Garin koh

القصه واسه با مراما داداش نداری و صد درد ... تو برنامه اورست ۷۷ خبری از بریز بپاش امروزی نبود. نه که خواسته باشم نقدی کنم نه اما اون ما با سیلی صورت سرخ نکردیم بلکه با کرامپون و کلنگ مغزمان را داغ اتداختیم. از ما جیگر دار تر عمو صادق آقا جانی بود که یه تنه، تن داد و ما رو راهی کرد. راهی کرد و چک بی محل کشید. راهی کرد و از مسئولين وخت تازیانه خورد. اما ایستاد و هدایت کرد البت که پشتش بودم. الان هم هستیم قلب ماست. جیگر ماست اقبال هم همین طور آقا جون خیلی هاست و ما بیشتر، اگر چه کم نحویل میگیره و دیگه کم دَری، وَری بارمون میکنه؛ آخ که دلم تنگ اون نازنین های اون تیم شده است. اما من باب این عکس تو کمپ اصلی که از اون چادر پشت سری معلومه که اولین فاتحین مسلمان چه حال و روزی داشتند. اما دلبر عزیز وقتی کفش دست دوم قراره بپوشی و جوراب مادر بافت اونم شش میل، چه دانستم که این طوفان مرا مجنونی کند والا... از ترس طوفان هیمالیا رفتم بازار حنا خریدم ‌و مازو کوبیدم میکس کردم و میگفتم پام واسه اینکه جلو خلق الله آبروم نره بگن پاشو ببین‌چه رنگی شده توی حنا شکر میزدم دیگه رنگ‌نمیداد. اما گفته باشم پاهام نه بو میداد تازشم احساس می‌کردم پوستش هم کلفت شده... بالاخره باید خودم را راضی میکردم. با مرام.... مشهد شیرباد کلاس برف

Video from Hasan Najarian

Video from Hasan Najarian

برچسب ایمنی UIAA وبلاگ کوه قاف- حتما شما هم با برچسب ایمنی UIAA برروی‌تجهیزات فنی خود مواجه شده‌اید. اما این نشان چه معنایی دارد؟ این چهار حرف نشان می‌دهد که این قطعه از تجهیزات فنی کوه‌نوردی برای مطابقت با استانداردهای ایمنی جهانی فدراسیون‌ جهانی کوه‌نوردی UIAA معتبر است. این انیمیشن که اکنون به ۲۳ زبان (از جمله فارسی) ترجمه شده است، هم اهمیت برچسب ایمنی UIAA را توضیح می‌دهد و هم نحوه عملکرد فرآیند اعتبار بخشی لوازم را. برای کمک به گسترش آگاهی از برچسب ایمنی UIAA، این ویدئو را با جامعه کوه‌نوردی خود به اشتراک بگذارید: https://youtu.be/ZNUzDJVgsN4?feature=shared

۵۲ سال پیش در چنین روزی! وبلاگ کوه قاف- "در بهار سال ۱۹۷۲، به همراه تیمی از تیرول تحت سرپرستی «ولفگانگ نایرز»، به دومین کوه هشت هزار متری خود ماناسلو ۸۱۵۶ متر صعود کردم. ما قصد داشتیم برای اولین بار از دیواره جنوبی ۴۰۰۰ متری ماناسلو که بسیار دشوار بود صعود کنیم. با کار گروهی دوستانه، دیواره را تجهیز کردیم. سپس در صبح روز ۲۵ آوریل، من و «فرانتس یگر» برای صعود به قله آماده شدیم. هوا خوب بود زمانی که فرانتس در فلات زیر قله بازگشت، من به تنهایی ادامه دادم و به قله رسیدم. اندکی بعد، طوفان برف جهنمی شروع شد که در آن «فرانتس یگر» و «آندی شلیک» که به جستجوی او رفته بود جان خود را از دست دادند. من با آخرین توان خود در هنگام فرود به کمپ ارتفاع نجات یافتم." گزیده ای از کتاب "همه قله های من" نوشته «راینولد مسنر» تصویر: مسنر در هنگام فرود دچار سرمازدگی شد که در کمپ اصلی توسط دکتر اولتز معالجه شد. برداشت از فیس بوک مسنر T.me/kouheghaf instagram.com/kouheghaf kouheghaf.blogspot.com/2024/04/blog-post_25.html

شوق می آمد، دست در گردن حس می‌انداخت! فکر بازی می کرد، زندگی چیزی بود مثل یک بارش عید، یک چنار پر سار. زندگی در آن وقت صفی از نور و عروسک بود، یک بغل آزادی بود...

Photo from Hasan Najarian

درود بامداد نکو خوشبختى سراغ کسانى می‌رود که بلدند بخندند. این زندگى نیست که زیباست. این ما هستیم که زندگى را زیبا یا زشت مى بینیم. دنبال رسیدن به یک خوشبختى بى نقص نباشید. از چیزهاى کوچک زندگى لذت ببرید. اگر آن ها را کنار هم بگذارید، مى توانید کل مسیر را با خوشحالى طى کنید.

Video from Hasan Najarian