Saamentv | شبکه جهانی ثامن
شبکه جهانی ثامن شـبکه مهر و دانش ارتباط با ادمین : @samentv_admin روابط عمومی : 989023008688+
Show more1 699
Subscribers
-124 hours
+27 days
-530 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Repost from Saamentv | شبکه جهانی ثامن
ویژه برنامه شهادت امام صادق علیه السلام
استاد معاونیان
شبکه جهانی ثامن
شبکه مهر و دانش
@saamentv
Repost from Saamentv | شبکه جهانی ثامن
قال الإمام جعفر الصادق(عليه السلام):
«أكمل الناس عقلا أحسنهم خُلقا.»
امام جعفر صادق(عليه السلام)فرمودند:
«باعقلترين مردم خوشخُلقترين آنها است.»
المصدر:الكافي - ج ١ - ص ٢٣.
شبکه جهانی ثامن
شبکه مهر و دانش
@saamentv
Www.saamen.tv
Repost from Saamentv | شبکه جهانی ثامن
ویدئو کلیپ ویژه شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام
شبکه جهانی ثامن
شبکه مهر و دانش
@saamentv
Repost from احادیث رضوی | Razavi hadiths
قال مولانا الرضا علیه السلام:
مَنْ زَارَ قَبْرَهُ (عبدالعظیم)، وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ.
حضرت رضا علیه السلام فرمودند:
هرکس قبر عبدالعظیم را زیارت کند،
بهشت بر او واجب می شود.
📚مستدرك الوسائل، ج10، ص368
@razavi_hadiths
📌” در نشر معارف امام مهربانی ها سهیم باشیم”
Repost from Saamentv | شبکه جهانی ثامن
۱۵ شوال المکرم :
جنگ احد و شهادت حضرت حمزه علیه السلام
در اين غزوه بر أمير المؤمنين عليه السلام به جهت حمايت از پيامبر صلي الله عليه و آله 90 جراحت بر صورت، سر، سينه ، شكم، دست و پاي مبارك رسيد. جبرئيل نازل شد و عرض كرد:
«يا محمد، به خدا قسم اين عمل علي بن ابي طالب مواسات است».
پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود:
«اين بدان جهت است كه من از اويم و او از من است.
جبرئيل عرض كرد: و من از شما دو بزرگوارم ».
(بحار الانوار: ج 20، ص 54)
بانوئي به نام نسيبه در جنگ احد:
در اين روز يكي از كساني كه جانفشاني كرد فرار نكرد، بلكه مانع از فرار ديگران نيز شد، بانوئي به نام نسيبه دختر كعب بن مازنيه بود و به او ام عماره ميگفتند.
او با شوهر و دو پسر خود در جنگ احد شركت داشتند.
نسيبه مشك آبي به دوش داشت و سقايت لشكر اسلام را مينمود.
هنگامي كه موقعيت را چنان ديد كه مسلمين در حال فرار هستند، مشك را به كناري انداخت و خود را پيش روي پيامبر صلي الله عليه و آله سپر كرد، به گونهاي كه جراحات زيادي بر او وارد شد، كه مداواي يكي از آنها تا يك سال بعد ادامه داشت.
اين زن فداكار دست به شمشير برد، و چنان ضربهاي بر ابن حميه كه قصد كشتن پيامبر صلي الله عليه و آله را داشت زد كه او فرار كرد.
عبدالله فرزند نسيبه خواست فرار كند كه مانع او شد و او را تشويق به جنگ و دفاع از پيامبر صلي الله عليه و آله نمود و او قبول كرد.
پيامبر صلي الله عليه و آله به نسيبه فرمود:
«بارك الله عليك يا نسيبه».
در اين حال پيامبر صلي الله عليه و آله ديد يكي از مهاجرين فرار ميكند در حالي كه سپرش را به پشتش بسته است. آن حضرت فرمودند:
«اي صاحب سپر، سپرت را بيانداز و خودت به جهنم برو».
سپس آن حضرت به نسيبه فرمود:
«سپر او را بردار». او آن را برداشت و مشغول جنگ با مشركين شد.
در اين هنگام حضرت فرمود:
«مقام نسيبه از مقام فلان و فلان و فلان افضل است، چه اينكه آنان فرار كردند».
(بحار الانوار: ج 20، ص 54)
( ننگين کسانی که از زن کمتر بودند و فرار کردند . و خوشابحال زنی که مردانه و جانانه بهشتی شد ...)
شهادت حضرت حمزه علیه السلام:
در اين روز جناب حمزة بن عبدالمطلب عليه السلام عموي پيامبر صلي الله عليه و آله به شهادت رسيد.
آن حضرت برادر رضاعي پيامبر صلي الله عليه و آله بود، چون هر دو بزرگوار از زني به نام ثويبه شير خورده بودند.
(بحار الانوار: ج 15، ص 281)
آن حضرت مردي شجاع و با هيبت بود و در اين جنگ به دست وحشي و به دستور هند همسر ابوسفيان كشته شد.
هند به خاطر كشته شدن پدر و برادر و عمويش در جنگ بدر، ابتدا قصد نبش قبر مادر پيامبر صلي الله عليه و آله را داشت، ولي كفار قريش از ترس نبش قبور امواتشان مانع شدند.
اين بود كه او وحشي را با وعده هائي به كشتن پيامبر صلي الله عليه و آله يا علي مرتضي عليه السلام و يا حمزه تحريك كرد.
وحشي گفت: «از كشتن پيامبر صلي الله عليه و آلهو پسر عمويش علي عليه السلام عاجزم، ولي براي كشتن حمزه كمين ميكنم».
او در ميدان جنگ با نيزهاي بر سينه و يا شكم مبارك آن حضرت زد و آن حضرت را شهيد كرد.
وقتي خبر به هند دادند، آن خبيث دستور داد سينه آن حضرت را بشكافد و جگر مبارك آن حضرت را بيرون آورد.
وقتي خواست به جگر حمزه دندان بزند دندانهاي نحسش كارگر نشد.
همچنين هند با خنجري گوشها، بيني و ... آن حضرت را جدا كرد و به گردن انداخت.
پيامبر صلي الله عليه و آله هنگامي كه حمزه را با آن وضع ديدند، گريستند و عباي مبارك را روي او كشيدند كه خواهرش صفيه او را به آن حال نبيند و فرمودند:
«يا عم رسول الله و اسدالله و اسد رسوله. .. يا فاعل الخيرات، كاشف الكربات. ..».
أمير المؤمنين و فاطمه زهرا عليهماالسلام و صفيه و ديگران بر آن حضرت گريستند.
(بحار الانوار: ج 20، ص 55. حمزه سيد الشهداء عليه السلام: ص 28 - 29)
پيامبر صلي الله عليه و آله بر بدن مبارك او نماز خوانده و او را در احد دفن نمودند.
بعد از چهل سال كه معاويه خواست نهري از احد عبور دهد با قبر حضرت حمزه برخورد نمود و سر بيلها به پاي حمزه رسيد و فورا خون جاري شد !
حضرت رضا عليه السلام به نقل از رسول خدا پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند:
«بهترين برادران من علي عليه السلام و بهترين عموهاي من حمزه است.
(عيون اخبار الرضا عليه السلام: ج 2، ص 61. رياحين الشريعة: ج 4، ص 350)
Repost from Saamentv | شبکه جهانی ثامن
.
ویدئو گرافیک بمناسبت هشتم شوال، سالروز تخریب حرم ائمه بقیع «علیهم السلام»
شبکه جهانی ثامن
شبکه مهر و دانش
@saamentv
Www.saamen.tv
Saamen.wns.live
Repost from Saamentv | شبکه جهانی ثامن
هشتم شوال،
سالروز تخریب حرم ائمه بقیع «علیهم السلام»
کلیپ سخنرانی استاد معاونیان
شبکه جهانی ثامن
شبکه مهر و دانش
@saamentv
Www.saamen.tv
Repost from Saamentv | شبکه جهانی ثامن
ویدئو گرافیک عید سعید فطر
عید سعید فطر و حلول ماه شوال به عموم مسلمین جهان مبارک باد 🌹 🌹
شبکه جهانی ثامن
شبکه مهر و دانش
@saamentv
Www.saamen.tv
Repost from Saamentv | شبکه جهانی ثامن
حکایات رضوی (۱۰)
ریان بن صلت می گوید :
وقتي می خواستم به عراق بروم و تصميم خداحافظي با امام رضا علیه السلام را داشتم ، به خود گفتم هنگام وداع با حضرت ، پيراهنی از لباس هایی که به تن کرده است را برای کفنم از او بخواهم و چند درهم از مالش می گیرم که برای دخترانم انگشتر بسازم .
وقتی با حضرت خداحافظي کردم ، گريه و اندوه از فراق او بر من غلبه کرد و فراموش کردم که آن دو خواسته ام را بخواهم .
وقتی بيرون آمدم حضرت صدايم کرد .
ای ريان برگرد !
بازگشتم ؛ به من فرمود :
دلت نمی خواهد پیراهنی از لباس های تنم را به تو بدهم تا بعد از مرگ ، تو را در آن کفن کنند ؟ دلت نمی خواهد چند درهمی به تو بدهم که برای دخترانت انگشتر بسازی ؟
گفتم : اي آقای من ! در ذهنم بود که از شما این ها را بخواهم . ولی غصه ی جدایی از آن را از ذهنم برد.
پس بالشی را بلند کرد و از زیر آن پيراهني درآورد و به من داد و بعد کنار سجاده اش را بلند کرد و چند درهمی بيرون آورد و به من عطا فرمود .
آن را شمردم ، سی درهم بود .
منبع :
عیون اخبارالرضا علیهالسلام ، ج ۲ ، ص ۲۱۲
@saamentv