3 381
Subscribers
+424 hours
+107 days
+2530 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Repost from دیالکتیک روشنگری
Photo unavailableShow in Telegram
هر یک از ما شیرینترین شادیها را جایی یافتهایم که هیچ چیز نویدشان را نمیداد.
و چقدر جای این شادیها در دل ما خالی است…
▪️آنتوان دوسنت اگزوپری
📕زمین انسانها
@ELDialectico
Repost from سرویس خبری جامعهٔ بهائی
🔹 امارات متحده عربی: جوانان در پروژه ایجاد باغچهای جدید روح یگانگی را پرورش میدهند
سرویس خبری جامعۀ بهائی - ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
عجمان، امارات متحده عربی — ابتکار محلی تحولآفرینی در عجمان در حال شکلگیری است. گروهی از جوانان با الهام از مشارکتشان در برنامههای آموزشی اخلاقی بهائی، قطعه زمینی بلااستفاده را به باغچه محلی پر رونقی تبدیل کردهاند.
سنا ریحانی، تسهیلگر گروه، گفت: «این پروژه فراتر از تلاش برای زیباسازی محیط ما و ترجمانی پرشور از خدمت به جامعه و رشد معنوی است.»
این جوانان، با انگیزهای ازاشتیاق به کارگیری آموزههای بهائی مربوط به تحول اجتماعی برای پیشرفت محله خود، محیط فیزیکیشان را توسعه داده و همزمان حس عمیق روح یگانگی و همکاری در میان ساکنان با پیشینههای متنوع را پرورش می دهند.
جوانان این پروژه را با کاشت انواع میوهها و سبزیجات آغاز کردند و میدانستند که موفقیتشان در گرو پرورش آگاهی جمعی و تعهد خواهد بود. آنها به منظور افزایش آگاهی و تشویق به مشارکت، از طریق پلتفرمهای آنلاین پیامهایی را درباره حفاظت از محیط زیست و مزایای باغچه به اشتراک گذاشته و از تمام ساکنان محله دعوت کردند به این ابتکار بپیوندند.
از این پروژه مشتاقانه استقبال شد. بسیاری از همسایهها، تحت تأثیر خدمت فداکارانه جوانان، از این پروژه حمایت کردند. کشاورزی با تجربه در میان آنها، تمایل خود را برای کمک ابراز کرد و گفت: «آرزوی من این است که از این جوانان حمایت کنم و به آنها روشهای مؤثر کشاورزی را آموزش دهم تا محلهمان شکوفا شود.»
ایمن روحانیان، تسهیلگر گروه، با تأمل بر تأثیرات گستردهتر این پروژه گفت: «این ابتکار جنبههایی از محیط محلی ما را احیا نموده و همچنین در میان اعضای جامعه حس مسئولیتپذیری بهوجود آورده که موجب شده با یکدیگر همکاری کنند و به مسائل فراتر از خانواده خودشان نیز اهمیت دهند.»
جوانان شرکتکننده در این پروژه دریافتند که چگونه تلاشهای متواضعانه میتوانند موجب بروز الگوهایی جدیدی از تعامل شود. یکی از جوانان در این رابطه گفت: «من آموختهام که حتی تلاشهای کوچک ما میتواند وحدت و روحیه خدمت در جامعه را تقویت کند.» جوان دیگری اضافه کرد: «مراقبت از محیط زیست از طریق کاشتن گل، حس بسیار خوبی به من میدهد و همچنین بذر شادی را در محلهمان میکارد.»
سنا ریحانی با تأمل درباره اهمیت عمیقتر این ابتکار گفت: «این تلاش به زیبایی نشان میدهد که چگونه رشد فردی با رشد جامعه ارتباط نزدیکی دارد و نشان میدهد که هر یک از ما نقشی در کمک به رفاه اجتماع خود داریم.»
این باغچه به فضایی اجتماعی تبدیل شده است که تعامل صلحآمیز در میان همسایگان را تقویت میکند؛ آنها برای مراقبت و لذت بردن از فضای سبزی که با هم پرورش دادهاند، در این محل گرد هم میآیند.
یکی از جوانان با درک تأثیر گستردهتر کارشان اظهار داشت: «احساس میکنم کشاورز جوانی هستم که نه تنها به محلهام بلکه به کشورم هم کمک میکنم.»
https://bit.ly/4atgWpJ
@bwnspersian
Repost from هوش مصنوعی، پزشکی و سلامت
بزرگترین تهدید برای شغل شما ممکن است خود هوش مصنوعی نباشد، بلکه سایر انسانهایی باشد که به طور موثر از هوش مصنوعی استفاده میکنند. به طرز متناقضی، اگر نتوانید هوش مصنوعی را در کار خود بپذیرید، ممکن است بیشتر در معرض جابجایی شغل باشید.
#هوش_مصنوعی
@Mazums_AI
تلاوت قسمتی از لوح مبارک ناقوس . ادعیه حضرت محبوب ص۱۳۶
https://t.me/ayatelahi99
وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّـهَ غافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّما يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصارُ
به هیچ وجه خدا را از کردار ستمکاران، غافل مپندار. (او کیفر) آنان را فقط برای روزی که چشمها خیره میماند، به تأخیر انداخته است.
«سوره مبارکه إبراهیم - آیه۴۲»
Repost from راديو اكتيو
وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّـهَ غافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّما يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصارُ
به هیچ وجه خدا را از کردار ستمکاران، غافل مپندار. (او کیفر) آنان را فقط برای روزی که چشمها خیره میماند، به تأخیر انداخته است.
«سوره مبارکه إبراهیم - آیه۴۲»
📡 @RADIO_act
Repost from کلمات الهیه
بعثت
میگویند چند روز دیگر سالگرد بعثت حضرت اعلی است. واقعاً بعثت به چه معنی است؟ یعنی آیا در آن موقع ایشان مبعوث شدند؟ آیا حضرت بهاءالله در سیاهچال طهران متوجّه رسالت خود شدند؟ آیا حضرت رسول اکرم در غار حرا ناگهان با ندای الهی روبرو شدند که فرمود، "بخوان"؟ آیا پیش از آن هیچ یک از طلعات مقدّسه، یعنی مظاهر ظهور الهی، از رسالت خود خبر نداشتند؟ پس چرا روش و رفتار آنها با دیگران تفاوت داشت؟
در واقع جمیع مظاهر ظهور از زمانی که نطفه آنها منعقد میشود دارای مقام رسالت و نبوّت هستند ولی زمان اظهار و ابراز آن فرا نرسیده است. بدین جهت مانند مردمان عادّی رفتار میکنند ولی از آنجا که "پریرو تاب مستوری ندارد" گاهی بارقهای از نور مکنون در آنها میتابد و مردمان متوجّه متفاوت بودن آنها میشوند.
به بیان حضرت عبدالبهاء، "مَثَل مظاهر مقدّسۀ الهیّه مثل این چراغ است که در ذات و فطرت روشن است. ولکن محفظهای آهنین بر روی این چراغ است. نفوس از مشاهدۀ انوار این چراغ محروم و ممنوع میباشند. ولیکن چراغ نورانی است. چون آن سرپوش برداشته شود آن انوار ساطع گردد و عالم را روشن و نورانی فرماید. انبیاء و مظاهر مقدّسه در فطرت و ذات ممتاز از سایر خلق، خلق شدهاند و چون بعثت واقع شود حقائق ذات مظاهر مقدّسه الهیّه واضح و آشکار گردد." (محبوب عالم، ص183)
بنابراین، بعثت حضرت اعلی به معنای اظهار رسالت است؛ بعثت حضرت محمّد یعنی ابراز مقام شامخ نبوّت است. بدین جهت است که حضرت عبدالبهاء میفرمایند، "بعضی را چنان گمان که مظاهر مقدّسه تا یوم ظهور از حقیقت خویش هیچ خبر ندارند؛ مانند زجاجی که از روشنایی بینصیب است و چون سراج امر روشن شود آن زجاج نورانی گردد ولی این خطا است. زیرا مظاهر مقدّسه از بدایت ممتاز بودهاند. این است که حضرت مسیح میفرماید، «در ابتدا کلمه بود.» پس مسیح از اوّل مسیح بود؛ کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و بعضی را گمان چنان که وقتی که یحیی در نهر اردن حضرت مسیح را تعمید داد آن وقت روحالقدس بر مسیح نازل شد و مبعوث گشت و حال آن که حضرت مسیح به صریح انجیل از اوّل مسیح بود؛ و همچنین حضرت محمّد میفرماید، «کُنتُ نبیّاً و آدمُ بین الماء و الطّین.» و جمال مبارک میفرماید، «کنتُ فی ازلیّة کینونتی عرفتُ حبّی فیک فخلقتُک.» آفتاب همیشه آفتاب است. اگر وقتی تاریک بود آفتاب نبوده. آفتاب به حرارتش آفتاب است. لهذا مظاهر مقدّسه لمیزل در نورانیت ذات خود بوده و هستند.
امّا یوم بعثت عبارت از اظهار است؛ والّا از قبل هم نورانی بودهاند؛ حقیقت آسمانی بودهاند و مؤیَّد به روحالقدس و مظهر کمالات الهی. مثل این آفتاب که هرچند نقاط طلوع متعدّد است و هر وقتی از مطلعی و هر روزی از برجی طلوع مینماید، ولی میشود گفت آفتاب امروز حادث است؟ نه؛ بلکه همان آفتاب قدیم است، لکن مطالع و مشارق حادث و جدید." (گنجینه حدود و احکام، ص376)
Repost from العربیه فارسی
Photo unavailableShow in Telegram
بیشتر سلولهای انسان دارای «کدهای ژنتیکی» هستند که پس از رمزگشایی به بدن میگویند چگونه پروتئینهای مورد نیاز خود برای بقا را بسازند. با گذر زمان، اصلاحات کوچکی به این فرایند اضافه میشود تا به عنوان «سوئیچ ژنتیکی» عمل کند و بر نحوه تفسیر دستورالعمل سلولها بدون تغییر خود کد تأثیر بگذارد.
مجموعه این تغییرات به اصطلاح «اپیژنتیکی» اغلب برای برآورد سن بیولوژیکی سلولها و بافتهای ما مورد استفاده قرار میگیرد. محققان دانشگاه ویلنیوس لیتوانی اخیرا نشان دادند که این ویرایشها میتوانند در طول روز نوسان داشته باشند، به این معنی که آزمایشهای مبتنی بر یک نمونه بافت واحد از یک فرد لزوما دقیق نیستند و باید در زمانهای مختلف تکرار شوند.
تیم تحقیقاتی در طول 72 ساعت، هر سه ساعت یک بار، از یک مرد 52 ساله نمونه خون گرفت، آن را بررسی کرد، و 17 ساعت مختلف اپیژنتیکی در مجموعه نمونه سلولهای سفید وی کشف کرد. آنچه دانشمندان پیدا کردند شگفتآور بود.
https://ara.tv/5pqmc
@Alarabiya_far
Repost from ضرب.آهنگِ خِرد
◾️ چرا چنین است؟
✍ میلاد نوری
▪️ بحرانهای بسیار که بدانها دچار گشتهایم، خود گواهی است بر اینکه انسانیشدنِ دانش و اخلاق و سیاست چه میزان ضرورت دارد. اروپاییان در سدههای ۱۵ و ۱۶ و ۱۷ مسیری را طی کردند که ما هنوز از ورود به آن میپرهیزیم. «اومانیسم» که ترجمۀ واژه یونانی «پایدئیا» است، به معنای «تعلیم و تربیت فنون آزاد و دانش انسانی» است. اومانیسم، مواجههای از نگاه انسان و در افق زیست اینجهانی است که به اروپاییان کمک کرد تا جهان جدیدی بسازند که در آن، مدیریت امور به دست مردم کاردان سپرده میشود. نه آنکه ایشان دیگر بحرانی نداشته باشند! ایشان نیز به اقتضای زیستن در جهان دچار بحران میشوند. بااینحال، چون کسانی را به کار میگمارند که میدانند بحران چیست و توان تدبیر آن را دارند، در بلندمدت میتوانند زیست انسانی را آسانتر سازند. اما ما همچنان از فهم و تدبیر بحرانها درماندهایم. بحران رویهای در واقعیّت جهان است که در بلندمدت یا کوتاهمدت زیست انسانی را در یک سرزمین ناممکن میسازد. پسماند شهری، آلودگی زیستمحیطی، فرار نیروی انسانی، فرهنگِ ستیز و عدم تساهل، بلایای طبیعی و امثال اینها گریبان ما را گرفتهاند و سرزمینی را در آستانه نابودی قرار دادهاند. مدیریت منابع طبیعی و انسانی برای زیست پایدار و شادمانه همان چیزی بود که اومانیستهای عصر رنسانس تعلیم میدادند؛ درسی که ما هنوز الفبای آن را هم یاد نگرفتهایم. برخی کشورها که ادعای تاسیس علوم نوین و ساختن تمدنی متفاوت را نداشتند، توانستهاند با تکیه بر رهآوردهای علوم طبیعی و انسانی مدرن، سرزمین خود را آباد کنند. اما برخی دیگر هم هستند که داعیهدار مدیریت جهاناند و به ساختن تمدّنی متفاوت میاندیشند. ایشان اغلب با مسائل طبیعی و انسانی و مشکلات برآمده از خطاهای مدیریتی و بیتدبیری مواجهاند. این به معنای نبود نیروهای توانمند و متخصصی نیست که میتوانند از عهده مشکلات برآیند، بلکه به معنای عدم بلوغ کافی در فرهنگ فردی و اجتماعی برای سپردن امور به اهل دانش و فقدان سیاستهای توسعهاندیش است. روزگار دشوار سرزمینی که مدام نگران سیل، زلزله، کمآبی، آلودگی محیط زیست، شکاف طبقاتی، فروپاشی نهاد خانواده و مشکلات مضاعف فرهنگی است، ناشی از همین ناپختگی در پذیرفتن تعلیم و تربیت انسانی و نتایجی است که به ارمغان میآورد. بحرانها در سرزمینهای دیگر زندگی را دچار فروپاشی نمیکنند، زیرا ایشان به نیروی اندیشهای کارآمد بر آنها فائق میآیند. اما نصیب تمدّنی که خود را از جغرافیای اندیشه مدرن خارج میسازد و از پذیرفتن سازوکارهای آن میپرهیزد و با انسانیشدن زندگی میستیزد، جز این نیست که سرزمینی سوخته برای آیندگان بر جای گذارد. آیا دستکم آموختهایم که کاربلدان در هر حیطه میتوانند امور را بهشکلی کارآمدتر و کارگشاتر اداره کنند؟ اغلبِ مردمان در جهان چهارم، همین را هم نیاموختهاند. خود این ناتوانی از آموختن نیز یک بحران است!
@ZarbahangeKherad