زن مستقلی که... بخش 2.
مورد دیده ام زن توانای مستقل تبدیل شده به سرمایهگذار اصلی پروژههای کاری آقا. مثلا سال ۱۳۹۴، پنجاه میلیون ت پول گذاشته و آقا مدام میگفته در پیج اینترنتی ام کامنت نگذار که کسی نبیند وجود داری! خیانتها و رفتار پر از بی احترامی که شنیدنش دود از سرمان بلند میکند بماند. و آن "زن توانای مستقل " با چه حالی نشست جلویم و بغض فرو داد و از شدت مورد خیانت و بی احترامی و ناسپاسی قرار گرفتنش گفت. تواناترین انسان هم، وقتی با تعاریف ذهنی اشتباه ، پارتنری خسیس یا لاابالی انتخاب کند، وقتی با هدفی والا خود را بی ارزش میکند، چنین میشود.
مورد دیده ام خانم با وضع مالی خوب در شمال شهر، هر روز ۵ صبح با ماشین میرفته دنبال آقای مهندس کارخانه. آقا کل راه می خوابیده تا دم در کارخانه که در یکی از جادههای خارج شهر قرار داشته! آن جا با یک "مرسی" پیاده می شده و می گفته "بعد از ظهر بیا دنبالم. " کل رابطه دو سه ماهه آن خانم و آقا خلاصه شده در این که خانم رانندهی آقای مهندس باشد. نه گردشی، نه حتی گفتگویی در ماشین! چون بعد از ظهر هم آقا خسته بوده و باز در ماشین می خوابیده تا منزل! آیا در رابطه دختران و پسرانی که پسر به دنبال دختر می رود نیز چنین است؟ خواب در ماشین و عدم گفتگو و کیفیت و معنای رابطه صفر؟!
آیا دوست داریم شکل زن و مرد تغییر کند؟ راهش صرفا تربیت فرزندان پسری ست که ظرفیت کافی دریافت خیلی چیزها از سوی زن، و در مقابل دادن حمايت و محبت تام و تمام را داشته باشند. وگرنه مردان ایرانی که آن قدر از نظر سنی بزرگ هستند که به دانشگاه و سر کار بروند اما با چنین تفکری رشد نکرده اند، ما وظیفه نداریم تربیتشان کنیم. آن هم با شیوه غلط بی ارزش کردن خودمان.
پرواضح است که هدف کل این متن، بازتولید کلیشه زن ناتوان یا تیغ زن و آویزان جیب مردان نیست. تنها می خواهم بگویم :
وابسته نبودن، به معنی خود را بی ارزش و دم دستی کردن نیست. اطمینان خاطر دادن از این نیست که "ببین! در این دنیای مادی تو هرچقدر برایم هیچ کاری نکنی، من پایت می مانم. مستقلم دیگر! پس هرچقدر خواستی حمایتم نکن، دست در جیب هم نکن. کلا مجسمه ی تماشاگر زندگیم باش تا احتمال ناخوشبختی عاطفی من، صد در صد گردد !"
زن فمینیست یعنی زنی با استانداردهای قوی. بگذارید در این دنیای مادی، مردی که می خواهد با شما وارد رابطه بشود، خود را ثابت کند. برای جلب اعتمادتان، و از آن مهم تر برای نگه داشتن شما زحمت بکشد. مردان خسیس و لاابالی، یا سواستفاده چی که گاه دنبال "سرمایهگذار پروژههای خود" می گردند و چه بسا در زندگی مشترک تمام سرمایه زن را بر باد دهند، همان هایی اند که ازتان پول بنزین ماشین میگیرند یا خیالشان راحت است که شما با ماشین خود همه جا میبریدشان.
مردی که از "زن توانای مستقل" استقبال می کند شاید به شکل مردی روشنفکر و عشق چگوارا در بیاید که میگوید "مجلس عروسی دیگر چیست! ببین فلان زن با یک کت و شلوار سفید در محضر عقد کرد چقدر تحسین برانگیز است! چقدر با استایلش حال کردم"! شاید در نقش مردی
گرفتار عقده های روانی ظاهر شود که دلش در رابطه یک "مامان" بخواهد که جمع و جورش کند . کسی که می اندیشد "خب این زن خودش بدون کمک همه کار میکند. لازم نیست من برایش کاری کنم. پس ازش بخواهم حالا به جای من یا برای من نیز، همه کار بکند!" و کاش بدانید این ژانر چقدر سم و زهرآگیناند! چون در ادامه، وقتی متوجه توانایی های شما و ناتوانی خود می گردند، برای نگه داشتن شما دست به بازیهای روانی می زنند. از جمله تخریب اعتماد به نفس تا این پیام را به روان شما برسانند که "حالا فکر نکن تو هم آدم خاصی هستیها! من لطف کردهام که با تو ماندهام!"
معمولا آن چه زنان توانای مستقل (با مسیر غلط) دریافت می کنند "
یک مرد ناتوان -مفت خور ، کودک نیازمند مامان، انگل (!) و در بهترین حالت یک
غیرحمایتگر شیک و پیک است که هم موفقیتتان رو در سکوت (و نه تشویق) نگاه میکند و هم شکستتان را در سکوت و البته لبخندی رضایتمندانه (و نه همدلی و حمایت) تماشا می کند و از زمین خوردنتان حتی خوشحال هم می شود. چراکه این دست افراد بخیل ، پول و حمایت تک سویه شما را می خواهند اما "درخشش" و به چشم آمدنتان را در جمع خیر!
لیاقت شما چنین پارتنری نیست. هست؟
به قلم زنان آگاه
@zanAneAgah