهای تازهتر و کم سن و سالتر را با آن مرتبط کنند. برای همین هرکس به قدر وسع و توانی که داشته تلاش کرده تا راهی برای رسیدن به این بنای عظیم و کاخ رفیع زبان فارسی باز کند تا جویندگان بیشتری به سرسرای آن راه یابند.
هرچند ایرادی که شاید به برخی شروح و تفاسیر وارد کرد این است که برخی مخاطبان فرضی خود را گروهی از نخبگان و شاهنامهپژوهان و افرادی که دارای سطحی از دانش ادبی هستند در نظر گرفتهاند، به همین خاطر دایره مخاطبان آثارشان محدود و تنگ شدهاست. در واقع برخی از همین شروح و تفاسیر برای مخاطبان علاقهمند به خواندن شاهنامه خودشان نیازمند یک شرح و تفسیر و واژهنامه کمکی هستند تا مخاطبی که دانش ادبی زیادی ندارد بتواند از آنها استفاده کند و این در واقع یک مرحله دورتر شدن مخاطب از متن اصلی است، متنی که قرار بود به مخاطب کمک کند او به مقصد نزدیکتر شود او را یک مرحله نیز دورتر میکند.
مهری بهفر، یکی از کسانی است که با ممارست و تلاش بسیار طی این سالها دست به شرح و تصحیح انتقادی بیت به بیت شاهنامه فردوسی با کمک نسخههای موجود زده و اثری بزرگ را برای علاقهمندان به زبان فارسی و شاهنامه حکیم توس فراهم آورده است. اثری بزرگ که از بزرگی شاهنامه بزرگی یافته ولی بهفر با تلاش و پیگیری بسیار توانسته اثری را برای همه گروههای سنی و ردههای علمی ایجاد کند تا کلیدی باشد برای ورود به بنای عظیم حکیم ابوالقاسم فردوسی. او در تصحیح و شرح بیت به بیتی که از شاهنامه انجام داده و در مقدمه مفصلی که برای کارش نوشته تا راهنمایی برای مخاطب باشد، نحوه استفاده گروههای مختلف را شرح داده و هرکس با یک مرور مقدمه و حتی بدون مرور آن نیز میتواند از این کتاب ارزشمند استفاده کند تا پا به دنیای شاهنامه بگذارد.
او در کتابش اختلاف میان تصحیحهای گوناگون را از ضبط ابیات آورده و در ادامه واژگان دشوار را معنا کرده و درباره ریشه آنها حرف زده و اگر لازم بوده شرحی از تاریخچه واژه برای مخاطب آوردهاست. در ادامه بهخصوص در ابتدای داستانها که شخصیت تازهای به قصه وارد میشود پیشینه و سابقه آن شخصیت را شرح میدهد و وصف دقیقی به قدری که مخاطب بداند این اسم و شخصیت ریشه در کجا دارد، ارائه میکند. در پایان نیز شرح و معنای بیت را میآورد و از اینرو برخی که لازم نمیدانند ریشهیابی واژگان یا اطلاعات تاریخی را بخوانند میتوانند مستقیم سراغ شرح بیت بروند و ماجرای شاهنامه را دنبال کنند. تاکنون پنج دفتر از این کتاب به همت نشر نو منتشر شده که میتواند راهنمایی علاقهمندان به دنیای فردوسی و شاهنامه او باشد. تصحیح انتقادی بهفر برای کسانی که تا امروز راهی برای فردوسیخوانی نداشتند گزینه مناسبی است که از این طریق بتوانند با شاهنامه مانوس شوند، کتابی که باید آن را بهعنوان اثری مهم در این روزگار تلقی کرد زیرا راه و رسم زیستن و اداره جامعه را با زبان داستان به مخاطبان خود نشان میدهد.
https://shahnamehpajohan.ir/product/%d8%b4%d8%a7%d9%87%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87%d9%94-%d9%81%d8%b1%d8%af%d9%88%d8%b3%db%8c-%d8%aa%d8%b5%d8%ad%db%8c%d8%ad-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d9%82%d8%a7%d8%af%db%8c-%d9%88-%d8%b4%d8%b1%d8%ad-%db%8c%da%a9-7/
شاهنامهٔ فردوسی: تصحیح انتقادی و شرح یکایک ابیات (هفت دفتر) | باشگاه شاهنامه پژوهان
شاهنامهٔ فردوسی: تصحیح انتقادی و شرح یکایک ابیات (مجموعه هفت جلدی) اثر مهری بهفراین کتاب تصحیح تازهای است از شاهنامهی فردوسی بر پایهی مهمترین نسخههای موجود، همچون دستنویس موزهی بریتانیا، فلورانس و… نسخۀ سنژوزف که بهتازگی در بیروت یافته شده و تصحیح حمدالله مستوفی نیز برای نخستین بار در این تصحیح انتقادی بررسی شدهاند.
👍 2
Repost from شاهنامه فردوسی
#مجسمه_فردوسی_گردنه_حیران
مجسمه سنگی فردوسی بزرگ، حماسهسرای بیهمتای ایران و جهان در شهرک گردشگری حیران (گردنه حیران) توسط عدهای نابخرد بهصورت مغرضانه دچار تخریب شده است و چنانچه مسئولان مربوطه در این زمینه کوتاهی کنند، بهزودی کل اثر تخریب خواهد شد. همچنین بر اساس بازدید میدانی میتوان به راحتی متوجه این موضوع شد که زیرسازی مناسب برای نصب این مجسمه باشکوه انجام نگرفته است و هر لحظه بیم آن میرود که کل اثر بهواسطه عدم تمهیدات مناسب، سقوط کند.
🔸برای امضا این کارزار بر روی پیوند زیر بزنید:👇
https://www.karzar.net/115309
@shahnamehbarayehame
امضا کنید: کارزار درخواست مرمت و نگهداری مجسمه فردوسی واقع در دهکده گردشگری گردنه حیران
ما دوستداران فرهنگ و هنر ایران از جنابعالی تقاضا داریم با روشی علمی و اصولی این اثر باارزش را از گزند آسیبهای طبیعی و دشمنان ایرانزمین مصون نگه دارید (با نصب محافظ، زیر سازی و…).
👍 2