cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

کافه هدایت

● کافه هدایت ● فیسبوک : www.facebook.com/sadegh.hedayat.official/

Show more
Advertising posts
9 256
Subscribers
-124 hours
+107 days
-2030 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

مقاومت همچون انسانیت دولت آنجاست که همگی از نیک و بد، خود را بر باد می‌دهند، دولت آنجاست که خودکشی تدریجی همگان «زندگی» نام گرفته است. نیچه/چنین گفت زرتشت نیچه می‌گفت خدای جدیدی جای خدایان قدیم را گرفته است و هیولای بزرگی است که انسان‌ها را می‌بلعد و از روح و فردیت تهی‌شان می‌کند. او می‌گوید این خدای جدید «دولت» است. مسلما از نظر اروپایی‌ها این خدای جدید، این دولت بزرگ همان بوروکراسی‌های نوظهور مدرن است ولی برای شرقی‌ها چنین خدایی اصلا تازگی ندارد. حکومت‌های کارکردی شرقی از ابتدای پدید آمدنشان بوروکراسی‌های عظیمی بودند که حقیقتا عمل خدای‌گونه داشتند. جان و نان و مال و آبرو و حتی زن و فرزند در گرو رحمت یا غضب آن‌ها بود. و این عرف قدیم شرقی همه جا جاری بود که هر کس به تو نان می‌دهد باید مطیع او باشی و در نتیجه باید از آن پس فردیت و روح خود را هم به او بفروشی. او بر همه چیز تو مسلط است چون همه چیز تو از اوست. اگر سلطان حکم کند که جان تو را بستانند، اموالت را ضبط کنند، فرزندانت را به بیگاری بگیرند یا به جنگ ببرند، زن و دخترت را کنیز سلطان کنند، دیگر توان مخالفت نداری.(تاریخ ما سرشار از این وقایع و حتی بدتر از این‌هاست). چیزی وجود نداشته که استقلال و فردیت تو را تعریف کند و غروری برایت به بار آورد که حالا قصد یا اراده‌ی مقاومت داشته باشی. یونگ در تفسیر این عبارت نیچه می‌گوید هیولایی به این بزرگی باعث به وجود آمدن اسطوره‌ی قهرمان‌هایی شده که می‌توانند بر اژدها سوار شوند یا دیو بزرگ را به تسخیر خود درآورند چون در مقابل هیولای دولت، در مقابل این دستگاه بزرگ، اندک کسانی می‌توانسته‌اند فردیت و استقلال خود را حفظ کنند. هیولایی به این بزرگی و با این قدرت طبیعی است که همنوایی و همرنگی توده‌ی مردم را جلب خواهد کرد. هر کسی که می‌خواهد یک زندگی معمول داشته باشد باید جزوی از من باشد، ابزار من باشد و مطابق خواست من باشد، در نتیجه «بی‌هویت» باشد. دولت(حکومت)، این خدای بزرگ، این منشا نام و نان، این موجود زندگی‌بخش، در ازای چیزی که به تو می‌دهد، اصلی‌ترین بخش روان تو را از تو می‌گیرد، یعنی از فرد بودن، از هویت مستقل داشتن تو را تهی می‌کند و در نتیجه به سادگی تو را از «انسانیت‌»ات محروم می‌کند و تو دیگر چیزی نیستی جز ابزاری برای جاری کردن اراده‌ی دولت. کسانی که خارج این سیستم، بر فردیت و استقلال و هویت و انسانیت خود پافشاری می‌کنند همان کسانی هستند که نوع بشر، مدیون آن‌هاست. چرا که با پافشاری و یادآوری عناصر مهم انسانیت و فردیت و هویت، توانستند کاری کنند که امروز دولت‌ها مطیع اراده‌ی مردم و فاقد توان کافی برای پایمال کردن هویت و انسانیت مردم باشند. هر مقاومتی، فارغ از موفقیت یا شکست، بازتعریف هویت مستقل و احیای فردیت انسان است. مقاومت و محدودسازی قدرت تعیین دوباره‌ی انسانیت انسان است. و کسی که این شیوه از مقاومت را در پیش می‌گیرد از چیزی فراتر از آزادی سیاسی و از انسان دفاع می‌کند. به همین دلیل نیچه می‌گوید کسانی که از دولت به نام زندگی دفاع می‌کنند، مرگ را زندگی نامیده‌اند و مرگ را به نام زندگی می‌ستایند. آن‌ها به گفته‌ی یونگ روح خود را به دولت، به این سازمان بزرگ فروخته‌اند و جایی که انسان روح خود را فروخته باشد دیگر نه از آزادی خبری هست نه از رهایی. او می‌گوید اسطوره‌هایی که نشان می‌دهند فرزانگان مسخر دیو نمی‌شوند یا با طلسمی می‌توانند هیولا را رام خود کنند، منظورشان همان انسان‌های والایی است که روح خود را به دولت(حکومت) نفروخته‌اند پس برای بشریت مقاومت می‌کنند. به قول نیچه: «جایی که دولت به پایان می‌رسد، انسانی آغاز می‌شود که زائد نیست، آنجا سرآغاز سرودِ انسانِ بایسته است». @Sadegh_Hedayat©
Show all...
👍 3
زرین كلاه چوب و زنجیر خانه شوهر را به نان و انجیر خانه پدرش تـرجیح میـداد و حاضـر بـود گوشـه كوچـه گدائی بكند و به آنجا نرود، نه، هنوز نفرینهای مادرش، روز عروسیش كه دستور داد روضه عروسی قاسـم را بخوانند و هق هق گریه كرد فراموش نكرده بود. آن دستهای استخوانی خال كوبی كه به اجاق خانه شـان میـزد، مثل اینكه با قوای مجهولی حرف میزد و كمک میخواست. باو نفرین میكرد و میگفت : « همین اجاق گرم بگیردت. الاهی جز جگر بزنی. عروسیت عزا بشود... » بعد هم آنجا باز امر و نهی بشنود، چپ بجنبد هزار جور فحـش، راست بجنبد هزار جور تهمت. آنوقت باو سركوفت بزند بگوید : «مگر من نگفتم كه این تیكه از دهن تو زیاد اسـت؟ تو لایق نیستی، گل ببو برای تو شوهر نمی شود.» و هی از آن فحشهای آبدار باو بدهد! #زنی_که_مردش_را_گم_کرد #صادق_هدایت @Sadegh_Hedayat©
Show all...
😢 6👍 1
تمامِ عمرم دربرابرِ وسوسۀ پایان دادن به زندگی‌ام مقاومت کرده‌ام ... #فرانتس_کافکا @Sadegh_Hedayat©
Show all...
👍 8💔 4👏 2👌 1
چیزی را نگفتن، بی سخن ماندن... آن که حرفی برای گفتن دارد در حقیقت هیچ نمی گوید و شاعر، کسی است که ناگفته در سخن اش ظاهر می شود. شعر، پرده پوشی و همزمان پرده برگیری است. هایدگر @Sadegh_Hedayat©
Show all...
👍 3 2
. بله سرانجام عادی می شوم، گاه بیشتر سختی می کشم و گاه کمتر، بی‌آنکه هیچ نتیجه‌ای بگیرم، کمتر به خودم توجه می کنم، دیگر نه جوش می‌آورم و نه سرد می شوم، ولرم می‌مانم، ولرم می میرم، بی‌هیچ اشتیاقی مراقب مردنم نخواهم بود، همه‌چیز را خراب می کند. آیا مراقب زندگی کردنم بوده‌ام؟! آیا تا به حال شکایتی کرده‌ام؟! پس چرا خوش حال باشم؟! من راضیم، به ناچار راضیم، ولی نه به این معنی که با دستانم کف بزنم و شادی کنم، من همیشه راضی بودم. می‌دانستم که تقاصش را می گیرم، بفرما، حالا او هست بدهکار قدیمی من، آیا باید یقه‌اش را بگيرم؟! دیگر به سوال‌ها جواب نمی دهم، حتی سعی می کنم که دیگر از خودم سوال نکنم، من راضیم، بله، به قدر کافی دارم، تقاصم را گرفته‌ام، دیگر به هیچ چیز احتیاج ندارم. مالون می میرد #ساموئل_بكت @Sadegh_Hedayat©
Show all...
👍 6
رنج کشیدن و اندیشیدن من چقدر می‌تواند مهم باشد؟ حضور من، در این جهان، چند زندگی آرام را می‌آشوبد و معصومیت خوشایند و ناخودآگاه آن‌ها را بر هم می‌زند؟ گرچه بر این باورم که تراژدی من عظیم‌ترین است در تاریخ، عظیم‌تر از سقوط امپراطورها، با وجود این بر بی‌اهمیتی مطلق خود آگاهم. من کاملا متقاعد شده‌ام که در این عالم هیچ نیستم، با این همه، وجودِ خود را تنها وجود واقعی می‌دانم.  اگر ناچار به انتخاب میان خود و دنیا بودم، دنیا را با همه‌ی روشنایی و قواعدش وامی‌نهادم، بی‌ترسی از به تنهایی خزیدن در پوچی مطلق. اگرچه زندگی برایم شکنجه است، نمی‌توانم از آن بگذرم؛ چراکه به ارزش‌های مطلقی که بتوانم خود را به نام آن‌ها قربانی کنم اعتقادی ندارم. اگر بخواهم کاملاً صادقانه بگویم؛ نمی‌دانم چرا زندگی می‌کنم و چرا از زندگی باز نمی‌ایستم. #بر_قله‌های_ناامیدی #چوران @Sadegh_Hedayat©
Show all...
👍 7
هر قدر در کتاب‌های مقدس مداقه شود، با مفسران مشورت شود، برهان‌ها جمع شود، همیشه تفسیرهای مختلف و متناقض وجود خواهد داشت. به استناد همان کتاب‌ها می‌توان برده‌داری را توجیه یا محکوم کرد. شمایل قدیسان را گرامی داشت یا در آتش افکند، شراب را قدغن کرد یا با آن مدارا کرد، از دموکراسی یا از تئوکراسی تمجید کرد. همه جامعه‌های بشری در طول قرن‌ها توانسته‌اند روایات مقدسی در توجیه رفتارهای لحظه‌شان بیابند. دو یا سه هزار سال طول کشید تا جامعه‌های مسیحی و یهودی که انجیل را قبول دارند، شروع کنند بگویند که دستور «تو خود را نخواهی کشت» می‌تواند همچنین شامل مجازات اعدام هم بشود. صد سال بعد برای ما تبیین خواهند کرد که امر بدیهی بوده است. متن تغییر نمی‌کند، این نگاه ما است که تغییر می‌کند. مُنتها متن، تنها از گذرِ نگاه ما بر واقعیت‌های دنیا اثر می‌گذارد. نگاهی که در هر دوره‌ای روی برخی از عبارات توقف می‌کند و از روی برخی دیگر می‌لغزد، بدون آن‌که آن‌ها را ببیند. به این دلیل، به نظرم هیچ فایده‌ای ندارد که دربارۀ آن‌چه مسیحیت، اسلام یا مارکسیسم «واقعاً می‌گوید» پرسش کرد. اگر به دنبال پاسخ‌ها هستیم، نه تأیید پیشداوری‌های مثبت یا منفی که از گذشته‌ها با خود داریم، نه دربارۀ ماهیت آموزه‌ها [دینی یا سیاسی]، بلکه دربارۀ رفتارهای در طول تاریخ پیروان این آموزه‌ها باید پرسش کرد. هویت‌های مرگبار امین معلوف @Sadegh_Hedayat©
Show all...
3👍 1
Providing original arrangements of Classical Music favorites arranged for piano and synthesier. Also creating original Ambient music. 25.3 mb
Show all...
1
Photo unavailableShow in Telegram
او نباید بفهمد که چقدر عاشقش هستم، نه فقط به خاطر اینکه خوش سیماست، بلکه چون بیش از من، شبیه خودِ من است. روح از هر چه ساخته شده باشد، جنسِ روحِ او و من از یک جنس است. امیلی برونته Electric Caruso by Chapman Pond Music Flac 16bit Genre(s): Classical-ambient, electronic Country of Origin: USA Released: March 1, 2023 Duration: 05:18 📡 ᕈɾɑ̀ηɑɑ́; ᗣɾτ & ᒐɩτєɾɑτʋɾє
Show all...
4
Photo unavailableShow in Telegram
خدا مقامش عالی تر از این است که اصلاً وجود داشته باشد! #توپ_مرواری #صادق_هدایت @Sadegh_Hedayat©
Show all...
👍 33👎 2 1😁 1